قانون اصلاح قانون ثبت احوال [مصوب ۱۳۱۹]

تاریخ تصویب: ۱۳۱۹/۰۲/۲۲
تاریخ انتشار: ۱۳۱۹/۰۳/۲۱

[به موجب ماده ۵۴ قانون ثبت احوال، مصوب ۱۳۵۵، لغو شده است.]


‌باب اول‌ – در مقررات راجع به ثبت وقایع چهارگانه

ماده 1 – در هر محل وقایع چهارگانه تولد – ازدواج – طلاق – وفات باید در دفاتر ثبت احوال طبق این قانون ثبت شود.


‌فصل اول- ‌در ثبت تولد و تنظیم شناسنامه

‌ماده 2 – تولد هر طفل باید در ظرف 15 روز از تاریخ ولادت در شهرها بحوزه ثبت احوال محل و در دهات در صورت نبودن مأمور ثبت احوال به کدخدایان برای ثبت در دفاتر سجلی اعلام شود.


‌ماده 3 – اعلام تولد طفل بعهده پدر یا سرپرست یا ولی یا مادر بترتیب زیر خواهد بود:
1 – پدر طفل در صورتی که در محل حاضر باشد.
2 – ولی یا سرپرست طفل یا خانوادة که طفل در آن متولد شده است.
3 – مادر طفل در اولین موقعی که قادر بانجام این وظیفه باشد.
‌ماما یا پزشکی هم که حین ولادت طفل حاضر بوده است مکلف می ‌باشد در ظرف یک هفته ولادت طفل را بحوزه ثبت احوال اطلاع دهد.
‌در مورد اطفالی که در بنگاه ‌های عمومی (‌از قبیل بیمارستان زایشگاه مسکین ‌خانه) و زایشگاه زندان و بازداشت گاه و غیره متولد میشوند دادن اطلاع ‌بعهده رئیس بنگاه خواهد بود.


‌ماده 4 – در دفتر موالید باید نکات زیر قید شود:
1 – محل – ساعت – روز – ماه – سال ولادت با تمام حروف.
2 – نام و نام خانوادگی طفل با تعیین اینکه پسر است یا دختر.
3 – نام و نام خانوادگی و کار ابوین و محل اقامتشان.
4 – شماره شناسنامه ابوین طفل با تعیین محل صدور آن.
5 – نام و نام خانوادگی و کار و محل اقامت و سمت اعلام‌ کننده.


‌ماده 5 – در مواردی که ابوین طفل یا یکی از آنها غیرمعلوم باشد در ستونهای مربوطه عبارت (‌نامعلوم) نوشته خواهد شد و اگر بعدها نسبت طفل بواسطه اقرار مرد یا زنی بر حسب سند رسمی یا بواسطه دادنامه محرز گردد اداره ثبت احوال اقرار مربوطه یا مفاد دادنامه را در حاشیه دفاتر مربوط قید‌ خواهد کرد.
‌عین یا رونوشت دادنامه یا اقرارنامه مربوط بولادت طفل در پرونده بایگانی خواهد شد.


‌ماده 6 – مولود با نام خانوادگی پدر نامیده شده اسناد سجلی و شناسنامه با نام مزبور تنظیم و صادر میشود و در صورتی که پدر معلوم نباشد با نام‌ خانوادگی مادر نامیده ‌شود.


‌ماده 7 – هر کس طفلی را پیدا کند که نسبت او معلوم نباشد باید فوراً مراتب را به شهربانی و در نقاطی که شهربانی نباشد به بخشدار یا کدخدا اطلاع ‌دهد مامورین نامبرده مکلف هستند اطلاعاتی که راجع بآن طفل تحصیل شده است ضمن صورت‌ مجلس تدوین و صورت ‌مجلس نامبرده را بدفتر ‌ثبت احوال محل ارسال دارند.
‌در صورت ‌مجلس نامبرده باید نکات زیر ذکر شود

1 – محلی که طفل در آنجا یافت شده

2 – تاریخ پیدا شدن طفل و سایر کیفیات مربوطه به آن

3 – تعیین اینکه طفل پسر است یا دختر و تشخیص سن تقریبی او.

4 – آثار و علائم مخصوصی که ممکن است در بدن طفل موجود بوده و باعث شناخته شدن او گردد

5 – توصیف مختصر البسه و سایر اشیائیکه ممکن است با طفل یافته شده باشد.

6 – شخص یا بنگاهی که طفل باو سپرده میشود

7 – نامی که طفل به آن نامیده میشود.


ماده 8 – در مورد ماده 7 مطابق ماده 5 عمل خواهد شد و اگر ثبت ولادت در حوزه ثبت احوال غیر از حوزه محل تولد بعمل آمده باشد باید مراتب‌ بحوزه محل نامبرده نیز اطلاع داده شود تا در کلیه مستندات سجلی او درج گردد


‌ماده 9 – هرگاه تولد در کشتی واقع شود ناخدای کشتی مکلف است با حضور دو نفر گواه مراتب را در دفتر مخصوصی ثبت و گواهی تولد را به ‌اولیاء مولود تسلیم و بمجرد رسیدن بیکی از بنادر در ایران فورا مستخرجه از دفتر را بوسیله اداره کل دریاداری به اداره کل آمار و ثبت احوال ارسال ‌دارد کسی که متصدی نگاهداری طفل است باید بعد از پیاده شدن از کشتی به اولین شعبه ثبت احوال در ایران یا نمایندگان کنسولی ایران در خارجه ‌گواهی نامبرده را تسلیم و شناسنامه مولود را دریافت کند.


‌ماده 10 – در مورد ماده 5 و 7 همچنین در مواردی که مأمور ثبت احوال بمناسبت انجام وظائف خود مطلع بوجود طفلی گردد که محتاج بقیم ‌باشد مکلف است مراتب را به دادستان شهرستان محل یا کسانی که وظائف او را انجام میدهند اطلاع دهد تا از طرف دادستان به تعیین قیم اقدام شود.


فصل دوم – در ثبت وفات

ماده 11 – فوت هر کس باید در ظرف (48) ساعت در شهرها بحوزه ثبت احوال و در دهات در صورت نبودن مامور ثبت احوال بکدخدا اعلام ‌شود و در صورتی که روز دوم وفات مصادف با تعطیل باشد روز بعد از تعطیل اعلام خواهد شد.


‌ماده 12 – اعلام فوت بترتیب بعهده یکی از اشخاص زیر خواهد بود:
1 – نزدیکترین اقرباء حاضر متوفی.
2 – سرپرست ساکنین خانه که فوت در آنجا واقع شده.
3 – مستخدمین خانه نامبرده.
4 – هر شخص دیگری که در حین فوت حاضر باشد.
5 – مأمورین شهربانی یا بخشدار یا کدخدا.


‌ماده 13 – هرگاه فوت در یکی از بنگاههای عمومی از قبیل بیمارستان و مسکین‌ خانه و پرورشگاه و زندان و بازداشتگاه واقع شود اعلام نامبرده بعهده رئیس بنگاه است و اگر فوت در یکی از اماکن عمومی از قبیل گاراژ و گرمابه و مسجد و مهمانخانه و غیره واقع شود بعهده مدیر یا متصدی آن‌ مکان است.


‌ماده 14 – متصدیان غسل و کفن و دفن مکلف هستند که حوزه ثبت احوال را از وقوع فوت مطلع سازند.


‌ماده 15 – در مواردی که گواهی پزشک یا ماما موجود باشد مامور ثبت احوال پس از بایگانی گواهی نامبرده بنا باظهار اظهارکننده مراتب را ثبت ‌کرده و زیر آنرا به امضاء اظهارکننده میرساند و در مواردی که گواهی ‌های مذکور موجود نباشد اعلام نامبرده باید با حضور یک یا دو گواه بعمل آید و ‌مامور ثبت احوال واقعه را به ثبت رسانده بامضاء اعلام‌ کننده و گواه می ‌رساند.


‌ماده 16 – در دفتر متوفیات باید نکات زیر قید شود:
1 – محل – روز – ماه – سال و در صورت امکان ساعت وفات با تمام حروف.
2 – نام و نام خانوادگی و کار و محل اقامت متوفی
3 – شماره و تاریخ شناسنامه او با محل صدور آن
4 – علت فوت در صورتی که مشخص باشد.
5 – نام و نام خانوادگی و کار و محل اقامت و سمت اعلام‌ کننده.


‌ماده 17 – در مورد فوت اشخاصی که دارای منزل ثابت و اقربای حاضر نیستند و یا به تنهائی در یک منزل زندگانی می‌ کنند مامورین شهربانی در‌ شهرها و بخشدار و کدخدا در دهات مکلف هستند مراتب را بازجوئی و در اسرع اوقات فوت را بمامورین ثبت احوال اطلاع دهند این قبیل وقایع بر ‌طبق اظهار کسانی که مکلف به بازجوئی در اطراف واقعه و اعلام آن هستند در دفاتر ثبت احوال ثبت میشوند.


ماده 18 – پزشک معالج مکلف است بمجرد مراجعه اقرباء متوفی و سایر اشخاصی که قانونا موظف باطلاع دادن وفات هستند علت فوت و ‌تاریخ آن را در برگی نوشته به مراجعه‌ کننده تسلیم نماید.


ماده 19 – در موقعی که طفل مرده بدنیا بیاید یا مادر در حین وضع حمل فوت نماید علاوه بر پزشک معالج (‌در صورت بودن) ماما هم که حاضر ‌بوده مکلف به دادن گواهی میباشد


ماده 20 – هر کس جسدی را کشف نماید فوراً مراتب را بمأمورین شهربانی و در محلی که شهربانی نباشد ببخشدار یا کدخدا و الا بمامورین ‌امنیه اطلاع دهد هرگاه هویت جسد شناخته شود مراتب بدفتر ثبت احوال محل کشف اعلام میگردد
‌چنانچه هویت شخص متوفی معلوم نشود مامورین نامبرده مکلف هستند با اطلاع دادستان شهرستان یا نماینده او صورت ‌مجلسی تنظیم کرده و بدفتر ‌ثبت احوال محل ارسال دارند
‌صورت ‌مجلس نامبرده باید حاوی نکات زیر باشد:

1 – محلی که جسد در آنجا پیدا شده.

2 – تاریخ پیدا شدن جسد و سایر کیفیات مربوطه به آن.

3 – تعیین اینکه متوفی مرد است یا زن و تشخیص سن تقریبی او.

4 – آثار و علائم مخصوصی که ممکن است در جسد موجود بوده و باعث کشف هویت او شود و در صورت امکان عکسی از جسد نامبرده برداشته و ‌بصورت ‌مجلس پیوست شود.

5 – توصیف مختصری از البسه و سایر اشیائیکه ممکن است با جسد پیدا شده باشد.

6 – علت و تاریخ احتمالی مرگ.
‌مراتب بالا باید در دفتر متوفیات نیز ثبت شود.


‌ماده 21 – نسبت به اشخاصی که حین مسافرت در راهها یا منزلگاهها فوت مینمایند مامورین بخشداری و کدخدا و الا مامورین امنیه مکلف هستند ‌وقوع فوت را با اطلاعاتی که راجع به هویت شخص متوفی بدست میاورند کتبا به نزدیکترین حوزه ثبت احوال اطلاع دهند.


‌ماده 22 – هرگاه در موارد مواد 20 و 21 هویت متوفی معلوم نبود و بعدها کشف شود باید مراتب در حاشیه دفتر متوفیات قید گردد.


‌ماده 23 – مفاد ماده 9 در موقعی که فوت در کشتی واقع میشود باید رعایت گردد.
‌اداره کل آمار و ثبت احوال باید مستخرجه دفتر موالید و متوفیات کشتی را که بر طبق مواد مزبور دریافت میدارد بدفتر ثبت احوال محل اقامت ابوین ‌مولود یا شخص متوفی ارسال دارد تا در دفاتر ثبت گردد و اگر محل اقامت اشخاص نامبرده معلوم نباشد این واقعه در دفتر مخصوصی که در مرکز اداره ‌کل آمار و ثبت احوال تنظیم میشود ثبت خواهد شد.


ماده 24 – نسبت به کسانی که در جنگ یا لشگرکشی فوت مینمایند بطریق زیر رفتار خواهد شد:
هرگاه هویت متوفی معلوم باشد رئیس قسمت مراتب را بوسیله وزارت جنگ به اداره کل آمار و ثبت احوال اطلاع خواهد داد تا فوت بر طبق ‌اطلاع ‌نامه مزبور در دفتر محل صدور شناسنامه متوفی ثبت شود و اگر هویت شخص متوفی تشخیص نشود صورت ‌مجلس بامضاء افسران مربوط ‌ارتش تنظیم و رونوشت گواهی شده آن بوسیله وزارت جنگ به اداره کل آمار و ثبت احوال ارسال میشود و چنانچه بعد اطلاعاتی راجع به هویت‌ شخص متوفی از طرف مقامات ارتش تحصیل شود مراتب باید بطریق مذکور به اداره آمار و ثبت احوال اطلاع داده شود.


ماده 25 – حکم فوت غائب مفقودالاثر باید در دفتر سجل ولایتی محل تولد او ثبت شود و اگر حکم نامبرده ابطال گردد مراتب باید در ستون ‌ملاحظات دفتر سجل ولایتی مربوطه قید شود.


ماده 26 – هرگاه شخصی در خارج از محل ثبت ولادت فوت نموده باشد حوزه ثبت احوال که وفات در آنجا ثبت شده است باید مستخرجه ثبت را‌ هر چه زودتر به حوزه محل ثبت ولادت برای ثبت بفرستد


‌ماده 27 – در دهستانهائی که حوزه ‌های سجلی سیار دائر است اشخاصی که مطابق مقررات این قانون مکلف به تسلیم اطلاع ‌نامه ولادت یا فوت‌ میباشند اطلاع ‌نامه مربوطه را در ظرف مدت مقرر تنظیم و به بخشدار یا ده‌ دار یا بکدخدا تسلیم خواهند نمود تا پس از ورود مامور ثبت احوال محل ‌واقعه را طبق مقررات دفاتر مربوطه به ثبت برساند.


‌فصل سوم- در ثبت ازدواج و طلاق

‌ماده 28 – سردفترهای رسمی ازدواج و طلاق مکلف هستند هر نوع عقد ازدواج و طلاق و رجوع و بذل مدت که در دفاتر ثبت میکنند در صفحه ‌مخصوص شناسنامه طرفین قید کرده و مراتب را در ظرف پانزده روز بنماینده ثبت احوال اعلام نمایند.
‌نمایندگان ثبت احوال مکلفند پس از وصول اعلامیه‌ های فوق ‌الذکر مراتب را در مستندات مربوط بزوجین ثبت نمایند.


ماده 29 – نمایندگان ثبت احوال ازدواج و طلاقهائی را که در هر محل قبل از تاسیس دفاتر ازدواج و طلاق واقع شده در صورت درخواست زوجین ‌و تسلیم مدرکی که حاکی از وقوع واقعه باشد در مستندات زوجین ثبت مینمایند.


‌فصل چهارم‌- مقررات راجع به اتباع ایران مقیمین خارجه

ماده 30 – وظایف مامورین آمار و ثبت احوال را نسبت به اتباع ایران مقیمین خارج مامورین وزارت امور خارجه مطابق آئین‌ نامه مخصوصی به تصویب هیئت وزیران میرسد انجام خواهند داد.


‌فصل پنجم‌- مقررات راجع باتباع خارجه مقیمین ایران

ماده 31 – تولد و وفات و نکاح و طلاق اتباع خارجه مقیمین ایران باید در دفاتر ثبت احوال محل وقوع واقعه ثبت گردد و اشخاص مربوط مکلف هستند وظایفی را که در مورد هر یک از وقایع چهارگانه بموجب این قانون مقرر است انجام دهند.


باب دوم- در تنظیم اسناد سجلی
فصل اول- تنظیم اظهارنامه و صدور شناسنامه

ماده 32 – کلیه اتباع ایران باید دارای شناسنامه باشند.


‌ماده 33 – اشخاصی که به سن 18 سال تمام رسیده ‌اند شخصا باید برگ شناسنامه بگیرند و مسئول گرفتن شناسنامه کسانی که سن آنها کمتر از 18 سال است ولی خاص بترتیب (‌پدر – جد پدری – وصی منصوب) یا قیم آنها میباشد و در غیبت ولی مادر مسئول است برای اولادش که بسن 18 سال نرسیده است درخواست شناسنامه نماید.


ماده 34 – نسبت به اطفال سر راهی کسی که طفل را نگاهداری میکند یا رئیس بنگاهی که طفل به آنجا سپرده شده است موظف بدریافت ‌شناسنامه طفل خواهد بود.


‌ماده 35 – مامورین ثبت احوال با حضور دو نفر گواه به اظهارات اظهارکنندگان رسیدگی و پس از تشخیص آن شناسنامه صادر مینمایند.


‌ماده 36 – هرگاه شخصی برای ثبت هویت خود گواه نداشته باشد باید قبلا خود را بشهربانی یا فرماندار یا بخشدار یا امنیه یا کدخدا معرفی نماید ‌مامورین مذکور پس از تحقیقات در اطراف آن شخص تصدیقی خواهند داد که بموجب آن نماینده میتواند هویت آن شخص را ثبت نماید.


‌ماده 37 – هرگاه مامورین انتظامات چه در شهر و چه در خارج شخصی را بدون شناسنامه یافتند مکلفند در اطراف او تحقیقات لازمه را نموده او را‌ وادار به اخذ شناسنامه نمایند اگر شخص مذکور گواه نداشته باشد بطریقی که در ماده قبل ذکر شده عمل میشود.


‌فصل دوم- نام خانوادگی

‌ماده 38 – هر کس باید برای خود نام خانوادگی مخصوص انتخاب کند. زوجه و کلیه اولاد و احفاء ذکور و اناث آن شخصی که در تحت ولایت او ‌هستند به آن نام موسوم خواهند بود. کسانی که تحت ولایت نیستند میتوانند نام خانوادگی دیگری برای خود اختیار نمایند.


ماده 39 – نامهای خانوادگی پس از ثبت در دفاتر ثبت احوال قلمرو هر دفتر آمار و ثبت احوال مختص اشخاصی است که بنام آنها ثبت شده و‌ دیگری حق اختیار آن نام را در حوزه قلمرو آن دفتر ندارد مگر با اجازه دارنده حق تقدم.


‌ماده 40 – حق تقدم نام خانوادگی اشخاص پس از فوت بورثه قانونی آنها انتقال مییابد و هر یک از ورثه میتواند دیگری را که بخواهد آن نام را ‌اختیار کند مورد اعتراض و تعقیب قرار دهد ولی مشترکا میتوانند بدیگری اجازه دهند که نام خانوادگی آنها را اختیار کند.


‌ماده 41 – بچه‌ هائی که در غیر محل ثبت نام پدر بدنیا آمده‌اند و ولادت آنها در دفتر محل تولد ثبت میشود بنام خانوادگی پدر خود موسوم و‌ مراتب در اسناد سجلی مربوطه قید میشود اگر چه دیگری آن نام را در محل مذکور قبلا برای نام خانوادگی خود ثبت کرده باشد.


ماده 42 – تغییر نام خانوادگی باید منحصراً به فرمان اعلیحضرت همایون شاهنشاهی باشد و هیچکس حق ندارد بدون اجازه قبلی در نام خانوادگی‌ خود هیچگونه تغییری بدهد. درخواست کنندگان باید دلائل خود را به وزارت کشور اظهار کرده و پس از بررسی بوسیله نخست ‌وزیر بعرض پیشگاه‌ اعلیحضرت همایون شاهنشاهی برسد.


ماده 43 – هرگاه بین زن و شوهر تفریق قانونی واقع شود بقاء بنام خانوادگی شوهر برای زن منوط به اجازه شوهر است و در صورتی که شوهر نام‌ خانوادگی زن را اختیار کرده باشد بقاء نام مزبور برای شوهر پس از تفریق منوط به اجازه زن است.


باب سوم- در برگهای مکرر و اختلافات و اشتباهات حاصله در اسناد سجلی
فصل اول

‌ماده 44 – هرگاه اختلافی راجع به اسناد سجلی ایجاد بشود و یا برای یک نفر برگهای مکرر صادر شده باشد رسیدگی به اختلاف و ابطال برگهای ‌اضافی در دادگاه شهرستان محل صدور شناسنامه و در صورت نبودن آن در نزدیکترین دادگاه بخش بعمل میآید و تا موقعی که از طرف دادگاههای نامبرده اسناد مذکور باطل یا تصحیح نشود آن اسناد باعتبار خود باقی خواهد بود و دادنامه دادگاه در این موارد فقط قابل پژوهش است. مامور ثبت ‌احوال مدلول رای دادگاه را در اسناد سجلی محکوم‌ له درج نموده و بر طبق رأی مذکور شناسنامه جدید صادر مینماید. دادنامه که بموجب این ماده ‌صادر می‌شود از حیث مقررات راجع به نظام وظیفه مؤثر نخواهد بود.


‌ماده 45 – باختلاف اسناد ثبت احوال اتباع ایران که در خارجه شناسنامه گرفته‌ اند مادام که در کشورهای خارجه هستند در دادگاه شهرستان تهران و ‌در غیر این صورت در دادگاه محل اقامت صاحب سند رسیدگی میشود.


‌فصل دوم- اشتباهات حاصله در اسناد سجلی

ماده 46 – اشتباهاتی که ممکن است در تنظیم اسناد سجلی از طرف اداره مربوطه بعمل آمده باشد میتوان با موافقت اداره کل آمار و ثبت احوال ‌و صاحب برگ تصحیح نمود لیکن این تصحیح در مقابل اشخاص ثالث معتبر نخواهد بود.


‌باب چهارم – مواد عمومی

‌ماده 47 – مندرجات دفاتر ولادت و فوت و اسنادی که بر طبق آن صادر میشود تمام محتویات و امضاهای مندرجه در دفاتر از اسناد رسمی و معتبر‌ خواهد بود مگر آنکه خلاف آن در دادگاه ثابت شود
سایر اسناد سجلی که بر طبق مقررات قانون با تشریفات مذکور در بالا تنظیم شده نیز اسناد رسمی ‌است ولکن در مقابل اشخاص ثالث معتبر نخواهد بود.


‌ماده 48 – هرگاه در تحریر دفاتر یا تنظیم اظهارنامه اشتباهی از طرف مامور بشود چنانچه قبل از امضاء اظهارکننده و گواهان باشد مامور مراتب را در‌ حاشیه سند با مرکب اصلاح کرده و به امضاء اظهارکننده و صاحب واقعه و گواهان میرساند و چنانچه بعد از امضاء آن باشد مامور باید فواً شرح اشتباه ‌را به اداره کل آمار و ثبت احوال گزارش دهد تا بر حسب اجازه اداره کل آمار و ثبت احوال دستور اصلاح داده شود.


ماده 49 – [اصلاحی ۱۳۳۲/۳/۵] – [اصلاحی ۱۳۳۴/۱۲/۱۳]
رونوشت کلیه اسناد و آن قسمت از دفاتر در صورتی معتبر است و در دادگاهها و دفترخانه‌ها و ادارات دولتی و شهرداری پذیرفته می‌شود‌ که از اداره آمار و ثبت احوال کل یا شعب آن صادر و مصدق شده باشد و به برگهای نامبرده باین ترتیب تمبر الصاق می‌شود:
1ـ تعویض شناسنامه نمونه سابق به نمونه جدید دو ریال.
2ـ المثنای شناسنامه و رونوشت و هرگونه گواهینامه که از روی مندرجات اسناد ثبت احوال بر طبق درخواست به اشخاص داده می‌شود ده ریال.
3 ـ اعلامیه ازدواج 20 ریال.
4 ـ اعلامیه طلاق یکصد ریال.
5 ـ اصل برگهای شناسنامه مجانی خواهد بود.

تبصره- به برگهای مذکور در مادة فوق معادل مبلغ دریافتی تمبر مخصوص ثبت احوال بر طبق نمونه ای که بوسیلة ادارة کل آمار و ثبت احوال تهیه و از طرف خزانه‌داری کل چاپ میشود الصاق و باطل میگردد.


‌باب پنجم- در کیفر

‌ماده 50 – از تاریخ اجرای مقررات راجع به ثبت احوال در هر حوزه کسانی که وظایفی را که بر طبق این قانون برای ثبت ولادت و فوت در عهده آنها ‌قرار گرفته انجام ندهند و همچنین مشمولین مواد 32 – 33 – 34 علاوه بر اینکه بموجب حکم دادگاه به 8 روز تا دو ماه حبس تادیبی قابل ‌خریداری بقرار روزی از 10 تا 40 ریال محکوم میشوند به انجام تکالیف مقرره نیز محکوم خواهند گردید. و در صورتی که خود آنها تا ده روز بعد از ‌ابلاغ حکم قطعی تکالیف خود را راجع به ثبت واقعه انجام بدهند از کیفر مذکور معاف خواهند بود.


ماده 51 – هر یک از مامورین که در اجرای مقررات این قانون مسامحه نمایند مطابق مقررات قانون استخدام کشوری مورد تعقیب و دادرسی اداری‌ واقع خواهند شد.


ماده 52 – کسانی که بعد از تصویب این قانون به گرفتن شناسنامه مکرر مبادرت نمایند به حکم دادکاه کیفر خلافی از یک روز تا 7 روز حبس و یا‌ از 5 ریال تا 50 ریال جریمه محکوم خواهند شد.


‌ماده 53 – طرز اجرای این قانون و برگها و دفاتری که وقایع باید در آن ثبت شود مطابق آئین‌ نامه خواهد بود که به تصویب هیئت وزیران رسیده ‌باشد.


ماده 54 – آئین ‌نامه‌ های مربوط به اجرای مواد این قانون را اداره کل آمار و ثبت احوال تهیه نموده پس از تصویب وزارت کشور بموقع اجرا خواهد ‌گذارد.

[آیین‌نامه قانون ثبت احوال، مصوب ۱۳۱۹]


ماده 55 – از تاریخ تصویب این قانون کلیه قوانین راجع به ثبت احوال که مخالف مقررات این قانون باشد منسوخ و این قانون بوسیله وزارت کشور ‌به موقع اجرا گذاشته خواهد شد.


‌این قانون که مشتمل بر پنجاه و پنج ماده است در جلسه بیست و دوم اردیبهشت ماه یکهزار و سیصد و نوزده به تصویب مجلس شورای ملی رسید.

‌رئیس مجلس شورای ملی – حسن اسفندیاری