صورت لغاتی که فرهنگستان ایران تا ۳۰ بهمن ۱۳۱۴ تصویب کرده است

تاریخ تصویب: ۱۳۱۴/۱۱/۳۰
شماره ثبت: ۲۰۷ - ۱۳۱۴/۱۱/۳۰
تاریخ انتشار: ۱۳۱۴/۱۱/۲۹

جناب آقای حسین سمیعی (ادیب السلطنه)

صورت کلیه لغاتی که از آغاز تشکیل فرهنگستان ایران تا کنون اختیار شده و به عرض رسیده و اعلام گردیده است برای آگاهی خاطر محترم در پنج ورقه به ضمضمه این مراسله تقدیم میگردد.

[امضا]
وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه
دارالانشای فرهنگستان ایران


لغات مربوط به بلدیه (شهرداری)

لغات سابق لغات جدید
بلدیه شهرداری
رئیس بلدیه شهردار
اتیکت، سرمونی، تشریفات آئین
دراالایتام پرورشگاه یتیمان
محله کوی
ناحیه بخش
باندرول نوار چسب
باج قپان قپان داری
مریضخانه بلدی بیمارستان شهر
سناتوریم آسایشگاه
زایشگاه زایشگاه
قابله ماما
عمله کارگر
فخار کوره‌پز
عوارض متفرقه خورده باج
ممیزی به معنی کنترل وارسی
دارالعجزه نوانخانه
پست امدادی تیمارگاه
دایره تنظیف و تسطیح دایره رفت‌وروب
روشنائی روشنائی
دایره میاه میرابی
اطفائیه آتش‌نشانی
معماری ساختمان
دارالرضاع شیرخوارگاه
دارالمساکین مسکین‌خانه
حق الشرب آب بها
تعاون بلدی دستگیری
معاون فنی دستیار
Infirmerie پرستارخانه
Hospice خسته‌خانه
دارالمجانین تیمارستان

 

لغات مربوط به اداره کل شهربانی

لغات سابق لغات جدید
اداره نظمیه اداره شهربانی
اداره پلیس اداره سرکلانتری
اداره تامینات اداره آگاهی
پلیس مخفی
Insecteur de sûreté, Détective
کارآگاه
محبس زندان
مستحفظ زندان

Geoller

زندان بان
محبوس زندانی
مدیر محبس مدیر زندان
تذکره
Passe-port
گذرنامه
پست ( محل ) پاسگاه
کشیک ( وظیفه ) نگاهبانی
کشیکچی نگهبان
کمیساریا کلانتری
کمیسر کلانتر
[؟] گشتی
هیئت قراول پاسداران
موعد قراولی – عمل قراول پاس
سجل نام و نشان
علامت مخصوص
Signalement [؟]
نشانی
Anthropometrie تن پیمائی
داکتیلوسکپی انگشت‌نگاری
Empreinte digitale مهر انگشت
عوض کننده پاس بخش
تفتیش

Inspection

وارسی – بازرسی
مفتش

Inspecteur

بازرس
تفتیش کتبی، اقتراح، تحقیق

Enquete

بازجوئی
محقق

Enqueteur

بازجو
Controle بازدید
Controleur بازبین

 

لغات مربوط به نیروی دریایی

لغات سابق
لغات جدید
بحریه
نیروی دریائی
بحری- منسوب به دریا
دریائی
اهل دریا
دریائیان
ناویگاتور
دریانورد
راننده کشتی
ناوبر
ملاح (در کشتیهای عادی)
ملوان
عمله کشتی
جاشو
غواص –  نجات دهنده
آب باز
کشتی بمعنی مطلق و اعم
کشتی
کشتی جنگی بمعنی اعم
ناو
کشتی کوچک جنگی
ناوچه
قائق پاروئی و یا موتوردار
کرجی
قائق بادی دریائی
کرو
کروازر د باتای
[احتمالا از معادل فرانسوی bateau de croisière]
نبردناو
کراوزر
رزم ناو
اکسپلوراتور
پی گرد
اکسپلوراسیون
پی گرد
کشتی زره پوش
زره دار
ضد تورپیور
ناوشکن
تورپیل
اژدر
تورپیل انداز
اژدرفکن
لانس تورپیل
اژدرانداز
کشتی کوچک دارای توپ
توپدار
تحت البحری
زیردریائی
تابین – در قوای بحری ملاح کشتی جنگی
ناوی
سرجوخه بحری
سرناوی
گروهبان دو
مهناوی دو
گروهبان یک
مهناوی یک
استوار دو
ناواستوار دو
استوار یک
ناواستوار یک
ستوان ۳ بحری
ناوبان سه
ستوان ۲ بحری
ناوبان دو
ستوان ۱ بحری
ناوبان یک
سروان بحری
ناو سروان
سرگرد بحری
ناخدا سه
سرهنگ دوم بحری
ناخدا دو
سرهنگ بحری
ناخدا یک
امیرالبحر سوم
دریادار
امیرالبحر دوم
دریابان
امیرالبحر یکم
دریاسالار
جهازات مجموع کشتیهای جنگی یک دولت (۲ الی ۳ اسکادر) مطابق ارتش
ناوگان
اسکادر (۲ الی ۳ دیویزیون) مطابق سپاه
بخش
دیویزیون (۲ الی ۳ اسکادریل) مطابق لشگر
ناوتیپ
اسکادریل- فلوئیل (۲ الی ۳ سکسیون) مطابق تیپ
ناوگروه
سکسیون (۲ کشتی) مطابق هنگ
دسته

 

اسامی جغرافیایی آذربایجان

لغات سابق لغات جدید
آجی چای تلخه رود
جغتوچای زرینه‌رود
صائین قلعه شاهین‌دژ
قراچه‌داغ اَرَسباران
ساوجبلاغ مکری مهاباد
میانج میانه
قراچمن سیاه چمن
قزل اوزن سفیدرود
میدانچای مهرانرود

 

اسامی جغرافیایی خوزستان

لغات سابق لغات جدید
بنی طرف دشت میشان
مال امیر ایذه
عبادان آبادان
بساتین بستان
محمره خرم‌شهر
فلاحیه شادگان
خفاجیه سوسن‌گرد
حُویزه هَویزه
دسته‌ها