نظر به سپاسداری عنایات وافره و عطایای متکاثره حضرت واهب بیمنت، عز اسمه، که پرتو وجود اقدس ما را آرایش تاج و تخت فرمود، و افاضه ذات همایون ما را موجب آسایش قاطبه سکان ممالک ایران، بر ذمت همت ملوکانه لازم است که رفاهیت حال و فراغت بال عموم رعایا از هر طایفه و ملت و طبقه و عشیرت را، که در زیر سایه مرحمت پیرایه ما باید به آسودگی بغنوند، مهیا داریم، و به زلال موهبتی مخصوص، مزرع آمال هر یک را سرسبز و شکفته فرماییم، از جمله طایفه زردشتیان یزد و کرمان، که از قدیمی سکنه ایران و نتیجه دودمان پارسیانند، رعایت احوال آنها، زایدا علی ما کان، منظور نظر عنایتگستر همایون است، به صدور این منشور قضا دستور، امر و مقرر میداریم که قرار اخذ مالیات املاک، و رسوم اصنافیه و سایر عوارض و وجوهات دیوانی، به همان نهج که در شهر و بلوک یزد و کرمان با رعایای مسلم معامله میشود، با زردشتیان سکنه آنجا نیز، بلازیاده و نقصان، به همان طور معمول گردد؛
و نظر به این قرار، چون مطالبه مبلغ هشتصد و چهل و پنج تومان که به اسم دیگر از طایفه مزبوره گرفته میشده است مرتفع خواهد بود، لهذا از ابتدای هذهالسنه یونتئیل، خیریت دلیل و مابعدها، مبلغ مزبور را به تخفیف ابدی مرحمت، و مقرر میفرماییم که مقربوالخاقان مستوفیان دیوان همایون و سررشتهداران دفترخانه مبارک، مبلغ مزبور را از حشو جمع یزد و کرمان کلیةََ موضوع، و از دفتر اخراج نمایند؛ و حکام حال و استقبال ولایات یزد و کرمان، این مبلغ مخصوص را به تخفیف ابدی برقرار دانسته، از هذهالسنه یونتئیل و مابعدها مطالبه آن را کلا” او جزا” موجب مواخذه و سیاست دانند؛ و در مطالبه مالیات ملک و آب و مستغلات و رسوم اصنافیه و غیره، به همان قرار که با سایر رعایای آنجا معامله و رفتار میشود، با زردشتیان نیز معمول دارند و در عهده شناسند.
تحریر فی شهر رمضان المبارک سنه ۱۲۹۹