ماده اول – وصیتنامه اعم از اینکه راجع باشد به وصیت عهدی یا تملیکی – منقول یا غیرمنقول، ممکن است بطور رسمی یا خودنوشت یا سری تنظیم شود.
ماده دوم – ترتیب تنظیم وصیتنامه رسمی و اعتبار آن بطوری است که برای اسناد تنظیم شده در دفاتر اسناد رسمی مقرر است.
ماده سوم – وصیتنامه خودنوشت در صورتی معتبر است که تمام آن به خط موصی نوشته شده و دارای تاریخ روز و ماه و سال به خط موصی بوده و به امضاء او رسیده باشد.
ماده چهارم – وصیتنامه سری ممکن است به خط موصی یا به خط دیگری باشد ولی در هر صورت باید به امضاء موصی برسد و به ترتیبی که برای امانت اسناد در قانون ثبت اسناد مقرر گردیده در اداره ثبت اقامتگاه موصی یا محل دیگری که در آئین نامه وزارت دادگستری معین میگردد امانت گذارده میشود.
ماده پنجم – کسی که سواد ندارد نمیتواند به ترتیب سری وصیت نماید.
ماده ششم – کسی که نمیتواند حرف بزند هر گاه بخواهد وصیتنامه سری تنظیم کند باید تمام وصیتنامه را به خط خود نوشته و امضاء نماید.
و نیز در حضور مسئول دفتر رسمی در وصیت نامه بنویسد که این ورقه وصیت نامه اوست و در این صورت مسئول دفتر باید روی پاکت یا لفافی که وصیتنامه در اوست بنویسد که عبارت مزبور را موصی در حضور او نوشته است.
ماده هفتم – وصیتنامه سری را موصی همه وقت میتواند بترتیبی که برای استرداد اسناد امانتی مقرر است استرداد نماید.
ماده هشتم- در موارد فوقالعاده از قبیل جنگ و امراض ساریه و مسافرت در دریا که مراوده نوعاً مقطوع و به این جهت موصی نمیتواند به یکی از طرق مذکور وصیت کند ممکن است وصیت بطریقی که در مواد بعد ذکر میشود واقع شود.
ماده نهم – افراد و افسران نظامی و کسانی که در ارتش اشتغال به کاری دارند میتوانند نزد یک نفر افسر یا همردیف او با حضور دو شاهد وصیت خود را شفاهاً اظهار نماید.
ماده دهم- در صورتی که نظامی یا کسی که در ارتش اشتغال به کاری دارد مریض یا مجروح باشد ممکن است وصیت خود را در حضور رئیس بهداری ارتش و مدیر بیمارستان که موصی آنجا است اظهار نماید.
ماده یازدهم – اشخاصی میتوانند بترتیب مذکور در دو ماده قبل وصیت نمایند که در جنگ یا مأمور عملیات جنگی باشند و یا در محلی زندانی یا محصور باشند که مراوده با خارج نباشد.
ماده دوازدهم – در سایر موارد مذکور در ماده ۸ موصی میتواند در حضور دو نفر شاهد وصیت خود را اظهار نماید و یکی از آن دو شاهد اظهارات او را با تعیین تاریخ روز و ماه و سال و محل وقوع وصیت نوشته و موصی و شهود آن را امضاء می نماید و اگر موصی نتواند امضاء کند شهود این نکته را در وصیتنامه قید میکنند.
ماده سیزدهم – اشخاصی که مطابق ماده ۹ و ۱۰ وصیت نزد آنها شده و همچنین شهود مذکور در ماده قبل در اول زمان امکان باید در اداره ثبت اسناد یا محلی که در آئین نامه وزارت دادگستری تعیین میشود حاضر شده وصیتنامه را مطابق مقررات راجع به امانت گذاردن اسناد امانت بگذارند و ضمناً اعلام کنند که این آخرین وصیت موصی است که با داشتن اهلیت اظهار داشته.
ماده چهاردهم – در صورتی که اشخاص مذکور در ماده ۹ و ۱۰ اظهارات موصی را ننوشته باشند در اول زمان امکان نزد حاکم صلحی که به او دسترس دارند حاضر شده و اظهارات موصی را با تاریخ و محل وقوع وصیت و اهلیت موصی شفاها اظهار میدارند اظهارات مزبور در صورت مجلس نوشته شده و به امضاء حاکم صلح و شهود میرسد.
ماده پانزدهم – وصیتی که مطابق مواد قبل (در موارد غیرعادی) واقع میشود بعد از گذشتن یک ماه از تاریخ مراجعت و رسیدن موصی به محلی که بتواند بیکی از طرق مذکور در ماده اول وصیت کند یا گذشتن یک ماه از تاریخ باز شدن راه و مرتفع شدن مانعی که بواسطه آن موصی نتوانسته است به یکی از طرق مذکور وصیت نماید بیاعتبار میشود مشروط به اینکه موصی در مدت مزبور متمکن از وصیت باشد.
ماده شانزدهم – هر وصیتی که بترتیب مذکور در این قانون واقع نشده باشد در مراجع رسمی پذیرفته نمیشود مگر اینکه اشخاص ذینفع در ترکه به صحت وصیت اقرار نمایند.
ماده هفدهم – هر دادگاه یا اداره یا بنگاه یا شخصی که وصیتنامه به او سپرده شده و نیز دادگاهی که در موارد فوقالعاده وصیت در آنجا اظهار گردیده مکلف است بعد از اطلاع به فوت موصی وصیتنامه یا صورتمجلس راجع بوصیت را به دادگاه اقامتگاه موصی و اگر در ایران اقامتگاه ندارد به دادگاه صلح تهران بفرستد اعم از اینکه وصیتنامه مزبور به حسب قانون قابل ترتیب اثر باشد یا نباشد و هر گاه وصیتنامه متعدد باشد باید تمام آنها فرستاده شود.
ماده هیجدهم – کسی که وصیتنامه نزد او است اگر خارج از مقر دادگاه صلح مذکور فوق باشد میتواند وصیتنامه را به دادگاه محل خود تسلیم نماید و آن دادگاه مکلف است فوراً وصیتنامه را بدادگاه صلح مزبور بفرستد.
ماده نوزدهم – حاکم صلح در آگهی که راجع بتقاضای تصدیق انحصار وراثت میشود قید میکند که هر کس وصیتنامهای از متوفی نزد او است و تا آن تاریخ رسماً ابراز و افتتاح نشده در مدت سه ماه به دادگاهی که آگهی نموده بفرستد و پس از گذشتن این مدت هر وصیتنامه (غیر از وصیتنامه رسمی و سری) ابراز شود از درجه اعتبار ساقط است.
ماده بیستم – پس از گذشتن مدت مذکور فوق دادگاه صلح وقتی را برای باز کردن وصیتنامه تعیین و باشخاصی که وراثت آنها معلوم است اطلاع میدهد که در وقت مزبور حاضر شوند.
ماده بیست و یکم – هنگام ابراز وصیت نامه اعم از خود نوشت یا سری حاکم صلح باید با حضور نماینده مدعیالعموم یا مدیر دفتر صورتمجلسی مشتمل بر خلاصه وصیت و اینکه وصیت نامه در حضور او باز شده و خصوصیات وصیتنامه از قبیل مهر و موم و غیره تنظیم و به امضاء حضار برساند.
وصیتنامه سری را حاکم صلح با حضور اشخاصی باز مینماید که لفاف آن را امضاء یا مهر کرده و در تاریخ باز کردن در مقر دادگاه صلح حاضر هستند.
اصل وصیتنامه که مطابق این ماده نزد حاکم صلح باز میشود به دفتر امانات ثبت فرستاده میشود و رونوشت آن در دفتر دادگاه میماند و اشخاص ذینفع میتوانند از آن رونوشت بگیرند.
ماده بیست و دوم – بعد از باز شدن وصیتنامه حاکم صلح به اشخاصی که وصیت بنفع آنها شده یا کسانی که وصی معین شده اند مراتب را اطلاع میدهد.
ماده بیست و سوم – وصیتنامه وقتی معتبر است که تمام آن موجود باشد و ادعای فقدان وصیتنامه اعم از اینکه این دعوی نسبت به تمام وصیتنامه یا قسمتی از آن باشد مسموع نیست.
ماده بیست و چهارم – ترتیب صدور سند مالکیت به نام ورثه یا موصیله نسبت به اموال غیر منقول که بنام مورث ثبت شده است در آئین نامه وزارت دادگستری معین میشود.
این قانون که مشتمل بر بیست و چهار ماده است در جلسه بیست و سوم بهمن ماه یکهزار و سیصد و هفده به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی – حسن اسفندیاری