سیاستهای راهبردی اسلامی شدن مراکز آموزشی [مصوب ۱۳۷۹/۲/۲۴]

تاریخ تصویب: ۱۳۷۹/۰۲/۲۴
تاریخ انتشار: ۱۳۷۹/۰۴/۰۱

[به موجب مصوبه سیاستهای راهبردی اسلامی شدن مراکز آموزشی، مصوب ۱۳۷۹/۵/۲۵، لغو شده است.]


 ‌شماره ۹۵۵دش – ۱۳۷۹/۳/۱۶

‌شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه ۴۵۹ مورخ ۱۳۷۹/۲/۲۴، به پیشنهاد وزارت فرهنگ و آموزش عالی (‌نامه‌ شماره ۸۷۷۶ و مورخ ۷۸.۷.۶) سیاستهای راهبردی اسلامی شدن مراکز آموزشی را به این شرح تصویب کرد:

‌مقدمه:
‌شورای اسلامی شدن مراکز آموزشی براساس آیین‌نامه مصوب جلسه ۴۲۴ مورخ ۷۷.۵.۱۳ شورای عالی انقلاب‌ فرهنگی، طی جلساتی «‌اصول حاکم بر دانشگاه اسلامی» و «‌سیاستهای راهبردی اسلامی شدن مراکز آموزشی» را‌ ذیل شش مؤلفه استاد، دانشجو، نظام برنامه ریزی فرهنگی، متون و برنامه‌ریزی درسی، نظام برنامه‌ریزی آموزشی‌ و پژوهشی و مدیریت تصویب کرده است. (‌اصول حاکم بر دانشگاه اسلامی در جلسه ۴۳۳ مورخ ۷۷.۹.۱۷‌ شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده است).
‌ملاحظه اصلی و عمده شورای اسلامی شدن در تدوین سیاستهای راهبردی آن بوده است که
سیاستها به گونه‌ای‌ طراحی و تنظیم گردند که زمینه‌های تحقق دانشگاه اسلامی به شرحی
که در متن «‌اصول حاکم بر دانشگاه اسلامی»‌آمده، فراهم آید.
‌کارآیی و اثر بخشی سیاستهای مذکور، که به اهم مصادیق آنها در بخش «‌خاتمه» مجموعه
حاضر اشاره شده است،‌ علاوه بر آنکه مقتضی طراحی و تدوین سیاستها و برنامه‌های
اجرایی دقیق و واقع‌بینانه است، مستلزم توجه جدی‌ به مجموعه‌ای از عوامل محیطی است
که به نحو مستقیم و غیر مستقیم و به اشکال گوناگون می‌توانند بر تمامی یا‌بخشی از
عملکرد یا اثر بخشی راهبردها و برنامه‌هایی که در فرآیند اسلامی شدن در حال اجرا
هستند اثر گذاشته و‌آنها را از مسیر و مقصود اصلی منحرف ساخته یا کارآیی و اثر بخشی آنها را افزایش دهند.
‌رسانه‌ها، حوزه‌های علمیه، فضای عمومی جامعه در تمامی ابعاد آن، مسایل اقتصادی،
روابط و مناسبات بین المللی‌و تأثیر متقابل با مسائل داخلی، هماهنگی راهبردی در
سطوح مدیریت کلان نظام در مورد آموزش عالی و اسلامی‌شدن و آموزش و پرورش (‌از آن
حیث که تربیت کننده ورودیهای دانشگاههاست)، از جمله عواملی هستند که‌اقتضائات
محیطی خود را بر فضای دانشگاه وارد می‌آورند.
‌به همین جهت لازم است در تمامی مراحل سیاستگذاری و برنامه نویسی به ارتباط قطعی و متقابل دانشگاهها و‌ عوامل مذکور توجه گردد.

‌سیاستهای راهبردی اسلامی شدن مراکز آموزشی

۱ـ استاد
۱ـ فراهم آوردن زمینه‌های مساعد قانونی و اجرایی برای جذب و گزینش استادان شایسته از نظر علم، ایمان، تقوا،‌تعهد و آگاهی و پایبندی به مبانی و آرمانهای نظام جمهوری اسلامی ایران .
۲ـ جذب و گزینش استادان و مدرسان دروس معارف اسلامی به منظور گزینش استادان و
مدرسانی با تواناییها و‌شایستگی‌های بالای علمی و معنوی و اخلاقی .
۳ـ فراهم کردن زمینه‌های مناسب مادی و معنوی برای شناسایی و تبیین و تکریم مقام
استادان در دانشگاه و جامعه‌ از دیدگاه اسلام به منظور تشویق و ترغیب آنان و افزایش نشاط و تحرک علمی و اجتماعی.
۴ـ برنامه‌ریزی به منظور توأم ساختن فعالیتهای آموزشی و پژوهشی اعضای هیأت علمی با نقش تربیتی و اخلاقی‌آنان در مراکز آموزشی و سطح جامعه .
۵ـ ارتقای سطح دانش و معرفت دینی، سیاسی و اجتماعی استادان متناسب با رشته تخصصی، علائق و تجارب‌ آنان .
۶ـ قانونمند کردن فعالیتهای سیاسی و فرهنگی استادان به منظور فراهم آوردن محیطی سالم و آزاد و مطمئن برای‌بحث و گفتگو و ارتقای اندیشه دینی و ایفای نقش مؤثر آنان.
۷ـ نظارت و ارزیابی مستمر علمی، اخلاقی و اجتماعی اعضای هیأت علمی .

۲ـ دانشجو
۱ـ ارتقای سطح بینش اسلامی و اعتقادی دانش‌آموزان برای ورود به آموزش عالی با توجه
به پیوستگی و تلازم میان‌نظام آموزش عالی با نظام آموزش و پرورش .
۲ـ گسترش و تقویت ایمان و اعتقاد اسلامی، تهذیب و تزکیه نفس و اعتلای عقلانی و علمی دانشجویان .
۳ـ تقویت روحیه آرمان گرایی، کمال جویی، نقادی، آزادگی، ایثارگری، مشارکت جویی،
حقیقت جویی و تشویق و‌تقویت احساس مسئولیت اجتماعی دانشجویان .
۴ـ ارتقای سطح دانش و بینش سیاسی و اجتماعی دانشجویان و تجهیز آنان با تواناییها و
قابلیتهای مورد نیاز برای‌تحلیل مسائل جامعه و جهان در جهت تحقق آرمانهای اسلامی.
۵ـ تشویق و زمینه سازی به منظور مادام العمر تلقی کردن تحصیل علم به عنوان یک ارزش و فریضه اسلامی .
۶ـ قانونمند کردن فعالیتهای فرهنگی و سیاسی دانشجویان به منظور فراهم آوردن محیطی
سالم و آزاد و مطمئن‌ برای بحث و گفتگو و تحرکت و فعالیت و ارتقای اندیشه دینی .
۷ـ حل مشکلات اجتماعی و معیشتی دانشجویان به منظور فراهم آوردن بستر لازم برای فعالیتهای علمی، فرهنگی‌و دینی آنان .
۸ـ نظارت و ارزیابی هدفمند و مستمر علمی و اختلاقی دانشجویان و توصیه و تأکید بر خود ارزیابی آنها.

۳ـ نظام برنامه‌ریزی فرهنگی
۱ـ احیا و حفظ و ترویج فرهنگ اصیل اسلام در محیطهای علمی با استفاده از روشهای کارآمد و هماهنگ با شئون‌ محیطهای علمی .
۲ـ توجه به مبانی اسلامی در تدوین نظام برنامه‌ریزی فرهنگی به منظور تحقق آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی.
۳ـ توجه و تأکید بر توأم بودن نظام برنامه‌ریزی فرهنگی با نظام برنامه‌ریزی درسی، آموزشی، پژوهشی و مدیریت .
۴ـ توجه به ملازمات و پیوستگی نظام آموزش و پرورش با نظام آموزش عالی در برنامه ریزهای فرهنگی .
۵ـ زمینه سازی به منظور ایجاد توانایی بحث و گفتگو و نقد و ارزیابی سایر فرهنگها و تمدنها.
۶ـ توجه به مقتضیات زمان و نیازها و علائق و رشته‌های تحصیلی دانشجویان در برنامه ریزی‌های فرهنگی و ارائه‌چهره‌ای متین و جذاب از آرمانها و ارزشهای اسلامی .
۷ـ رعایت ویژگیهای معماری اسلامی و ملی در طراحی فضاهای کالبدی دانشگاه .
۸ـ توجه و اهتمام ویژه به احداث مساجد و نمازخانه‌ها در مراکز آموزشی و اختصاص امکانات و تسهیلات در خور‌شأن به آن .
۹ـ توجه به حفظ عفاف در مراکز آموزشی به ویژه روابط بین دانشجویان دختر و پسر و تلاش در جهت فراهم کردن‌ زمینه‌های مناسب برای این منظور از قبیل تفکیک کلاسهای دختران و پسران و کاهش اختلاط آنها.
۱۰ـ هماهنگی در سیاستگذاری فرهنگی مراکز علمی با رعایت مقتضیات اجرایی.
۱۱ـ نظارت و ارزیابی هدفمند و مستمر برنامه‌ریزی فرهنگی .

۴ـ متون و برنامه‌ریزی درسی
۱ـ طراحی نظام آموزشی، تدوین متون و برنامه‌های درسی در تمامی شاخه‌های علوم براساس جهان بینی الهی و‌پژوهش در پدیده‌های هستی به منظور شناخت و شناساندن آیات الهی در جهان.
۲ـ توجه به هماهنگی و همسویی علم و دین در طراحی و تدوین برنامه‌ها و متون درسی .
۳ـ بازنگری نظام برنامه‌ریزی درسی و اصلاح و تدوین متون درسی با استفاده از روشهای نوین و کارآمد علمی و‌مفاهیم و ارزشهای اسلامی .
۴ـ طراحی و تدوین متون و برنامه‌های درسی براساس مبانی اسلامی به ویژه در رشته‌های علوم انسانی.
۵ـ هدایت نظام برنامه‌ریزی درسی به سمت تقویت فضایل اخلاقی و اجتماعی، پرورش قدرت
ابداع و ابتکار و‌اعتماد به نفس و ایجاد باور به مبانی دینی و التزام به مسئولیتهای اجتماعی.
۶ـ توجه و تأکید بر هماهنگی و تناسب متون اخلاق و معارف اسلامی با نیازهای جدید و رشته‌های تحصیلی.
۷ـ بازشناسی و معرفی مواریث و مفاخر علمی، فرهنگی، تاریخی و معاصر و بهره‌گیری از
آنها در تدوین برنامه‌ها و‌متون درسی برای تقویت روحیه خود باوری و استقلال خواهی.
۸ـ تدوین نظام جامع نظارت و ارزیابی هدفمند و مستمر متون و برنامه‌های آموزشی و درسی .

۵ـ نظام برنامه‌ریزی آموزشی و پژوهشی
۱ـ اصلاح و تدوین نظام برنامه‌ریزی آموزشی و پژوهشی با توجه به نیازهای جامعه و
تحولات روزافزون علوم، با‌تأکید بر گسترش مرزهای دانش و براساس مبانی اسلامی.
۲ـ توجه ویژه به اهمیت رشته‌های علوم انسانی در تربیت و انسان سازی و تأثیرات مثبت
و منفی آنها در تحولات‌فرهنگی با عنایت به وجود قابلیت‌ها و ظرفیت‌های فراوان در کشور .
۳ـ ایجاد هماهنگی و تناسب بین نظام آموزشی و پژوهشی آموزش و پرورش و آموزش عالی با
توجه به ملازمت و‌پیوستگی آنها.
۴ـ افزایش انعطاف پذیری به منظور پاسخگویی به نیازها و تحولات علمی و اجتماعی.
۵ـ بهره‌گیری از تجارب علمی در سطوح مالی و بین‌المللی به ویژه تجارب حوزه‌های علوم دینی .
۶ـ توجه به هماهنگی و همسویی علم و دین در بینش اسلامی در طراحی و تدوین برنامه‌های آموزشی و پژوهشی .
۷ـ تقویت روحیه تحقیق و تتبع، آموزش تفکر منتقدانه، استفاده از فناوریهای نوین
آموزشی و ارائه الگوهای جدید‌به منظور ایجاد تحول و اصلاح در روشهای تدریس و پژوهش.
۸ـ برنامه‌ریزی آموزشی و پژوهشی براساس پژوهشهای علمی و ایجاد تعادل و تناسب میان آموزش و پژوهش در‌برنامه‌ها و متون.
۹ـ نظارت و ارزیابی هدفمند برنامه‌ریزی آموزشی و پژوهشی .

۶ـ مدیریت
۱ـ توجه و تأکید بر تقویت ارزشهای اسلامی و انقلابی، تعهد اجتماعی، زمان شناسی، قانونمندی، تفاهم و احتراز از‌خود محوری در طراحی و هدایت نظام مدیریتی .
۲ـ اصلاح و طراحی نظام جامع و هماهنگ مدیریت براساس ایجاد تعادل در فعالیتهای آموزشی، پژوهشی و‌اجتماعی با توجه به تأکید بر حذف مراکز موازی تصمیم‌گیری، رایزنی و مشورت با مسئولان و دست‌اندرکاران و‌جلب مشارکت دانشگاهیان.
۳ـ اعتماد به مدیران و ایجاد زمینه‌های ضروری استقلال عمل در حوزه‌های مدیریتی برای افزایش توان رقابت سالم‌و رشد پیشرفت.
۴ـ تربیت و انتخاب مدیرانی متعهد و متخصص با تأکید بر شایسته سالاری.
۵ـ توجه به نقش الگوی استادان در رفتار سازی دانشجویان و الگوسازی براساس آن نقش
از طریق شناسایی و‌معرفی و تشویق مدیران، استادان، دانشجویان و کارمندان شایسته
براساس شاخصه‌های مدیریت در نظام اسلامی.
۶ـ تقویت زمینه‌های نظری و عملی برای اصلاح مداوم روشهای مدیریتی و افزایش کارآمدی
آنها به منظور تحقق‌ارزشهای اسلامی و معیارهای انقلابی.
۷ـ نظارت و ارزیابی هدفمند و مستمر به منظور تقویت ابعاد علمی و اسلامی مدیریت مراکز آموزشی و علمی .

‌خاتمه
‌رعایت اصول حاکم بر دانشگاهها و سیاستهای راهبردی مربوط به هر یک از مؤلفه‌ها، آثار و نتایجی را به بار می‌آورد‌ که به صورت شاخصهایی قابل بررسی و اندازه‌گیری است. مهمترین شاخصهای مربوط به اصول و سیاستهای‌ عمومی دانشگاهها عبارت است از :

۱ـ افزایش سهم کشور در ابداعات و اختراعات و اکتشافات علمی .

۲ـ کاهش وابستگی کشور به بیگانگان به ویژه در زمینه علوم و صنایع و فن آوری.

۳ـ ارتقای سطح فرهنگی عمومی جامع و افزایش التزام علمی به مقررات و قوانین .

۴ـ گسترش زمینه‌های بحث و گفتگوی سازنده و آمادگی برای پذیرش آرای صحیح دیگران .

۵ـ افزایش دانش آموختگان متعهد، متقی، فاضل، شجاع و حساس به سرنوشت کشور. ‌همچنین رعایت اصول و ارزشهای اسلامی در سیاستهای مربوط به مؤلفه‌های مختلف دانشگاهها و سایر مراکز‌آموزشی نتایجی را به بار می‌آورد که به صورت شاخصهایی قابل بررسی و اندازه‌گیری می‌توان ارائه کرد و مهمترین‌ آنها از این قرار است :

۱ـ افزایش باور عمومی نسبت به عقاید اسلامی و اعتلای روح معنویت و مکارم و فضائل اخلاقی .

۲ـ افزایش میزان تعهد علمی نسبت به احکام و ارزشهای اسلامی و آرمانهای انقلاب .

۳ـ فراهم شدن زمینه‌های مشارکت هر چه بیشتر در انجام برنامه‌های دینی و اخلاقی .

۴ـ بالا رفتن توان فکری و روحی برای دفاع مؤثر و معقول از دستاورهای انقلاب و مبارزه با تهاجم فرهنگی .

‌رئیس جمهور و رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی ـ سید محمد خاتمی