مهندس بازرگان – بسم الله، والحمدلله و السلام علیکم.
حمد بی پایان برای قادر منان و سپاس فراوان از رزمندگان دلاور خودمان. با درود و رحمت بر شهیدان فداکار که بیش از یک سال در جبهههای جنوب و غرب کشور در برابر دشمن نابکار بزرگترین افتخار را به رهبری امام برای ملت بپاخاسته ایران فراهم کردند و اخیراً علیرغم گرفتاریهای داخلی و دسیسههای خارجی به پیروزیهای امیدآفرین نائل شدهاند.
آنچه در چند دقیقه آینده خواهید شنید، نه سخنی است سیاستمدارانه و نه لایحهای دفاعیه. درد دلی است از قلبهای سوخته و استغاثه از جانب کسی که قبول دارید سالهای طولانی از عمر پرفراز و نشیب خود را در آرزوی آزادی و استقلال ملت عزیز ایران و عدالت و اسلام به جای اختناق اسارت و جور و کفر به سر برده. تلاشها و توفیقها داشته، محرومیتها کشیده، و در آستانه انقلاب لبیک اجابت به رهبر آن گفته، صادقانه و فداکارانه همکاری و سپس قبول مسؤولیتها بنا به دعوت معظمله کرده است. حالا هم که به آخرین روزهای زندگی رسیده و در اشتیاق لقاءالله است …
با کمال تأتر و با توسل به درگاه ذوالجلال، باید اقرار کنیم که آتشی هولناک در کشور عزیزمان شعلهور گشته است. خرمن امت و دولت و دین را مورد تهدید قرار داده. کمتر کسی است که در صدد خاموش کردن آن برآید و بعضی میکوشند آتش را افروختهتر ساخته و بر خرمن طرف مقابل بیندازند. همه بلعیده میشوند. حوزههای علمیه از گلهای سرسبد خود خالی میشود… برادران ارزنده غیرقابلجبران از مسؤولین دولتی و لشکری و سپاه و کمیته به شهادت میرسند. به همراه جانها اثاث و دارائیها از بیت المال و از ملت به هدر میرود. افرادی بیگناه در معابر و منازل بیجهت کشته و معلول میشوند و همچنین نونهالان دختر و پسر کسان وابسته و هوادار که در درگیریهای خیابانی و و دادگاههای انقلابی قربانی التقاط و انحراف یا انتقام میگردند. نونهالانی که هر چه باشد جگرگوشگان و پرورشیافتگان امید این مملکتند. عاشقوار یا دیوانهوار، فداکار یا گناهکار، در طاس لغزنده افتادهاند. در حالی که هر طرف گروه مقابل را منافق یا مرتجع و ضد اسلام و عامل امپریالیسم میخواند، نه روحانیون ارجمند و مکتبیهای غیرتمندمان از آمریکا وارد شدهاند و نه جوانان جانباز در خانوادههای آمریکایی زائیده و بزرگ گشتهاند که بتوان مزدورشان خواند. پس چرا اینسان ریختن خون یکدیگر را مباح و بلکه واجب میشمارند؟ مصیبتبارتر از همه و حاصل خشونتها و بیرحمیها، افزوده شدن ناراضیها و انتقامخواهان و برگشتکنندگان از انقلاب و دین است و حیثیت و حقانیت اسلام که در دنیا لکهدار میشوند.
یکی از نمایندگان – چرت نگو!
[احمد] توکلی – نشستن در این جلسه خلاف شرع است، بیائید بیرون.
یکی از نمایندگان – راست میگویند. تمام کن. (در این هنگام عده ای از نمایندگان جلسه را ترک کردند)
اسدی نیا – مرگ بر بازرگان که شعار مردم است، مرگ بر بازرگان، مرگ بر بازرگان. این شعار ملت است. (همهمه نمایندگان).
رئیس[هاشمی رفسنجانی]- آقای اسدی نیا … (همهمه نمایندگان) شلوغ نکنید.
یکی از نمایندگان – ایشان از مرگ انورسادات ناراحت است. برو گمشو!
صادق خلخالی – آقای بازرگان باید محاکمه بشود. این آقا جزو ملت ایران نیست، آمریکائی است.
(اعتراض نمایندگان به آقای بازرگان).
(در این هنگام آقای صادق خلخالی به تریبون نزدیک شد و در حالی که میکروفون را از جلوی آقایان بازرگان می کشید اظهارات زیر را بیان داشت:)
صادق خلخالی – آقای هاشمی چرا میگذارید ایشان صحبت کند؟ این بلندگو مال مردم است. بیا برو کنار. نه کسی که در مقابل ملت ایران ایستادگی کند.
عابدین زاده – (خطاب به آقای بازرگان) مردنی، قالتاق، آمریکایی.
محمد مجتهد شبستری – آقای هاشمی! جلسه را تعطیل کنید. (همهمه نمایندگان).
یکی از نمایندگان – تو چه میگوئی؟
توکلی – زبیر هم خیلی به اسلام خدمت کرده بود اما جلوی حق ایستاد و به سزایش رسید.
رئیس- آقای مهندس نمی شود صحبت کرد. مجلس موافقت ندارد.
بازرگان – خوب، بقیهاش برای بعد.
رئیس– الان جای این حرفها نیست.
بازرگان – تا آخرش گوش بدهند که من چه میخواهم بگویم.
رئیس- الان جای این حرفها نیست، زمانش یک طوری است که …
غفور خلخالی – اگر شما اجازه بدهید ملت اجازه نمیدهد. ملت همان است که جلوی مجلس ریخته بودند و از اینها انتقام میخواستند. ملت اجازه نمی دهد که اینها از این تریبون استفاده کنند. (زنگ رئیس).
توکلی– قرآن میگوید در قصاص حیات است. آقای بازرگان می گوید نه. قرآن میگوید باید منافق را کشت، آقای بازرگان میگویند نه.
صادق خلخالی – آقای بازرگان میگویند این بچهها آمریکائی نیستند و از خارج نیامده اند. اینها همان بچههای ساواکی ها هستند که تو بر ما مسلط کردی (همهمه نمایندگان ) (زنگ رئیس).
یکی از نمایندگان – تو تمام احکام دادگاههای انقلاب را باطل شمردی.
توکلی – مگر مردم نمیگفتند مرگ بر بازرگان؟ چرا نشستهاید؟ ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات … یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون (زنگ رئیس)
یکی از نمایندگان – آقای بازرگان مرگ بر تو، ننگ بر تو، نفرین بر تو (زنگ رئیس).
رئیس– جلسه بعنوان تنفس تعطیل می شود.
(جلسه در ساعت ۸/۵۰ بعنوان تنفس تعطیل شد و مجدداً ۹/۲۰ به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل گردید.)
رئیس- بسم الله الرحمن الحیم. جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است … توضیح کوتاهی درباره آنچه که امروز اتفاق افتاد عرض میکنم … آقایان که شاهد جلسه بودید. من برای مردمی که خارج از جلسه از تریبون مجلس سروصدایی شنیدند عرض میکنم. آقای مهندس بازرگان صحبت میکردند، در بین صحبتهایشان به جایی رسیدند که مطالبی راجع به مسائل داخلی گفتند … در مورد جریان تروریسم داخلی کشور، طوری تعبیر شد که اینها عامل آمریکا نیستند و یک جریان داخلی است. بعضی از دوستان از این تعبیر ناراحت شدند و اعتراض کردند و بعد جمعی از دوستان دیگر هم به معترضین پیوسته و از مجلس بیرون رفتند. ما برای اینکه تشنجی نباشد و بشود کار را ادامه داد، جلسه را موقتاً تعطیل کردیم و حالا دوباره کارمان را شروع کردیم.
…ما از اول حرفمان را اعلام کردیم. ما هیچوقت جنگطلب نبودیم. کشورهای اسلامی بیخود در توطئه وارد نشوند برای اینکه خیال کنند از این راه به پایان جنگ میرسد. بیایند صراحت و صداقت نشان بدهند. صراحت قضیه این است عراق به ما تجاوز کرده و کشور ما را اشغال کرده است و دهها هزار نیروی انسانی را تلف کرده و این همه شرارت کرده و این همه خسارت زده است. ما روز اول گفتیم که ما دفاع میکنیم و تا سرباز عراقی در خاک ما است غیر از جنگ هیچ چیز نداریم بگوئیم. حرفی هم نداریم. عراق بیرون برود. یک دادگاه تشکیل بشود. متجاوز معرفی بشود. متجاوز خسارت جنگ را بپردازد … ایران اینقدر خودش کار دارد که دنبال جنگ نگردد و ایران مطمئن است بدون جنگ فکرش پیروز میشود، و ایران نیازی به جنگ نمیبیند. اگر جنگی بر ما تحمیل کنید ما کاری غیر از دفاع نداریم …
(نمایندگان – الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، خمینی رهبر، مرگ بر ضد ولایت فقیه، مرگ بر آمریکا، مرگ بر لیبرال).