روز شنبه چهارم شهر ذی الحجة الحرام [۲۸ دی ۱۲۸۵] در اطاق (موزه) دولتی، بر حسب دعوت سلام خاص منقد گردید. چند تن از اکابر علما و حجج اسلام و جماعتی از شاهزادگان محترم و وزرا عظام و سفرا دول متحابه و امیران و سرداران حاضر شدند.
چهار ساعت به غروب مانده، که ساعتی فرخنده و گاهی سعید بود، اعلیحضرت اقدس همایون شاهنشاه خلدالله ملکه تشریف فرمای اطاق مزبور گشته با سعادت و میمنت بر اریکه سلطنت جلوس فرمودند و جناب صدر اعظم دیهیم خسروانی را بر زبر دست گرفته و بر تخت (طاوس) صعود کرده، تاج کیانی را از فرق مبارک شهریار کامکار زیب و شرف بخشید.
علمای اعلام در آن موقع فرخ از صمیم قلب به دعای ذات اقدس اعلی شیربن کام و رطب اللسان گردیدند.
جناب آقای آقاسید عبد اللّه مجتهد ایستاده و خطبهای که دیباچه آن به آیه مبارکه (قل اللّهم مالک الملک الی آخرها) افتتاح یافته و خاتمهش به دعای مفصلی که به عربی و فارسی تلفیق یافته بود در کمال فصاحت و بلاغت ارتجالاً فرو خوانده، ذات اقدس شاهانه را با ادعیه خیریه یاد نمود و علما یکسره آمین گفتند.
چون خطبه ایشان به آخر رسید، جناب آقای آقا میرزا سید محمد مجتهد نیز خطبهای غرا مرتجلا قرائت کردند. فتتاح آن آیه وافی هدایه (یا داود أنا جعلناک خلیفة فی الارض فاحکم بین الناس بالعدل) بود و خاتمه آن درخواست ازدیاد شوکت و استقلال و سعادت حال و استقبال حضرت شهریاری بود از حق تعالی جلت عظمته.
چون این خطب و خطبات به پایان رسید، ذات اقدس همایون نطق بلیغی به مضمون ذیل به زبان مبارک ادا فرمودند:
«از خداوند بزرگ جل شانه شکر دارم که مرا به این موهبت عظمی اختصاص داده بعد از پدر تاجدارم صفی اللّه ثراه سرپرستی و نگاه داری سی کرور نفوس اهالی ایران را بر عهده من مقرر فرمود و نیز از حضرت مالک الملک حقیقی مسئلت دارم که مرا در ادای وظایف سلطنت و حفظ حقوق رعیت و حمایت دین مبین، مؤید و موفق دارد. و امیدوارم که به توفیقات الهی دقیقهای از نیات حسنه ما مستور نماناد و یک سره از قوه به فعل آورد.»
بعد خطاب به جناب صدر اعظم فرمودند که:
«باید بعد از این انشاء اللّه تعالی تمام امور این مملکت اصلاح یابد و خرابیهای گذشته مرمت شود. لیلا و نهاراً باید به فکر آسایش بود که رعایا ودایع الهی هستند و حفظ آنها بر عهده ما است. البته علما اعلام و وزرا و اعضای مجلس شورای ملی و عموم افراد ملت باید در تدارک ابن مقصد عالی با نیت من اتفاق نمایند و دولت و ملت، کلمه واحده باشند تا بعون اللّٰه تعالی به زودی اصلاح مفاسد شود.»
در این موقع تمام علما عرض تشکر از نیات مقدسه شاهنشاه ادام اللّه سلطنته نموده، عرض کردند:
«اکنون که بحمد اللّه تعالی نیت اقدس اعلی مصروف حفظ حدود الهی و حقوق رعایا میباشد، امید که در زیر سایه مبارک حضرت حجة عجل اللّه فرجه تمام مقاصد از قوه به فعل آید. ملت ایران هم به اقتضای حق شناسی و شاهدوستی و نجابت ذاتی خود به جان و مال و دست و زبان در تاکید سلسله اتفاق و تشیید مبانی اتحاد به طوع و رغبت حاضرند.»
بار دیگر حضرت اعلی به جناب صدر اعظم فرمودند:
«به شکرانه این موهبتی که ایزد یکتا به ما کرامت فرموده، از این ساعت بدعت «صندوق» را از مملکت ایران برانداخته و تومانی یک هزار را که از حقوق مردم کسر میشد، تخفیف دادم.»
علمای اعلام و جناب صدر اعظم از بذل این مرحمت شاهانه و نسخ آن بدعت تشکرات و دعوات خالصاله خود را تقدیم نمودند.
بعد از آن حجج اسلام رخصت انصراف خواسته مراجعت کردند.
بندگان اعلیحضرت همایون خلد اللّه ملکه پس از رفتن آقایان با سفرای دول و وزرای دربار هایون اظهار مراحم و تفقد خسروانه فرمودند و جشن سلام با خیر و سعادت و شادی و امیدواری به پایان آمد.
در شب یکشنبه پنجم و دوشنبه ششم در تمام اسواق و معابر و خیابانها بر حسب عادت و رسومی که قدیماً معمول بوده است، رسم سرور و چراغان مقرر گشت و در لیله پنجم در خیابان و سر در باب الماسیه که از ابواب ارک هایون است، اسباب و لوازم آتش بازی مهیا شده از کثرت برق و انتشار کواکب، چهره شب در برقع نور نهان گردید.
نظارگیان از زن و مرد در کوچه و بازار به یکدیگر تهنیت میگفتند و ندای «زنده باد شاهنشاه ایران»، «زنده باد پدر جوان بخت ایرانیان» بر آسمان همی شد.
روز یکشنبه پنجم جشن سلام خاص در دربار همایون منعقد گشت.
و پس از اختتام سلام ذات اقدس اعلی تیمناً و تبرکاً عازم زیارت بقعه مقدسه حضرت عبدالعظیم علیه السلام گشته، توفیق سعادت آتیه خود را در آن روضه مینونشان از حضرت باری تعالی مسئلت نموده مراجعت فرمودند.