مذاکرات دارالشورای ملی
شنبه ۴ شهر ذی حجه الحرام ۱۳۲۴ [۲۸ دی ۱۲۸۵]
صورت مجلس روز پنجشنبه بطور خلاصه قرائت شد.
آقا سید حسین – شنیدم امروز روز تاجگذاری بود، صحیح است یا خیر؟
(بعضی گفتند: بلی صحیح است)
آقا سید حسین – اگر صحیح است پس چرا به مجلس اطلاع ندادند و وکلا را خبر نکردند؟ نمایندگان ملت در تاجگذاری باید حاضر باشند.
آقا سید محمد تقی – این حرف صحیح است، باید از طرف مجلس، وکلا هم حضور داشته باشند.
آقا شیخ حسین – جواب میدهند که علماء روحانی که نماینده ملتند حضور داشتند.
آقا سید حسین – علماء از جانب خودشان بودند، ربطی به وکلا ندارد. جناب رئیس بودند بعنوان دیگر، و جناب سعدالدوله بودند بعنوان دیگر، به عنوان مجلس نبود.
آقا میرزا محمود خوانساری– خوبست از جناب رئیس سؤال کنید که در سایر دول مشروطه، تاجگذاری به چه ترتیب است.
آقا میرزا طاهر – سلطان، سلطان ملت است، باید از طرف ملت تاج بگذارند و مجلس نماینده ملت است.
رئیس- من در این باب اطلاع کامل شخصی ندارم، چه عرض کنم؟
آقا سید حسین – اگر تاجگذاری هست چرا نباید از هیئت مجلس جمعی از نمایندگان ملت باشند؟
آقا میرزا محمود – حالا که اول مجلس است اگر میتواند مطالبه حق خودش را بکند و الا بعدها نمیتواند کاری از پیش ببرد.
حاجی معین التجار – بعضی از وکلا حاضر بودند. رئیس و سعدالدوله.
آقا سید حسین – رئیس از طرف مجلس نبود، بعنوان دیگر بود. آقا میرزا محسن بود بعنوان علماء بود. سعدالدوله بود بعنوان وزرا بود. دخلی بعنوان مجلس ندارد. غرض اینست که اگر به مجلس اطلاع میدادند و دعوت میکردند به همان یک نفر رئیس هم ما قناعت میکردیم. حرف در اینست که اعتنائی به مجلس نکردند.
آقا میرزا محمود خوانساری– چطور فلان طبیب را دعوت میکنند، وکلا را دعوت نمیکنند.
آقا سید محمد تقی – مجلس در این باب چیزی به صدارت بنویسد که چرا از هیئت مجلس دعوت نشده است.
آقا سید مصطفی – باید ملاحظه کرد که اگر در این باب نوشته شود، نتیجه دارد یا نه.
صدیق حضرت – من میگویم نتیجه بعدی دارد. اگر بعدها همچو کاری اتفاق بیفتد تکلیف مجلس معلوم است. این مطلب که گذشت، برای امورات بعدی ثمر دارد.
آقا میرزا محمود خوانساری – باید نتیجه را این قرار داد که همین یکی دو روز از وکلا دعوت شود.
آقا میرزا حسین قلی- مجلس باید حقوق خود را مطالبه کند.
حاجی سید آقا- شاید امروز علما را دعوت کردند. روز دیگر وکلا را دعوت نمایند.
صدیق حضرت – باید چیزی در این باب نوشت.
رئیس- بنویسید فردا خوانده شود بفرستید.
خیاط باشی- خوبست همین امروز نوشته شود و خوانده شود.
رئیس- این چیزی نیست. حال که موقعش گذشته. مینویسند میدهیم.
بعد آقا سید محمد تقی لایحه از طرف انجمن اتحادیه آقایان طلاب قرائت کرد که عین آن در همین ورقه درج خواهد شد:
لایحه آقا محمد تقی هراتی در خصوص نظامنامه داخلی مجلس:
-
دیروز در مدرسه سپهسالار قدیم جمعی کثیر از علماء و سادات و طلاب و محترمین که هواخواهان مجلس محترم شورای ملی و همه هفته مجلسی دارند حسب المعمول انجمن آنها در آنجا منعقد بود. جناب مستطاب آقا شیخ محمد علی سلمه الله که یکی از دانشمندان فاضل و خردمندان عاقل مدرسه مبارکه فخریه است حسب المیل اهل انجمن برخاست در کمال فصاحت و بلاغت نطقی صحیح و بیانی صریح که مجمل از آن مفصل پس از ستایش یزدان پاک و درود بر سید لولاک و اولاد طاهرینش سلام الله علیهم اجمعین این است که: غرض از تأسیس این اساس و تشکیل این اجلاس و سایر مجالس و محافل هواخواهان ملت، تقویت مجلس محترم شورای ملی و اعضاء آن بوده و میباشد بعون الله تعالی. اکنون که مجلس ملی در کمال اطمینان و خوبی بتوجهات کامله امام عصر عجل الله تعالی فرجه دایر و قانون اساسی آن از طرف قرین الشرف ملوکانه مرحمت و در مجلس قرائت شد دیگر بهیچ قسم از اقسام اعضا محترم آن مجلس مقدس بهانه از برای تعطیل و تعویق در امور ندارند.
و حسب المقرر مشغول مذاکرات خودشان بوده و میباشند اگرچه این اجلاسات هم چون غیر مرتب و غیر منظم است فعلا مفید فائده نیست (لعل الله یحدث بعد ذلک امرا) بواسطه آنکه اگر یکی از منتخبین میخواهد مطلبی اظهار کند بمجرد عنوان دیگری داخل در مطلب او میشود و نمیگذارد نطق او معین شود تا تندنویسان و وقایع نگاران یا تماشاچیان بیانات او را بتوانند درک کرده بنویسند یا بشنوند. بسبب این بیترتیبی روزنامه (مجلس) هم خیلی مغشوش است و علاوه بر اینکه کسی از او منتفع نمیشود اسباب طعن و شتم است.
خطاباً به بنده اظهار داشت که چون تو یکی از منتخبین و اعضاء آن مجلس محترمی و در این مجلس هم حضور داری، دیگر محتاج نیست که از طرف این انجمن لایحه بمجلس عرض شود. عینا مطالب ما را در مجلس عنوان و از طرف عموم تمنا کنید که اولا نظامنامه داخلی مجلس را در موقع اجزاء بگذارید و ثانیاً بقیه منتخبین ولایات را جدا بخواهید که مجلس تکمیل شود.
و بعضی مطالب دیگر هم در آن مجلس استعلام کردند.
بنده در جواب اول نیابتا از جانب اعضاء محترم این مجلس اظهار تشکر و امتنان از اقدامات و اهتمامات آن حوزه مقدسه و در وطن دوستی و ملت خواهی و تقویت و همراهی از این مجلس و اعضاء آن بطوری که شایسته بود کردم.
و در مطلب ثانی که راجع بمنتخبین ولایات بود جواب دادم که روز پنجشنبه جناب مستطاب وزیر داخله در مجلس تشریف داشتند اعضاء محترم مجلس آنچه لازم بود در این باب بجناب معزی الیه اظهار و قرار شد که از طرف خودشان بحکام ولایات تلگراف بفرمایند اکیداً منتخبین را تعیین سریعا و عاجلا روانه کنند.
و در خصوص مطلب اول که راجع باجراء نظام نامه داخلی است اظهار کردم که اعضاء محترم مجلس کمال جد و جهد را در اجرای آن داشته و دارند لیکن مانع از پیشرفت این مقصود شما و امثال شما را میدانستهاند. اکنون که شما مایل و طالب اجرای آن هستید فردا در مجلس در حضور محترم عام اعضاء آن مجلس شریف این مطلب را اظهار و استدعای اجرای آن را خواهم نمود.
بقیه سؤالات ایشان را هم از طرف مجلس جواب دادم که بیان آنها موجب تطویل است.
لهذا بر حسب تمنای آن حوزه مقدسه، اول کسی که در مقام اجرای نظامنامه داخلی سعی و کوشش دارد این بنده است که جدا از جناب رئیس استدعا میکنم که فصول محرره و اصول مقرره در آن نظامنامه را یک یک در موقع خود اجرا فرمایند که مصداق (کبر مقتا عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون) نباشیم.
و این مطلب بر همه کس خاصه بر اعضاء محترم این مجلس ظاهر و آشکار است که امروزه تمام دول و ملل چشم دوخته و گوش فرا داشته که مذاکرات اهل این مجلس را ببینند و بشنوند و پایه و مایه هر یک از ماها را از تکلمات و طریق مذاکرات این مجلس بدست بیاورند که ما بطور یقین میدانیم که هر تکلمی که در این مجلس میکنیم بقوه سیم تلگراف در اطراف عالم متشر خواهد شد چرا قدر خودمان را ندانیم و حق خودمان را در نمایندگی ملت اداء نکنیم. هیچ میدانیم در کجا نشسته و برای چه امور بزرگی اجلاس کردهایم؟ باید دقیقه و آنی غفلت نورزیم و حقوق موکلین خود را ضایع نکنیم و اوقات خودمان را به بطالت صرف ننماییم. امروز هر یک از ماها حافظ حقوق چندین هزار نفر بلکه باعتباری حارص حدود سی کرور نفوسیم. امروز این مجلس را ما باعتقاد خودمان مجلس مقننه میدانیم و هنوز در انتظام یک مجلس و یک اطاق که عبارت از این اطاق و این مجلس است معطل و سرگردانیم چطور میتوانیم که برای یک ملت و یک مملکت ایجاد قانون و تأسیس اساسی نماییم؟ (اتأمرون الناس بالبر و تنسون انفسکم)
بر هر یک از ما لازم است که اولا خود را در تحت قانون بیاوریم آن وقت پس از قانونی شدن آن قوانین را در مملکت مجری و معمول داریم. ما که میخواهیم قوانین کلی را در این مملکت باکثریت آراء یا باتفاق در دوائر مملکت مجری سازیم اگر بر ما ایراد کنند چنانچه کردهاند که شما قانونی از برای تنظیم خودتان وضع کردهاید و بالاتفاق هم رأی دادهاید و هم چاپ کرده چه جواب خواهیم داد؟ اگر بگوییم ما او را قبول نداریم خواهند گفت (لم تقولون مالا تفعلون) اگر بگوییم نگفتیم، خیانت بزرگی است که ما منا به ملت کردهایم بواسطه آنکه تماما حاضر بوده و رأی دادهایم. اگر منتخبین ولایات بگویند ما نبودهایم این نظامنامه نوشته شده است جواب گفته خواهد شد که بموجب اصل ششم در قانون اساسی منتخبین طهران لدی الحضور حق انعقاد مجلس را داشته مشغول مباحثه و مذاکره میشوند رأی ایشان در مدت غیبت منتخبین ولایات مناط اعتبار در اجراست. اگر بگویید که قانون اساسی بعد از نظامنامه نوشته شده است جواب داده میشود که مفاد این عبارت در ماده نوزدهم نظامنامه انتخابات که قبل از تحریر این نظامنامه داخلی است نوشته شده و بصحه رسیده است.
باری اگر امور داخله این مجلس بموجب نظامنامه مرتب و منظم شد یقین است که تمام آرا صائبه و افکار بدیعه ما در خیرخواهی و مصالح عموم ملت ودولت مجری و معمول خواهد شد والا بغیر از این ترتیب گمان من بلکه رأی اغلب بر این است که کاری از پیش نمیرود و بلاجهت خودمان را معطل و سرگردان کردهایم. اگر در مجلس بموجب نظامنامه یک مطلبی که از طرف یکی از اعضا اظهار میشود در همان مطلب کمال اهتمام بعمل بیاید البته نتیجه حاصل خواهد شد و کسی هم دیگر حق بعضی ایرادات و اشکالات ندارد. اما چکنم که تا یک مطلبی اظهار میشود فوراً دیگری بیربط مطلب دیگری عنوان میکند از هر طرف و کنار یکمرتبه صدا بلند میشود هر سه چهار نفر در یک طلب مذاکره و مشاجره مینمایند که آن مطلب اول از میان میرود. اهل مجلس تا دو ساعت مشغول مباحثه و مذاکرهاند بالاخره منتج نتیجه نیست.
اگرچه جسارت است لیکن با کمال ادب عرض میکنم که جناب رئیس هم قدری در اعمال و وظایف ریاستی خودشان قصور دارند. البته باید شخص رئیس بدون ملاحظه وظایف ریاست خود را بعمل بیاورد مثلا اگر مطلبی از طرف یکی از اعضا عنوان شد بنده خواستم قبل از اتمام نطق آن تکلم یا آنکه برخلاف نظم و ترتیب مقرره حرکت کنم، بدون ملاحظه مرا منع و ردع کنند، رفته رفته امورات مرتب و مجلس منظم خواهد شد.
این مطلب هم بدیهی است که امورات تدریجیالحصول است نه آنی الحصول، بنده عرض نمیکنم که تمام فصول و مواد نظامنامه داخلی امروز مجری و معمول شود البته هر ماده و فصلی را در موقعی که مقتضی است معمول دارند مثلا از همه الزام نیست که محل نطق معین باشد و تندنویسان مجلس و وقایع نگاران روزنامجات نزدیک به آن محل بنشینند هر کس که میخواهد سخن بگوید یا مطلبی اظهار کند در آن محل با اجازه رئیس برود با کمال آرامی بقسمیکه بتواننند تندنویسان از عهده برآیند آن مطلب را نطق و تکلم کنند ولی مخفی نماناد که بنده نمیگویم حتما شخص ناطق مجبور است که در آن محل معین برود شاید بعضی چنین رأی بدهند و این عرض بنده را تصویب نفرمایند لیکن ممکن است که اگر کسی نمیخواهد از جای خود حرکت کند و مطلب مهمی هم دارد در یک ورقه بنویسد بدهد بیکی از منشیان مجلس قرائت کند تا این ترتیب پیش نیاید مجلس منظم و مرتب نخواهد شد روزنامه صحیح نوشته نمیشود و این روزنامهجاتی که تاکنون نوشته شده است، جز مایه افتضاح و انفعال چیز دیگری نیست. گمان بنده مجلس بیروزنامه، بهتر از انتشار اینگونه روزنامهها است. همه میدانید که این روزنامهها در تمام نقاط ایران، بلکه در اغلب بلاد خارجه منتشر میشود. چرا ما خودمان را برای این امر جزئی، مورد طعن و شتم دوست و دشمن بنماییم؟
اگر عرایض من صحیح است البته جناب رئیس باید اول خودشان را در تحت این قانون بیاورند تا دیگران تأسی کرده، بدون خجالت اقدام نمایند.
حاجی سید اسمعیل یزدی – صحیح است تمام باید به همین ترتیب عمل کنند. اگر مجلس است که باید طریقهاش همین طور باشد و اگر تماشاگاهست، آن مطلب دیگریست.
آقا میرزا ابوالحسن خان – صحیح است ولی این که خوانده شد بعضی به این ترتیب عمل کنند و بعضی که نمیخواهند نکنند نمیشود. اگر باید به قانون نظامنامه عمل شود باید همه عمل کنند و بتمام فصول آن عمل نمایند. بعضی دون بعضی نمیشود. و اینکه گفته شد رئیس در این باب قصور و مسامحه میورزد این هم صحیح نیست. رئیس مسامحه نکرد و نمیکند. چنانچه همین مطلب را پریروز مخبرالملک گفته بود که من خارج از نظامنامه نمیشوم.
آقا سید محمد تقی – پس شما عرض مرا گوش ندادید که چه خواندهام. من نگفتم که بعضی از فصول عمل شود و بعضی نشود یا بعضی عمل کنند و دیگران نکنند. غرض این بود که اگر کسی نمیخواهد برود در آن مکان معین نطق کند لایحه بنویسد بدهد یکی از منشیان مجلس بخوانند. و این هم مطابق یکی از فصول نظامنامه است تا تندنویسان و وقایع نگاران بتوانند بنویسند. و عرض نکردم که رئیس در این باب تقصیری دارند. غرض اینست که باید شخص رئیس نگذارد کسی از حد قانون خارج شود. هر کس میخواهد برخلاف قانون رفتار کند، زود جلوگیری نمایند.
آقا میرزا ابوالحسن خان – این تندنویسان اینجا هم نمیتوانند آنطور که باید تند بنویسند. در جاهای دیگر برای تند نوشتن خط مخصوصی هست و ترتیبی هست. آنها فعلا در مملکت ما نیست. ولی باید عجاله برای این کار نطقها از روی ترتیب باشد.
آقا سید حسن تقی زاده – عرضی دارم اگر جناب رئیس اذن بدهند عرض کنم.
آقا میرزا ابوالحسن خان – این مطلب تمام شد؟
آقا سید محمد تقی – این مطلب را تمام کنید بعد مطلب دیگر شروع بشود.
آقا میرزا ابوالحسن خان – چه عیب دارد شما که حال مطلبی دارید میخواهید عنوان کنید خوبست قالیچه بیاورند بروید روی آن عنوان نمایید. اول شما این کار را بکنید تا دیگران تأسی بنمایند.
گفتند: بسیار خوب است بیاورند.
حاجی شیخ علی – به همین قدر تمام شد که باید قالیچه بیاورند بروند روی آن نطق کنند. ما که حاضر نیستیم شما حاضرید باشید. کی گفته باید محل نطق جای معینی باشد؟ همینطور که نشسته و صحبت میکنیم چه عیب دارد؟ هر آنی نمیشود برخاست و رفت آنجا و دو کلمه حرف زد. میخواهید برای نوشتن حرفها را بترتیب بزنید و در هم نکنید.
آقا میرزا ابوالحسن خان – تا محل معینی نباشد، منظم نخواهد شد.
حاجی شیخ علی – اگر منظم نمیشود، آن طور هم منظم نخواهد شد.
آقا میرزا ابوالحسن خان – هر کس نمیرود به آن محل لایحه بدهد دیگران بخوانند.
حاجی شیخ علی – بعضی مطالب است که لایحه نیست. سؤال و جواب است. رد و بحث است. نمیشود از پیش اینها را لایحه نوشت.
آقا سید محمد تقی– مجبور نیستند که قالیچهای باشد و از مکان خود حرکت بکنند بروند در آنجا نطق کنند. مقصود اینست که نطقها در هم نباشند و از هر گونه صدا در نیاید.
آقا میرزا ابوالحسن خان – این مطلب غیرممکن است که تا محل نطق معین نباشد از روی نظم و ترتیب نطق کنند.
آقا سید حسن تقی زاده – میخواهید رأی بگیرید، هر گاه اکثریت آراء شد عمل نمایید.
آقا سید محمد تقی – باید قدری تأمل کرد در این باب، بعد رأی گرفته شود. بدون تأمل نمیشود.
آقا میرزا ابوالحسن خان – همان نظامنامه داخلی را که رأی دادند این مطلب هم جزو آنست. میتوان او را مناط اعتبار قرار داد.
حاجی شیخ علی – حالا این مطلب در نظامنامه داخلی هست که باید روی قالیچه یا کرسی نشست و نطق کرد؟
(بعد آن فصل از نظامنامه را خواندند که وکلا میتوانند در موقع نطق، اذن از شخص رئیس بگیرند و بروند در محل نطق خودشان را تمام کنند بدون اینکه کسی دیگر در وسط نطق حرف برند).
حاجی شیخ علی – این جا لفظ میتواند هست، نه اینکه مجبور است این کار را بکند.
حاجی محمد اسمعیل آقا – در هر مطلبی لازم نیست به محل معین برود. از برای مطالب کلیه و نطق مفصل یا لایحه باشد باید این کار را بکند و الا آن وقت در روزی یک مطلب تمام نخواهد شد.
صدیق حضرت – عرض دارم. پس در آن اطاق بزرگ که باید مسجدی بنشینند. آن وقت در آن گوشه اگر کسی بخواهد نطق کند چطور دیگران میشنوند؟ پس باید از روی ترتیب باشد.
حاجی شیخ علی – اطاق برای نطق ماست، نه ما برای اطاق. لازم نیست که ما بمناسبت ساخت اطاق، نطق کنیم.
رئیس- اینکه شما میگویید نمیشود. هر گاه وکلای سایر ولایات آمدند لابد باید در اطاق بزرگ و بهمان ترتیب باشد.
آقامیرزا طاهر – عقیده من اینست که مطالب کلیه را باید در محل معین نطق کرد و مطالب رد و بحثی را همانجایی که نشستهاند.
ادیب التجار– حالا اگر محظور این مطلب برای این است که این مسئله تقلید از خارجه است، پیغمبر به ستون تکیه میفرمودند در موقع وعظ، و به منبر تشریف میبردند. ما هم تأسی به آن حضرت میکنیم، نه تقلید از خارجه.
حاجی شیخ علی – هر زمانی اقتضائی دارد، باید او را ملاحظه کرد. مگر شما حالا اینطور که عمامه میگذارید، پیغمبر این طور عمامه میگذاشت؟
آقا سید محمد تقی– حکمت تعیین محل برای این است که وقایعنگاران، مطالب را درست بتوانند بنویسند.
حاجی شیخ علی – به تأنی حرف بزنید تا وقایعنگار بتواند بنویسد.
معمار باشی – خوب است در هر مطلبی که شروع میشود، در همان مطلب از یکی یکی رأی بخواهند تا دوره تمام شود و یکی یکی در آن مطلب صحبت کنند و رأی بدهند. تمام یکدفعه صحبت نکنند.
رئیس- آن وقت هر مطلبی به چند روز تمام نخواهد شد.
آقا سید حسن تقی زاده – یک عرض دارم که راجع به این مطلب هست. تا ملت امروز نفهمند که اختراع در هر مطلب باعث بر عدم پیشرفت کارها است، هیچ کاری از پیش نخواهد رفت. امروزه ما باید تقلید و تسلیم محض باشیم در امور دنیویه. به جهت اینکه تمام این امور را به تجربه زیاد سالیان دراز است اصلاح کردهاند، دیگر تجربه ما بیحاصل و لغو خواهد بود. ترتیب صندلی و تعیین محل نطق، نه برای اینست که چون آنها کردهاند، ما اگر بکنیم تقلید است. این برای این است که اصلاح غیر از این راه دیگری ندارد. آنها مردمان بافکری بودند که این کارها را کردهاند.
حاجی شیخ علی – اما اینکه گفتید باید تقلید کرد، تقلید عقل و شرع را باید کرد، نه تقلید دیگران را. و اما اینکه گفتید آنها از روی فکر و تجربه این کارها را کردند، ما خیلی دیدیم که خودشان در بسیاری از مطالب برگشتند و کشف خلاف کردند. پس باید به قانون عقل رفتار کرد.
حاجی معین التجار – هر چه بنظر جناب حاجی شیخ میآید که مجلس هم منظم میشود، چه ضرر دارد آن طور عمل بکنید؟
حاجی شیخ علی – باید تأمل کرد بعد اگر مطلب صحیحی بنظر آمد ترتیب آن را بخواهیم مرتب شود.
آقا میرزا ابوالحسن خان – بسیار خوب تا فردا در این مطلب تأمل و فکر بنمایید. اگر راه صحیحی بنظر آمد بگویید.
رئیس- واقعا نمیشود برای هر مطلب جزئی هر روز صحبت کرد. ما یک کتابچه داریم، اگر صحیح است عمل شود و الا فلا.
حاجی شیخ علی – صحیح است، ولی در آن کتابچه نوشته شده است که (میتواند) البته هر وقت مقتضی باشد چه ضرر دارد؟ نه اینکه فعلا مجبور باشیم. همان طوری که حاجی آقا گفتهاند برای مطالب کلیه و لوایح این کار را بکنید.
حاجی محمد اسمعیل آقا – بلی امروز عجالتاً همینطور که عرض کردم صلاحست که نطقهای مفصل و لایحهجات در محل معین باشد ولی نطقهای جزئی در همان مکانی که نشستهاند باشند.
رئیس- چون مردمان خارج هم میخواهند که مذاکرات مجلس را بدانند و برای این کار روزنامه قرار دادهاند و تندنویسان و وقایع نگاران روزنامه در وقتی که شخصی از جای خودش حرکت میکند او را میشناسند و اسم او را مینویسند و بعد در آن محل نطق، نطق او را میشنوند و میتوانند بنویسند. دیگر نمیخواهند ببینند که این کیست که نطق میکند، یا اینکه حرف او را نشنوند. این ترتیب روزنامه که نداشتنش بهتر است. آخر مردم خارج به ما میخندند.
حاجی بحرالعلوم – هر وقت مقتضی شد در اطاق دیگر آن وقت آن طور رفتار بنمایید. عجاله همینطور عیبی ندارد.
آقا میرزا حسنعلی – پس هر کس میخواهد نطق کند از رئیس اجازه بگیرد.
آقا سید حسین – این مسئله جزء فصول نظامنامه شماست.
آقا سیدمهدی – خوبست نظامنامه بانک ملی را که بنا بود قرائت بشود، بخوانند.
آقا سید حسن تقی زاده – دو مطلب داریم. یکی مسئله نوشته علیحده در باب انفصال است. نمیدانم آن را دادند یا ندادند.
رئیس- صورتی داده بودند چون خیلی عبارات آن در هم بود ولی سندیت داشت او را ضبط کردیم و گفتیم صورت دیگر بدهند. هنوز آن صورت ثانی نرسیده.
آقا سید حسن تقی زاده – مطلب دیگر در خصوص صیادان انزلی است.
(بعد لایحه دادند خواندند که سه هزار نفر از صیادان انزلی این همه تشکی و تظلمی که کردند آخر کسی به تظلمات ایشان رسیدگی نکرده است).
صدیق حضرت – بنده عرض کنم که ما این مطالب را در یک ماه قبل به وزارت خارجه نوشتیم و امتیازنامه آن را خواستیم. یک صورت امتیازنامهای دادند معلوم شد که این امتیازنامه آخریست. بعد آن امتیازنامه اولی را خواستیم. مضایقه کردند. هنوز ندادند. امروز هم همین مطلب را خواستیم از وزارت خارجه. نمیدانم تکلیف ما با وزارت خارجه چیست.
آقا سید حسین – با کسی که دو ماهست امتیازنامه را نمیدهد، چه باید کرد؟
صدیق حضرت – دو ماه نیست، یک ماه میشود.
آقا شیخ حسین – تا حال به قانون مذهب ما هر ظلمی که واقع میشد مسئول سلطان بود. از وقتی که نظامنامه آمد، مسئول در نزد خدا و رسول هیئت مجلس است. باید جواب تظلمات مردم را بگوید.
آقا سید حسین – وزیر امور خارجه امروز خودش را مسئول نمیداند. مجازات اینگونه وزیر که مسامحه کند و جواب نگوید چیست؟
صدیق حضرت – جناب رئیس فرمودند که در این باب چیزی بصدارت بنویسند از مسامحه وزیر امور خارجه.
(امتیازنامه بانک ملی را قرائت کردند).
(امتیازنامه بانک ملی ایران)
- چون اراده خاطر الهام مظاهر ملوکانه بر این علاقه فرموده که محض تکمیل علائم رافت و افتتاح ابواب ثروت و سعادت نسبت به قاطبه اهالی دولتخواه ایران، اداره بانک ملی در تمام ممالک محروسه تأسیس و دایر بشود، بموجب این فرمان همایون که از تاریخ شهر ذی الحجه الحرام ۱۳۲۴ یونت ئیل شرف صدور میباید، دولت علیه ایران اجازه ایجاد بانک ملی به مؤسسین بانک مزبوره مرحعمت نموده و محض تشویق مؤسسین و امیدواری عموم ملت ایران، امتیازات مندرجه در این فرمان همایون را مطابق فصول مرقومه به بانک ملی ایران واگذار میفرماید.
-
- فصل اول- به بانک ملی از شرکت عامه تبعه ایران تشکیل و ایجاد میشود که هر کس به تفاوت وجهی در بانک گذارده اسهام از بانک بگیرد.
-
- فصل دوم – جمیع عایدات دیوانی از هر قبیل در طهران و سایر بلاد باید تحویل بانک ملی شود و تمام مخارج دولت را از هر قبیل این بانک به حواله وزیر مالیه خواهد پرداخت.
-
- فصل سوم – بانک ملی میتواند معاملات زراعتی و رهن املاک را به قانون شرع مطاع بنماید و همچنین خرید و فروش بروات تجارتی داخله و خارجه و قرض و استقراض را بتراضی طرفین دایر نماید.
-
- فصل چهارم – مطابق قرارداد جداگانه که مرتب خواهد شد حق امتیاز بایت رایج (بانک نوت) [Banknote] در تمام ممالک محروسه بعد از انقضاء مدت امتیاز بانک شاهنشاهی یا انفساخ حق امتیاز آن بموجب قرارنامه بالانحصار مخصوص بانک ملی خواهد بود.
-
- فصل پنجم – بانک ملی حق دارد در تمام نقاط ایران احداث راههای آهن مطابق قراردادی که بعد مرتب خواهد شد بنماید و همینطور میتواند راههای شوسه را باستثناء آنچه امتیازش سابقا به دیگران داده شده بموجب قرارداد جداگانه احداث نماید و اگر دیگری برای کشیدن راه آهن و شوسه حاضر گردد بانک ملی با تساوی شروط حق تقدم خواهد داشت.
-
- فصل ششم – بانک ملی مبتواند در اراضی موات و املاک دولتی انکشاف و استخراج معادن نماید و از منافع و عواید آن بعد از وضع کلیه مخارج صدی ده به دولت علیه عاید دارد و سایر شروط بموجب قرارداد جداگانه است که بین دولت و بانک ملی منعقد خواهد شد و هر گاه معادن طلا و نقره و جواهرات این بانک انکشاف و استخراج نماید حق دولت از منافع آن بموجب قرارداد جداگانه خواهد بود.
-
- فصل هفتم – دولت علیه امتیاز غواصی در خلیج فارس و استخراج مروارید را به بانک ملی ایران واگذار میفرماید. صدی ده از منافع خاصله حق دولت خواهد بود.
-
- فصل هشتم – در مواقعی که برای مسکوکات رایجه نقره جهه ضرابخانه دولتی لازم شود این بانک در آوردن نقره و فروش بضرابخانه حق تقدم خواهد داشت با تساوی شروط.
-
- فصل نهم – از آنجا که معاملات خزانه دولت راجع به این بانک است و در آتیه بلیت بانک هم بتوسط این بانک منتشر خواهد شد. لهذا دولت علیه حق مأمور کردن دو نفر مفتش برای این بانک خواهد داشت که در تمام امور این بانک تفتیش و رسیدگی نماید مفتشین مذکور هر وقت مقتضی بدانند میتوانند انجمن اداره و انجمن عمومی خود حاضر شده در داخل مذاکرات بشوند و نیز هر زمان میتوانند رسیدگی بدفاتر و محاسبات و معاملات بانک نمایند.
-
- فصل دهم – فروش و انتقال و امتیازات مندرجه درین فرمان به تبعه و با شرکت خارجه از هر قبیل که باشد قویا ممنوع و کان لم یکن خواهد بود و هکذا فروش و انتقال سهام این بانک بتبعه خارجه نیز ممنوع و از درجه اعتبار ساقط است و اگر به وراثت یا تبدیل تابعیت باشد باید در مدت یک سال به تبعه داخله فروخته شود و اگر صاحب اینگونه اسهام در فروش آنها مسامحه نماید انجمن عمومی شرکا باید در موقع اجلاس سالیانه سهم او را از شرکت تبدیل به نقد نموده و وجه اسهام او را امانتا در بانک نگاه دارند تا صاحبش بیاید و بگیرد.
-
- فصل یازدهم – در مواردی که برای دولت علیه تنخواهی بطور استقراض لازم باشد این بانک باندازه یک خمس سرمایه خود را بموجب قرارداد جداگانه به دولت قرض خواهد داد.
-
- فصل دوازدهم – مدت امتیاز این بانک ۱۱۰ سال است. پس از انقضاء مدت، بانک ملی حق دارد با شرایط مقتضیه وقت، تجدید اعتبار نماید.
حاجی محمد اسمعیل آقا – در آن شرط وراثت یک اشکالی بنظر میآید. دیگر مجلس نمیدانم چه طور مصلحت میداند.
آقا سید حسین – آن کاغذی که باید نوشته شود در بابت شیلات بصدارت، این هم خوبست که در آنجا درج کنید که سپهدار زمانی که گمرک با او بوده است صد و پنجاه هزار تومان مال دولت را خورده است و حساب پس نداده مفاصا حساب ندارد. حالا میخواهد برود به حکومت رشت. دیروز هم که مذاکره شد ما از گذشته حق داریم صحبت کنیم اول حساب خود را رسیدگی کند، آن وقت برود به حکومت.
رئیس- این مطالب به کلی خارجست و ربطی به این موضوع ندارد. در ده سال پیش گمرک با او بوده است. بر فرض هم بخواهید رسیدگی کنید، ربطی به این کاغذ ندارد.
آقا سید حسین – چرا در همان ذیل اشاره بشود به صدارت که اول این حساب را رسیدگی کند، بعد برود به حکومت.