مذاکرات جلسه ۳۰ آذر ۱۲۸۵ مجلس شورای ملی: اولین نطق سیدحسن تقی زاده

تاریخ تصویب: ۱۲۸۵/۰۹/۳۰
تاریخ انتشار: ۱۲۸۵/۱۰/۰۱
اطلاعات بیشتر:

– نقل از: روزنامه مجلس، شماره ۱۶، هفتم ذی‌قعده ۱۳۲۴ق (۱ دی ۱۲۸۵)

مذاکرات دارالشورای ملی

شنبه ششم شهر ذی قعده الحرام [۳۰ آذر ۱۲۸۵]

آقای امام جمعه – ترتیب بانک و قرارداد آن به کجا رسید؟

رئیس- امتیازنامه آن نوشته شده، در مجلس قرائت و اصلاح کرده، دادند صحه شود. و نظامنامه داخلی هم لازم است نوشته شده به صحه برسد.

آقای امام جمعه – خیلی لازم است که در این مطلب، همراهی و کمال سعی بشود.

رئیس- برای تنظیم امور مملکتی، صرف مال لازم است و این سرمایه ها هم به هدر نمی‌رود. البته این پولهای جزئی که در جائی جمع شود کلی خواهد شد و از این مأخذ، امورات کلیه را میتوان اصلاح کرد، ولی اگر در یکجا جمع آوری نشود و همان طور که هستند متفرق بماند، کاری از او ساخته نخواهد شد.

آقای امام جمعه – یک نفر شخص از او کاری ساخته نمی‌شود، با اتحاد و شرکت دیگران همه کار میتواند بکند.

آسید حسن تقی زاده – جناب رئیس اذن می‌خواهم که چند کلمه حرف بزنم. هشت روز است که اینجا حاضر می‌شوم و گمان می‌کنم که این مدت برای بدست آوردن موضوع کافی باشد. و چون موکلین من حقوقی بر ذمه من دارند که باید ادا کنم و غیر مرتب بودن مجلس برای نگفتن من عذر نخواهد بود، زیرا میدانم که اگر این را نگویم خواهند گفت که در خصوص همین عدم انتظام مجلس بایستی حرف بزنی، که هر عیبی با گفتن رفع می‌شود و در گفتن اثری هست که در نگفتن نیست. و اگر در جواب ایشان بگویم که همین نطق باز در انتظام داخله مجلس است، باز موکلین من خواهند گفت که تو بایست بگویی تا تکلیف اسقاط بشود. لهذا اذن میخواهم که ده دقیقه مساعده نطق به من بدهید و از همقطاران خودم خواهش میکنم که تا آخر نطق من ساکت باشند و گمان میکنم به ترتیب نوبت، نوبت نطق به من رسیده باشد.

رئیس- بفرمایید.

آسید حسن – مجلس ما خیلی ناقص است و بدتر آنکه در راه ترقی و تکمیل هم نیست. چه اگر دول و ملل عالم و ترقی و تنزل ایشان را مقیاسی قرار داده و تقسیماتی با درجات اعلی و درکات اسفل ثبت کنیم، چون از صفر بالا رویم پله پله از درجات ترقی ملل صعود کنیم، میرسیم به دول منظمه قانونی چون روس و عثمانی، و چون از آن بالاتر رویم به دول مشروطه اطریش و آلمان و انگلیس و از آن بالاتر، به دولت فرانسه و سویس و آمریکا می‌رسیم که رفته رفته نواقص کمتر میشود و اغلب اصلاح شده در آن درجات اعلی، باز می‌بینیم که نسبت به خودشان نواقصی دارند که پارلمنت‌های ایشان مشغول اصلاح آن هستند. ولی چون در عالم وهم از آنها نیز بگذریم و دولتی فرض کنیم که آن نواقص هم در آن رفع شده باشد، بالجمله به حد کمال نوع بشری رسیده باشند چون این دولت را معکوس کنیم دولت و ملت ما خواهد شد. همان طور که از قلب مناره، چاه پدید آید. چون این نقائص فوق‌العاده خود را دیدیم باید از راه ملت‌پرستی به رفع آنها بکوشیم و به اصلاح آنها همت گماریم و نباید غیرت آن معایب را بکشیم. به آن معنی که غیرت را در ایران استعمال میکنند که عیب ناگفته بماند و ما غیرت آن را بکشیم و بر خودمان رجز بخوانیم و خود را گول بزنیم. پس با این همه نواقص، و قلت وقت، که باید همه را اصلاح کنیم و چشم امید جمیع ایرانیان داخله و خارجه بدین مجلس دوخته شده، اصلاح جمیع معایب و رفع جمیع نواقص را از ما میخواهند. چون میدانید که پیش از این در صدی نود، ملت ما از معایب ایران بکلی غافل بوده و وضع خود را بهترین وضع ها میدانستند. چون روستائیان و عوام و در صدی ده عیوب را میدانستند ولی امیدگاهی برای رفع آنها در نظر نداشتند و مأیوس و ناامید نشسته بودند. بعد از این انقلابات اخیره که این مجلس نتیجه آنها شد، گلهای امید در قلوب مردم از دور و نزدیک شکفته گردید و امیدگاهی پیدا شد. این است که انظار تمام ملت و ایرانیها بسوی این مجلس معطوف است. پس بر خلاف کلمه منحوسه (حالا زود است) که در لسان ما معمول است، وقت ما پرقیمت و گران‌بها است به حدی که با کمال جرأت می‌توانم بگویم که وقت مجلس مبعوثان ما، گران‌بهاترین اوقات دنیا است و هر دقیقه‌اش از قیمت معادل دو سال وقت پارلمنت های فرانسه و انگلیس است. ولی با وجود این پرقیمت بودن وقت، من نمی‌دانم که اگر شش ماه از این وقت گرانبها را صرف تکمیل خود مجلس و شرایط اساسیه آن بکنیم که جامع‌الشرایط باشد و نتیجه بخشد و بعقیده من برای آنکه ما اول مجلس خودمان را مجلس بکنیم و بعد به کارهای دیگر که مجلس باید تصفیه نماید بپردازیم، از چهار فقره ناچاریم:

اولا: اجراء نظامنامه داخله مجلس است که چون در ماده سی و هفت در آن ذکر شده که هر یک از وکلا حق دارد که اگر به ترک فصلی از فصول آن مطلع باشد، بر رئیس اخطار کند، و من به حکم همان ماده، اخطار میکنم که این نظامنامه از سر تا پا متروک است. (در این وقت، نظامنامه را بیرون آورده، انگشت را بالای آن گذاشت)
چنانکه وقت انعقاد مجلس معین نیست و ما که از ولایات دور برمی‌خیزیم و به این جا برای این کار می‌آییم، حق ما وکلای ولایات در میان تلف میشود، زیرا که ممکن است در وقت تشکیل این مجلس شما آقایان عصرها پس از فراغت از کارها مجالسی تفنناً فراهم بیاورید و حالا این را هم مثل آنها حساب میکنید. ولی ما نمی‌توانیم که از راه دور بواسطه همین کار آمده، در اینجا معطل شویم. مختصر آنکه باید وقت انعقاد مجلس و حضور وکلا در ساعت سه یا دو یا یک هر کدام باشد معین شود، که در آن ساعت و دقیقه، تمام وکلا در اطاق انتظار حاضر شده، در سر موعد زنگ زده، همه یکدفعه در اطاق مجلس داخل شده و هر یک در جای معین خود و صندلی نمره‌دار خود قرار گیرد. پس از آن رئیس مجلس افتتاح مذاکرات را اعلان کند و مطلبی را که پیش از وقت در مجالس سابقه معین شده طرح نماید. پس از آن، هر وکیلی که در آن مطلب بحثی دارد و نطقی حاضر کرده، از جای خود بلند شده و از رئیس اذن بخواهد. رئیس هم ده دقیقه یا یک ربع یا هر قدر صلاح بداند بر حسب اقتضا، اذن تکلم میدهد. آن شخص از جای خود به راه افتاده میرود تا روی آن عرشه مخصوص که برای این کار است، یعنی برای نطق ناطقین و خطابه خطبا معین است، در آنجا قرار میگیرد و در همان مدت، مطلب خود را بدون آنکه از آن موضوع خارج بشود میگوید و در اثناء نطق او کسی دیگر حرف نمیزند، همه ساکت گوش میدهند. بعد از اتمام، از جای خودش برگشته دیگران برخاسته در همان موضوع صحبت میکنند، تا وقتی که نتیجه مذاکرات به جائی منجر بشود. آن وقت رئیس بعد از گرفتن آراء، قطع نامه صادر میکند، ولی در تمام آن مباحثات نباید هیچ ناطقی از آن مطرح خارج بشود و در ساعت معین اجزاء مجلس بر حسب اعلان رئیس پراکنده میشوند. و تمام این ترتیبات با جزئیاتش اهمیت زیاد دارد که بی‌ وجود یک جزء از آنها کار مختل میشود و مجلس اگر چند سال منعقد باشد نتیجه نمیدهد. مثل مجالس سابقه ما که در این شصت سال گذشته، مهمل واقع شده و نتیجه جز اغتشاش امور نداد.
البته میدانید که این وضع اداره این مجلس و این اسمی که برای شکل حکومت ها گذاشته‌ایم در کتب سابقه ما از قدیم بوده. اگرچه شریعت مطهره ما به کلیات عدل و انصاف و مشورت امر فرموده، ولی جزئیاتش به این وضع که حالا میخواهیم، غیر مبین است. ولی میخواهم بگویم که این مشروطیت را در جاهای دیگر دنیا با زحمات چندین ساله اختراع کردند. چون هر چیز اختراعی را بخواهیم از مأخذش برداریم، باید با تمام جزئیات و آلات آن برداریم و اگر ما ساعت را بخواهیم برای تعیین وقت قبول کنیم، ولکن یکی از چرخهای آن را نگذاریم، کار نخواهد کرد و نتیجه که تعیین وقت است بعمل نخواهد آمد، و در این موارد، عدم به از وجود ناقص است که ضرر مالیه خواهیم داشت.

دوم، احضار وکلاء ولایات است که بعد از مرتب شدن نظامنامه مجلس باید در این امر بکوشیم. زیرا که حکام که تجدید مدت یک لحظه از دوره استبداد خود را صرفه خویش میدانند، در این کار مسامحه کلی و مخالفت باطنی دارند. مثل شخصی که پیش صرافی وجهی داشته باشد و به کسی دیگر بدهکار بشود و بخواهد هر قدر ممکن است به طفره و دفع الوقت طلبکار را دفع کند که اقلا یک روز پولش پیش صراف بماند تنزیلش بیشتر باشد، باید حکماً از اینجا مأمورین پیش فرستاده برای ترتیب انتخاب و به راه انداختن آنها و منتخبین باید مخارج راه و مواجب آنها معین باشد.

ثالثاً، که از همه اینها برای استنتاج از مجلس اهم است، حضور وزراء و مقابله هیئت قانون با هیئت اجرا است، وگر نه سؤالات به روی که توجیه بشود؟ و توضیحات از که خواسته شود؟ ما هزاران درد بی درمان داریم، امروز می‌خواهیم بدانیم که هموطنان ما را با اشد ظلما شهید کردند برای چه؟ و دولت ما در این خصوص چه اقدامات کرده؟ بلی امروز هموطنان ما در آنجا دل خوش‌اند که بمجرد رسیدن تلگراف این وقعه به طهران، وکلای ملت هیجان فوق العاده و اقدامات جدی خواهند کرد و در مجلس خودکشی می‌کنند و به داد ما می‌رسند، ولی حالا می‌بینیم که وزیر امور خارجه به احضار مجلس تمکین نکرد و حاضر نشد، جواب کتبی بر خلاف قانون اساسی داد. همچنین خیلی از وکلا هزار مطلب مهم اظهار میکنند و داد و فریاد می‌کنند، دادرسی نیست، و مطلبشان از میان می‌رود.
من محققا میگویم که هیئت قانون و هئیت اجرا پدر و مادر نظم مملکت می‌باشند. چنانچه جمعی مرد در یک اطاق هیچوقت فرزندی عمل نخواهند آورد، همچنین از اجتماع نسوان چیزی بعمل نمی‌آید، بدون تلقیح هیئت اجرا و هیئت قانون و بدون اجتماع آن، ثمری حاصل نخواهد شد. و من از بعضی می‌شنوم که میگویند در هیچ جای عالم وزرا همیشه به مجلس حاضر نمیشوند. بلی صحیح است ولی این را باید دانست که در آن ممالک، کار خیلی کم است و حضور جمع وزراء هر روزه تضییع وقت پرقیمت آنهاست. چطور که می‌بینیم آنها اغلب مجلس را هفته و ماهی تعطیل می‌کنند بکلی و گاهی در ظهور امر مهم فوق العاده اجتماع فوق العاده مینمایند، ولی ما که آن قدر کار داریم که بدون همه چیز اگر مجلس خودمان را کامل و مثل مجلس آنها کرده، اگر پنجاه سال همه روزه بنشینیم و کار بکنیم، باز قطعا می‌گویم که به مثل یک دولت نیم‌منظم خواهیم افتاد.

چهارم، مطالبه قانون اساسی از دولت است، که باید متفق شده و بخواهیم که بیش از این تأخیر نیفتد
(در این موقع خطاب به وکلا و اصناف نموده گفتند) شما صدا به صدای من بدهید و متفق شده، مطالبه کنید. شما که اس اساسی مملکت و صاحب حقیقی این خاک هستید، شما که جمیع متنفذین و متشخصین ریزه‌خوار محصول دست شما هستند، شما که اینها پول شما را خورده، بالادست شما می‌نشینند و به چشم حقارت به شما می‌نگرند و از صرف مال شما تحصیل علم کرده، افاده عالمی و حقوق‌دانی به شما می‌فروشند.

رئیس- کاش فقره چهارم را مقدم می‌داشتید، زیرا که همه نواقص مذکوره از نبودن فقره چهارم است و البته میدانید که هر مطلبی یک مدت و ماده لازم دارد. هنوز حقوق و حدود بین دولت و ملت معین نشده که مجلس در مقام اجراء آن باشد و دولت هم عذر موجهی دارد. شما میخواهید که طفل یک شبه، ره صدساله برود، این نخواهد شد.

آسید حسن – آنچه شما فرمودید صحیح است، که چون این مطالب بسته به نظامنامه اساسی است، غیر از مطلب اول که اجراء اساسنامه داخلی باشد که آن دخلی به این ندارد و اهمیتش بر خلاف ظن شما بیشتر است، زیرا که شما میگوئید که ما جمع شده مطالبه قانون اساسی را بکنیم، ولی در صورت عدم نظام داخلی چگونه حرف میزنیم تا مطالبه قانون اساسی را بکنیم؟ و اگر پنجاه نفر یک مرتبه صدا به صدا داده، مطلبی بگویند، خود آن مطلب هم از میان خواهد رفت.

آقای آقا سید عبدالله – این آقا خیلی زحمت کشیده و صحیح میفرمایند، حق دارند، ولی باید دانست که تعویق این مطلب، برای کسالت وجود مبارک اعلیحضرت است. با وجود آن همه اظهار مرحمت و عطا فرمودن این عطیه بزرگ به ملت نمیتوان حال برای تعجیل در کار، خاطر مبارک را ملول کرد. حضرت اقدس ولیعهد هم کمال همراهی را اظهار داشتند و فوق التصور در پیشرفت مقاصد این اساس محترم حاضرند.

آقای آقا سید محمد مجتهد – در حقیقت آنچه را که بخاطر نمیگذشت، از حضرت ولایت عهد مساعدت و همراهی دیده شده و فعلا که تمام امورات دولت راجع به ایشان است، امیدواریم آنچه صلاح ملت است اقدام فرموده و عاجلا در مقام اجرا برآیند.

آقای آقا سید عبدالله – فعلا مانع همان کسالت وجود اعلیحضرت است و مرض هم عیب نیست، همه انبیا و اولیا به این سانحه دچار و گرفتار میشدند. البته احترام وجود مبارک ایشان لازم است، اگرچه تمام کارها راجع به ولایت عهد است ولی ایشان هم مراعات حفظ ادب میفرمایند.

آقای آقا سید محمد مجتهد – حضرت ولیعهد فرمودند که نظامنامه حاضر است، ولی عقیده من اینست که در نظامنامه ذکر استثناء مرخصی مجلس در دوره اول لازم نیست، خودم نوشته خارج میدهم که در دوره اول این ماده اجرا نشود. حال حضرات وکلا آراء خود را در این موضوع اظهار دارند.

محقق الدوله – امروز غرض پیشرفت امر و کار کردن است و تا هر اندازه که بتوانیم پیش برویم باید حاضر باشیم. این مسئله جزئی است، قابل توجه نیست که او را موجب تاخیر و تعویق کار خود دانسته، مجلس را معطل بگذاریم.

(بعضی با ایشان موافق و هم رای شدند).

عون الدوله – این مسائل جزئی که بنظر ما قابل اهمیت نیست، خیلی اهمیت دارد. زیرا بعدها اخلاف ما باید به همین قانون عمل کنند.

در این موقع، مجیر دیوان از جناب فرمانفرما مکتوبی قرائت کردند. مکتوب مشتمل بود بر اظهار همراهی با مجلس و بانک ملی و مبلغ ده هزار تومان حواله کرده بودند به حاجی امین الضرب که برای شرکت در بانک نقداً پرداخته شود، و وعده داده بودند پنج هزار تومان دیگر بعد از عید نوروز پرداخته شود.

آقای آقا سید محمد مجتهد – عقیده من اینست که از جانب هیئت مجلس، چند نفر برای انتخاب وکلاء ولایات بروند زودتر عمل انتخاب وکلای ولایات صورت بگیرد.

رئیس- هر گاه نظامنامه برسد دیگر لازم به این مطلب نیست و حکام هم دیگر مأیوس شده از ممانعت منصرف میشوند و مردم اقدام مینمایند و انتخاب وکلا زود صورت خواهد گرفت.

در این موقع تلگرافی که از اصفهان به حاجی امین الضرب مخابره شده بود، به مضمون ذیل قرائت شد که تعیین وکیل از جانب تجار، اسباب زحمت شد و شما مختارید که هر کس را میدانید در آنجا برای وکالت از طرف تجار اصفهان معین نمایید.

رئیس- مطابق نظامنامه شما نمیتوانید از جانب ایشان وکیل معین نمایید.

حاجی امین الضرب – نه اینست که من تعیین کنم. یعنی کسی را معرفی کنم برای وکالت و خودشان او را معین کنند.

آمیرزا محمود اصفهانی – در اصفهان مذاکره شد آقایان علما که ملاک هستند میتوانند در طبقه ملاکین هم رای بدهند یا نه.

رئیس- به نظامنامه باید رجوع نموده و از آن قرار رفتار نمایند.

عون الدوله – پریروز گذشته سه مطلب مذاکره شده بود، جواب آنها معلوم نشد.

رئیس- مسئله اعلان وزارت پست نوشته شد ولی هنوز جوابش نرسیده. مسئله شاگردان فارغ‌التحصیل هم باید اسامی و درجه تحصیلات و محل تحصیل آنها معلوم و معین شود، بعد شرحی نوشته شود تا جواب برسد.

عون الدوله – خوبست این اشخاص بروند پیش وزیر علوم و امتحان بدهند.

رئیس- باید بیایند در دفتر مجلس رسیدگی بشود، بعد اشخاص ایشان با نوشته خدمت صدارت فرستاده شود.

آقای آقاسید محمد مجتهد – امتیازنامه لیانازوف چه شد؟ هنوز جوابش نرسیده؟

رئیس- در این باب شرحی نوشته شد ولی جوابش نرسید و همه این مسامحات برای اینست که مجلس منظم و مرتب نیست و چنین گمان میکنیم که هر کسی مسئول مجلس است و مجلس هم میتواند محاکمات خود را اجرا کند ولی اینطور نیست، این مطلب بعد از رسیدن نظامنامه خواهد بود.

آقای آقا سید محمد – مگر نظامنامه غیر از این است که بواسطه صحه آن میخواهند اجراء قانون و احکام نمایند؟ دستخط و فرمان که دارای همه این کلیات است، برای ما کافی است. نظامنامه فقط تفصیل جزئیات آن کلی است و حق مذاکره در این قرارنامه هم جزو همانست. در این صورت چرا تحقیق و رسیدگی نمی‌شود؟

رئیس- دوباره به وزارت خارجه بنویسید و جواب آن را بخواهید…

دسته‌ها