مذاکرات جلسه ۲۶ آذر ۱۲۸۵ مجلس شورای ملی: تلگراف انجمن خیریه ایرانیان بادکوبه – مطالبه نظامنامه

تاریخ تصویب: ۱۲۸۵/۰۹/۲۶
تاریخ انتشار: ۱۲۸۵/۰۹/۲۷
اطلاعات بیشتر:

نقل از: روزنامه مجلس، شماره ۱۴، ۳ ذیقعده ۱۳۲۴ق (۲۷ آذر ۱۲۸۵)

مذاکرات دارالشورای ملی
سه شنبه ۲ شهر ذی قعده الحرام [۱۳۲۴ق – ۲۶ آذر ۱۲۸۵]

بعد از انعقاد مجلس

صورت تلگرافی از بارفروش [بابل] به آقای حاجی شیخ فضل الله مجتهد مخابره شده بود، و عینا در ذیل درج می‌شود، قرائت شد:

از بارفروش به طهران – سه شنبه ۲

حضور مبارک حضرت مستطاب قبله الانام آقای حجه الاسلام آقای حاجی شیخ فضل الله مجتهد مدظله
امروز عموم طبقات خلق بارفروش از علما و اعیان تجار و اصناف و ملاکین، قریب سه هزار نفر، دو نفر منتخبین خودشان را که جنابان آقا محمد حسین خان و آقا محمدعلی آقای تاجر باشند حرکت داده، بعد از مراجعت، عموما به تلگرافخانه آمده، دعاگوئی و تشکر نموده، اطلاعا عرض شد.
(دعاگو علامه).

آمیرزا محمود اصفهانی – امر انتخاب خراسان معوق است. خوبست از طرف مجلس چیزی نوشته، انجام انتخاب وکلای آن صفحات را بخواهند.

آسید حسین – از بروجرد نوشته‌اند که نه از کیفیت انتخاب و نه از مجلس و نه از تلگرافاتی که در این باب مخابره شده، بهیچوجه اطلاع نداشته و نداریم. و این بیچاره‌ها این همه نظاماتی که کرده‌اند، نه از صدارت و نه از حجج اسلام و نه از مجلس، هیچ جواب دلجوئی و رفع ظلم نشنیدند. آخر اینها مسلمانند، باید رسیدگی به عرایض آنها کرد. فعلا برای انتخاب وکلا، اینها دو امنیت لازم دارند. یکی برای غارت نکردن و دیگری برای آزاد بودن در امر انتخاب. والی حال در دو فرسخی شهر خیمه و خرگاه زده، مشغول تهیه و تدارک قتل و غارت است. آنچه توانستند از دهات و قری چاپیدند. علاوه حال شهر را میچابند و هیچکس نیست در مقام بازخواست برآید و قادر نیستند که به توسط پست اطلاع بدهند. این اطلاعات بتوسط قاصد است و تمام تعدیات از حکومت است.

میرزا ابوالحسن خان – حضرت اقدس ولایت عهد، تشریف فرما شدند. به عرض بندگان ایشان رسانیده، البته احقاق خواهند فرمود.

آسید محمد تقی هراتی – این امر در اینکه خیلی اهمیت دارد، شبهه ندارد و عقیده من اینست که در این باب عریضه به صدارت عظمی نوشته، استدعای رسیدگی شود.

در این موقع، تلگرافی که از انجمن خیریه ایرانیان از بادکوبه رسیده بود، با جوابی که از طرف مجلس به آنها نوشته بودند که مخابره شود، و عینا هر دو در ذیل درج خواهد شد، قرائت گردید.

 از بادکوبه به طهران

وکلای دارالشورای ملی
از شنیدن رد استقراض از خارجه و تأسیس بانک ملی، عموم ایرانیان مقیمین بادکوبه نهایت تشکر را دارند. آفرین بر همت و غیرت وطن‌دوستی و ملت‌پرستی و دولت خواهی شما نمایندگان صادق ملت.
از مساعی جمیله و اقدامات خیرخواهانه شما امیدوار چنانیم که به اندک توجه و زمانی، ملت فرسوده ایران را از تعدیات بی اندازه و ظلمهای فاحش گوناگون بعضی از دارندگان القاب بی‌وقوف و اختیارداران بی‌علم، فراغت و آسودگی حاصل نموده، خاک پاک وطن عزیز که مأمن و پناهگاه ما ایرانیان و طور امان نجات ما پرشکستگان و اجساد نیاکان ما مظلومین متفرق شدگان در او مدفون است، از نو شاد و آزاد گردد که قدیم ایرانیان جلای وطن کرده از صمیم قلب عرض تبریک نموده و با کمال ادب اظهار می‌نماییم در راه شما وکلای ذیحق ملت و پیشرفت مقاصد و افکار عالیه شما که هیئت ملت و یا ملک اعظم منظور است، به جان و مال حاضریم.
زنده باد شاهنشاه حریت‌بخش
پاینده باد ملت نجیب قدیم ایران.
(انجمن خیریه ایران – بادکوبه).

جواب از طرف مجلس

بادکوبه – انجمن خیریه ایران
تلگراف تبریک عموم وطن پرستان نجیب باوفا که مبنی بر ملت پرستی و دولتخواهی و صرف جان و مال بود، عز وصول بخشید و در مجلس شورای ملی قرائت گردید. عموم وکلای محترم از صمیم قلب نیکی فطرت و اصالت و ملت خواهی آن انجمن محترم را بر عموم، تبریک و تهنیت میگویند و از این خیرخواهی برادران عزیز محترم خود، نهایت تشکر را می‌نمایند.

بعد جواب تلگرافی که سابقا از تفلیس بعنوان مجلس مخابره شده بود قرائت شد، و لایحه ورودیه که حاجی سید نصرالله برای تبریک ورود موکب حضرت ولیعهدی انشاء داشتند، قرائت کردند. عین آن در نمره‌های آتیه درج خواهد شد.

[نقل از شماره ۱۶، ص ۳]

بسم الله الرحمن الرحیم
ورود ظفر نمود موکب مسعود را از جانب عموم ملت با نهایت شرف افتخار، تبریک خالصانه و تهنیت صادقانه تقدیم می‌نماییم
و از این عواطف خسروانه و عنایات کامله شاهانه که به یک تحریک انامل فیض شامل، مملکت را حیات تازه بخشید و اساس سلطنت را بر بنیان قدیم نهاد و قواعد عدل جهانیانی را در این خانواده مؤبد داشته، این سعادت را موافق مأمول جمهور در دودمان ابدا توامان تا دامنه قیامت موصول و مخلد فرمود، شکرگذاریم. و در برابر این نعمت جهان قیمت، از خداوند جل شانه توفیق می‌طلبیم که بتقدیم خدمت و پاس حقوق و نعمت بهره مند شویم و تکمیل امر را از یمن همت والانهمت خواستاریم که اقدامات خالصانه ملت را با نواخت ملاطفت نشانه تلقی فرمایند و به حسن قبول بپذیرند و اتمام احسان پدر تاجدار مهربان را در رفع موانع و جلب مقتضیات، تقویت فرمایند و عرایض دولتخواهانه و مستدعیات صداقت نشانه را مشوب به هوی و غرض تصور نفرمایند، که مقصود جملگی یکی است و منظوری جز خیر دولت و ملت در میان نیست.
و اهم مستدعیات آن است که هیچ وقت به اصغاء اهل دسیسه که بر خلاف صلاح وسوسه می‌کنند، خاطر انور را مکدر ندارند و همواره در اینگونه اظهارات، رأی حقیقت نمای خود را حکم دانند. چه نظری که صاحب خانه را در صیانت خانه خود در کار است، حواشی را نیست. که آنها را غرض دیگر هست و صاحب بیت را مقصودی دیگر.
امروز مشفق امین و عاقل صدیق عاقبت‌بین، کسی است که دولت و ملت را به جهت جامعه اتحاد و اتفاق دعوت کند و به جد تمام ماده اختلاف و نفاق را از بین مرتفع سازد. نتایج خیریه موافقت را چنان خاطرنشان جانبین کند که هر یک از آحاد رعایا در مقام تعظیم لوای مهراعتلای سلطنت، از جان و دل کوشش کنند. شرف و عزت خود را تابع ازدیاد شوکت و عظمت دولت دانند و عواقب وخیمه مخالفت را آنگونه ظاهر و آشکار نمایند که هر کدام ضعف و انکسار دیگری را خواری و هوان خود پندارند.
اعدی عدو دولت و ملت، آن کس است که مابین این دو را تفرقه نهد. هر یک از آنها را بر ضدیت و مباغضت دیگری، تحریص و تشجیع کند.
البته بر خاطر خطیر حقانیت تخمیر، پوشیده نیست کسانی که در این تمادی اوقات به خبط یا به خیانت، موافق میل و ارادت خود مملکت را ویران و رعیت را پریشان کرده‌اند، هیچگاه به قصور یا تقصیر خود معترف نمی‌شوند و هرگز راضی نخواهند بود که دیر یا زود تجاوزات آنها موقوف و تصرفاتشان محدود شود و از آنجا که همیشه بملازمت حضور سرافرازند، تواند بود که همه روزه به زبان چاپلوسی، عرایض خلاف اظهار کنند. خود را دولتخواه و ملت را فتنه‌جو و خودخواه قلم دهند. لکن چیزی که مایه امیدواری است همین است که جلیل و دقیق امور بر ضمیر منیر مخفی و مستور نیست. مراتب دولتخواهی اینگونه مردم، از مراجعه به خدمات سابقه معلوم، و عرایض امروزه آنها بر خلاصه اعمال گذشته معطوف خواهد بود. مثلا وانمود میکنند که در وضع قانون اساسی و اجرای امور از روی قواعد ملی، دولت ضعیف و مسلوب الشرف، یا ملت جری و غالب‌الطرف می‌شود. رد و قبول این قول از مقایسه وضع حالیه ایران بر دول اساسیه و متمدنه، خاصه دولت جوان‌بخت ژاپون، به آسانی ظاهر می‌گردد.
با اینکه امروز بعد از تأمل در جمیع وجوه محتمله، یافت می‌شود که احیای این مملکت و تقویت بنیان سلطنت، منحصر بوضع اساس صحیح و جذب قلوب عموم ملت است، در حقیقت آخر الدوا همین است، و هر کس خاطر همایونی را به غیر این طریق متوجه کند، دشمن است، نه دوست. خائن است، نه دولتخواه و امین.
کدام خیانت از این بالاتر می‌شود ملت ضعیفی که با همه ضعف و ناتوانی، به طیب خاطر حاضر است بضاعت مزجاه خود را نقد کند و رفع حاجت فعلی ولی نعمت خود را متعهد شود، که زیاده بر این، مقاصد دولت پایمال اغراض داخله و دستخوش نیات خارجه نگردد، لازال دولت را بر تهدید و انذار، بلکه بر شکنجه و آزار او ترغیب و تحریص کنند، و در این شکار خانگی خود را جان‌نثار و خدمتگذار جلوه دهند؟
الحق این دشمنان دوست‌نما می‌خواهند این نام نیکی را که از این خانواده به تمام دنیا منتشر گشته و پس از تهنیتی که از ممالکت معظمه به این دربار معدلت‌مدار آمده، خدای نخواسته به وساوس اغراض و دسائس امراض تضییع کنند، و این مشت رعیت غیرتمند باوفا را یکباره از موالی خود مأیوس و ناامید سازند.

رجاء واثق کافه خلایق، آنکه همیشه امور معروضه را با فکر دوربین از خاطر الهام مظاهر بگذارنند، بعد از دقت تمام و ملاحظه صلاح حال و مآل، بر طبق آنچه صواب دانند فرمان دهند.

خداوندا تو آگاهی که ما را – چه بودست از شهنشه در تمنا
نکرده جز صلاح ملک و ملت – تقاضایی ز شاهنشه رعیت
چو شد بر بندگان از راه احسان – عطا فرمود این مقصود شایان
تو نیز او را خداوندا شفا بخش – به عجز ما نگر او را به ما بخش
ز رنج آزاد فرما جسم و جانش – ز خسروزاده خرم کن روانش
قوی کن پشت و بازویش ز فرزند – دو چشمش روشن از دیدار دلبند
مبادا ملک ایران را ز شاهان – بجز زین خاندان هرگز جهانبان

آقای آقا سید عبدالله خیلی اظهار شکایت از اشخاصی که اوراق مختلفه نوشته و هر یک اوراق خود را به اسمی موسوم می‌نمایند، از قبیل شب نامه و غیره، نموده و اظهار داشتند که بعد از تشکیل مجلس محترم شورای ملی که بنایش بر آزادی افکار و آراست، دیگر فایده این اوراق لاطائل در پرده، که جز اسباب معاندت و مخاصمت و ضدیت بین اشخاص بزرگ و محترم، چیزی دیگر نیست، چیست؟ اگر حرفی و سخنی دارند بنویسند و بیاورند در مجلس و با استدلال، گفتگو کنند. و اگر ندارند، این تفتین و افساد و هرزه‌درائی چه معنی دارد؟ باید مجلس این مطلب را از دولت بخواهد که این اشخاص مفسد و مغرضین را منع از این حرکات زشت نمایند، تا وساوس این شیاطین، قلوب جاهلین و سایرین را مشوش و جلب نکند.

بعد لایحه‌ای از انجمن هواخواهان قرائت شد که مشتمل بر همین مضامین بود که از مجلس محترم خواستگار شدند منع و جلوگیری اشخاص صاحبان اوراق ژلاتینی را که این فرومایه مردمان جز فساد و فتنه‌جوئی و عناد و بدخویی، شغل دیگر ندارند و همیشه در صدد فتنه‌انگیزی و فراهم کردن اسباب خونریزی شده و به مردمان بزرگ و علما و شاهزادگان و امرا سخن‌های بیهوده و بیجا میگویند. البته حدود این اشخاص باید معین شود.

آمیرزا ابوالحسن خان – وظیفه مجلس است که رسیدگی در این باب نماید، ولی مغرضین و مفسدین هم باید بدانند که اینگونه اوراق برای پیشرفت مقصودشان هیچ فایده ندارد و مجلس با این وسوسه‌ها دست از وظایف خود نخواهد کشید.
و حال که والاحضرت ولیعهدی تشریف آوردند، خوبست که از طرف مجلس، مطالبه نظامنامه شود.

صدیق حضرت – در تقدیم ورودیه حضرت ولیعهد، مجلس چه نحو رأی می‌دهد؟

رئیس- باید دانست که تنها همان لایحه را تقدیم داریم، یا چند نفر از وکلاء هم همراه باشند؟

صدیق حضرت – هر گاه چند نفر از وکلاء هم باشند، البته مقرون به ادب است. جناب حاجی سید نصرالله باشند که خودشان لایحه قرائت نمایند.

در تعیین اشخاص وکلاء، مذاکره شد. بعضی را رای بر این بود که دوازده نفر بروند، و عده‌ای را رأی بر این شد که شش نفر بروند.

حسنعلی خان – مطابق ترتیب طبقات، شش نفر باشند.

(اسامی اشخاص ذیل را نوشتند):

آقامیرزا محسن،

حاجی سید نصرالله،

وثوق الدوله،

سعدالدوله،

اسدالله میرزا،

حاجی امین الضرب.

بعضی گفتند که باید این شش نفر از طبقات شش‌گانه باشند، از هر طبقه یک نفر.
بعد صورتی دیگر، به ترتیب ذیل نوشتند.

آقامیرزا محسن،

حاجی سید نصرالله،

اسدالله میرزا،

وثوق الدوله،

میرزا سید ولی الله خان،

معظم الملک.

از برای تعیین صورت اولیه و یا هیئت ثانویه، امر را به قرعه گذاردند. اکثریت آراء بر همان صورت اولیه شده و برای رفتن سعدالدوله در حضور ولیعهدی، اظهار شد که کسالتی دارند و حاضر نشدن امروز هم بواسطه کسالت بوده.

آمیرزا محمود خوانساری – علاوه بر کسالت، خودشان قبل از این اظهار داشته بودند که من غیر از کارهای داخلی مجلس، به کارهای دیگر رجوعی ندارم.

امروز شرحی از طرف وزارت خارجه بعنوان جواب به مجلس آمده بود، در فقره رعایای ایرانی در کربلا. اظهار کرده بودند که والی بغداد و متصرف کربلا معزول شدند و کمیسیونی هم در این باب از طرف دولت عثمانی مقرر شده برای تحقیقات و رسیدگی این امر. چون مطلب هنوز ناتمام بود، لذا تصدیع به نگارش شد و نتیجه اقدامات بعدها را هم اطلاع خواهیم داد.

امروز باز کاغذی از انزلی در باب شکایت صیادان به آقای آقامیر سید محمد مجتهد نوشته بودند. ایشان دادند به رئیس، و جواب آن را با امتیازنامه لیانازوف خواستند.

رئیس – هنوز امتیازنامه‌ای از وزارت خارجه مطالبه نشده.

صدیق حضرت – امتیازنامه فردا مطالبه می‌شود. بعد از تحقیق، رسیدگی خواهد شد.

دسته‌ها