مذاکرات جلسه ۹ مرداد ۱۳۳۱ مجلس شورای ملی: طرح و تصویب دو فوریت لایحه اختیارات آقای دکتر مصدق نخست‌وزیر

تاریخ تصویب: ۱۳۳۱/۰۵/۰۹
تاریخ انتشار: ۱۳۳۱/۰۵/۱۸

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شماره ۲۱۷۹ – شنبه ۱۸ مردادماه ۱۳۳۱ – سال هشتم
شماره مسلسل ۲۲
دوره هفدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۹ امرداد ۱۳۳۱

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت‌مجلس
۲ – بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر فاخر- قنات‌آبادی – مدرس – دکتر بقایی – ذوالفقاری
۳ – تقدیم لایحه اختیارات آقای نخست‌وزیر و ۲ فقره لایحه مالی بوسیله آقای کاظمی نایب نخست‌وزیر
۴ – طرح و تصویب دو فوریت لایحه اختیارات آقای دکتر مصدق نخست‌وزیر
۵ – تقدیم لایحه یک ماه تمدید حکومت نظامی طهران بوسیله آقای نایب نخست‌وزیر
۶ – طرح و تصویب گزارش کمیسیون بودجه راجع به یک دوازدهم بودجه کل کشور بابت تیرماه ۱۳۳۱
۷ – تعیین موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه

مجلس ساعت ده و پنجاه دقیقه صبح بریاست آقای محمد ذوالفقاری (نایب رئیس) تشکیل گردید.

۱ – تصویب صورتمجلس

نایب رئیس – صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود (بشرح زیر خوانده شد)

غائبین بااجازه – آقای دکتر کریم سنجابی

غائبین بی اجازه – آقایان: آیت الله کاشانی – دکتر فاطمی – راشد- فرزانه – تولیت – دکتر طاهری

نایب رئیس – نسبت بصورت جلسه پیش اعتراضی هست؟ آقای ناظرزاده

ناظرزاده – در جلسه گذشته راجع بعده حضار و تعداد آراء جزئی اختلافی پیش آمد و چون بنده آقایان نمایندگان را اسم می‌بردم و برای دادن رای تشریف می‌آوردند درست مراقب بودم تمام آقایانی که در جلسه حضور داشتند رای دادند و همه آراء هم موافق بود بنابراین جای تردید نیست که رای به برنامه دولت باتفاق آراء داده شده و تصویب شد (صحیح است) و در آن روز هم بیش از ۶۸ نفر درجلسه نبوده اند و اگر تابلو ۶۹ نفر را نشان داده قطعا اشتباه بوده‌ است. موضوع دیگری که خواستم تذکر بدهم راجع به تلگرافها و طومارهایی است که از همه نقاط کشور بوسیله اغلب آقایان نمایندگان مبنی بر پشتیبانی از دولت جناب آقای دکتر مصدق می‌رسد ملت ایران سند پشتیبانی از دولت فعلی را با خون خود امضاء کرده و جای انکار برای هیچکس باقی نمانده که ملت ایران پشتیبان سرسخت و فداکار دولت آقای دکتر مصدق است بنابراین بعقیده بنده امروز بهترین راه پشتیبانی از دولت کوشش در حفظ نظم و آرامش است (صحیح است) و اگر هر کس در هر مقام که هست وظایف قانونی خود را ازروی وجدان و علاقه انجام دهد موثرترین پشتیبانی‌ها را نسبت بدولت ابراز داشته مخصوصا با توجه بسنگینی بار و زیادی دشواری کارها باید بدولت مجال و مهلت داد که بتواند بر مشکلات فایق شود. بنده امیدوارم این تذکر مورد توجه ملت رشید و بیدار ایران قرار بگیرد (صحیح است)

نایب رئیس – اینها مربوط بصورت جلسه نبود، آقای معتمددماوندی

معتمددماوندی – اشتباهاتی در چاپ عرایض بنده رخ داده در صورتمجلس که آنها را اصلاح می‌کنم و تقدیم می‌دارم و در ضمن از موقع استفاده می‌کنم تلگرافاتی را که از بندر پهلوی از قاطبه مردم و از طبقات مختلف و مخصوصا یک تلگراف بنمایندگی از پنج هزار نفرصیاد از طرف اتحادیه صیادان مبنی بر پشتیبانی از دولت جناب آقای دکتر مصدق رسید ه‌است تقدیم مجلس شورای ملی می‌کنم

نایب رئیس -آقای مهندس حسیبی

مهندس حسیبی – آقای زیرک‌زاده قبل از من اجازه خواسته اند بنده بعد از ایشان بودم

نایب رئیس – آقای زیرک‌زاده

زیرک‌زاده – در عرایض بنده اشتباهاتی است اگر اجازه بفرمایید اصلاح می‌کنم و می‌دهم بتندنویسی یک طوماری هم از اهالی اصفهان رسیده‌ است شامل پشتیبانی از دولت جناب آقای دکتر مصدق و شکایت از کسانی که باعث وقایع اصفهان شده اند که تقدیم می‌کنم

نایب رئیس – آقای مهندس حسیبی فرمایشی دارید؟

مهندس حسیبی – بله عرضی دارم بنده فقط می‌خواستم دو طوماری راکه رسیده یکی از اهواز است راجع به کشتاری که بعد از ساعت هشت و نیم روز دوشنبه در اهواز اتفاق افتاده در خولی آباد عده‌ای از نعش ها را مردم از زیر خاک بعد از چند روز پیدا کردند. اشخاص ناشناس آنجا خیلی هستند که فدای این جنایت شده اند سرهنگ گیلانپور و کیانی هم مسئول شناخته شده اند از طرف مردم ششصد امضاء در این طومار است که تقاضای تعقیب دارند بعد از اینکه حکومت قوام ساقط شده و مردم اظهار شادمانی می‌کردند آنها را زیر تانک گرفته و بعد هم که خود مردم رفته اند که نعش ها را بردارند مردم را بمسلسل بسته اند عده زیادی کشته شده اند و عده زیادی هم معلوم نیست که در کجا هستند و بعضی نعش ها را هم در بعضی قسمتها پیدا کرده اند آنها تقاضا داشتند که نعش ها را بهشان بدهند یک طوماری هم از کارخانه گونی بافی شاهی رسیده ده هزار ریال هم بحساب ۵۵۵۰۰ برای آرامگاه شهدا فرستاده‌اند و در حدود ششصد امضاء است آنها هم تعقیب واقعه سی ام تیر را خواسته اند و آیه پشتیبانی که آن امری است مثل فبای آلاء ربکما تکذبان در تمام طومارها هست.

نایب رئیس – آقای کریمی

کریمی – در جلسه گذشته یک تصادف تاریخی شد که بنده خیال می‌کنم سابقه نداشته باشد. آقایان تماشاچیها از تشکیل جلسه ابراز انزجار و تنفر کردند نسبت به یکی از وکلایی که پایه انتخاباتش هم بنظر بنده غلط بوده‌ است تظاهرات مردم علیه آن کسی که از جلسه خارج شد این خوب بود که در صورت جلسه هم منعکس بشود گرچه عبارتی نوشته شده ولی خروج او را ننوشته اند استدعا می‌کنم دستور بفرمایید رفتن آقای میراشرافی را خوب بود منعکس می‌کردند.

نایب رئیس – آقای ذکایی

ذکایی – تلگرافات متعددی از طرف اهالی خلخال و عشایر آنجا رسیده برای ابراز همدردی با عموم مردم و شهدای سی‌ام تیر و هم چنین در ابراز پشتیبانی از دولت جناب دکتر مصدق که تقدیم مقام ریاست می‌کنم

نایب رئیس – آقای پورسرتیپ

پورسرتیپ – بنده درجلسه گذشته بیانات آقای زیرک‌زاده را در مورد عدم صلاحیت و شایستگی آقای رئیس شهربانی تایید کرده بودم ولی تایید بنده طوری نوشته شده مثل اینکه مربوط بوده‌ است به معاون ایشان معاون ایشان را بنده نمی‌شناسم (کریمی – چه عجب)

نایب رئیس – آقای خلخالی

خلخالی – تلگرافات زیادی از نقاط مختلف فی الجمله از تبریز، اردبیل – بابلسر- بهشهر- مشهد- راجع بانزجار از وقایع خونین سی ام تیر و فجایع متفرقه که در این شهرها برقرار شده‌ است و پشتیبانی از دولت جناب آقای دکتر مصدق باین جانب رسیده و دو شرح که اصناف و بازاریان تبریز امضاء کرده اند راجع به خرابی دستگاههای اداری محل و تعقیب مجرمین که بوسیله اینجانب بساحت مقدس مجلس تقدیم کرده اند تقدیم مقام ریاست می‌کنم

نایب رئیس – آقای فرزانه

فرزانه – بنده جلسه قبل مریض بودم شرحی هم عرض کرده بودم خواهش می‌کنم که اصلاح بفرمایید

نایب رئیس – اصلاح می‌شود دیگر اعتراضی نیست بصورت جلسه؟

حاج سیدجوادی – بنده هم بصورت جلسه ازاین قبیل اعتراضی که آقایان دیگر کردند دارم طوماری است از هم شهریهای عزیزم مردم قزوین بوسیله نمایندگان منتخب صد در صد ملی تقدیم مقام ریاست می‌کنم

نایب رئیس – آقای دکتر معظمی

دکتر معظمی – بعد از تصویب صورت جلسه عرضی دارم

نایب رئیس – اعتراض دیگری نسبت بصورت جلسه نبود؟ (گفته شد- خیر) تصویب شد.

نایب رئیس – آقای دکتر معظمی

دکتر معظمی – بوسیله پست مازندران از محمودآباد طوماری بوسیله بنده در پشتیبانی از دولت جناب آقای دکتر مصدق رسیده‌ است که باین وسیله تقدیم می‌کنم

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر فاخر- قنات‌آبادی – مدرس – دکتر بقایی – ذوالفقاری

نایب رئیس – یک عده از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند. آقای دکتر فاخر

دکتر فاخر- وجود جناب آقای دکتر مصدق در راس کابینه حاضر اینجانب را مستغنی از این می‌کند که درباره لزوم اصلاحات در این کشور بحثی کنم زیرا خود جناب آقای دکتر مصدق و اغلب همکارانشان عمری را در راه بحث درباره لزوم اصلاحات در این کشور گذرانیده‌اند. پس باید گفت ما باین مرحله رسیده‌ایم که چه نوع اصلاحات باید انجام گیرد کی این اصلاحات را انجام دهد بالاخره کدام کابینه مرد این میدان است. بعلاوه یک نکته مهم و اساسی را در اینجا باید آشکار گفت که کابینه‌های فعلی ایران مثل بعضی از کشورهای دیگر جهان با وضیعت خاصی که این کشورها از لحاظ درجه ترقی امور اقتصادی و اجتماعی از لحاظ جغرافیایی دارند یک وظیفه خطیر نه تنها در مقابل افراد ملت خود بلکه در مقابل تمام عالم بشریت و تاریخ جهان دارا می‌باشند. این وظیفه خطیر عبارتست از اثبات این فکر که از طرقی که مورد احترام جامعه‌های آزاد و مطابق سنن و اصول دموکراسی است می‌توان اصلاحات اساسی در کشورهایی که محتاج چنین اصلاحات هستند بعمل آورد. اثبات این عمل که در صورت انجام یافتن از بزرگترین افتخارات تاریخی دولت و جامعه ای خواهد بود، هنوز معلوم نیست که در کشور ما نصیب کدام کابینه یا کابینه‌هایی بشود ولی ما از خداوند توفیق مطلبیم که این افتخار نصیب کابینه حاضر و دوره هفدهم مجلس شورای ملی ایران شده و حصول آن نیز زیاد طول نکشد. برگردیم باصل مطالب مورد بحث که چه نوع اصلاحات باید صورت گیرد. از لحاظ ضیق وقت اجازه می‌خواهم بعد از ذکراین مطلب باختصار که بعقیده بنده سرلوحه اصلاحات باید اصلاح قانون انتخابات و قانون استخدام باشد فقط یک پیشنهاد بخصوص را بعرض نمایندگان محترم و هیئت دولت برسانم که انجام آن نیز نه قانون و نه بودجه جدید می‌خواهد بلکه عدم قبول آن یا بعبارت دیگر حفظ وضعیت حاضر در این قانون جدید و حتی تغییر قانون اساسی را لازم دارد این پیشنهاد یا بهتر بگویم تذکر قانونی بدولت مربوط باصلاح دستگاه دادگستری کشورو انفاک این قوه از قوای دیگر حکومتی است. قانون اساسی ایران درباره موقعیت قوه قضاییه در دستگاه حکومتی این کشور یک فصل معین تحت عنوان «قوای مملکت» دارد. اصل بیست وهفتم (دومین اصل این قسمت از متمم قانون اساسی) قوای مملکت را به سه (شعبه) (تجزیه) می‌کند که عبارتند از قوه مقننه – قوه قضاییه و قوه اجراییه. نکته مهم این است که در اصل مزبور حتی قوه قضاییه بعد از (قوه مقننه) و در ردیف دوم آمده و (قوه اجراییه) در ردیف آخر قرار گرفته‌است سپس اصل بیست و هشتم (این اصل نیزدر همان قسمت از متمم قانون اساسی است که مربوط به قوای مملکت) می‌باشد قوای ثلاثه مزبور را همیشه از یک دیگر ممتاز و منفصل می‌خواند. در تایید این مطلب و در تعقیب این قسمت از متمم قانون اساسی که صرف تعیین قوای مملکت شده‌است سه قسمت مشخص دیگر موجود است که دارای سه عنوان مختلف زیر می باشد: (حقوق اعضای مجلسین) (راجع بوزراء) (اقتدارات محاکمات) و بسهولت می‌توان گفت که این سه قسمت مشخص با عناوین مربوطه نیز در تحکیم اصل انفصال سه قوه دستگاه حکومتی از یکدیگر بکار رفته‌است. در قسمت مربوط بقوه قضاییه نتیجه انفصال فوق‌الذکر قوای مملکت از یکدیگر در قانون اساسی ایران در فصل (اقتدارات محاکمات) ظاهرمی‌شود و بموجب اصل هفتاد و چهارم (هیچ محکمه ممکن نیست منعقد گردد مگر بحکم قانون) و اصل هشتادم انتخاب روسا و اعضای محاکم عدلیه را بعهده قانون معین می‌گذارد. اصل هشتاد و چهارم مقرری اعضای محاکم عدلیه را بموجب قانون مجزا پیش‌بینی می‌کند اصول هشتاد و یکم و هشتاد دوم مشتمل بر مصونیت قضات از تغییر می باشد. بدین ترتیب قانون اساسی ایران استقلال خاصی برای قوه قضاییه تعیین کرده‌است. در اینجا لازم است متذکر شد که قانون اساسی شاه ایران را به شکل زیر در اعمال قوه قضاییه شریک و سهیم می‌سازد:

۱- احکام دادگاهها بنام اعلیحضرت شاه صادر می‌شود.
۲ – بموجب اصل هشتادم روسای اعضای محاکم عدلیه بترتیبی که قانون عدلیه معین می‌کند منتخب و بموجب فرمان همایونی منصوب می‌شوند.
۳- تعیین شخص مدعی‌العموم در عهده پادشاه است.

حالا با وجود چنین پیش‌بینی‌های صریح و روشن قانون اساسی ایران و تطبیق آن با تئوری امروز تقسیم قوای حکومتی، معلوم نیست چرا در تشکیلات قوه مجریه این مملکت باید وزارت عدلیه تاسیس شود و در کابینه وزرا که مختص قوه مجریه‌ است وزیر عدلیه وجود داشته باشد. ممکن است گفت چنین تشکیلاتی بموجب قوانین مجلس شورای ملی بوجود آمده‌ است. علی‌الخصوص که بموجب اصل شصت و دوم متمم قانون اساسی مجلس عده وزراء را برحسب اقتضاء معین خواهد کرد. ولی این پیش‌بینی فقط شامل پستهای داخل در قوه مجریه می‌باشد و حتی این پیش‌بینی در قسمت معین برای وزراء ذکر شده‌است و دلیلی وجود ندارد که بقسمت مشخص قوه قضاییه که در بین قسمت‌بندی قانون اساسی جدا و مجزاست اطلاق گردد.

البته ناگفته نماند که منظور از حذف پست وزیر عدلیه از هئیت دولت، حذف کلیه اختیارات امروزی او در داخل قوه قضاییه نیست بلکه سپردن این اختیارات بمقامات صلاحیتدار داخل خود قوه قضاییه و در داخل سلسله مراتب محاکم آن قوه می‌باشد. آقایان محترم اگر می‌خواهید اثر آمد و رفت پی درپی وزرای عدلیه را در دستگاه دادگستری ایران بدانید آمار عملکرد همین هفته اخیر وزارت دادگستری را با عملکرد هفته‌های قبل مقایسه فرمایید تا اثر پیدایش یک وزیر جدید را در راه چرخ این دستگاه ملاحظه فرمایید. مضار عمل غیرصحیح ایجاد پست وزارت عدلیه در داخل قوه مجریه را در ایران می‌توان بترتیب زیر خلاصه کرد:

۱- در داخل قوه قضاییه دستگاه حکومتی یک مقام موثر و متنفذ ایجاد شده که در پیش‌بینی‌های قانون اساسی ایران برای او محلی منظور نشده‌است این مقام عبارتست از وزیر عدلیه
۲- قوه قضاییه یعنی قوه‌ای که طبق پیش بینی صریح قانون اساسی قوه منفصل از دو قوه دیگر مقننه و مجریه‌ است بترتیب بالا در ایران در داخل قوه مجریه قرارگرفته و جزیی از آن شده‌است.
۳- این انضمام قوه قضاییه را تابع جریانات سیاسی مملکت قرارداده و بدین ترتیب عملا استقلال این قوه را از بین برده‌ است، زیرا استقلال قوه قضاییه تنها با مصونیت قضات از تغییر- که بغلط در مملکت ما باستقلال قضات تعبیر شده‌است – صورت عمل بخود نخواهد گرفت و قاضی در سر کار خود، در حال حاضر و در آینده ارتباط و تماسهای مختلف با دستگاههای اداری و مالی وزارتخانه دارد و تنها مصونیت او از تغییر، استقلالش را تامین نخواهد کرد.
۴- دستگاه قضایی مملکت طبق ترتیب حاضر در ایران مشمول تغییرات سریع و ناگهانی هیئت دولت شده‌ است، بطوری که در مدت ده سال اخیر با تغییر ۲۳ کابینه ایران حداقل ۲۳ وزیر بر این دستگاه حکومت کرده‌است، یعنی بطور متوسط قریب هر پنج ماه یک وزیر
۵- انضمام قوه قضاییه بقوه مجریه بتدریج یک حسی در اعضای قوه قضاییه و بین مردم ایجاد می‌کند که فعالیت قوه قضاییه تماس و ارتباط نزدیک با جریانات مملکت و سرنوشت هیات دولت دارد، در صورتی که اصل هفتاد و هشتم متمم قانون اساسی صریحا مقرر می‌دارد که احکام صادره از محاکم باید مدلل و موجه و محتوی فصول قانونیه که بر طبق آنها حکم صادر شده‌است باشند.

بدین ترتیب از جناب آقای دکتر مصدق تقاضا می‌نمایم که با رعایت نص صریح قانون اساسی ایران، پست وزارت دادگستری را از هئیت دولت حذف فرموده و قوانین لازمی که بتواند استقلال و شرافت قوه قضاییه ایران را بنحو احسن تامین نماید بمجلسین پیشنهاد فرمایند. (کریمی – پیشنهاد بفرمایید که اخویتان که به جرم همکاری با پیشه وری زندانی است مرخص بشود) ناگفته نماند که منظور من از این تذکر مخالفت با شخص جناب آقای وزیر دادگستری فعلی نیست بلکه بنده جناب آقای لطفی را از قضات شجاع و پاکدامن دادگستری ایران دانسته و وجود ایشان را برای این دستگاه مفید می‌دانم.
پیشنهاد دیگری که لازم به تاکید درباره آن می‌دانم طرح ماده واحده‌ایی است که در جلسه گذشته از طرف عده زیادی از نمایندگان محترم تقدیم مجلس شد و عبارتست از طرحی مربوط بمصرف کردن بودجه وزارت بهداری در بین شهرستانها بنسبت جمعیت هر شهرستان. البته بعد از وضع مصارف بتعهدات بین‌المللی دولت از لحاظ امور بهداشتی و هزینه مبارزه با بیماریهای عمومی واگیردار و هزینه موسسات آزمایشی و مطالعاتی آقایان درباره لزوم این طرح همین کافی است گفته شود که امروز شهرستانهایی در کشور هستند، مثل شهرستان میانه، که حتی یک نفر طبیب دیپلمه و یک مثقال دارو از بودجه وزارت باین عرض و طول عملا سهمی نمی‌برد. امیدوارم با قبول این طرح و با جدیت کفیل محترم وزارت بهداری که از جوانهای تحصیل کرده ما هستند سر و صورتی باین وضع داده شود. در آخر اجازه می‌خواهم که توجه هیئت دولت را بدو موضوع مربوط به آذربایجان جلب کنم: اول فرهنگ این استان مهم میهن ماست که متاسفانه بیشتر ساکنین آنجا بمناسبت حوادث تاریخی امروز از دانستن زبان ملی (فارسی) خود محرومند و بدین ترتیب از تعالیم و تبلیغات ملی نیز محروم می‌باشند. موضوع دوم راه آهن آذربایجان است که اگر سه یا چهار میلیون در اختیار سازمان برنامه باشد می‌تواند بهره برداری این راه مهم و اقتصادی را در مدت چند ماه اقلا بمراغه برساند و بعلاوه از این طریق چندین هزار نفر بیکار این استان را برای مدت چند ماه بکار گمارند. جناب آقای کریمی هرکس در این مملکت مقصر باشد حتی بنده هم اگر باشم باید محاکمه و تعقیب بشود (احسنت) (کریمی – خواستم از لحاظ تذکر عرض کنم) بنده بقیه وقتم را می‌دهم بجناب آقای شمس قنات‌آبادی

نایب رئیس – آقای شمس قنات‌آبادی بفرمایید

قنات‌آبادی – بنده خواستم باطلاع آقایان نمایندگان برسانم که در اثر کشتار دسته جمعی که در روز سی ام تیر در تهران و سایر شهرستانهای ما اتفاق افتاد یک عده‌ای همان روز شربت شهادت نوشیدند و یک عده دیگر هم در روزهای بعد آنها که زخمی بودند تیر خورده بودند سرنیزه خورده بودند مرتب بفیض شهادت نایل می‌شوند می‌خواستم تذکری اینجا بحضور آقایان نمایندگان محترم بدهم همان طوری که مجلس شهدای روز سی ام تیر را شهدای ملی تشخیص داد و طرحی در مجلس تصویب فرمود این آقایانی هم که در آن روز گلوله خورده بودند و بعد فوت کردند اینها هم به آنها اضافه بشوند (صحیح است آقا این بدیهی است) چنانکه امروز یکی از هم مسلکهای مجاهد و فداکار ما که گلوله بمغز او اصابت کرده بود بفیض شهادت نایل شد و در مزار شهداء دفن شد.
یک نکته‌ای هم می‌خواهم اینجا تذکر بدهم و آن این است که بعضی دستجات در تهران اعلام کردند که ما در اینجا کشته دادیم مقصود از این دستجات دستجات چپی بود این‌ها در این دو سه روز که در سرتاسر ایران ملت قیام کرده بود در همین دو سه روز هم از اخلال و آشوب دست برنداشتند (صحیح است) در روزهایی که ملت قیام کرده بودند اینها در عقب صف مردم می‌ایستادند و بطرف سربازها سنگ پرتاب می‌کردند بطرف مامورین انتظامی سنگ پرتاب می‌کردند ولی وقتی صحبت گلوله و سرنیزه بود فرار می‌کردند (صحیح است) اینکه اعلام کرده‌اند ما کشته دادیم این دروغ محض است هشت نفر طبق آماری که تاکنون رسیده از مجمع مسلمانان مجاهد شربت شهادت نوشیده‌اند از حزب زحمتکشان ملت ایران هم چندین نفر از حزب ایران آمارش را نمی‌دانم (زیرک‌زاده – ۳ نفر) چپی‌ها دروغ می‌گویند اینها که عرض کردم در مملکت اسلام و ایران شربت شهادت نوشیدند (صحیح است) یک سوالی هم بوسیله مقام ریاست از آقای وزیر کشور شده که چون دو دقیقه وقت دارم اجازه می‌خواهم این سوال را بخوانم

(مقام ریاست محترم مجلس شورای ملی
خواهشمند است بجناب آقای وزیر کشور اطلاع دهید هر چه زودتر برای پاسخ بسوالات زیر در مجلس شورای ملی حضور بهم رسانند:

۱- احمد قوام مسبب اصلی کشتار سی‌ام تیر ۱۳۳۱ در کجا است و آیا دولت نظر دارد او را دستگیر و محاکمه نماید یا خیر و اگر نظر دارد چه اقدامی برای دستگیری نامبرده نموده‌ است و اگر قصد دستگیری و محاکمه احمد قوام را ندارد دلیلش را برای روشن شدن افکار عمومی بیان دارد.
۲- سایر مسببین و عاملین کشتار سی‌ام تیر چه کسانی هستند آیا کسی دستگیر شده و پرونده مربوطه در چه مرجعی است و چه مراحلی را طی می‌کند؟
این سوالی است که بوسیله مقام ریاست تقدیم می‌شود خواهش می‌کنم برای روشن شدن افکار عمومی آقای وزیر کشور تشریف بیاورند توضیح بدهند.

نایب رئیس – بعدا برای آقای وزیر کشور فرستاده می‌شود. آقای مدرس

مدرس – در جلسه گذشته که برنامه دولت مطرح بود مصمم بودم بعنوان موافق عرایضی بکنم و با استفاده از موقع و حضور هیئت دولت بعضی مطالب لازم را در اطراف برنامه و مسائل روز بعرض نمایندگان محترم برسانم ولی متاسفانه مجال صحبت ببنده نرسیده لذا بواسطه از دست رفتن فرصت از قسمت عمده عرایضی که بایستی بکنم صرفنظر کردم و امروز فقط نظریات مختصری راجع باجرای برنامه دولت بعرض میرسانم و آنچه را که ملت خواستاراست با آنچه که دولت انجام آن را تعهد نموده مقایسه‌ای کرده و مورد بحث و تدقیق قرار می‌دهم. اگر حقیقت را بگوییم از بس در مجلس حرف زده شده انسان از حرف زدن در برابر ملت شرم دارد ولی چه باید کرد وظیفه نماینده با حرف زدن شروع می‌شود با نظارت و تذکر و ایقاظ ادامه می‌یابد بالاخره با استیضاح و اسقاط دولتهای ناصالح و یا پشتیانی و تقویت دولتهای خدمتگذار و وظیفه‌شناس پایان می‌پذیرد. نیت و شخصیت آقای دکتر مصدق تاکنون بقدر کافی مورد سنجش و موشکافی دوست و دشمن قرارگرفته و آنچه از یک سیاستمدار پاکدامن ساخته‌ است از ایشان بمنصه ظهور و عمل رسیده‌است ولی باید در نظرداشت هر چه فداکاری و تحمل و سکوت یک ملت در برابر ناملایمات بیشتر شود وظیفه و مسولیت زمامدارانش افزون‌تر و سنگین‌تر می گردد و آنچه بنده بیاد دارم کمتر دولتی نظیر دولت آقای دکتر مصدق متکی به نیرو و حمایت ملت بوده و بندرت طبقات مردم نسبت به مسائل اجتماعی و کشورداری مانند امروز علاقه و کنجکاوی مراقبت بخرج داده‌اند.

بنابراین آنچه با اختیارات و پشتیبانی کنونی از دولت آقای دکتر مصدق مورد انتظار و توقع بود این است که چهارچوب الفاظ را در هم شکسته و یک برنامه تحولی که بتواند بر روی خرابه تشکیلات و قوانین فعلی سازمان یک ایران نوین را بر پا سازد تقدیم مجلس نمایند زیرا اگر فرصتی که اکنون بر اثر مساعدت زمان و موقع شناسی ملت ایران بوجودآمده با لیت و لعل و مسامحه و تعلل از چنگ برود خدا داناست، که دیگر بار، نظر چنین فرصت چه وقت و به چه قیمت بدست ایرانی بیافتد، پس بر زعما و عقلا و متفکرین قوم است که شخصیت خود را از اغراض و مقاصد کوچک شخصی فراتر برده و حداکثر استفاده را بنفع ایران بنمایند. آنچه بنده را بدولت آقای دکتر مصدق خوشبین و امیدوار و مطمئن می‌سازد شخصیت بارز و میهن پرستی خود او و اعتمادی است که بحسن انتخاب ایشان نسبت باعضای دولت دارم وگرنه برنامه‌هایی دلفریب‌تر و الفاظ و عبارات درخشنده‌تر و امیدبخش‌تر از برنامه فعلی دولت دیده و شنیده‌ام ولی اکثر برنامه‌های دولتهای سابق کمترین اثری درپی نداشته و فقط از دهان رئیس دولت خارج و در فضای مجلس محو گردیده‌ است؟ همین قدر متذکر می‌شوم که وضع فوق‌العاده و استثنایی کشور مستلزم تصمیمات و اقدامات فوق‌العاده‌ است و چون بنده آقای دکتر مصدق را مرد عمل می‌شناسم و او را بمواعید و اقوالش پای بند و مومن می‌دانم بفورمول و قالب برنامه‌اش چندان مقید نیستم. زیرا همانطوری که عرض شد اگر رئیس و اعضای دولت دارای حسن نیت و قدرت اراده و تقوای سیاسی باشند عناوین همین برنامه کوتاه را می‌توان بکلیه مسائل مورد نیاز حتی بیک رفورم اساسی شامل ساخت و خدای نکرده در غیر اینصورت نیز جالب‌ترین و دلنشین‌ترین عبارات حکم نقش بر آب را خواهدداشت. قضاوت حقیقی در این باب منوط به طرز اجرا و عمل در آینده از طرف هیئت دولت می‌باشد، مردم ایران از متصدیان امور عالیه و مسئولین مسائل مملکتی منتظر عمل مثبت و توقع رعایت مصالح عمومی بوده از عاجزکشی و قوی توازی و ترضیه متنفذین سخت بیزار و عصبانی هستند و می‌خواهند ملاک تفوق و برتری و پایه تشویق و ترفیع در ادارات دولتی بر اساس فضیلت و دانش و تقوی استوار گردد. تشتت و توسل و ترضیه و تبعیض و ترجیحات بلامرجح از کشور برافتد. اگر خدای ناکرده در جریان کار اعمال مسئولین امر برخلاف انتظارات ملت ایران باشد مسلما مورد بازخواست قرار خواهد گرفت، بنده و رفقایم بهیچوجه از حقوق موکلین خود و حقوق مردم محروم و زجر دیده ایران صرفنظر نخواهیم کرد. نسبت باجرای بعضی از مواد برنامه دولت تذکراتی دارم که ناگزیرم ولو بنحو اختصار بعرض برسانم: فقره دوم برنامه (اصلاح امور مالی تبدیل بودجه‌ است بوسیله تقلیل در مخارج و برقراری مالیات‌های مستقیم و در صورت لزوم مالیات‌های غیرمستقیم) همه می‌دانیم که شانه‌های ناتوان طبقه سوم و خرده پای مملکت بمنتهی درجه امکان زیر بار تحمیلات کمرشکن و عوارض گوناگون و مالیات‌های گزاف و طاقت فرسا اعم از مستقیم و غیرمستقیم فرسوده گشته‌ است.

اگر دولت نمی‌تواند باری از دوش این طبقه بردارد نباید بار دیگری بردوش طبقه ندار ملت بگذارد، دولت باید اصلاح امور مالی تبدیل بودجه را در درجه اول از راه خلاف مخارج غیرضروری زاید و تفننی و صرفه جویی که بناحق بمتنفذین کسان و توصیه‌شدگان آنان به عنواین مختلف داده می‌شود و تقلیل مخارج ادارات و سازمانهای دولتی بحداقل ممکن و جلوگیری از اسراف و تبذیر و حاتم‌بخشی‌ها و دستبردها مگر بمنظور مردم داری و تامین آتیه و ترضیه دوستان و زمینه‌سازی برای آینده باکمال بی رحمی و بی شرمی به بیت‌المال ملت می‌شود جبران نماید در درجه دوم بوصول مطالبات معوقه و اخذ مالیات‌های لازم از طبقه ثروتمند و متمول مملکت که غالبا از کلیه حقوق و مزایا استفاده می‌کند ولی خود را مکلف بوظیفه‌ایی نمی‌داند مطابق قوانین و مقررات همت گمارد. در مرحله سوم به برقراری مالیات‌های جدید مستقیم و در صورت ضرورت مالیات‌های غیرمستقیم بپردازد باتوجه به رعایت اصول حق و عدالت و مراعات حال طبقه فقیر و خرده پا و تصریح اینکه اضافه مالیات‌های وصولی در اثر قانون جدید مالیات‌های بعدی نخواهد شد بلکه پس از حصول گشایش در وضع مالی دولت دوباره بماخذ اولیه تقلیل خواهد گردید و با توجه باین نکته که مامورین مالیاتی ببهانه اجرای این تصمیم طبقه عاجز و ناتوان را مورد حمله و تعرض قرار ندهند و موجبات نارضایتی مردم را فراهم سازند.

در قسمت فرهنگ نیز مطالب گفتنی زیاد دارم که باید بموقع خود گفته شود فعلا می‌خواهم عرض کنم که وزیر فرهنگ مسئولیت بزرگی در برابر خدا و مردم دارد، ارزش علم و معرفت امروز از بین رفته و سطح فرهنگ بی نهایت پایین آمده و اخلاق عمومی فاسد شده‌است محصل و معلم غالبا برای دانستن و عالم شدن تحصیل نمی‌کند بلکه هدف او بطور کلی بدست آوردن دانش نامه یا حربه‌ای است که خود را در ردیف جیره‌خواران دولت وارد سازد و بار سنگین طبقه محروم و مالیات بده را از دهاتی و خارکن و پیشه‌ور سنگین‌تر نماید. بسا فرزندان پیشه‌وران و بازرگانان ومالکین حرفه کسب و تجارت و کشاورزی را که تعقیب آن برای مملکت مفیدتر است ترک می‌کنند تا هم از بیت‌المال استفاده نمایند و هم با بدست آوردن نفوذ بیشتری خودشان و کسان و بستگان خودشان را از پرداخت مالیات و انجام تعهدات تا سر حد امکان معاف سازند تعمیم این نوع فرهنگ بنظربنده تعمیم بدبختی است، پشت میز نشستن و کاری انجام ندادن بقدری در این مملکت رواج پیدا کرده‌ است که حتی فارغ التحصیلهای کشاورزی، مدارس صنعتی هم عوض اشتغال بکار فلاحتی و صنعتی و آشنا ساختن دیگران باصول جدید علمی پشت میزی پیدا می‌کنند و رئیس کارگزینی یا مدیر دفتر فلان اداره می‌شوند. باید برنامه فرهنگ هرچه زودتر و بنحو بهتری اصلاح شود و از این وضع استعماری بیرون بیاید، برای هر نقطه از نقاط کشور بنا بمقتضیات و احتیاجات آن برنامه تنظیم گردد، در نواحی که استعداد کشاورزی دارد درس کشاورزی و دام پروری و در شهرهای صنعتی درس حرفه و صنعت داده شود و هر حال باید محصلین را حداقل بزبان فارسی و صرف عربی و حفظ الصحه و کلیات طب و تاریخ و جغرافیای ایران آشنا ساخت و رویه ای اتخاذ نمود که فارغ التحصیل‌های مدارس برای ابنای نوع خود یار شاطر باشند نه بار خاطر والا پایان این راهی که ما در پیش گرفته‌ایم جز افلاس و ورشکستگی مادی و معنوی چیزی نخواهد بود. در خاتمه بیانات جالب جناب آقای دکتر فاخر راجع بحذف پست وزارت دادگستری از هیئت دولت ایران وطرح پیشنهادی ایشان درباره تسهیم قسمتی از بودجه وزارت بهداری بین شهرستانهای کشور بنسبت جمعیت هر شهرستان مورد تایید اینجانب نیز بوده و امیدوارم مجلس و دولت همواره از همکاری صمیمانه یکدیگر بهره مند و در راه ترمیم خرابیهای گذشته مملکت که وارث ان هستند انشاء الله موفق و موید باشند و نیز بر خود فرض می‌دانم و از تدابیر و حسن سیاست و حسن نیت جناب آقای دکتر سجادی استاندار محترم آذربایجان که با وجود طغیان شدید احساسات عمومی در این پیشامدهای اخیر مانع بروز حوادث ناگوار در آذربایجان شده اند اظهار قدردانی و سپاسگذاری نمایم.

نایب رئیس – آقای دکتر بقایی

دکتر بقایی – آقایان نمایندگان محترم، ما که مدعی نمایندگی ملت هستیم اگر آنچه را مردم میدیدند و حس می‌کردند ما هم میدیدیم و حس می‌کردیم شاید می‌توانستیم از فاجعه بزرگ تاریخی و ملی سی ام تیرماه جلوگیری کنیم. این حادثه غیرقابل اجتناب نبوده ولی نتایجی که باید از این حادثه تاریخی گرفت غیرقابل اجتناب است تحولی که باید بوجود آید یک ضرورت تاریخی احترازناپذیر است. آزمایشهای تاریخی نشان داده اند که تانکهای شرمن و سرنیزه و حتی بمب اتمی نمی‌توانند سدی در مقابل جریان تکاملی تاریخ ایجاد کنند. ما چون با توده مردم تماس داشتیم چون بفقر و بدبختی آنان بمحرومیت غیرقابل تصور آنان و باراده احساسات و تصمیم آنان واقف بودیم با تکیه باین نیروی لایزال ملت و ایمان بضرورت تحول غیرقابل اجتناب یک جنگ حیاتی و مماتی را در برابر آنهایی که عقربه زمان را می‌خواستند بعقب برگردانند اعلام داشتیم.

اگر قوام و قوام ها عوض اینکه در کاخهای سربفلک کشیده خود با خواص خلوت کنند بر ضد عوام الناس توطئه بچینند با توده مردم تماس داشتند می فهمیدند که دوره عصیان نسبت بملت سپری شده و روز اطاعت از اوامر و نواهی ملت فرا رسیده‌ است. حالا بنده بمناسبت داشتن تماس با توده مردم با دهقانان اطراف تهران و تمام کشور بشما آقایان نمایندگان مجلس محض اطلاع عرض می‌کنم که وضع دهقانان غیرقابل تحمل است (صحیح است) من بوسیله حزب زحمتکشان ملت ایران بوسیله صدها و هزارها افراد فعال که شب و روز در خانه و مزرعه در قهوه خانه ها و باشگاههای حزبی در میتینگ‌ها و سخنرانیها با دهقانها تماس دارند و از دردها و محرومیتهای آنان باخبرند اطلاع حاصل کرده‌ام و این اطلاع خود را پیش پیش از وقوع حادثه ای شبیه ۳۰ تیرماه و یا بدتر از آن باستحضار مسئولین امر و کلیه آنهایی که برای ایران موجودیتی را قائل هستند میرسانم که مابین دهقانان ایران یک حالت عصیان و طغیانی دارد بروز می‌کند که اعلامیه و ابلاغیه و تانک و سرنیزه نخواهد توانست جلوی آن را سد نماید و اگر این نیرو بدون نظم و ترتیب اجتماعی بکار رود شاید برای کشور خطرات بیشماری بار آورد. آقایان محترم – ایجادکنندگان این حالت طغیان و عصیان، ماجراجویان نیستند آنطوری که در بعضی از گزارشها هم می‌نویسند افراد حزب زحمتکشان هم ایجادکننده این روح عصیان و طغیان هستند حزب زحمتکشان خود مولود و تجسم ملی این حالت طغیان و عصیان است ما تنظیم کننده این جریان و نهضت بزرگ زحمتکشان هستیم ما سعی و کوشش می‌کنیم که این نیروی غیرمنظم شکل اجتماعی بخود بگیرد و در یک مجرای منطقی که برای هدفهای ملی مفید باشد سیر کند ما سعی و کوشش می‌کنیم که مسیر حوادث و وقایع تاریخی را در راهی که بهدف ملت ایران میرساند سیر دهیم  ونگذاریم که دشمنان ملت ایران از این جریانها سوء استفاده کنند دهقانان که بزرگترین و فقیرترین طبقات زحمتکش ملت ایران را تشکیل می‌دهند با همان وسایل و ابزار قرون وسطایی کار می‌کنند ولی در عوض با واحد مقیاس قرن بیستم مورد بهره برداری قرارمی گیرند.

اگر دهقان چند قرن پیش ایران با وسایل ابتدایی خود فقط شکم و سفره خوانین ساکن ده را می بایست سیر و رنگین کند در این دوره باید زندگی لوکس شهری و عیاشیهای خانزادگان مقیم کاباره‌های اروپا و امریکا را تامین کند. باید هوی و هوس ژاندارمها و بعضی مامورین بی حیثیت دولت را برآورده کند باید مورد بهره برداری پیله ورانی گردد که آخرین رمق او را می‌مکند. آقایان نمایندگان محترم، بخلاف آنچه شاعر ادعا کرده‌ است که (هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت) میلیونها دهاقین زحمتکش ایرانی جان می‌کنند و با عرق جبین می‌کارند ولی در موقع درو چیزی برای خود نمی دروند اما معدودی از مردم بی انصاف و ژاندارم و پیله ور و مامور مالیه و غیره حاصل زحمت سالیانه آنان را بدون اینکه کاشته باشند درو می‌کنند. در دنیای متمدن در قرون هیجدهم و نوزدهم اصلاحات ارضی و کشاورزی بوجود آمده و روابط کشاورزی مطابق اصول نوین جانشین اصول قرون وسطایی گشته و بمفاد ( (الزرع للزارع)) کشت متعلق به کشت کار شده‌ است. در روسیه تزاری در نیمه دوم قرن ۱۹ بارها قوانینی برای تعیین رابطه کشاورزی و اصلاح ارزی بوجود آمد و خانها و فئودالها با گرفتن پول از بانکهای کشاورزی در مقابل زمینهایی که بکشاورزان واگذار شده بود توانستند صنایع روسیه را ایجاد یا احیاء کنند و خود سود بیشتری ببرند. در کشورهای بالکان بین دو جنگ اخیر جهانی رفرم ارضی بوجود آمد و دهقانان بدبخت و فقیر صاحب زمین یا لااقل صاحب قسمتی از دسترنج خود گردیدند.

اینک پس از جنگ اخیر دهقانان آسیابه بزرگترین نیروی انقلابی جهان تبدیل شده‌اند. آنهایی که چشمی برای دیدن و گوشی برای شنیدن و مغزی برای فکر کردن دارند چشمها و گوشهای خود را باز کنند و اگر از جهان بی خبرند از درس سی ام تیرماه عبرت بگیرند. گرچ در طی تاریخ این گونه نداها و اتمام حجت ها کمتر گوش شنوایی پیدا کرده‌ است معذالک بمناسبت موقعیت خطیر کنونی و بمناسبت وضع جغرافیایی ایران هر صاحب فکری تشخیص می‌دهد که ضرورتهای اجتماعی ایران باید حتی الامکان با وسائل صلح جویانه و بدون پیش آمدهایی شبیه سی ام تیرماه عملی گردد. ولی اگر اینطوری که لازم است عملی نشد آنطوری که نباید بشود عملی خواهد گردید (صحیح است). من صدای خود و صدای زحمتکشان ملت ایران را از پشت این تریبون مجلس شورای ملی بگوش تمام ملت ایران، بگوش مسئولینی که هنوز شنوایی را بکلی از دست نداده‌اند میرسانم و تمام طبقات ملت ایران را چه آنهایی که در دورافتاده ترین کلبه‌های دهقانی و شبانی خود و چه آنهایی که در کاخ‌های سربفلک کشیده خود غنوده‌اند متوجه خطر می‌کنم. من آنچه شرط بلاغ است ابلاغ می‌کنم و عرض می‌کنم موقعیت فعلی جهان و موقعیت مخصوص ایران بما اجازه نمی‌دهند تجمل و لوکس را که قوامها بخود اجازه می‌دهند بار دیگر اجازه دهیم. از چین و هندوستان عبرت بگیرید، در ترکیه و کشورهای عربی اصلاحات و رفرم ارضی آغاز شده و دهقانان صاحب زمین می‌شوند و برای کشت و کار کمک دریافت می‌کنند. در هندوستان میلونها دهقان صاحب دسترنج خود شده اند و اصول قرون وسطایی را برای ابد دفن نموده‌اند، آنجا حداکثر مالکیت زمین به بیست و سه جریب محدود شده‌ است، دهقانان صاحب زمین صاحب وطن هم می‌شوند و زمین و بوطن خود علاقه مند می گرداند و آلت دست عمال بیگانه نمی‌شوند (صحیح است).

الان بیشتر از ده سال که در وزارتخانه‌های دارایی و دادگستری و کشاورزی ما کمیسیون پشت سر کمیسیون راجع بروابط بین مالک و رعیت تشکیل می‌شود می‌نشینند و می گویند و برمی خیزند می خواهند برنامه و آئین نامه درست کنند ولی جرئت نمی‌کنند و می ترسند پیش می‌روند و عقب نشینی می‌کنند اما فکر آنها از حدود عوامل پنجگانه قرون وسطی بالاتر نمی روند. آقایان نمایندگان محترم خواهی نخواهی ما باید راهی را برویم که رهروان قرن بیستم رفته‌اند اگر در این قرن با قاطر و الاغ و کجاوه دیگر نمی‌توان طی طریق کرد با روابط اقتصادی دوره مسافرت با الاغ و کجاوه هم نمی‌توان زندگی کرد. هر وقت در این جا بحث از اصلاحات می‌شود- هر وقت واقعه ای نظیر جریان اخیر بوجود می آید فورا حزب توده را به رخ ما می کشند افسانه‌ها اختراع می‌کنند- از لندن تا تهران گزارشها تهیه می‌شود و خطر حزب توده را به رخ مقامات داخلی و خارجی می‌کشند. من اینجا با کمال صراحت اعلام می‌کنم بزرگترین خطر از خارج سرحدات ما را تهدید نمی کند. خطر حزب توده ما را تهدید نمی‌کند. بزرگترین خطری که ما را تهدید می کند فقر و بدبختی و محرومیت است که بهترین و مساعدترین زمینه را برای تقویت و سوءاستفاده حزب توده و پشتیبانان خارجی آن اعم از شمالی و جنوبی فراهم می‌کند (صحیح است) (اقبال – بانک کشاورزی هنوز به مالکین کمک می‌کند) آقایان محترم – باید این فقر و بدبختی بدست خودمان از بین برود تا استقلال و آزادی ایران تامین گردد.

بعضی‌ها از بین رفتن فقر و بدبختی را با ساده ترین وسایل از قبیل موسسات خیریه و یا توسل بحسن نیت و سخاوت این و یا آن ثروتمند عملی می‌دانند- اینها همیشه در حاشیه مسئله سیر می کنند. بنظر ما تنها راه غلبه باین فقر و بدبختی این است که باصول کشاورزی قرون وسطایی پشت پا بزنیم و روش‌هایی اتخاذ کنیم که متناسب با روح عصر و مقتضیات اجتماعی و فنی دوره حاضر باشد. کوتاه نظرانی هستند که فعلا حزب زحمتکشان ملت ایران را منشاء خطر دانسته و می گویندکه فعالیت حزب ما محرک کارگران و دهقانان است – این اشخاص سعی می‌کنند بوسیله حکومت نظامی و ژاندارمری از فعالیت یا آن چیزی که بقول خودشان تحریکات حزب زحمتکشان نام دارد جلوگیری کنند. این اشتباه بزرگی است که عمدا یا سهوا تمام صاحبان نفود می‌کنند. حزب زحمتکشان ملت ایران ایجادکننده این نیروی عظیم انقلابی در طبقات زحمتکش ایران، نیرویی که جریان سی ام تیر یکی از مظاهر آن است نمی‌باشد. حزب مافقط و فقط ترجمان ایرانی آن نیروی موجود است ما موجد آن نیروی بزرگ انقلابی نیستیم بلکه ما تنظیم کننده آن نیروی عظیم در یک راه منطقی و برای گرفتن یک نتیجه صحیح اجتماعی می‌باشیم در این موقعیت باریک تاریخی که سرنوشت تمام جهان بهم بستگی پیداکرده و استقلال کشورها در معرض مخاطرات مختلف است ما مصمم هستیم که ضرورت‌های اجتماعی و تحولات غیرقابل اجتناب جدی را حتی الامکان با وسائل عاقلانه و مدبرانه و صلح جویانه‌ای به مرحله وقوع و عمل برسانیم – در مسئله رفرم ارضی یعنی اصلاح وضع زندگی طبقه زحمتکش دهقانان ما نظریاتی داریم که در جراید و مرامنامه حزب منعکس ساخته‌ایم و در اینجا نیز بموقع خود آنها را طرح خواهیم کرد (مهندس زیرک‌زاده – سیورسات از همین حالا قطع شود) ولی برای امروز و فردا، برای موقعی که حاصل برداشته می‌شود انتظار ما این است که دولت و یکعده از مسئولین امور و مالکین یعنی مالکینی که خود را در مقابل وطن خود و در پیشگاه بشریت مسئول حس می‌کنند- موافقت کنندکه این پانزده درصد حداقل آنچه که حداقل مسلم دهقانان است از حاصل امسال به آنها مسترد گردد. (گنجه – همه مالکین می‌دهند) (ذوالفقاری – طرح آن را تهیه فرمایید همه می‌دهند)

این پانزده درصد همان چیزیست که مرتجع ترین فئودالها و سیاه ترین دیکتاتورها و خانها روزی آن را از روی لزوم و ضرورت پذیرفت و طبق تصویبنامه که هنوز هم لغو نشده‌ است برای یکبار اجرا کرد. امروز هم باید همه مالکین آن را بپذیرند و بدانندکه عدم قبول آنها شاید فقط چند صباحی آن را بتاخیر بیاندازد ولی مطمئنا مانع احقاق حق دهقانان نخواهد گردید. بزرگترین و فقیرترین طبقه ملت ایران از جناب آقای دکتر مصدق و دولت ایشان انتظار دارد که بفوریت درباره این مسئله تصمیم بگیرند و دهقانان کشور را که از محکم ترین پایه‌های این نهضت ملی بوده اند به آینده خود و احقاق حقوق اجتماعی خود امیدوار سازند.
موضوع دیگری که لازم بود اینجا بعرض آقایان برسانم گرچه جناب آقای مهندس حسیبی اشاره‌ای به آن کردند، راجع به واقعه دلخراش اهواز بود، ولی یقین دارم هنوز آقایان محترم کاملا اطلاع از این جریان ندارند این جریان بعد از سقوط حکومت قوام اتفاق افتاده (کریمی – مثل کرمانشاه) موقعی که مردم می‌خواستند جشن بگیرند و شادی بکنند طبق اطلاعات و مدارکی که ما در دست داریم یک عده اشخاصی بوده اند که بعضی از مامورین انتظامی باینها خورده حسابهایی داشته اند و دستور داده بودند که اینها را هر جا که دیدند بکشند، اینها مطلع شده و فرار کرده بودند و مخفی شده بودند چون حکومت قوام سقوط کرد اینها آمدند توی شهر برای اینکه جشن بگیرند آنها هم از موقعیت استفاده کرده و با فجیع ترین وضع و با رذل ترین طرق یک کشتار عجیبی کردند. تانک توی جمعیت دواندند. در یک نقطه ای که تانک توی مردم دوانده اند یک افسری که حالا معلوم نیست یا از شدت تاثر از این عمل خواسته بود از تانک بیاید بیرون یا اینکه تانک یک حرکت ناگهانی کرده بود از بالای تانک می‌افتد پایین می‌رود زیر تانک. خلاصه عصاره او که از طرف دیگر بیرون می‌آید می‌خورد توی شکم یک کارگر که الان مجروح است و در تهران می‌باشد. در آن صورت با آن شدت و فشار ده ها نفر زیر تانک تلف می‌شوند بعد اجساد کشته شدگان را جمع می‌کنند می‌برند برای اینکه آنجا مرده زیادی بود حتی بکسانی که آمده بودند اجساد کشته شدگان را بردارند تیراندازی می‌کنند و آنها را هم می‌کشند. طبق اخبار مختلفی که بنده از اهواز دارم تعداد کشته‌شدگان از ۲۰۰ نفر کمتر نیست و شاید به سیصد نفر برسد این مامورین بی انصاف اجساد زیادی را به رودخانه کارون داده اند که یک تعدادی را که هرچه نصیب کوسه نشده مردم از رود گرفته‌اند. تعداد زیادی را برده‌اند در چاله‌ها و گودالهای بیرون ریخته اند که بعد از چند روز عفونت آن باعث شده مردم اطلاع پیدا کرده اند ولی هنوز چون همان مسئولین سر کار خودشان هستند همان آقای فرمانده لشگر همان فرماندار نظامی که بوده همان کسانی که این جنایات را کرده اند سر جای خودشان هستند مردم جرئت نکردند که کشته شدگان خودشان را بگیرند (حاج سیدجوادی – در مرکز هم هنوز هستند) این یک موضوعی است که خیلی با خونسردی تلقی می‌شود، نامه‌ها و طومارهای متعددی از اهواز و سایر نقاط رسیده که اگر بخواهم برای آقایان بخوانم ایجاد تاثر زیادی می‌کند ولی نمی‌دانم نتیجه ای گرفته می‌شود یا نه در هرحال یک احساسات عجیبی را در این مردم خواسته‌اند بکشند بعد از آنهم هیچ اقدامی نشده ما صحبت کردیم گفتند یک هیأت می‌فرستیم برای رسیدگی…

وزیر کشور- مامور شدند بروند

دکتر بقایی – رفتند یا خیر؟

وزیر کشور- امروز حرکت می‌کنند

دکتر بقایی – ولی دیر است الان در فولی آباد طبق همان طوماری که آقای مهندس حسیبی داده اند در یک چاله‌ای شصت تا نعش برده اند قایم کرده اند همان کاری را که در تهران هم کرده‌اند و حالا می‌گویند ۱۹ تا بوده مسلما دروغ است. یک موضوعی را اینجا باید بنده تذکر بدهم یک عده افسران هستند که واقعا اینها جنایتکار هستند و باید تعقیب شوند (صحیح است) ولی اکثریت افسران مردمان شرافتمندی هستند (صحیح است) همین جریان تهران و اهواز را وقتی مقایسه کنیم می‌بینیم در اهواز که از تهران خیلی کوچکتر است اینقدر کشته شده‌اند، اگر افسرانی که در تهران مامورند همه شان مثل آن افسران اهواز بودند در تهران کشته از چهار پنج هزار نفر تجاوز میکرد. اینکه تعدادش کم است برای این است که اکثریت افسران ارتش ما برادران ما هستند وطن پرست هستند و بملت خودشان علاقه دارند ولی یک عده افسر هستند که از هر جانی جانی تر هستند (صحیح است) اگر دستگاه انتظامی بخواهد ماست مالی بکند و نخواهد بگذارد آن جنایتکارها مجازات شوند آن وقت ننگ و عار و گندی که روی آن افسران جانی هست بتمام ارتش ما سرایت می‌کند (صحیح است) من تعجب می‌کنم که چطور هنوز مامورین انتظامی اهواز تا حالا عوض نشده‌اند. این خیلی تعجب آور است کسانی که مردم را کشته‌اند به زیر تانک رفته‌اند سر کارشان باشند و هنوز هم ما منتظریم می‌گویند که هیأت امروز حرکت می‌کند آقا نگذارید آثار جرم محو شود (شمس قنات‌آبادی – سرهنگ علوی که با کامیون کشته‌ها را بردند کرج دفن کردند اینجا دارد به احترام زندگی می‌کند) (حاج سیدجوادی – سگها را بازکرده‌اند و سنگها را بسته‌اند) این یک جریانی است که هرچه زودتر باید رسیدگی شود آقا کمک نکنید بمحو آثار جرم – یک چیزهایی است که در اینجا باید خواست (اشاره بمعاون وزارت دفاع ملی) بنده بعد از این جریان یک سوالی از شخص شما مطرح خواهم کرد راجع به دو موضوع یکی راجع به این ایرانیانی که همدان و کرمانشاه آمده بودند تهران کفن پوشیده بودند برای حفظ این نهضت ملی شما بچه حق دستور داده بودید اینها را محاصره کنند در آسیاب سنگی و آنها را برگردانند؟

شمس قنات‌آبادی – اگر یکقدری هم می‌گذشت دستور می‌دادند آنها را بمسلسل ببندند.

مهندس حسیبی – عده ایی از آنها هم زخمی شده‌اند.

دکتر بقایی – یکی هم راجع به رمز محرمانه ایست که به ژاندارمری ها دستور داده اند که با شدت عمل بکنند. این دستوری است که بعد از استعفای آقای دکتر مصدق و موقعی که آقای قوام انتخاب شده بودند جنابعالی (اشاره بمعاون وزارت دفاع ملی) صادر کرده بودید که از تحصن و تلگراف جلوگیری بکنند. البته این سوال را پس از طرح کارهای جاری بنده خواهم داد و جوابش را خواهم خواست

نایب رئیس – آقای مکی

مکی – چند فقره تلگراف از تهران – اراک – آبادان – همدان – مینودشت – برازجان – هفتگل – شادگان – اشتر- کنگاور- اندیمشک – مشهد- رشت – ماسوله – بلوچستان – کازرون – یزد- خرمشهر- اهواز- آباده – اردبیل – فومن – لاهیجان – رودبار- کاشمر- لنگرود- تبریز- رضاییه – زنجان – شیرگاه – اصفهان – ساری – بروجرد بوسیله بنده رسیده و بمجلس مخابره کرده اند از رایی که آقایان نسبت به دکتر مصدق داده‌اند ابراز خوشحالی کرده‌اند و همچنین ابراز تاسف کرده‌اند از واقعه سی ام تیر و همچنین قدردانی کرده‌اند از نمایندگان طرفدار ادامه نهضت ملی.

یک کاغذی هم همین الان بایست هوایی از اهواز رسیده که عین واقعه و مسئولین امر را ذکر کرده‌است و گفته‌است که در حادثه سی ام تیرماه در اهواز فرمانده لشکر و فرمانده نظامی و فرمانده ستاد لشکر و رئیس شهربانی مسئول این فجایع بوده‌اند و تقاضا می‌کنند که رسیدگی بشود. استدعا می‌کنم چون بوسیله بنده برای آقای نخست‌وزیر داده شده از طرف مقام ریاست برای جناب آقای نخست‌وزیر فرستاده شود.

دکتر بقایی – اجازه می‌فرمایید؟

نایب رئیس – برای بعد بفرمایید آقای ناصر ذوالفقاری

ناصر ذوالفقاری – همانطوری که جناب آقای دکتر بقایی فرمودند کارها همه با حرف می‌گذرد متاسفانه خودشان هم اینجا حرف زدند (دکتر بقایی – عمل هم پشتش هست) خوب است الان یک طرحی تهیه کنند بنده و برادرم قول شرف می‌دهیم اولین کسانی باشیم که آن طرح را امضاء می کنیم و اولین کسانی باشیم که آن را اجرا کنیم (دکتر بقایی – پانزده درصد را بدهید عمل که طرح نمی‌خواهد) آن را هم خوشبختانه فامیل ذوالفقاری عملا می‌دهند می‌خواهید بفرستید تحقیق کنید (نمایندگان – احسنت) آقایان نمایندگان محترم: بنده معتقدم که تنها (حرف) هرگز نمی تواند آلام عمیق جامعه ایرانی را درمان کند بهمین جهت همیشه سعی کرده‌ام کمتر سخن بگویم و بیشتر مشوق کسانی باشم که مایلند گامی درراه سعادت این ملت بردارند. اما این رویه باعث نمی‌شود که در لحظات بسیار حساس و دقایق باریک عمر یک ملت از ابراز حقایق گفتنی احتراز نمایم. یک نماینده مجلس مثل یک سرباز فدایی ملک و ملت باید همیشه بیدار و هوشیار و آماده و گوش به زنگ حوادث باشد و در آن لحظه ای که مصلحت و وظیفه و مسئولیت باو حکم می‌کند برای ادای دین خود بملت قیام و اقدام نماید امروز وظیفه نمایندگی و وجدان ملت خواهی بمن حکم کرده‌ است که از این حق خود استفاده کنم زمامداری مجدد جناب آقای دکتر مصدق مصادف با یک سلسله حوادثی است که ممکن است سیر جریان تاریخ را تغییر دهد ناچار بار سنگین وظیفه را روی شانه‌های خود احساس کردم و بیان این حقایق صرفا برای سبک کردن این بار سنگین است بنابراین استدعا دارم هرگاه قسمتی از عرایض بنده در نظر یکی یا جمعی از همکاران محترم درخور ایراد باشد اجازه فرمایند تا عرایض خود را خاتمه دهم بعد آماده استماع پاسخ همکاران عزیز و گرامی و فداکار خود هستم. این نکته را هم متذکر می‌شوم که بهیچوجه لجاجت و اصراری ندارم که عقیده و استنباط خود را حتما بدیگران بقبولانم. آقایان محترم: هیچ فرد منصفی نیست که منکر بیداری و رشد ملت ایران باشد حوادث سالهای اخیر نشان داده‌ است که عامل زمان موقعیت جغرافیایی حساس مملکت و تحولات جهانگیر طرز کار و فکر و روحیات طبقات و توده‌های کثیر و مظلوم و محروم این ملت را باندازه لااقل یک قرن جلو برده‌ است آن حرکت و جنبش که روزی در میان اکثر ملل دنیا دیده شد و پایه‌های موجودیت فعلی آنها را استوار کرد یکی دو سال است که در ایران مشهود شده‌است. طبقاتی از جامعه ایرانی که در گذشته از مداخله در امور و حقوق سیاسی و اجتماعی خود دوری می‌جستند و از شرکت در اجتماعات ابراز انزجار می‌کردند امروز در تعیین سرنوشت خود هر یک بنحوی شرکت می‌کنند. البته هنوز نمی توان گفت که تمام طبقات ایران در این جنبش و حرکت شریکند لیکن این جنبش و تکان طبیعی چون شراره‌های آتش از گوشه و کنار زبانه می‌کشد و از هر سو جلو می‌رود و بچشم می‌خورد. جناب آقای دکتر مصدق مرد هوشیاری است که شامه او بسیار قوی است او تا امروز با این حرکت و جنبش طبیعی و غریزی همراهی کرده و جلو رفته‌ است. سیلی در این مملکت براه افتاده که یا دستگاه حاکمه ناچار باید با آن عاقلانه همراهی کند و یا شکست بخورد و ساقط شود. ایشان با این حرکت تا امروز همراهی کرده و روی بال عقاب تیزپر احساسات نشسته و جلو رفته‌ است. او یک حرکت ساده ضد استعمار خارجی را تا امروز رهبری کرده این جنبش حالا بیک نهضت عظیم داخلی تبدیل شده‌ است. نارضایی توده مردم فقر ظلم فساد بقوت و عظمت و شکندگی این سیل مهیب افزوده‌ است. جناب آقای دکتر مصدق از موقعیت ایران از رقابت‌های خارجی تا آنجایی که میسر بوده استفاده کرده و صرفنظر از موفقیت‌های داخلی که نتیجه همراهی با خواسته‌های توده مردم است رای دیوان دادگستری بین المللی را می‌توان یکی از اساسی ترین موفقیتهای جناب آقای دکتر مصدق در رشته امور بین المللی دانست. بهمین جهت بنده بر خود فرض می‌دانم از موقع شناسی و فعالیت بی سابقه شخص دکتر مصدق در این مورد از طرف کسانی که بنمایندگی آنها بمجلس آمده‌ام تشکر کنم (صحیح است) بنده چون سوگند خورده‌ام که چیزی خلاف حق و واقع نگویم ایستادگی و استقامت دکتر مصدق را در این مورد فوق العاده گرانبها و آن را یک ودیعه الهی می‌دانم. همکاران عزیز و محترم: شاید کسانی چنین تصور کنند که بعد از تحول اخیر اینجانب ناچار شده‌ام از سیاست آقای دکتر مصدق در کار نفت تمجید و رویه ایشان را ستایش کنم اما کسانی که به روحیه بنده آشنایی دارند می‌دانند که من اهل تملق و سالوس و ریا نیستم و از ابراز حقایق به هر قیمتی تمام شود باکی ندارم.
سال گذشته هنگامی که در مجلس شانزدهم صداهای اعتراض بر علیه آقای دکتر مصدق بلند شده بود بنده پشت این عرایضی کردم و از آن روز تاکنون اینجا نیامده‌ام. آن روز بنده اعلام کرده‌ام که عظمت مبارزه به پایه ایست که باید تمام طبقات ملت ایران وحدت و اتفاق خود را تا سرحد موفقیت حفظ کند (در این مبارزه مرگ و زندگی) احدی جز آقای دکتر مصدق نمی‌تواند نقش رهبری را بعهده بگیرد. بنده آن روز اعلام کردم که ما در راه حق و حقیقت می‌جنگیم و تمام کسانی که در این راه شمشیر زده‌اند مانند تمام مجاهدین راه حق سرانجام پیروز شده‌اند. بنده یک سال پیش اعلام کردم که دنیا عاقبت به حقانیت ما پی خواهد برد زیرا عامل زمان و مکان تا حد زیادی بنفع ماست. خوب بخاطر دارم که همان روز جناب آقای دکتر مصدق به من گفتند شما خدمت خود را تکمیل کردید اولین خدمت شما قیام در راه نجات آذربایجان و دومین خدمت شما رایی بود که در کمیسیون نفت به ملی شدن دادید و آخرین آن ابراز همین حقایق پشت تریبون مجلس بود. پس ملاحظه می‌فرمایید که حمایت بنده از نهضت ملی ایران بهیچوجه به امروز و حوادث اخیر نیست.

با این مقدمه اکنون که جناب آقای دکتر مصدق زمامدار شده‌اند روی سخن من متوجه ایشان است. آقای دکتر مصدق تجدید زمامداری شما با یک جنبش همراه بود که جمعی آن را (انقلاب سبک) نام گذاشته‌اند. البته بعد از هر جنبش و نهضتی یک رشته حوادثی که ناشی از احساسات و تعصبات است بروز می‌کند که باید با کمال عقل و درایت و متانت و واقع بینی این تعصبات و احساسات را رهبری کرد والا نتیجه انقلاب به یک فاجعه عظیمی مبدل خواهد شد. تذکر یک حقیقت را در اینجا لازم می‌دانم تمام روشنفکران و ملیون ایرانی که در طی سالهای اخیر دستخوش حداکثر نارضایی بودند و از فساد و تباهی و سیاهکاری رنج می‌بردند از توسل به یک عمل حاد و شدید که صورت انقلاب خونینی را بخود بگیرد احتراز می‌جسته‌اند. یکی از عللی که موجب شده‌ است طبقه فهمیده مملکت در عرض سالهای اخیر تمام اعمال نابجا و مظالم و جنایات حکومت‌ها را با مبارزه ملایم و در حدود امکانات جواب بدهد ترس از مداخله خارج و سیاست‌هایی بود که قیام و انقلاب را بنفع خود منحرف میساخته‌اند. اگر این حس ملیت دوستی و علاقه به واحد جغرافیایی مملکت وجود نداشت اگر روشنفکران ایرانی از وقوع این حادثه وحشت نداشتند، بطور مسلم سالیانی پیش در ایران انقلاب شده بود. موقعیت جغرافیایی وطن ما موانع بزرگ در سر راه انقلاب ملی بوده‌ است زیرا سیاست‌های خارجی که در کمین استقلال ملت ها نشسته اند هر جنبشی را در ایران رنگین خواهند ساخت در نتیجه آن ثمره ای را که ملیون از انقلاب انتظار دارند، یعنی استقلال و آزادی باین ترتیب تامین نخواهد شد.
جناب آقای دکتر مصدق! دلایل و قرائنی در دست است که بعد از قیام اخیر دو سیاست خارجی که هر جنبش ملی را بزیان خود می‌داند برای اضمحلال قومیت و ملیت ما برای تجزیه وطن ما برای متلاشی ساختن حاکمیت ما برای نابودساختن مرکزیت مملکت قوای خود را بمیدان فرستاده‌اند. بنده اعلام می‌کنم که برای اضمحلال وحدت مملکت، توطئه عظیم و خائنانه ای برای حمله بمقام سلطنت و متلاشی کردن قوای انتظامی مملکت چیده شده‌ است. البته در حوادث هفته گذشته بعضی از مامورین خطاکار شناخته شده‌اند که دولت وعده محاکمه ایشان را داده‌ است اما این سیل تبلیغاتی که برای اضمحلال ملیت ما جاری شده از چند چشمه خارجی سرازیر می‌شود. در عرض هفته اخیر دو سیاست خانمان برانداز بیگانه با یک رویه خدعه آمیز وارد معرکه شده‌اند ظاهرا تعجب آور است که لندن و ایادی مسکو در سرتاسر ایران متفقا با یک لحن به شاه حمله می‌کنند.

اما کسانی که از حوادث پشت پرده مطلعند حیرت نخواهند کرد زیرا تضعیف شاه یعنی کوفتن حافظ و ضامن وحدت ملی ایران، لندن و مسکو که هر دو از دست اندازی بمنابع ایران ناامید شده‌اند بشکل بسیار خطرناک و موحشی به یک سیاست انتقامی خطرناکی علیه ملیت ایران دست زده‌اند که فقط بیداری و هشیاری و متانت مردان وطن پرست ایرانی می‌تواند این نقشه را باطل و برهم بزند (مهندس حسیبی – مردم خودشان بهم می‌زنند)
جناب آقای دکتر مصدق! مسئولیت شما بسیار سنگین است. باید احساسات را کنترل کرد. باید امنیت و آرامش را بازگردانید. اگر این تحریکات برای متلاشی ساختن نیروی انتظامی مملکت به ثمر برسد، فردا بروز حوادثی نظیر حادثه آذربایجان در مازندران و گیلان و خراسان امری است که باید با کمال تاسف با آن مواجه و روبرو گردید.
اگر کنترل امور از دست حکومت مرکزی خارج شد تاریخ به بدی درباره ما قضاوت خواهد کرد و تمام آثار مبارزات ملی ما را تحریکات بیگانه در هم خواهد نوردید. گزارشات بعضی مسئولین امور حاکی است که در عرض این روزهای اخیر عده ای از افراد ناراضی که امروزه در سلک حزب توده درآمده‌اند در تهران متمرکز شده‌اند. این ها طرفدار آقای دکتر مصدق و نهضت ملی ایران نیستند بلکه اگر شرکت در تظاهرات می‌کنند آلت دست رهبران خائن و خودفروش خود هستند. اولین وظیفه دولت این است که این صف را از مردم وطن پرست ایران جدا کند. افراد ناراضی را به آب و خاک خود علاقه مند سازد. (شمس قنات‌آبادی – جدا هستند)
بنده شنیده‌ام که در این اواخر بعضی از عناصر سرشناس حزب توده مصدر برخی امور حساس دولتی شده‌اند لیکن چون بنده بصحت تشخیص و حسن سیاست جناب آقای دکتر مصدق اعتقاد دارم نخواسته‌ام این شایعه را قبول کنم. اگر این کارها از روی یک سیاستی و بنا به مصلحتی صورت می‌گیرد حرفی نیست، ولیکن هرگاه گرفتاری و مشغله و انحراف افکار و عقاید موجب رسوخ ایادی استعمار خارجی در دستگاه دولت شده، تحمل این وضع برای ما امکان ناپذیر است (حاج سیدجوادی – خوبست توضیح بدهید) زیرا مماشات با ایادی سرشناس خارجی فرصت توطئه و تحریک به ایشان خواهد داد و سیلی براه خواهد افتاد که سرانجام تمام رهبران ملیون نیز در آن غرق و سرنگون خواهند شد. آمال و آرزوهای ملی به باد خواهد رفت و آن کسانی پیروز خواهند شد که در دسیسه و توطئه و تحریک افکار کارآزموده تر باشند. در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.
درباره برنامه جناب آقای دکتر مصدق که دیروز به اتفاق آراء بتصویب رسید بنده حرفی ندارم و از این پس ما در انتظار عمل هستیم. آقای دکتر مصدق باید بدانند که مسئولیت امروز ایشان بمراتب بیش از دیروز است. شاه و مجلس و ملت اختیار کلیه امور مملکت را به ایشان سپرده‌اند تمام موانع از میان برداشته شده. صدای مخالف از سینه کسی خارج نمی‌شود. خدای نخواسته هرگاه فردا آرزوها و تمنیات ملت برآورده نشد هیچ عذری پذیرفته نیست. باید بلافاصله به درمان دردهای اجتماعی پرداخت. تمام بدبختیهای اجتماعی ما ناشی از فقر و فقدان فرهنگ و معنویات است. باید بلافاصله دست به یک انقلاب سفید اخلاقی و اجتماعی زد. باید ثروتها تعدیل شود (نمایندگان – احسنت) بنده نیز خود پیش قدم در این راه بوده و هستم و به هر تصمیم سخت و شدیدی در حدود قانون و مصالح ملی تسلیم هستم.

جناب آقای دکتر مصدق! بدون تعارف بشما می‌گویم با این محیط مساعد با این حمایت عظیم افکار عمومی، اگر کوتاهی کردید اگر ناتوانی بخرج دادید اگر خدای ناکرده عقب نشینی کردید، باید به ملت جواب بدهید. شما در پیشگاه تاریخ مسئولیت دارید. هر قدمی که شما بنفع توده فقیر و محروم بردارید هر تصمیمی که برای اصلاحات پردامنه و وسیع اجتماعی اتخاذ کنید مورد حمایت است مورد تشویق است. ما در اجرای آن پیش قدم هستیم. با این شرایط، بنده با کمال رغبت و امیدی به یک آینده روشن و تابناک و یک تحول میمون و خداپسند پشتیبانی خود را نسبت بشخص جناب آقای دکتر مصدق اعلام و امیدوارم به یاری خداوند متعال ایران از این پس روی سعادت و نجات و رستگاری را ببیند. (احسنت – احسنت)

۳- تقدیم لایحه اختیارات آقای نخست‌وزیر و ۲ فقره لایحه مالی بوسیله آقای کاظمی نایب نخست‌وزیر

نایب رئیس – جناب آقای کاظمی بفرمایید.

کاظمی (وزیر دارایی) – در جلسه گذشته آقایان نمایندگان محترم برنامه دولت فعلی را باتفاق آراء تصویب فرمودند نظر دولت این است که برای اجرای فوری مواد این برنامه ها نهایت لزوم را رادارد که اجازه آزمایش لوایح مربوط به این ۹ ماده برنامه برای مدت معدودی به هئیت دولت داده شود و لذا لایحه ای با قید دو فوریت اینک تقدیم می‌کنم و چون قرائت آن برای توضیح امر کافی است اگر اجازه بفرمایید متن آن را بعرض آقایان برسانم (نمایندگان – بفرمایید)

ساحت مقدس مجلس شورای ملی
چنانکه بر هیچیک از آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی پوشیده نیست در سال‌های اخیر قسمتی از امور مالی و اقتصاد کشور متکی بعوائد نفت جنوب بود که پس از ملی شدن صنعت نفت بواسطه تضییقات و کارشکنی‌هایی که برای فروش نفت ایجاد نموده اند بودجه کشور با مشکلاتی مواجه شده که برای رفع این مشکلات فقط اینطور بنظر می‌رسد که در بودجه دولت و امور جاری اقتصاد کشور با قطع نظر از درآمد نفت تعادل برقرار شده و اثرات کارشکنی ها و تضییقاتی که از ناحیه شرکت سابق و عوامل آن بعمل می‌آید مرتفع می‌گردد با اینکه دولت اینجانب سعی دارد که تمام اقدامات خود را مبتنی بر قوانین مصوب بنماید. معهذا رفع مشکلاتی که برای ملت ایران ایجاد شده ایجاب می‌کند که نسبت باصلاحات مورد نظر بسرعت ولی البته با مطالعه و دقت تصمیمات لازم اتخاذشده و بموقع اجرا گذاشته شود. چه اگر بنا باشد در این موقع حساس برای هر یک از اصلاحات لازم و فوری لوایحی تهیه و پس از طی تشریفات پارلمانی بموقع اجرا درآید فرصت از دست می‌رود و هیچ اصلاحی بموقع ضروری خود انجام نخواهد گرفت. زیرا اصلاح امور اقتصادی و مالی با اصلاحات دیگری در امور اجتماعی و سازمانی و اداری و استخدامی و قضایی ملازمه دارد و بسیاری از مسائل اقتصادی است که باید بفوریت در آن تصمیم گرفته شود والا ممکن است بر اثر طول زمان مورد سوء استفاده قرار گرفته و یا نتیجه مطلوب از آن گرفته نشود. از این رو با استظهار بعلاقه ای که آقایان نمایندگان محترم به فوریت اصلاحات دارند ماده واحده زیر را که ضامن اجرای موارد برنامه‌ است پیشنهاد و تصویب آن را با قید دو فوریت استدعا می‌کند:

ماده واحده – به آقای دکتر محمد مصدق نخست‌وزیر اختیار داده می‌شود که از تاریخ تصویب این قانون تا مدت شش ماه لوایحی که برای اجرای مواد نه گانه برنامه دولت ضروری است و در جلسه هفتم امردادماه ۱۳۳۱ مجلس شورای ملی بشرح ذیل،
(آقایان اجازه بفرمایند که موارد را بنده نخوانم چون قبلا تصویب شده و اطلاع دارند)
تهیه نموده و پس از آزمایش آنها را تقدیم مجلسین نمایند و تا موقعی که تکلیف آنها در مجلسین معین نشده لازم الاجرا می باشند. (نمایندگان – بسیار خوب)

ضمنا دو لایحه مالی دیگری است که تقدیم می‌کنم. یک راجع به شش فقره یک دوازدهمی است که در غیاب مجلس یعنی در فترت بین مجلس شانزدهم و مجلس هفدهم دولت اضطرارا تصویب نموده حالا مجوز قانونی آن را هم از مجلس استدعا می‌کنم. یکی هم چند فقره مخارج لازم فوری بوده که در فاصله بین دوره شانزدهم و دوره هفدهم دولت اضطرارا با تصویب نامه بموقع اجرا گذاشته‌ است و حالا مجوز قانونی آن را از مجلس استدعا می‌کند.

۴- طرح و تصویب دوفوریت لایحه اختیارات آقای دکتر مصدق نخست‌وزیر

نایب رئیس – این دو لایحه بکمیسیون می‌رود. فوریت اول لایحه اختیارات مطرح است – آقای ملک مدنی

ملک مدنی – بنده موافقم

نایب رئیس – آقای مشار مخالفید بفرمایید

مشار – البته در موضوع مخالفت با تقاضای فوریت لازم است که دلایلی ذکر کرد که مربوط بعدم ضرورت فوریت باشد ولی چون اینجا صحبت از برنامه کلی دولت بوده و بعد هم تقاضای فوریت راجع بتمام مواد برنامه شده‌ است اینست که مطلب یکقدری ممکن است بسط پیدا کند و اگر بنده تصدیع می‌دهم نبایستی آقایان از تصدیع بنده گله مند باشند. بنده هم مثل همه افراد ایرانی ناظر اوضاع اجتماعی و دردسرهایی که اجانب بدست عده معدودی مردم لزوم وطن خودمان که فاقد احساسات وطن پرستانه بوده اند برای ما ایجاد میکرده اند بود و این جریان مربوط به امسال و سال پیش نبوده بلکه بعد از تغییرات مهمی که در شهریور یکهزار و سیصد و بیست واقع شد بنده حتی المقدور از برای دفع نفوذ اجانب کوشش داشته خود جناب آقای نخست‌وزیر از اقدامات بنده از طریق نوشتن یا گفتن و همکاری کردن با کسانی که در راه دفع نفوذ اجانب کوشش داشتند کاملا واقف هستند. در معیت شخص خود ایشان در هر مرحله و در هر مرتبه که قدم برداشتند بنده هم خوشبختانه حاضر بودم (دکتر معظمی – بلندتر بفرمایید) و هر جا که می‌رفتند ایشان را دنبال می‌کردم. لازم نیست بنده در این خصوص توضیحاتی بدهم تمام مردم این مملکت سابقه دارند. همه می‌دانند که بنده برای دفع نفوذ اجانب چه اقداماتی داشتم و چه کوششهایی کرده‌ام حتی آن زمانی که قشون اجانب در ایران بود و از اقدامات بنده ناراضی بودند بعضی رادیوهای ایشان مسکو و جای دیگر ببنده اسم گوبلز داده بودند و بنده از این چیزها ترسی نداشته و ندارم.

نایب رئیس – قدری بلندتر بفرمایید که تندنویسه ابتوانند بنویسند.

مشار- عرض کردم که اجانب بواسطه اقداماتی که بنده بر علیه آنها در تهران کردم در رادیوی مسکو و رادیوهای دیگر به بنده اسم گوبلز داده بودند. بنده هم از اسمی که آنها ببنده داده بودند از نظر اینکه دفاع از مملکت می‌کردم بدم نیآمد و بلکه این اسم برای من شهرتی بود که اشخاص دیگر با من همصدا بودند همیشه می‌آمدند با من شور و مشورت می‌کردند و در حقیقت آنها برای جلوگیری از نفوذ اجانب آن زمان که قشونشان در تهران و سایر نقاط مملکت همیشه بودند و مسلط بودند یک وسیله خوبی بود و خوشبختانه بسیاری از هموطنان خودم را دیدم که در این راه مجاهدت بسیار کرده و همان اقدامات و مجاهدات و احساسات آنها مشوق بنده بود و می‌خواهم عرض کنم همان احساسات و قدمهایی که برداشته شد رفته رفته کار را بجایی رسانید که ملت ایران اساسا با نفوذ اجنبی مخالف شد و مسئله نفت یکی از آن احساساتی است که در آن زمان بروز کرد و یعنی حقیقتا حضور قشون اجانب روس و انگلستان در ایران خودش مسبب قوی بود برای تحریک این مردم در حفظ حقوق و حیثیت و شئون مملکتی خودشان. چون این مطالبی که عرض شد و شاهد بسیار است برای این مطالبی که عرض کردم حالا می‌خواهم عرض بکنم وضعیاتی که در مملکت در این اوقات اخیر پیش آمده‌ است مخصوصا پیشرفت دولت در خلع ید کمپانی و استیفای حقوق حقه ایران از کمپانی برای مملکت و رای لاهه که دولت ایران را در عمل خودش تقریبا ذیحق شناخته‌ است و خود را صالح نشناخته‌ است برای اینکه وارد بحث نشود این موفقیت بزرگ و همچنین وقایعی که درین چند روز گذشته پیش آمد و جمعی از مردم مملکت در راه حفظ آزادی و حقوق خودشان بشهادت رسیدند این مسائل تواما یک موفقیت بزرگی برای دولت جناب آقای نخست‌وزیر ایجاد کرده‌ است که ایشان بدون هیچ مانعی می‌توانند هر نیتی که در رفرم اجتماعی و در اصلاح موقعیت اداری و تنظیم قوانین و بالاخره نقشه‌های اصلاحی دارند بدون برخورد بمانعی آنها را بموقع اجرا بگذارند. بنده کاملا به روحیات و اخلاق جناب آقای نخست‌وزیر واقف هستم و می‌دانم که ایشان در تمام کارها بدون دقت و مطالعه قدمی برنمی دارند. خود من هم در خدمت ایشان کار کرده‌ام و سالهاست به ایشان ارادت دارم و البته این مطلب مطلب مسلمی است لیکن رعایت یک اصول و قواعدی هم خیلی واجب است در مملکت و اگر رعایت این اصول و قواعد نشود ممکن است حقیقتا بنیاد مشروطیت ایران و آن دموکراسی که در آن بحث می‌کنند…

نایب رئیس – آقای مشار راجع بفوریت بفرمایید

مشار- همین راجع بفوریت است که عرض می‌کنم چون مقدمه راجع به پروگرام است اگر یک مطلب کوچکی بود با دوسه کلمه تمام میشد راجع به پروگرام است اگر هم می‌فرمایید که بنده کوتاه کنم بنده هم اصراری ندارم ک اطاله کلام کنم. در مواد پروگرام یک چیزهایی هست می‌شود اقدام آن را بکلی در اختیار دولت گذاشت مطلب اول که خیلی قابل ملاحظه‌ است اصلاح قانون انتخابات مجلس شورای ملی و شهرداریها است. در اینجا جناب آقای کاظمی در شرحی که قرائت فرمودند در ماده واحده معلوم نکردند غرض از اینکه اختیار می خواهند بگیرند برای اصلاح قانون انتخابات یعنی چه؟ یعنی یک قانونی خودشان وضع بکنند بعد یک وکلایی انتخاب بکنند آنها را بفرستند به مجلس بگویند که ما این را آزمایش کردیم. اگر این باشد بعقیده بنده با اصول مشروطیت و اهمیتی که مجلس شورای ملی در مملکت دارد منافات دارد. نمایندگان مجلس شورای ملی راجع بامور مملکت خودشان صاحب نظر هستند و مردم آنها را برای این کار انتخاب می‌کنند که نظریات خودشان را در قوانین و در هر تصمیمی که اتخاذ می‌شود بگویند و بخواهند که عملی بشود. البته این نظریات مادام که مصوب نیست و فردی است خیلی اهمیت ندارد ولی وقتی از تصویب مجلس گذشت قانونی خواهد بود و اهمیت خواهد داشت و باید هم رعایت شود. مردمی که باین اهمیت و باین حیثیت در کرسیهای پارلمان می‌نشینند بایستی آزادانه از طرف مردم انتخاب شوند. حقوق و آزادی آنها را یک قانون مشخص و مسلمی که قبلا تصویب شده باشد و بعد هم منتشرشده باشد تامل کنید و در تمام ممالک دنیا هم این قوانین هست که بتصویب رسانیده‌اند باید همه مردم از آن واقف شوند و بعد او را بموقع اجرا بگذارند. اگر بنا باشد که قانون انتخابات بعنوان آزمایش عملی شود و یک پنجاه نفری که هستند در مملکت بیایند در مجلس یعنی آنهایی که کسر هستند از نقاط مملکت انتخاب بشوند و بیایند در مجلس آنوقت در حقیقت رعایت قانون انتخابات نشده و چنین نمایندگانی بهیچوجه صلاحیت ندارند که کنار شما بنشینند آن نمایندگانی حق دارند بیایند مجلس که مطابق قانون مصوب انتخاب شده باشند. این یکی از مسائل بسیار قابل ملاحظه‌ است و اگر آقای کاظمی استثناء کنند قانون انتخابات را و یک قانون دیگری بگذارند و ترتیب انتخاب وکلاء را قانون دیگری قرار بدهند بنده دیگر در این باب مخالفتی نخواهم داشت و مخالفتم فقط راجع باین موضوع است و پس می‌گیرم ولی مادام که این مطلب روشن نشده‌ است بنده خیال می‌کنم تصویب این قانون یعنی این تقاضای دولت را راجع به ماده واحده فقط با قید یک فوریت نه دو فوریت ما قبول بکنیم که برود بکمیسیون، در کمیسیون در این باب بحث بشود نظریات دولت داده شود و وقتی نظریات دولت شنیده شد، بفهمیم که چه مقصود دارند اگر اینکه من خیال کردم این طوری که من استنباط کردم که می‌خواهند آنها را خودشان انتخاب بکنند بعنوان آزمایش این صحیح نیست و اگر طور دیگری نیست و قانون سابق مجری است و وسایلی برای حسن اجرای آن قانون در نظر گرفته اند البته جای آن دارد که ما هم موافقیت بکنیم و بگوییم همینطور عمل بکنند. این قسمت راجع بانتخابات.
اما راجع باصلاح امور اقتصادی و بالاخره اصلاح قوانین پولی و بانکی این را آن دفعه هم که جناب آقای دکتر مصدق تشریف آوردند در جلسه خصوصی…

نایب رئیس – جناب آقای مشار راجع بفوریت بفرمایید

مشار- راجع بفوریت است دلایلی هست که باید عرض کنم.

حائری‌زاده – استدلال است باید بگویند.

مشار- راجع باصلاح قوانین پولی آن دفعه هم بنده در مجلس خصوصی بعرض آقای نخست‌وزیر رساندم که یک بانک ملی در ایران وجود پیداکرده و این بانک برای کارهای اقتصادی این مملکت هست فعلا یک سرمایه ای برایش تامین شده که کار خودش را دارد می‌کند. مردم هم از این بانک دارند استفاده می‌کنند کم یا زیاد به هر حال پول مردم در گردش است و اگر نسبت باین بانک و نسبت باین پول بخواهند تصمیمی اتخاذ کنند این تصمیم باید خیلی از روی احتیاط باشد این را نمی‌شود بعنوان آزمایشی عمل کرد و اگر بخواهند در این کار یک فعالیتی بکنند مثلا فرض کنید پانصد میلیون اسکناس چاپ بکنند بنده یقین دارم هر چند میلیون اسکناسی که چاپ بشود چند میلیون بر قیمت اجناس این مملکت اضافه خواهد شد و با این نظریاتی که در مجلس شورای ملی برای ترفیه حال طبقات پایین وجود دارد خیلی بعید است که بشود یک کاری کنیم که رفاه و آسایش مردم را تامین کند. اگر بخواهند یک عملی بکنند که جنس به سهولت بدست مردم برسد و از این قبیل کارها مانعی ندارد.
این صحبتی بود که عرض کردم این دو قسمت خیلی مهم هستند هر دو را باید توجه داشت.
قسمت دیگر قانون مطبوعات و موضوع کارهای قضات است. موضوع قانون مطبوعات یک امر خیلی مهمی است چون ما می بینیم که با اینکه از آن خیلی انتقاد می‌شود از اینکه مطبوعات فحاش در این مملکت هستند بدحرفی می‌کنند درست است البته انکار نمی شود کرد که این حرفها خوب نیست و مطبوعات بایستی خیلی قلمشان باشرافت باشد ولی در عین حال مطبوعات در این مملکت خدمات زیاد کرده اند و باز هم خدمت می‌کنند. الان هم که می‌بینیم که این اوضاع در مطبوعات منعکس است کوچکترین صدایی که در مملکت در می آید فورا در مطبوعات منعکس می‌شود و این انعکاس خیلی اهمیت دارد برای اینکه مطابق افکار عامه‌ است و مطبوعات است که آنها را در دنیا و ایران منتشر می‌کند مطبوعات است که وقایع سیاست خارجه را در مملکت پیش بینی نموده روشن می‌کند و ما ملتفت می‌شویم که دنیا چه حالی دارد. ممکن است اوضاع و احوالی که در دنیا هست برای ما اثراتی داشته باشد و در عین اطلاع از گزارش احوال دنیا نقل وانتقالات روسا و دوایر و متصدیان امور که در روزنامه ها منعکس می‌شود مورد استفاده واقع شده تا جایی که اگر یکی از نمایندگان از جایش پا نمی شود فورا در مطبوعات منعکس می‌شود. بالاخره امثال آنها.

نایب رئیس – آقای مشار وقت شما تمام شد.

مشار- اجازه بفرمایید این قسمت را هم عرض کنم.

نایب رئیس – اگر آقایان موافقت کردند بفرمایید. آقایان موافقید ایشان ادامه بدهند؟

بعضی از نمایندگان – موافقیم

مهندس حسیبی – بنده مخالفم

امامی اهری – عده برای رای کافی نیست.

نایب رئیس – اگر مخالفی باشد باید رای گرفت. (بعضی از نمایندگان – آقای مهندس حسیبی صرفنظر بفرمایید)

مهندس حسیبی – بنده صرفنظر می‌کنم بشرط اینکه در ظرف چند دقیقه تمام شود، اقلا یک چیز مهمی بفرمایند.

مشار- همه اش مهم بود، چیز غیرمهم نداشت.

نایب رئیس – بفرمایید.

مشار- مساله دیگر این است که در اینجا می‌خواستم عرض کنم البته اصلاح قوانین دادگستری لازم است و اگر قبلا لوایح آن بمجلس بیاید و تصویب بشود بعد بموقع عمل گذاشته شود بسیار خوبست اما اگر بخواهید قوانین دادگستری را به همین عنوان آزمایش بکنید بنده این آزمایش را بصلاح مملکت نمی‌دانم چون غالبا در عدلیه یک اشخاصی آمدند یک اقداماتی هم کردند و این اقدامات برای این نبود که عدلیه اصلاح شود بلکه می‌خواستند خودشان بر قضات حاکم باشند و آنها را مرعوب کنند و از مرعوبیت آنها در موارد عدیده استفاده می‌کردند.

اقداماتی که در عدلیه شده غالبا برای این منظور بوده مرحوم داور برای همین کار این کار را کرد و دیگران هم همینطور. مقصود این نبود که عدلیه اصلاح بشود حالا هم اگر مقصود این است که قوانینی برای اصلاح امور عدلیه وضع بکنند بعد بتصویب مجلس برسانند از این بهتر چه می‌شود؟ اما اگر می‌خواهند آزمایش کنند که قضات را عوض کنند از جایی بردارند و جای دیگر بگذارند این کار برای عدلیه بهیچوجه جایز نیست و عدلیه بایستی مستقل باشد. قضات باید با اطمینان در صندلی‌های خودشان بنشینند و حکومت از روی عدل و انصاف و اطمینان بکنند، قاضی که مرعوب شد هیچوقت نمی‌تواند قضاوت کند. بنده یک داوری را در سال گذشته اطلاع دارم قاضی برای اینکه طرف دولت بوده یک شخصی را به چندین میلیون محکوم کرد که اگر پرونده اش را بخوانید واقعا آدم از خجالت آب می‌شود. بنده دیگر عرضی ندارم و از آقایان نمایندگان محترم استدعا می‌کنم لااقل به یک فوریت رای بدهید و فوریت دوم را رای ندهید. بگذارید در کمیسیون این مطالب زیرورو بشود بحث بشود و عجله‌ای هم نیست برای این کار. ممکن است در ظرف دو سه روز تمام بشود یک چیز فوق العاده‌ای نیست.

نایب رئیس- آقای ملک مدنی

ملک مدنی – تصور می‌کنم همه آقایان نمایندگان توجه دارند که باید یک اصلاحاتی اساسی در این کشور شروع شود و اصلاحات اساسی را هم دولت باید بوسیله اقتدار و اختیار انجام دهد زیرا اگر حالا اقتدار و اختیاری نداشته باشد توفیق برای اصلاحات حاصل نمی‌کند (صحیح است) و شخصی هم که تقاضای این اختیارات را کرده جناب آقای دکتر مصدق است که مورد پشتیبانی عموم ملت ایران و همین طور نمایندگان است. این موضوع را البته آقایان بخاطر دارید که در جلسه خصوصی که تقریبا در ۲۰ روز پیش خود جناب دکتر مصدق آمدند اینجا و مذاکراتی شد و همینطور که اینجا جناب آقای مشار بیانی کردند آنجا هم اظهار عقیده کردند و بنده هم همان موقع جزو موافقین بودم نظریاتم را عرض کردم حالا هم اعتقاد بنده این است که ما باید تسهیل موجبات پیشرفت کار دولت را فراهم کنیم آنوقت انتظار داشته باشیم که قدمهای اصلاحی ضروری را بردارند. البته شکی نیست که در بعضی از سازمانهای ما و در بعضی از قوانین باید اصلاحاتی بشود. جناب آقای مشار فرمودند که به یک فوریت رای داده شود و بکمیسیون ارجاع بشود، بنده فکر می‌کنم که اگر بخواهیم می‌توانیم این نظر را تامین کنیم به این کیفیت که اگر به دو فوریت هم رای بدهیم باز باید طبع و توزیع بشود بین آقایان نمایندگان و آقایان وقتی که طبع و توزیع شد هر نظر اصلاحی که دارند پیشنهاد بفرمایند صحبت بشود. این توضیحاتی را که جنابعالی اینجا خواستید بیان کنید موقعی که اصل اختیارات مطرح می‌شود می توانید نظریات اصلاحی خودتان را در قسمت قضایی یا در قسمت مطبوعات یا بانکی و همینطور سایر نظریات اصلاحی که در این ماده واحده دارید پیشنهاد بفرمایید و شاید هم بعضی از قسمتها را خود دولت موافقت کند زیرا بنده هم در یک قسمت از نظریات جنابعالی موافق هستم و آن قسمت امور قضایی است. بنده امور قضایی را چون یکی از قوای سه گانه کشور می دانم و در قانون اساسی هم این قوا از هم تفکیک شده‌ است معتقدم ما باید در دادن این اختیارات دقت کنیم.
آقای دکتر معظمی جنابعالی که استاد حقوق هستید و سایر آقایان هم هستند باید این مطلب را در موقع دادن اختیار درش دقت کافی بفرمایید و با اینکه در دادن اختیار موافق هستیم طوری این اختیار را بدهیم و ماده واحده را تنظیم کنیم که به آن اصل قانون اساسی لطمه وارد نشود.
جناب آقای دکتر شایگان هم اینجا تشریف دارند خوشبختانه افراد زیادی که همه استاد حقوق هستند در مجلس تشریف دارند و توجه باین مطلب دارند. البته بموقع خودش توضیح خواهند داد. بنده فکر می‌کنم که جناب آقای مشار هم موافقت بفرمایند که ما بفوریت اول و دوم رای بدهیم و بعد اصل موضوع که در مجلس مطرح می‌شود یعنی بعد از اینکه ماده واحده طبع و توزیع شد آن وقت نظریات خودتان را در موقع خودش بطور تبصره بطور اصلاح پیشنهاد بفرمایید و هر نظر صحیح و اصلاح اساسی باشد من یقین دارم که جناب آقای کاظمی و هیئت محترم دولت از طرف جناب آقای دکتر مصدق نخست‌وزیر قبول می‌کنند زیرا مجلس شورای ملی معتقد است بطوری که در نطقهای قبل از دستور امروز هم اشاره شد و گفته شد باید اصلاحات و یک رفورم اصولی و اساسی در کشور بشود. بنده هم از افرادی هستم که عقیده خودم را عرض می‌کنم ما از این موقعیت باید استفاده بکنیم (خسرو قشقایی – صحیح است) و هر موقع اصلاحاتی که برای کشور ضرورت دارد قدم‌های خودمان را برداریم حتی در قسمت اصلاح وضع دهاقین و کشاورزان و زارعین. چون جناب آقای دکتر بقایی در اینجا بیانی کردند گرچه جناب آقای ذوالفقاری فرمودند بنده هم که مالک جزء هستم این را عرض می‌کنم در سهم خودم با نهایت میل برای هر رفورم و اصلاحی که لازم باشد حاضرم (شمس قنات‌آبادی – شکسته نفسی نفرمایید. درباره مالک جزء شکسته نفسی نفرمایید) من جنابعالی را که بخودتان اعتماد دارم استدعا می کنم تحقیق بفرمایید اگر این عرضی که بنده کردم همینطور نبود بنده به غلط مشهورم چون گاهی از ملاکین دفاع کردم تصور می‌کنند که ملاکین بزرگ هستم. بنده از مالکیت ابا ندارم خیلی هم مفتخرم برای اینکه اصول مالکیت در کشور ما یکی از اصول است ولی من مالک بزرگ نیستم من یک مالک جزئی هستم اگر رسیدگی به ملک من بشود بعد معلوم می‌شود. استدعا می‌کنم جناب آقای شمس قنات‌آبادی تحقیق بفرمایید و مطمئن باشید که در محضر آقایان خلاف عرض نمی‌کنم.
به هر صورت بنده موافق هستم که این ماده واحده بفوریت اول و دومش رای گرفته شود و اگر نظریات اصلاحی هست در موقع خودش که مطرح می‌شود و در جلسه آینده که طبع و توزیع می‌شود آقایان بگویند بالاخره رفتن بکمیسیون نتیجه اش این است که باید بیاید در مجلس و در مجلس مذاکره بشود و همان نظریاتی را که می‌خواهید در کمیسیون اظهار کنید در همین جا بفرمایید.

نایب رئیس – رای می‌گیریم به فوریت اول. آقایانی که با فوریت اول موافقند قیام کنند (اکثریت برخاستند) تصویب شد.
فوریت دوم مطرح است. آقای حائری‌زاده مخالفید. تمنی می‌کنم در فوریت بفرمایید.

حائری‌زاده – عرض کنم اگر به دکتر مصدق خروار خروار هم اختیار داده شود هیچ اهمیتی ندارد. من مایوسم که با این اختیارات قدم اساسی بردارد. برای اینکه ایشان یک نفری نمی‌تواند ده صف ببندد، صد صف ببندد، در تمام امور خودشان مسلما دخالت می‌کنند و کار همینطور پخش می‌شود. همین ایراداتی که در مقدمه مجلس در پشت تریبون می‌گفتند و وارد هم هست و اصلاح شدنی هم نیست باز خواهد بود. چون بنده با ایشان خیلی نزدیک بوده‌ام خیلی تماس داشته‌ام خیلی صحبت کرده‌ام، من امیدی از این که این جریان به نتیجه برسد و عاید ما بشود ندارم (مهندس رضوی – مردم را مایوس نفرمایید آقای حائری‌زاده) اجازه بفرمایید. مردم وقتی خیلی امیدوار بودند و به نتیجه نرسید خطرش بیشتر است. باید حقایق را به مردم گفت. ولی مردم وقتی امیدوار نباشند و به نتیجه نرسیدند فکر چاره می‌کنند. تاریخ اختیارات در ایران مال حالا نیست در مجلس دوم وقتی محمدعلی میرزا و سالارالدوله به این مملکت حمله کردند، مجلس شورای ملی برای کوبیدن مستبدین، قانون حکومت نظامی با اختیار خروار خروار از مجلس گذشت. آن قانون حکومت نظامی برای کوبیدن ملت که نیست، ولی امروز برای کوبیدن احرار برای کوبیدن آزادیخواهان، امروز بموقع اجرا گذاشته می‌شود. از آن فکر آن نیت پاک و مقدس امروز داریم عکسش را نتیجه می‌گیریم. شوستر آمریکایی اختیارات زیادی بهش دادند که مالیه ایران را مرتب بکند. طرف اعتماد بود. با یک اولتیماتومی او را بیرون کردند و همان اختیارات به دست مرنارد افتاد و وضع مملکت را به آن روز انداخت. همین جناب دکتر مصدق رئیس الوزراء فعلی خودمان در مجلس چهارم بود که عضو کابینه قوام‌السلطنه بودند وزیر دارایی بودند، اختیارات برای اصلاح وزارت دارایی گرفتند و آن وقت سی سال از حالا جوانتر بودند و فقط برای اصلاح وزارت دارایی اختیار گرفتند و مملکت هم آن روز بقدر امروز متشنج نبود آرامتر از امروز بود مع‌الوصف موقعیت حاصل نکردند و وضعیت بلبشوتر شد که بهتر نشد. من برای اینکه ارادت دارم به ایشان، میل ندارم اختیار به ایشان بدهیم و فردا بگوییم که هیچ کار نتوانست بکند. باید آبروی این پیرمردی که برای مملکت خدماتی کرده و برای خاطر ملت ایران رفته‌ است آمریکا و لاهه، حفظ کنیم و نباید خروار خروار به او اختیار بدهیم و فردا اگر بدبختی و نارضایتی‌ها ‌از امروز بیشتر شد، آن وقت تمام این نارضایتی ها خراب بشود سر دکتر مصدق. من عقیده ندارم، من باب دوستی که با او دارم این اختیارات را نه مصلحت او و نه مصلحت مملکت می‌دانم و این موضوع هم وقتی باب شد که ما اختیارات قانون گذاری را به دولت بدهیم، دولت دکتر مصدق و بعد از او هم هر دولتی که روی کار بیاید خواهد خواست و دنبال این اوضاع هم یک دیکتاتوری تلخی می‌بینم. چون اختیاراتی می‌گیرند و ملت ایران هم برای بیست سال دیگر زیر چکمه و قلدری می‌افتد. سابقه عمل هم نشان داده‌ است. بنابراین من این را مصلحت مملکت نمی‌دانم. مصلحت شخص دکتر مصدق هم نمی‌دانم. چرا در یک قسمتهایی مثلا قانون انتخابات چند حوزه‌ای که مانده‌ است و باید انتخاباتی بشود، ایشان افکاری دارند برای اصلاح وضع انتخابات و انصافا این قانون موجودی که داریم و جریانی که تا حالا داشته نتیجه خوب نخواهد داد. درباره انتخابات اختیار به ایشان بدهیم که قانون انتخابات را مطابق ذوق و سلیقه خودشان تهیه کنند و پنجاه شصت نفری انتخاب نشده اند با این قانونی که ایشان اصلاح می‌کنند آزمایش بکنند که ببینند می‌شود درست عمل‌ کرد بهتر می‌شود، بدتر می‌شود، مساوی می‌شود، چه می‌شود.

خلخالی – اتفاقا اشکال این بیشتر است اگر آنها آمدند اینجا و مجلس تصویب نکرد خطرش بیشتر است

نایب رئیس – بین الاثنین صحبت نفرمایید

حائری‌زاده – مثلا در باره اختیارات قضایی، این مسئله سابقه داشت تا دوره ۱۵ که به افتضاح کشید این کارها. همیشه وزیر عدلیه می‌آمد از مجلس اختیار می‌گرفت که لوایح در کمیسیون دادگستری مطرح شود. بعد از اینکه شور اول گذشت و نظر کمیسیون طبع و توزیع شد و آقایان نمایندگان نظریاتی که داشتند بکمیسیون دادند، کمیسیون در شور ثانی هر تصمیمی گرفتند موقتا برای آزمایش عمل بشود. یک وقتی مرحوم مشیرالدوله و مرحوم مدرس هم در کمیسیون بودند و قوانین خوبی هم بیرون می‌آمد، ولی محیط ما محیط فساد شده در دوره ۱۵ بود یک قوانین تلگرافی کثیف و متعفن از مجلس آن دوره با اختیاراتی که به کمیسیون دادگستری داده بودند گذراندند، خود وزیر عدلیه که با من دوست بود بخودش هم می‌گفتم که این کار غلط است که شما می‌کنید. تصدیق کرد ولی فشارهای خارج بود که کارهای خارج را از تصویب کمیسیون دادگستری بگذراند. و حالا ما اگر اختیاراتی بدهیم به وزیر دادگستری فعلی یا به دکتر مصدق، نمی‌دانم آن قوانین کثیف که دستگاه قضایی ما را محدود کرده‌ است قضاوت را بدست شمشیر داده‌ است چه می‌شود. در صورتی که قاضی غیر از سپاهی است. قاضی باید مجری باشد. سرباز، افسر باید مجری اوامر قانون و قاضی باشد. تمام دستگاه قضایی را هی مقراض کرده اند هی اختیارات دادند به دستگاه کیفری و این مساله ما را بخطر انداخته. من معتقدم راجع به این قسمت چون اعتماد هست به دکتر مصدق اختیار بدهیم که لوایح آنها را در نظر بگیرد، قضایی، استخدامی، قسمت انتخابات اینها را من موافقم، ولی قسمت امور مالی با رویه ای که من می‌بینم با وضعیتی که مملکت ما دارد، من موافق نیستم.
و بنده یک سوال رسمی که می‌خواستم از جناب آقای وزیر دارایی بکنم راجع به بانک ملی غیررسمی کردم. من اختیارات را مصلحت دکتر و خودمان و مملکت نمی‌دانم. یک فوریتش را آقایان رای دادید رجوع می‌شود بکمیسیون. خود جناب دکتر مصدق هم تشریف بیاورند. وزیر دارایی هم بیاید. اصلاحاتی بشود در این کار. این عقیده بنده‌ است.

نایب رئیس – آقای نبوی (گفته شد تشریف ندارند)

نایب رئیس – آقای دکتر کیان موافقید بفرمایید.

دکتر کیان – آقایان می‌دانند که موافقت بنده با اعطای اختیارات لازم برای انجام اصلاحات کشور مربوط باین دولت فعلی آقای دکتر مصدق نیست در دولت قبلی هم این نظر را داشتم و در جلسه خصوصی هم مفصلا در اطرافش بحث کردم. اما در این مورد راجع بفوریت لایحه که مطرح است بنده فقط یک دلیل دارم برای فوریت دوم که لازم است و ضروری است باین معنی این لایحه باین کیفیتی که تقدیم شده‌ است اگر بنا بشود بکمیسیون فرستاده شود بایستی تقریبا بتمام کمیسیونها فرستاده شود به ۲۰ کمیسیون فرستاده شود. چون این لایحه از لوایح عادی نیست که برود در یک کمیسیون معینی و آن کمیسیون اظهارنظر بکند و بیاید در مجلس تصویب بشود. پس بنابراین یک چنین لوایحی مقتضیات ذاتیش این است که از طرف مجلس با قید دوفوریت باید یا تصویب یا رد بشود و چون فعلا که وارد اصل لایحه نمی‌شوم و برای رسیدگی به آن وقت مفصلی خواهیم داشت و هر یک از آقایان نمایندگان وقت این را دارند که مطالعه بفرمایند و هر نظر اصلاحی هم که درباره این لایحه دارند ابراز بفرمایند و در اصل لایحه در رد یا قبول لایحه یا تنقیح و تصحیحش بحث بشود بنابراین بنظر بنده این لایحه بعلت لزوم ارجاع بتمام کمیسیونهای مجلس جز با دوفوریت راه دیگری برای تصویبش نیست.

نایب رئیس – رای می‌گیریم بفوریت دوم آقایانی که با فوریت دوم موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. طبع و توزیع می‌شود در جلسه آینده مطرح خواهد شد.

۵- تقدیم لایحه یک ماه تمدید حکومت نظامی طهران بوسیله آقای نایب نخست‌وزیر

نایب رئیس – جناب آقای کاظمی فرمایشی داریدبفرمایید.

وزیر دارایی و نایب نخست‌وزیر (آقای کاظمی) – بنده از طرف جناب آقای نخست‌وزیر و وزیر دفاع ملی یک لایحه ای تقدیم می‌کنم برای تمدید حکومت نظامی در تهران برای مدت یک ماه دیگر

نایب رئیس – طبع و توزیع می‌شود و بعد مطرح می‌شود

۶- طرح و تصویب گزارش کمیسیون بودجه راجع به یک دوازدهم بودجه کل کشور بابت تیرماه ۱۳۳۱

نایب رئیس – گزارش کمیسیون بودجه راجع به یک دوازدهم مطرح است. گزارش کمیسیون قرائت می‌شود (بشرح ذیل قرائت شد)

گزارش از کمیسیون بودجه به مجلس شورای ملی
کمیسیون بودجه پس از انتخاب هیئت رئیسه خود با حضور جناب آقای کاظمی وزیر داریی لایحه شماره ۳۰۸۶۳ دولت راجع باجازه پرداخت یکدوازدهم بودجه کل کشور را برای مخارج تیرماه ۱۳۳۱ مطرح نمود. پس از توضیحاتی که آقای وزیر دارایی دادند ماده واحده پیشنهادی عینا تصویب و اینک گزارش آن را تقدیم مجلس شورای ملی می‌نماید.
مخبر کمیسیون بودجه – دکتر ملکی
ماده واحده – بوزارت دارایی اجازه داده می‌شود حقوق و کمک و مزایای کارمندان و خدمتگذاران و مصارف مستمر و غیرمستمر وزارتخانه‌ها و ادارات و بنگاههای دولتی و سایر مصارف کشور را از بابت تیرماه ۱۳۳۱ بر طبق قانون یکدوازدهم فروردین ماه ۱۳۳۰ از محل درآمد عمومی سال جاری کشور پرداخت نماید.

نایب رئیس – مخالفی ندارد (گفته شد- خیر) برای اظهار نظر بمجلس سنا فرستاده می‌شود

۷- تعیین موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه

مکی – بنده یک تذکری دارم

نایب رئیس – بفرمایید

مکی – می‌خواستم از مقام ریاست استدعا کنم که در دستور جلسه آینده انتخاب هئیت مختلط کمیسیون نفت را معین کنید (خسرو قشقایی – همین امروز بگذارید) که با آمادگی مجلس تکلیف این کمیسیون هم معین بشود. چون مسلم نیست در این جلسه یا جلسه آینده‌ است خواهش می‌کنم جلسه آینده انتخاب هیئت مختلط نفت را معین بفرمایید

نایب رئیس – جلسه آینده روز یکشنبه، دستور هم در درجه اول انتخاب ۵ نفر هیئت مختلط نفت خواهد بود و بعد سایر مطالب.

(۵۵ دقیقه بعد ازظهر مجلس ختم شد)

نایب رئیس مجلس شورای ملی – محمد ذوالفقاری

دسته‌ها