هوالکافی
اعلیحضرت قضاقدرت پادشاه اعظم والاجاه امپراطور اکرم شوکتدستگاه مالک بالاستقلال کل ممالک روسیه و اعلیحضرت کیوان رفعت خورشید رایت خسرو نامدار پادشاه بالاستقلال کل ممالک ایران، هر دو علیالسویه اراده و تمنای صادقانه دارند که روابط دوستی قدیم را که فی فمابین دولتین برقرار است به واسطه عهد تازه، مستحکمتر سازند. لهذا برای تقدیم این کار، اعلیحضرت امپراطور کل ممالک روسیه نیکولای انیچکوف [Nikolai Anichkov] شارژ دافر خویش را در ایران ویسوسلینی اسطاطسکی سرمنینک صاحب نشانها ولادیمیر از مرتبه سیم انهّ مقدسه از رتبه دویم سانت ستانیسلا از مرتبه دوم و شیر و خورشید دولت ایران از مرتبه اول و اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران اعتمادالدوله الیه و صاحب نشان امیر تومانی با حمایل سبز و قرمز و صاحب نشان تمثال همایون از درجه اول و حامل شمشیر مرصع و عصای مکلل به الماس و دارنده شرابه الماس و مروارید و صاحب نشان درجه امیرتومانی و حمایل سبز درجه مخصوص شخص اول و صاحب لقب آلتس جناب اشرف امجد ارفع میرزا آقاخان صدر اعظم دولت ایران را وکلای مختار خود تعیین کردند و ایشان بعد از آنکه در دارالخلافه مجتمع شدند و اختیارنامههای خود را مبادله کرده، موافق قاعده و شایسته دیدند، چنین تشخیص دادهاند که در اوضاع حالا، یعنی جنگ مابین دولت روس از یک طرف و دولت عثمانی و متحدانش از طرف دیگر، بهترین تدابیر برای حصول مقصود مزبور آن خواهد بود که شروطی را که بخصوصه بر صداقت بیطرفی از جانب دولت ایران مبنی باشد، قرار دهند. لهذا فصول آتیه را تعیین و قرارداد کردند.
فصل اول
دولت ایران قویاً متعهد میشود که به دشمنان دولت روسیه هیچ امداد عسکری را در مدت تمام که جنگ دولت مشارالیها با دولت عثمانیه و متحدان ایشان طول خواهد کشید نکنند و به هیچ وجه منالوجوه اعانتی را که منافی بیطرفی باشد یا که بتواند تعلقی به اعمال خصمانه ایشان نسبت به دولت روسیه داشته باشد ننمایند.
دولت ایران تعهد مینماید که نگذارند آذوقه معین شده از برای عساکر اعدای دولت روس در ممالک عثمانیه، به خارج برده شود؛ و مانع شوند که قشون آن خصمان دولت روسیه، از خاک ایران به جهت صدمه رسانیدن به حدود روسیه عبور و مرور نمایند؛ و در مقام رفع و منع ایلات اکراد تابعه امر و نهی خودشان خواهند برآمد، که دستاندازی و تاخت به سرحدات دولت روسیه نکنند؛ و دزدیهای متفرقه که اکراد ایران از خاک روسیه مرتکب میشوند، نقض عهدنامه شمرده نخواهد شد، اما دولت ایران خودشان واجب میدانند که کمافی السابق به خوبی تلافی آنها را نمایند.
فصل دوم
دولت ایران تعهد مینمایند که مانع خواهند شد که اسباب و آلات حرب، از تفصیل ذیل، از برای عساکر دشمنان دولت روسیه به خارج حمل ونقل شود:
باروت، سرب، شوره، گوگرد، آنچه اسلحه نامیده میشود، خواه ناتمام باشد، توپ قپوس زنبورک تفنگ گلوله و ساچمه و گلوله سربی و سنگ چخماق و قهاب و اسباب توپکشی و زین و یراق به جهت سواره و تاب نیزه و کمربند سربازی و زره و چار آینه و کلاهخود به جهت سواره، سوای چیزی که برای محافظت شخصیه مترددین و عابرین و اسباب به جهت دوابشان در راه لازم باشد.
فصل سیم
دولت روسیه از طرف خویش به ملاحظه اجرای صحیح فصل مسطوره و نظر به اتمام با صداقت و حقانیت وظایف دوستی و حسن همجواریت از جانب دولت ایران، اگر آن اتمام در مدت کل امتداد جنگ دولت روسیه با دشمنان خودشان به عمل خواهد آمد و هیچ برهان موجه در خلال آن زمان بر نقض آنها شهادت ندهد، در حال انعقاد صلح، بقیه مطالبه آخرین کرور تومانی که دولت ایران الان هم به دولت روسیه مقروض است، گذشت و انکار خواهد کرد.
فصل چهارم
این عهد دوستی و مخفی، به سایر عهدنامجات که فی مابین دولت روس و ایران برقرار و باقی است، تغییر و تبدیل نباید بدهد.
دو نسخه یک مضمون ترتیب یافتهاند به خط وکلای مختار جانبین رسیده، به مهر ایشان ممهور و مابین ایشان ختم و مبادله شده است.
از جانب اعلیحضرت امپراطور کل ممالک روسیه و اعلیحضرت پادشاه کل ممالک ایران، مصدق و ممضی خواهد شد و تصدیقنامههای متداوله که به دستخط مخصوص ایشان مزین خواهد بود، در مدت چهار ماه یا زودتر اگر ممکن باشد، مابین وکلای مختار ایشان مبادله خواهد شد.
تحریرا فی ١٨ شهر محرم الحرام سنه ١٢٧١ هجری [چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۲۳۳] مطابق سنه ۱۸۵۴ مسیحی دوم ماه سپتامبر
شرح جداگانه علیحده که ضمیمه این عهد شده است
به علت عهدنامه جدیده که دولت ایران با دولت روسیه منعقد ساخته، واضع این دستخط صدر اعظم اعلیحضرت پادشاهی، مطابق اختیارنامه خود به شارژ دافر دولت روسیه در ایران و موافق قرارداد شفاهی با اعجاب [آن جناب؟] اعلام و اظهار میدارد که
اولا اولیای دولت ایران به عساکر دشمنان دولت روسیه برای عبور و مرور از آبهای متعلقه به خاک ممالک محروسه ایران تسهیل نخواهند کرد و به حمل و نقل آلات و اسباب حرب ایشان مساعده نخواهند نمود،
ثانیا به غیر از منع به خارج بردن آذوقه معینه از برای عساکر دشمنان ذولت روسیه، دولت ایران عموما مانع خواهد شد که گندم و برنج اولا از کل آذربایجان و گروس، به طرف دولت عثمانیه برده نشود. آنچه کرمانشاهان است، خروج آذوقه معینه از برای عساکر دشمنان روس، فقط از آنجا ممنوع خواهد بود، اما به ملاحظه اینکه خروج گندم و برنج از آن ولایت، به قدر مقدور کمتر شود، دولت ایران تعهد مینماید که غیر از ضرورت زوّار، زیادتر از یکصد بار با هر قافله از یک معبر زهاب و بس بیرون برده نشود. و قرار رفتن قافله نیز منوط به عادت و طبیعت است، که نباید زیاد از سه روز به سه روز بروند. و نیز مکاریان مأذون خواهند بود که هر نفری از آنها برای مصرف فردی خودش، شش من برنج و شش من گندم به وزن تبریز از کل حدود ایران همراه خود ببرند.
ایلات سرحدنشین که دو دولت اسلام سمت کرمانشاهان و گروس و رعایای ساکن در روس حدود این دو مکان، چون در مراوده به همدیگر در ییلاق و قشلاق دو دولت ایران و عثمانی محتاج یکدیگرند، روا باید دانست که آذوقه برای خوراکی خود خرید و فروش نمایند.
از این قرار، لفظا به لفظ، صحیح است.