روز سه شنبه ٢۰ ربیع الثانی [١٣٢٧ه.ق]
امروز وکلای شورای مملکتی و وزراء، در عمارت خورشید نشسته، مشغول مذاکره شدند. تلگرافی به آذربایجان و رشت کردند که: «دستخط مشروطیت صادر شد. قانون همان قانون اساسی سابق و نظامنامه انتخابات هم، همان است، الا آنکه دو فصل آن زیاده شده است: اول آنکه انتخاب، افرادی باشد نه اصنافی؛ ثانی، در باب تمول منتخب و وکیل، حدی معین شده است. اگر قبول دارید، نماینده خود را چاپاری روانه کنید والا اطلاع دهید.»
بین امام جمعه و صنیع الدوله گفتگو شد. امام جمعه گفت: دستخط شاه را امضاء نمائید.
صنیع الدوله گفت: اولا باید به ولایات اطلاع داد، شاید ما را قبول نکردند، اگر ما را انتخاب کردند، آن وقت نشسته، مذاکره میکنیم، والا وکیل خود را انتخاب خواهند کرد؛ و ثانیاً اگر مشروطه دادند، اعلان آزادی دهند، تا ماها در یک مسجد و محلی جمع شویم، با عموم مردم مذاکره نمائیم.
امام جمعه گفت: اگر انتخابات را تغییر ندهید، همان وضع سابق و همان هرج ومرج پدید خواهد شد.
صنیع الدوله گفت: هرج ومرج سابق را شما باعث شدید.
در این اثناء، مؤیدالدوله حاکم طهران، گفت: جناب آقا بس است، حضرات رشتی رسیدند و ماها را میکشند، بگذارید کار بخوبی بگذرد.
امروز شش فصل سفراء را حضرات همایونی قبول فرموده؛ و شش فصل از این قرار است:
دادن مشروطه – عفو مقصرین پلتیکی – عفو عمومی – تغییر کابینه و عدم دخالت امیر بهادر و مشیرالسلطنه – دادن روس، صد هزار لیره به دولت ایران – دولت انگلیس میتواند صد هزار لیره به قرض ایران بدهد، به تصویب مجلس.