بخشنامه راجع به برابرهای ۴۱ واژه از اصطلاحات دادگستری

تاریخ تصویب: ۱۳۱۹/۰۶/۲۰
تاریخ انتشار: ۱۳۱۹/۰۶/۱۹

در فرهنگستان برای چهل و یک واژه از اصطلاحات دادگستری برابرهائی برگزیده شده و مورد تصویب واقع گردیده است که در پائین درج و لزوماً ابلاغ میشود که بعد از این واژه‌های نو را بکار ببرید:

۱ـ مقر  – خستو ـ در همه فرهنگها و کتابهای فارسی به این معنی ضبط شده و در شاهنامه نیز در چندین جا بکار رفته است.
2 ـ منکر – ناخستو
3ـ مدعی خصوصی – تاوان خواه
4 ـ قیم  – سرپرست
5 ـ قیمومت – سرپرستی
6 ـ اصل سند – بنچک ـ سند را به فارسی چک و اصل آن را بنچک گفته‌اند و حتی کلمه (بنچاق) نیز تحریف شده بنچک است.
7ـ سواد مصدق – رونوشت گواهی یافته
8 ـ مال ‌الاجاره – اجاره بهاء
9ـ موجر – اجاره ده
10 ـ مستأجر – اجاره‌دار
11 ـ بایع – فروشنده
12 ـ بیع و مبایعه ، بیع شری – خرید و فروش
13 ـ شری و ابتیاع – خرید ـ خریداری – خریدن
14 ـ مبیع – فروخته ـ خریده ـ (برحسب آنکه چگونه بکار رود)
15 ـ مشتری – خریدار
16 ـ رهن – گرو
17 ـ رهنیه – گروگان
18 ـ مهر- صداق کابین
19 ـ نکاح ـ ازدواج  – زناشوئی
20 ـ اعتراض – واخواهی
21 ـ معترض – واخواه
22 ـ معترض‌علیه – واخوانده
23 ـ معترض‌عنه – واخواسته
24 ـ شخص ثالث – سوم کس
25 ـ ورود ـ دخول – درآمد
26 ـ آخرین – واپسین
27 ـ آخر – پایان
28 ـ ختم و خاتمه – پایان ـ انجام
29 ـ مختوم – انجام یافته
30ـ اول – نخست
31 ـ شروع و ابتدا – آغاز
32 ـ تقلب – دغلی
33 ـ متقلب – دغل
34 ـ صحت – درستی
35 ـ دعوی – گفتگو
36 ـ صلاحیت – شایستگی
37 ـ صالح – شایسته
38 ـ رجوع – مراجعه – برگشت
39 ـ ارجاع – فرستادن ‌ـ برگرداندن (برحسب محل استعمال)
40 ـ ابلاغ – رساندن
41 ـ ابلاغنامه – رسیدنامه.

وزیر دادگستری

دسته‌ها