(مصوب جلسه ۵۲۸ مورخ ۱۳ /۸ /۱۳۸۲ شورای عالی انقلاب فرهنگی)
شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه ۵۲۸ مورخ ۱۳ /۸ /۱۳۸۲ گزارش ارزیابی علم و فناوری در جمهوری اسلامی ایران را به شرح زیر تصویب کرد:
چکیده روند عمومی علم و فناوری کشور از دیدگاه نظری علم در فرهنگ اسلامی و ایران از جایگاه رفیعی برخوردار است و سابقه درخشان علمی کشور حکایت از توجه و اهتمام خاص ایرانیان به این مقوله دارد. ارزیابی علم و فناوری نیز حاکی از آن است که نیروی انسانی و امکانات و زمینههای بالقوه و امیدبخش برای ارتقاء شاخصهای علم و فناوری در کشور موجود است و دستاوردهای خوبی نیز حاصل شده است، لیکن در در مقایسه با کشورهای موفق و حتی نسبت به سطح متوسط بین المللی، جمهوری اسلامی ایران از جایگاه شایستهای در علم و فناوری برخوردار نیست. محققان داخل کشور هنوز سهم اندکی در تولید جهانی علم دارند و در معرفی تولیدات علمی کشور بویژه در رشتههای غیر علوم تجربی و کاربردی در سطح جهان با مشکل روبرو هستند. با این وجود، برخی از شاخصهای علم و فناوری در سالهای اخیر به سرعت ارتقاء یافتهاند و در حال حاضر روند تولید علم در کشور چشمانداز روشنتری نسبت به سالهای گذشته دارد. علیرغم این همه و با وجود علاقه شدید به کسب مدارج علمی بالا در سطح جامعه، نامطمئن بودن محرکها و انگیزهها بیانگر عدم وجود استحکام و ثبات در آینده تولید علم در کشور است. با اینکه شواهد مشخصی از رشد کیفیت در تولیدات علمی مشاهده میشود ولی باید اذعان نمود که در توسعه علمی همچنان توجه به کمیت بیش از کیفیت است. در زمینه فنآوری و اثربخشی علم و توجه به جنبههای تجاری علم و بهرهگیری از آن نیز وضعیت مطلوب نبوده و به طور آشکار فاصله بسیاری در این زمینه با جوامع صنعتی مشاهده میگردد. اهم نتایج بررسی کمی براساس شاخصهای مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی در پنج بخش انسانی، مالی، ساختاری، عملکردی و بهرهوری، ابعاد مختلف سامانه علم و فناوری کشور و روند تحولات آن طی سالهای ۱۳۷۵، ۱۳۷۷ و ۱۳۷۹ با استفاده از اطلاعات موجود بررسی و تحلیل،و وضع کشور با دیگر کشورهای جهان مقایسه شده است. اهم ملاحظات حاصل از بررسی آمارها عبارت است از:
۱ – شمار نیروی انسانی شاغل در بخش تحقیقات طی سالهای گذشته رو به افزایش بوده است.
۲ – تعداد محققان کشور در سال ۱۳۷۹ نسبت به سال ۱۳۷۷، ۶۴ درصد افزایش یافته است.
۳ – مقایسه آمار محققان با اعضاء هیئت علمی کشور نشان میدهد که شماری از این محققان بالقوه کشور در امر تحقیقات فعال نیستند.
۴ – تعداد محقق به نسبت جمعیت در ایران بیشتر از میانگین آسیا و کمتر از سطح متوسط جهانی است.
۵ – با اینکه اعتبارات تحقیقاتی تخصیص یافته دولتی طی سالهای گذشته افزایش داشته است ولی هنوز در مقایسه با تولید ناخالص داخلی ناچیز است.
۶ – بخش خصوصی سهم اندکی در تأمین هزینههای تحقیقاتی کشور دارد.
۷ – تعداد مراکز تحقیقاتی در سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۹ رشد کمی داشته است.
۸- تعداد انجمنهای علمی در کشور رو به افزایش است.
۹ – تعداد پایگاههای رایانهای متصل به شبکه جهانی (اینترنت) از رشد قابل قبولی برخوردار است.
۱۰ – تعداد طرحهای تحقیقاتی فعال در کشور رو به افزایش است.
۱۱ – تعداد مقالات منتشر شده در مجلات رشد خوبی داشته است.
۱۲ – با وجود دارا بودن حدود یک درصد جمعیت دنیا، سهم کشور در تولیدات علمی نمایه شده در پایگاه ISI در سال ۲۰۰۰ حدود دوازده صدم درصد بوده، لکن به شدت در حال افزایش است.
۱۳ – اعتبارات تحقیقاتی به ازای هر محقق در ایران در مقایسه با آمارهای بینالمللی بسیار کم است.
موانع توسعه علم و فناوری کشور بر پایه ارزیابی کمی و تحلیل نتایج حاصل میتوان به اهم مشکلات و موانع توسعه علم و فناوری کشور اشاره کرد:
۱ – سیاستها و راهبردهای ملی علم و فناوری تعیین و تبیین نشده است لذا تمرکز و توزیع امکانات و تخصیص منابعو اعتبارات تحقیق و توسعه و نحوه استفاده از آنها لزوماً مبتنی بر ایندهنگری و در جهت نیل به هدفهای ملی نیست.
۲ – اقتصاد کشور به علل تاریخی دانش بر نیست لذا علم و فناوری تجاری نمیشود. بنابراین تولید آن سازوکاری مقرون به صرفه ندارد و دارای محرک پایدار نیست.
۳ – مدیریت کشور کمتر مبتنی بر دانش است.
۴ – سامانه علم و فناوری کشور از انسجام و هماهنگی درونی برخوردار نیست. مأموریت دستگاههای علم و فناوری شامل دانشگاهها، پژوهشگاههای علمی، مراکز تحقیق و توسعه صنعتی و… به درستی تعیین و تفکیک نشده است و همکاری همافزا بین آنها برقرار نیست.
۵ – سازوکار و ابزارهای حقوقی و ملی کارآمدی برای تأمین و حفظ حقوق معنوی و مادی دانشمندان، محققان، مخترعان، مبتکران و مکتشفان در کشور وجود ندارد.
۶ – سهم تحقیقات زا تولید ناخالص ملی بسیار اندک است.
۷- نقش بخش خصوصی در فعالیتهای تحقیقاتی و تأمین هزینههای ان ناچیز است.
۸ – نیروی فنی و پتشیبانی امر تحقیقات از تخصص و جایگاه شغلی لازم برخوردار نیست.
۹ – سهم کشور در تولید جهانی علم اندک است.
۱۰ – سازوکار لازم برای اطلاعرسانی در زمینه علم و فناوری در کشور وجود ندارد. راهکارهای پیشنهادی به منظور ارتقائ شاخصهای علم و فناوری و رفع مشکلات و موانع آن و دست یافتن به جایگاه مطلوب بین المللی راهکارهای ذیل پیشنهاد میشود:
۱ – تعیین سیاستها و راهبردهای علم و فناوری در کشور در هماهنگی متقابل با سیاستها و راهبردهای اقتصادی و سیاسی حاکم بر صنعت، خدمات، تجارت و سیاست خارجی کشور.
۲ – تعیین و تفکیک مأموریتهای دانشگاهها، پژوهشگاههای علمی، مراکز تحقیق و توسعه صنعتی و پارکها و شهرکهای علمی در امر پژوهش و تولید علم و فناوری و تعریف و ترغیب مناسبات و همکاریهای ما بین آنها.
۳ – اصلاح مقررات پژوهش در درون و بیرون سامانه علم و فناوری و انتقال و واگذاری اختیارات وسیع به محققان و فناوریان به منظور فعال ساختن نیروی انسان بالقوه در دانشگاهها، شامل اعضای هیئت علم یو دانشجویان تحصلات تکمیلی، در امر پژوهش.
۴ – اصلاح قوانین مربوط به حقوق و دستمزدها به منظور تأمین مادی پایدار دانشمندان و محققان برجسته براساس شاخصهای عملکردی تا حد قابل رقابت با شرایط و امتیازات بینالمللی و با توجه به مقتضیات داخلی.
۵ – تدوین و تصویب قوانین جدید و جایگزین برای حفظ حقوق مخترعان، مکتفشفان، مؤلفان و… با توجه به مقررات و عرف بینالمللی.
۶ – ساماندهی نظام تولید آمار و اطلاعات علم و فناوری در کشور به منظور بهرهبرداری در تعیین سیاستها و راهبردها و تدوین برنامهها و انجام ارزیابی.
۷ – افزایش سهم اعتبارات تحقیقاتی از تولید ناخالص ملی.
۸ – ایجاد انگیزههای لازم و تمهیدات قانونی برای افزایش مشارکت بخش خصوصی ایرانی و خارجی در فعالیتهای پژوهشی کشور. مقدمه گزارش حاضر اهتمامی برای ارائه وضع پژوهش و بررسی روند تغییرات شاخصهای کلان ارزیابی علم و فناوری در چند سال گذشته در کشور و مقایسه آن با اوضاع و آمارهای سایر کشورها است. امید است مسئولان اجرایی و صاحبنظرات علم و فناوری از آن بهرهمند شوند و در سیاستگذاری و هدایت نظام علم و فناوری در کشور مورد توجه قرار گیرد. سال گذشته پس از تصویب آییننامه هیئت نظارت و ارزیابی فرهنگی و علمی و شاخصهای ارزیابی علم و فناوری در شورای عالی انقلاب فرهنگی و واگذار امر ارزیابی وضعیت علم و فناوری کشور به این هیئت، بر آن شدیم تا در اولین فرصت ممکن گزارشی را در این خصوص آماده و ارائه نمائیم. لذا با بهرهگیری از نتایج آمارگیری مرکز آمار ایران که هر دو سال یکبار در سالهای ۷۶، ۷۸ و ۸۰ از مراکز تحقیق و توسعه انجام شده است و تتبع در آمار و ارقام منتشر شده در گزارش عملکرد دولت و قانون بودجه و سایر مراجعی که به هر کدام در متن گزارش اشاره شده است، آمار بیشتر شاخصهیا کلان علم و فناوری استخراج و پس از بررسی و تحلیل، گزارش حاضر تدوین گردید. اگرچه آمارهای ارائه شده براساس آمارگیریها در برگیرنده کل آمار علم و فناوری کشور نیست، لیکن نزدیک به مقادیر واقعی است و در غیاب آمارهای ثبتی دقیق و روزآمد از آنها در این ارزیابی استفاده و به آنها استناد شده است. دلایل نقص آمار عبارتند از:
الف ـ عدم پوشش تمامی مراکز تحقیقاتی کشور در آمارگیری فوق، ازجمله مراکز تحقیق و توسعه وابسته به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح.
ب ـ عدم پوشش مراکز تحقیقاتی که کارکنان آنها کمتر از ده نفر است.
ج ـ عدم پوشش آمار محققانی که در خارج از مراکز تحقیقاتی به صورت انفرادی به امر تحقیق اشتغال دارند، مخصوصاً در بخش علوم انسانی.
د ـ عدم پوشش آمار فعالیتهای تحقیقاتی درون سازمانهای دولتی که مدیریت مستقل ندارند. به منظور اطمینان از صحت ارقام و برای تدیید و اصلاح آمارها، همچنین به دلیل مشکلاتی نظیر قابل استخراج نبودن اطلاعات بعضی از شاخصها از آمارهای یادشده و تغییرات زیاد آمارهای بعضی دیگر از شاخصها در سالهای آمارگیری، از مراجع دیگری نظیر قانون بودجه، آمار آموزش عالی، گزارش علمکرد دولت، گزارش ارزیابی عملکرد دستگاهها توسط مجلس شورای اسلامی و…. نیز استفاده شده است. یکی از نکات مهمی که در تنظیم این گزارش و بررسی آمارها بوضوح مشاهده و مشخص گردید مغایرت ارقام ارائه شده از سوی مراجع مختلف بود که بیشتر به تفاوت در تعاریف مفاهیم، تفاوت جامعه آماری و تفاوت روش آمارگیری برمیگردد. همچنین در بررسیها بعضاً تغییرات زیادی در آمارهای ارائه شده توسط یک مرکز در سالهای مختلف ملاحظه شد که ناشی از روش آمارگیری، آموزش آمارگیران، نبود کارشناس مسئول و آشنا با مفاهیم و تعاریف در مراکز تحقیقاتی، فقدان آمار و دادههای مستمر در آن مراکز، کثرت مارجعه از مراجع مختلف برای آمارگیری به مراکز و فقدان انگیزه کافی مسئولان برای پاسخگویی صحیح و دقیق و نیز نگرش منفی برخی مدیران مراکز تحقیقاتی درخصوص ارزیابی میباشد. به نظر میرسد بهبود امر ارزیابی و دستیابی به نتایج روشن و دقیق نیازمند اجرای یک نظام جامع آماری در تمامی ان مراکز به منظور رفع موانع یاد شده و یکسانسازی تعاریف مفاهیم است. به عبارت دیگر با ساماندهی و ایجاد نظام آمارهای ثبتی که اکنون در دستورکار مرکز آمار ایران قرار دارد، به نتایج قابل اعتمادتری نایل خواهیم شد. عمده دادههای این گزارش برگرفته از نتایج آمارگیری مرکز آمار ایران درباره مراکز تحقیق و توسعه میباشد لذا از تعاریف مذکور در آن استفاده شده است که در بخش واژهنامه آورده شدهاند. در بقیه موارد به منبع آمار اشاره و احیاناً تفاوت تعاریف مفاهیم و تدثیر آن بر آمارها در جای خود ذکر شده است. ضمناً آمار تعداد اندکی از شاخصها از منابع موجود قابل استخراج نبود، لذا در این گزارش به آن شاخصها اشارهای نشده است.
فصل اول: شاخصهای انسانی
نیروی انسانی متخصص، پیشنیاز اساسی توسعه همه جانبه جوامع به شمار میرود و در این مجموعه مولدین علم و فناوری، یعنی محققان و شاغلان تحقیقات سهمی مهمتر دارند. لذا ارزیابی دقیق و جامع نیروی انسانی شاغل در امر تحقیق کشور در نیل به توسعه همه جانبه و پایدار حائز اهمیت فراوان است. نیروی انسان یشاغل در امر تحقیقات را میتوان تحت چهار عنوان محقق، کارشناس پژوهشی (دستیار محقق)، تکنیسینها و کارکنان دفتری و پشتیبانی دستهبندی کرد. براساس تعریف مورد استفاده در این ارزیابی، محقق فردی است که بیشتر اوقات خود را صرف پژوهشهای علمی و فنی میکند و در اجرا و یا مدیریت فعالیتهای علمی ـ پژوهشی مشغول به کار است و حداقل دارای مدرک کارشناسی ارشد و یا معادل آن از دورههای غیردانشگاهی میباشد. این تعریف تمامی اعضای هیئت علمی را شامل نمیشود، بلکه دستهای از آنها را که فعالیت پژوهشی دارند، دربرمیگیرد. همچنین دانشجویان دورههای تحصیلات تکمیلی نیز مشمول این تعریف ۶ نمیباشند. شاخصهایی که با عنوان شاخصهای کلان انسانی در ارزیابی علم و فناوری کشور بررسی و مطالعه شده، عبارتند از:
۱ – تعداد محققان در یک میلیون نفر جمعیت.
۲ – تعداد کل شاغلان تحقیقاتی در یک میلیون نفر جمعیت.
۳ – درصد محققان از کل شاغلان تحقیقاتی.
۴ – درصد کراشناسان پژوهشی از کل شاغلان تحقیقاتی.
۵ – درصد تکنینسینهای شاغل در تحقیقات از کل شاغلان تحقیقاتی.
۶ – تعداد شاغلان تحقیقاتی بر حسب استانهای کشور.
۷ – تعداد و درصد محققان بر حسب رشته تحصیلی.
۸ – رشد تعداد محققان.
۹ – تعداد نیروهای پشتیبانی و خدماتی تحقیقات. جدول (۱ – ۱): دادههای شاخصهای انسانی ارزیابی کلان علم و فناوری ردیف شاخصهای انسانی ستل ۱۳۷۵ سال ۱۳۷۷ سال ۱۳۷۹ ۱ تعداد محققان در یک میلیون نفر جمعیت ۲۵۸ ۲۴۵ ۳۹۰ تعداد محققان در یک میلیون نفر با احتساب دانشجویان تحصیل تکمیلی که در حال گذراندن پایاننامه هستند ۶۷۸ ۶۶۳ ۸۴۲ ۲ تعداد کل شاغلان تحقیقات در یک میلیون نفر جمعیت ۶۶۹ ۷۵۵ ۷۶۶ ۳ درصد محققان از کل شاغالان تحقیقاتی ۵ /۳۸ ۴ /۳۲ ۵۱ ۴ درصد کارشناسان پژوهشی از کل شاغلان تحقیقاتی ۱۷ ۱۵ ۱۱ ۵ درصد تکنیسینهای شاغل در تحقیقات از کل شاغلان تحقیقاتی ۷ /۱۳ ۱۸ ۱۰ ۶ تعداد شاغلان تحقیقاتی برحسب استانهای کشور تهران ۵۴ % ۲۱۵۴۹ ۵۸ % ۲۷۲۹۱ ۵۱ % ۲۵۰۶۶ مرکزی ۹۵ /۱ % ۷۸۴ ۹۹ /۰ % ۴۶۵ ۵۵ /۱ % ۷۶۱ گیلان ۵۵ /۳ % ۱۴۲۵ ۶ /۱ % ۷۴۷ ۶۲ /۳ % ۱۷۷۶ مازندران ۵ /۳ % ۱۴۱۵ ۳ /۱ % ۶۰۹ ۱۱ /۳ % ۱۵۲۳ آذربایجان شرقی ۹۳ /۱ % ۷۷۵ ۰۵ /۲ % ۹۶۱ ۸۹ /۱ % ۹۲۵ آذربایجان غربی ۳ /۰ % ۱۲ ۵۳ /۰ % ۲۵۰ ۴۹ /۱ % ۷۳۰ کرمانشاه ۷۴ /۰ % ۲۹۸ ۴۱ /۰ % ۱۹۱ ۱۲ /۰ % ۶۰ خوزستان ۴۷ /۲ % ۹۹۲ ۱۷ /۲ % ۱۰۱۳ ۴۲ /۱ % ۶۹۴ فارس ۶۵ /۲ % ۱۰۶۴ ۱۳ /۹ % ۴۲۷۳ ۶۲ /۳ % ۱۷۷۲ کرمان ۱۷ /۲ % ۸۷۳ ۳۹ /۱ % ۶۵۲ ۳۵ /۲ % ۱۱۵۴ خراسان ۶۳ /۳ % ۱۴۵۹ ۳۷ /۳ % ۱۵۷۵ ۶۸ /۴ % ۲۲۹۴ اصفهان ۹۶ /۱۰ % ۴۴۰۰ ۶۷ /۶ % ۲۱۱۸ ۲۷ /۷ % ۳۵۶۴ سیستان و بلوچستان ۹۱ /۰ % ۳۶۶ ۹۱ /۰ % ۴۲۸ ۵۶ /۰ % ۲۷۳ کردستان ۵۴ /۰ % ۲۱۵ ۴۹ /۰ % ۲۲۷ ۹۴ /۰ % ۴۵۹ همدان ۷۳ /۱ % ۶۹۳ ۹۷ /۰ % ۴۵۶ ۷۷ /۰ % ۳۷۵ چهارمحال و بختیاری ۳ /۰ % ۱۹ ۲۹ /۰ % ۱۰۵ ۴۳ /۰ % ۲۱۱ لرستان ۷۵ /۰ % ۳۰۱ ۹۱ /۰ % ۴۲۵ ۶ /۰ % ۲۹۲ ایلام ۲۴ /۰ % ۹۷ ۴ /۰ % ۱۸۶ ۴۳ /۰ % ۲۱۱ کهگیلویه و بویراحمد ۱۸ /۰ % ۷۲ ۳۹ /۰ % ۱۸۱ ۳۱ /۰ % ۱۵۴ بوشهر ۶۱ /۰ % ۲۴۴ ۰۸ /۰ % ۳۶ ۲۸ /۰ % ۱۳۵ زنجان ۶ /۰ % ۲۴۱ ۷۱ /۰ % ۳۳۰ ۸۷ /۰ % ۴۲۴ سمنان ۱۲ /۱ % ۴۴۸ ۲۵ /۱ % ۵۸۶ ۸۹ /۰ % ۴۳۴ یزد ۳۱ /۱ % ۵۲۶ ۶۵ /۰ % ۳۰۲ ۴۱ /۱ % ۶۹۲ هرمزگان ۹۶ /۰ % ۳۸۶ ۶۳ /۰ % ۲۹۶ ۸ /۰ % ۳۹۱ اردبیل ۴۴ /۰ % ۱۷۵ ۵۸ /۰ % ۲۷۳ ۶۸ /۰ % ۳۳۵ قم ۷۹ /۲ % ۱۱۲۰ ۶۸ /۱ % ۷۸۷ ۰۵ /۶ % ۲۹۶۵ قزوین ۰۰۰ ۰۰۰ ۹۸ /۰ % ۴۵۹ ۰۶ /۱ % ۵۱۸ گلستان ۰۰۰ ۰۰۰ ۱۹ /۱ % ۵۵۹ ۶۸ /۱ % ۸۲۲ ۷ تعداد و درصد محققان بر حسب رشته تحصیلی (محققان تماموقت) فیزیک ۴ /۳ % ۲۴۳ ۸ /۰ % ۱۰۲ ۴ /۱ % ۲۰۱ شیمی و زیستشناسی ۷ /۳ % ۲۶۱ ۱ /۴ % ۴۹۳ ۸ /۵ % ۸۷۲ مهندسی و تکنولوژی ۲ /۳۶ % ۲۵۷۸ ۷ /۳۶ % ۴۵۵۸ ۴۲ % ۶۲۸۵ علوم کشاورزی ۲ /۲۸ % ۲۰۰۳ ۳۰ % ۳۷۲۸ ۱ /۲۳ % ۳۴۳۳ علوم پزشکی و داروسازی ۱ /۸ % ۵۷۲ ۱ /۱۲ % ۱۴۹۲ ۵ /۹ % ۱۴۰۳ سایر علوم طبیعی ۲ /۴ % ۳۰۰ ۴ /۴ % ۵۷۲ ۳ % ۴۵۰ جامعهشناسی و روانشناسی ۱ /۲ % ۳۴۶ ۶ /۱ % ۲۲۶ ۲ % ۲۹۲ اقتصاد ۱ % ۷۶ ۸ /۰ % ۹۴ ۲ /۱ % ۱۸۶ حقوق ۳ /۰ % ۲۰ ۳ /۰ % ۴۶ ۷ /۰ % ۱۰۱ زبانشناسی و زبانها ۲ /۲ % ۱۵۳ ۲ /۱ % ۱۴۸ ۹ /۱ % ۲۸۲ سایر علوم اجتماعی و انسانی ۶ /۱۰ % ۷۶۱ ۸ /۰ % ۹۳۱ ۴ /۹ % ۱۴۰۰ ۸ رشد تعداد محققان – ۸ /۱ – % ۶۴ % ۹ تعداد نیروهای پشتیبانی و خدماتی تحقیقات ۱۲۲۸۳ ۱۶۱۳۷ ۱۳۷۶۶ منبع: نتایج آمارگیری از فعالیتهای تحقیق و توسعه توسط مرکز آمار ایران سالهای ۱۳۷۶، ۱۳۷۸ و ۱۳۸۰ تعداد محققان در یک میلیون نفر جمعیت تعداد محققان در یک میلیون نفر جمعیت، در سالهای ۷۵، ۷۷ و ۷۹ به ترتیب ۲۵۸، ۲۴۵ و ۳۹۰ نفر گزارش شده است. همانطور که در نمودار (۱ – ۱) مشاهده میشود این تعداد در سال ۷۹ افزایش قابل توجهی یافته است. این افزایش میتواند ناشی از اعمال برخی سیاستها برای رشد پژوهش در کشور، از جمله رویکرد وزارت صنایع و معادن به گسترش مراکز تحقیق و توسعه در واحدهای صنعتی، اختصاص بودجه به منظور اجرای طرحهای دارای اولویت تحقیقاتی موسوم به پژوهشهای ملی،رونق مراکز تحقیقاتی و جذب محققان به این مراکز یا تغییر ترکیب شاغلان تحقیقاتی باشد. نمودار (۱ – ۱) تعداد محققان در یک میلیون نفر بررسی شاخص فوق با توجه به آمار سالهای ۷۱، ۷۲ و ۷۳ که در گزارشهای ملی تحقیقات آمده است، حاکی از رشد ۱۳۰ درصدی تعداد محققان، در سال ۷۹ نسبت به سال ۷۱ است، نمودار (۱ – ۲). نمودار (۱ – ۲) تعداد محققان در یک میلیون نفر در بررسی آمارهای محققان زن و مرد، نکته قابل توجه آن است که نسبت محققان زن به مرد در سال ۷۷ تقریباً ۱ به ۵ بوده و همچنان بدون تغییر باقی مانده است. به نظر میرسد این نسبت،با افزایش دانشجویان زن در دوره های تحصیلات تکمیلی روند صعودی پیدا کند. طبق آمار ۱ تعداد اعضای هیأت علمی تماموقت در یک میلیون نفر جمعیت در سالهای تحصیلی ۷۶ – ۷۵، ۷۸ – ۷۷ و ۸۰ – ۷۹ به ترتیب برابر با ۳۳۲، ۳۴۴ و ۳۴۴ نفر بوده است. مقایسه این آمار با آمار محققان که افراد غیر هیأت علمی را نیز شامل میشود، مبین آن است که تعدادی از اعضای هیأت علمی کشور در امر تحقیقات فعال نیستند. مشکلاتی اداری موجود، عدم اطمینان صنعتی کشور به عملکرد جامعه دانشگاهی و ترکیب و کثرت اشتغالات آموزشی اعضائ هیأت علمی ۲ میتواند در این امر دخیل باشد. در سالهای مذکور مراکز دیگری نیز آمارهایی درخصوص محققان کشور ارائه دادهاند که با آمارهای فوق متفاوت میباشد، بعنوان مثال براساس گزارش عملکرد دولت تعداد محققان در سالهای ۷۵، ۷۷ و ۷۹ به ترتیب ۳۴۰، ۳۳۵ و ۳۳۱ نفر بوده است. طبق این آمار، طی این سالها تغییر محسوسی در تعداد محققان صورت نگرفته است. چنانکه در مقدمه این گزراش اشاره شد تفاوت در تعاریف میتواند عامل مهم و عمدهای در اختلاف آمارهیا ارائه شده منابع مختلف باشد. این موضوع بیش از هرچیز، ضرورت بازبینی و یکسانسازی تعاریف برای ارزیابی کلان علم و فناوری کشور را نمایان میسازد. در برخی از گزارشهای مراجع بینالمللی، ازجمله گزارشهای سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد (یونسکو) دانشجویان دورههای تحصیلات تکمیلی که در حال گذراندن پایان نامه هستند نیز جزء آمار محققان ذکر میگردد. در اینجا برای اینکه بتوان آمار محققان کشور را با آمار بینالمللی مقایسه کرد، آمار محققان با احتساب آمار دانشجویان دورههای تحصیلات تکمیلی که در حال گذراندن پایان نامه هستند، ارائه میگردد. تعداد دانشجویان دورههای تکمیلی که در حال گذراندن پایاننامه هستند در سالهای ۷۱ تا ۷۵ افزایش چشمگیری داشته ولی در سالهای ۷۵ تا ۷۹ تغییرات اندکی داشته است. همانطور که در نمودار (۱ – ۳) مشاهده میشود آمار محققان با احتساب دانشجویان تحصیلات تکمیلی که در حال گذراندن پایاننامه هستند در سالهای ۷۱ تا ۷۵ از رشد خوبی برخوردار بوده است، ولی در سال ۷۷ کاهش اندکی داشته و مجدداً در سال ۷۹ نسبت به سال قبل افزایش چشمگیری داشته است. نمودار (۱ – ۳) تعداد محققان در یک میلیون نفر جمعیت با احتساب آمار دانشجویان تحصیلات تکمیلی که در حال گذراندن پایان نامه هستند. تعداد کل شاغلان تحقیقاتی در یک میلیون نفر جمعیت آمارهای موجود در این زمینه نشانگر رشد نسبی این شاخص است. در سالهای ۷۵، ۷۷ و ۷۹ در یک میلیون نفر، به ترتیب حدود ۶۶۹، ۷۵۵ و ۷۶۶ نفر به کار پژوهشی مشغول بودهاند. و براساس آمار ارایه شده در گزارشهای ملی تحقیقات در سالهای ۷۱، ۷۲ و ۷۳ آمار شاغلان تحقیقاتی به ترتیب ۵۲۰، ۵۷۱ و ۶۲۹ نفر میباشد، نمودار (۱ – ۴).
همانطور که قبلاً بیان شد آمار دانشجویان تحصیلات تکمیلی که در حال گذراندن پایاننامه هستند در این آمار نیامده است. نمودار (۱ – ۴) تعداد کل شاغلان تحقیقاتی در یک میلیون نفر جمعیت درصد محققان، کارشناسان پژوهشی و تکنیسینها از کل شاغلان تحقیقاتی به تفکیک بررسی شاخص درصد محققان از کل شاغلان تحقیقاتی در کنار شاخصهای «درصد کارشناسان پژوهشی از کل شاغلان تحقیقاتی» و «درصد تکنیسینهای شاغل در تحقیقات از کل شاغلان تحقیقاتی» نشانگر تغییر در ترکیب شاغلان تحقیقاتی میباشد. همانطور که در نمودارهای (۱ -۵)، (۱ -۶) و (۱ -۷) دیده میشود، در سال ۷۹ تعداد تکنسینها و کارشناسان پژوهشی کاهش، و تعداد محققان افزایش قابل توجهی یافته است. نمودار (۱ – ۵) درصد محققان از کل شاغلان تحقیقاتی در سالهای اخیر این مسأله میتواند ناشی از جذب محققان جدید، ارتقای تحصیلی و تغییر فعالیت کارشناسان پژوهشی و پرداختن ایشان به فعالیتهای تحقیقاتی و فقدان جایگاه شغلی مناسب برای کارشناسان پژوهشی با مدرک کارشناسی و یا تکنیسینها با مدرک کاردانی بویژه در رشتههای فنی و مهندسی باشد. از دیگر دلایل کاهش تعداد تکنسینهای میتوان به بازنشستگی شاغلان این پستها و عدم جایگزینی آنها بدلیل محدود شدن استخدام افراد با مدرک کمتر از کارشناسی در نظام استخدامی و سیاستهای جذب نیروی انسانی درست اشاره کرد. آشنائی کم کارشناسان پژوهشی و تکنسینها، بویژه در گروه فنی و مهندسی به امر تحقیقات یکی از دلایل رشد کند پژوهش در کشور است. البته در رشتههای گروه پزشکی به دلیل تربیت دانشجویان دورههای کارشناسی برای عنوان شغلی مشخص این مشکل کمتر مشاهده میشود. لذا مناسب است برخی افراد در مقاطع کاردانی و کارشناسی با مواد درسی مشخص و کاملا تخصصی برای کمک به امر تحقیقات تربیت شوند.
نمودار (۱ – ۶) درصد کارشناسان پژوهشی از کل شاغلان تحقیقاتی
نمودار (۱ – ۷) درصد تکنسینهای شاغل در تحقیقات از کل شاغلان تحقیقاتی تعداد شاغلان تحقیقاتی بر حسب استانهای کشور آمار تعداد شاغلان تحقیقاتی بر حسب استانهای کشور در سال ۷۵، ۷۷ و ۷۹ نشان میدهد که ۵۰ % از شاغلان تحقیقاتی کشور مختص استان تهران میباشند و آمار استان تهران تفاوت فاحشی با سایر استانهای کشور دارد. بعنوان مثال این آمار در سال ۷۵ با استان اصفهان، نسبت ۵ به ۱ و در سال ۷۷ با استان فارس، نسبت ۵ /۶ به ۱ دارد و در سال ۷۹ این تفاوت با استان اصفهان به نسبت ۷ به ۱ میرسد. از دلایل عمده این امر میتوان به استقرار سازمانها، موسسات و مراکز تحقیقاتی ستادی و ملی و نیز چند دانشگاه بزرگ و قدیمی در استان تهران اشاره داشت. همچنین آمارهای برخی استانها تغییرات زیادی را در سالهای آمارگیری نشان میدهند که احتمالاً بیشتر به یکسان نبودن و یا عدم دقت آمارگیری در سالهای مختلف برمیگردد. بعنوان مثال در استان کرمانشاه تعداد شاغلان تحقیقاتی از ۲۹۸ نفر شاغلتحقیقاتی در سال ۷۵، به ۶۰ نفر در سال ۷۹ تقلیل یافته است و یا در استان قم تعداد ۷۸۷ نفر شاغل تحقیقاتی در سال ۷۷ به ۲۹۶۵ نفر در سال ۷۹ افزایش یافته است.
نمودار (۱ – ۸) تعداد شاغلان تحقیقاتی بر حسب استانهای کشور در سال ۷۹ درصد محققان بر حسب رشته تحصیلی همانطور که در نمودار (۱ – ۹) مشاهده میشود گروههای مهندسی و تکنولوژی و علوم کشاورزی بیشترین تعداد محقق را دارا هستند و علوم اجتماعی و پزشکی در رتبههای بعدی قرار دارند. در سالهای ۷۵ تا ۷۷ تعداد محققان گروه مهندسی و تکنولوژی تغییر چشمگیری نداشته، لیکن این تعداد در سال ۷۹ افزایش داشته است. در گروه کشاورزی در سال ۷۹ کاهش محسوسی در درصد محققان دیده میشود. عمدتا در گروههای مهندسی و تکنولوژی و شیمی و زیستشناسی در سال ۷۹ شاهد افزایش درصد محققان هستیم و در سایر رشتهها این آمار یا تغییر چندانی نداشته و یا آنکه رو به کاهش است.
نمودار (۱ – ۹) درصد محققان بر حسب رشته تحصیلی رشد تعداد محققان درصد رشد دو سالانه تعداد محققان در نمودار (۱ – ۱۰) نشان داده شده است. مطابق این نمودار تعداد محققان کشور در سال ۷۳ نسبت به سال ۷۱، ۴۸درصد رشد داشته است. رشد محققان در دو سال بعدی کمتر بوده و به ۳۶درصد رسیده است. تعداد محققان در سال ۷۷ نسبت به سال ۷۵ کمتر شده و درنتیجه رشد منفی ۸ /۱درصدی را بر نمودار شاهد هستیم و درنهایت در سال ۷۹ رشد تعداد محققان نسبتاً چشمگیر بوده و تعداد محققان کشور نسبت به سال ۷۷ حدود ۶۴ درصد افزایش یافته است. نمودار (۱ – ۱۰) درصد رشد دو سالانه محققان مقایسه با آمارهای بینالمللی ازجمله شاخصهای مهم انسانی در ارزیابی کلان علم و فناوری، شاخص تعداد محققان در یک میلیون نفر جمعیت است. در سال ۱۳۷۵ این تعداد در ایران با در نظر گرفتن آمار دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی که در حال گذراندن پایاننامه هستند، ۶۷۸ نفر میباشد که در مقایسه با آمار کشورهای صنعتی جهان در سال ۹۷ – ۱۹۹۶ تعداد کمی است. برای مثال در کشور ژاپن در هر یک میلیون نفر جمعیت ۴۹۰۹ نفر محقق وجود دارد و در کشور روسیه این تعداد ۳۸۰۱ نفر است. در اتحادیه اروپا و آمریکا این تعداد بترتیب ۲۴۷۶ و ۳۶۹۸ نفر است. بهطور متوسط تعداد این شاخص در کشورهای آسیایی ۵۳۷ نفر و در جهان ۹۴۶ نفر میباشد. در مقایسه با دو رقم اخیر ملاحظه میشود که تعداد محقق در یک میلیون نفر جمعیت، در ایران بیشتر از میانگین آسیا و کمتر از میانگین جهان است. آمار این شاخص برای کشورهای تازه صنعتی شده آسیا، چین، هند کمتر از ایران میباشد. نمودار (۱ – ۱۱) تعداد محققان در یک میلیون نفر در کشورهای مختلف جهان در سال ۱۹۹۷ ۳ از جمله شاخصهای دیگر این بخش تعداد کل شاغلان تحقیقاتی در یک میلیون نفر جمعیت میباشد. آمار این شاخص در سالهای ۱۳۷۵، ۱۳۷۷ و ۱۳۷۹ در ایران با احتساب آمار دانشجویانت تحصیلات تکمیلی که در حال گذراندن پایان نامه هستند بترتیب ۱۰۸۶، ۱۱۷۳ و ۱۲۱۸ نفر میباشد. همانطور که در نمودار (۱ – ۱۲) آمده است، این تعداد در سال ۱۹۹۹ در کشورهای ژاپن، آلمان، کره جنوبی و چین بترتیب ۷۲۷۷، ۵۶۷۱، ۲۹۹۱ و ۲۳۳۱ نفر است، درصورتی که در ایران ۱۲۱۸ نفر میباشد. این نکته حاکی از آن است که ایران در این شاخص از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. البته ایران در این شاخص نسبت به کشورهایی مثل تونس و مالزی در رتبه بالاتری قرار دارد. نمودار (۱ – ۱۲) تعداد شاغلان تحقیقاتی در یک میلیون نفر جمعیت در سال ۱۹۹۹ ۴ تعداد شاغلان تحقیقاتی در یک هزار نفر نیروی کار ۵، اگرچه جزو شاخصهای مصوب شورایعالی انقلاب فرهنگی نیست ل یکن اطلاعات خوبی را درخصوص سهم تحقیقات در بازار نیروی انسانی ارائه میکند. در نمودار (۱ – ۱۳) مشاهده شود که این تعداد در سال ۱۳۷۵ در کشور ۵ / ۴ است، درصورتی که در کشورهای فرانسه، آلمان، ژاپن و کره جنوبی این تعداد در سال ۱۹۶۶ به ترتیب ۵ /۱۲، ۵ /۱۱، ۳ /۱۳ و ۴ /۶ گزارش شده است. همچنین برای کشورهای مذکور مقادیر این شاخص در سال ۱۹۹۸ بترتیب ۹ /۱۱، ۶ /۱۱، ۶ /۱۳ و ۶ نفر و برای کشور پرتقال ۱ /۴ نفر میباشد، و برای ایران در سال ۱۳۷۷، ۸ /۴ است. نمودار (۱ -۱۳) تعداد شاغلان تحقیقاتی در یک هزار نفر نیروی کار نگاهی به درصد رشد محققان ایران در مقایسه با سایر کشورها نشان میدهد که محققان در ایران نسبت به دیگر کشورها با نرخ رشد بیشتری در حال افزایش است و این حکایت از توجه جدی به تربیت نیروی انسانی در امر علم و فناوری کشور دارد (نمودار ۱ – ۱۴). نمودار (۱ – ۱۴) درصد رشد تعداد محققان طی سالهای ۱۹۹۹ – ۱۹۹۵ ۶ بحث، تحلیل و نتیجهگیری مروری بر وضع و روند رشد شاخصهای نیروی انسانی ارزیابی کلان علم و فناوری در سالهای ۷۵، ۷۷ و ۷۹ بیانگر آن است که عمده شاخصها، دارای روندی صعودی ولی نه چندان رضایتبخش بودهاند. با استناد به ارقام منتشر شده مرکز آمار ایران،در سال ۱۳۶۰ از هر یک میلیون نفر جمعیت، ۴۶ نفر محقق بودهاند. این رقم در سال ۷۱ به ۱۶۹ نفر و در سال ۱۳۷۹ به ۳۹۰ نفر افزایش یافته است. رشد محققان در دو دهه اخیر نسبت به سال ۱۳۶۰ معادل ۸۵۰ درصد یا ۵ /۸برابر بوده اس. بنابراین اگر مبنای رشد را طبق دو دهه ۶۰ و ۷۰ درنظر بگیریم میبایست تعداد محققان از ۳۹۰ نفر در سال ۷۹ به ۳۳۱۵ نفر در سال ۱۴۰۰ (۸۵۰درصد رشد نسبت به سال پایه یعنی ۷۹) برسد. با مروری به توزیع سنی جمعیت کشور در سال ۱۳۷۵ ملاحظه میشود که حدود ۶۵ درصد از جمعیت کشور زیر ۲۵ سال سن دارندبنابراین با داشتن چنین پتانسیلی بعنوان نیروی انسانی، انتظار میرود با برنامهریزی درست شاهد رشد چشمگیر در محققانت کشور در سالهای آتی باشیم. نکته دیگر که در مقایسه آمارهای بینالمللی در بخش نیروی انسانی ب چشم میخورد وضع بهتر کشور در مقایسه با کشورهای عربی است. طبق آمارهای سال ۱۹۹۷ – ۱۹۹۶ (سال ۱۳۷۷۹ بطور متوسط در کشورهای عربی در هر یک میلیون نفر جمعیت ۳۶۵ نفر محقق وجود داشته در حالی که در ایران این تعداد ۶۷۸ نفر بوده است. همانطور که در جداول و نمودارهای شاخصهای نیروی انسانی مشاهده میشود مقادیر این شاخصها در سال ۷۹ نسبت به سالهای قبل از رشد قابل قبولی برخوردار بوده است. این واقعیت میتواند مرهون توجه نسبی به امر تحقیقات و فناوری در برنامه سوم توسعه بوده باشد. اصولاً یکی از ویژگیهای برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور توجه به توسعه علم، فناوری و پژوهش است.
۷ درواقع با مروری بر برنامههای اول و دوم و سوم میتوان اذعان داشت که موضوع علم و فناوری در برنامه سوم توسعه بیشتر مورد توجه قرار داشته است. مواد ۹۹ تا ۱۰۳ قانون برنامه سوم توسعه، دلیلی بر این مدعا است.
۸ بر این اساس دورنمای وضعیت علم و فناوری در حیطه نیروی انسانی در کشور با فرض استمرار اقدامات مثبت موجود و توجه بیشتر و رفع مشکلات مربوط امیدوارکننده است.
نکات مهم
* شاخص تعداد محققان در یک میلیون نفر جمعیت با وجود ثبات نسبی در سالهای ۷۵ تا ۷۷، در سال ۷۹ افزایش یافته است.
* درصد محققان از کل شاغلان تحقیقاتی در سال ۷۹ رشد خوبی داشته است.
* درصد محققان در رشتههای مهندسی و تکنولوژی به نسبت سایر رشتهها بیشتر و از رشد خوبی برخوردار بوده است.
* نسبت تکنیسینهای شاغل در تحقیقات از کل شاغلان تحقیقاتی کاهش یافته است.
* شاغلان تحقیقاتی در سطح کشور به لحاظ پراکندگی جغرافیایی توزیع نامتوازنی دارند.
* تعداد محقق به نسبت جمعیت در ایران بیشتر از میانگین آسیا و کمتر از سطح متوسط جهانی است. فصل دوم: شاخصهای مالی در فصل حاضر آمارهای موجود شاخصهای مالی ارزیابی علم و فناوری بررسی شده است. همانگونه که در مقدمه اشاره شد، آمار اکثر شاخصهای ارزیابی علم و فناوری از نتایج آمارگیری مرکز آمار ایران استخراج شده است، و لی نحوه ارائه آمار در آن نتایج به گونهای است که آمار شاخصهای مالی به تفکیک مورد نظر قابل حصول نمیباشد. لذا آمار این بخش صرفاً از قانون سنواتی بودجه که سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور منتشر میکند، به دست آمده است. بنابراین فقط شامل آمار بعضی از شاخصها در بخش دولتی است. شاخصهایی که در این بخش بررسی شده است عبارتند از:
۱ – کل اعتبارات تحقیقاتی دولتی.
۲ – درصد رشد اعتبارات تحقیقاتی (دولتی). ۳ – درصد اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) از تولید ناخالص داخلی.
۴ – درصد اعتبارات تحقیقاتی از بودجه عمومی دولت.
۵ – درصد اعتبارات بخشهای مختلف تحقیقاتی از کل اعتبارات تحقیقاتی. جدول (۲ – ۱) دادههای شاخصهای مالی ارزیابی کلان علم و فناوری ردیف شاخصهای مالی سال ۷۵ سال ۷۷ سال ۷۹ توضیحات ۱ کل اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) ۶۹۳۳۴۵۳۴۸ ۹۶۸۹۷۹۴۰۰ ۸۰۰۱۷۳۷۲۳ اعتبار سال ۷۵ و ۷۷ پرداختی و سال ۷۹ مصوب است (بر حسب هزار ریال) ۲ درصد رشد اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) سال پایه ۴۰ ۱۶۰ ۳ درصد اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) از تولید ناخالص داخلی ۳۱ /۰ ۳ /۰ ۲۹ /۰ براساس ۴ درصد اعتبارات دولتی تحقیقات از بودجه عمومی ۱۳ /۱ ۱ /۱ ۴ /۱ ۵ درصد اعتبارات بخشهای مختلف تحقیقاتی از کل اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) اجتماعی ۱۳ /۴ ۸۳ /۳ ۹۶ /۵ فرهنگی و آموزشی ۴۳ /۱ ۰۵ /۲ ۶۲ /۳ مسکن و عمران ۴۳ /۱ ۰۳ /۱ ۱۴ /۱ دانشگاهی ۱۱ /۲۸ ۹۳ /۲۷ ۲۰ /۳۵ کشاورزی و منابع ۵ /۳۹ ۲ /۳۸ ۲ /۳۰ انرژی ۱۳ /۱۵ ۲ /۱۷ ۵ /۲ صنعتی ۸ /۴ ۹ /۳ ۶۰ /۱۲ حمل و نقل و ۲ /۱ ۹۵ /۱ ۳۸ /۰ خدمات اقتصادی ۶ /۰ ۵ /۰ ۸۲ /۴ دفاعی و انتظامی ۹ /۲ ۶۴ /۲ ۹۸ /۱ اطلاعرسانی و ۰۰ ۰۲ /۰ ۱ /۰ اعتبارات استانی ۹ /۰ ۸ /۰ ۲ منبع: قانون بودجه سالهای ۱۳۷۴ الی ۱۳۸۰، سازمان مدیریت و برنامهریزی و گزارش عملکرد دولت ۱۳۷۹ – ۱۳۸۰ کل اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) کل اعتبارات تحقیقاتی پرداختی در سال ۷۵ و ۷۷ بترتیب مبالغی معادل، ۶۹۳۳۴۵۳۴۸ و ۹۶۸۹۷۹۶۰۰ هزار ریال و اعتبارات تحقیقاتی مصوب سال ۷۹ معادل ۱۸۰۰۱۷۳۷۲۳ هزار ریال میباشد. همانطور که در نمودار (۲ – ۱) مشاهده میشود اعتبارات تحقیقاتی در این سه سال رشد داشته است، گرچه این میزان اعتبارات در مقایسه با آمارهای بینالمللی ناچیز میباشد ولی سیر افزایشی آن امیدوارکننده است. شایان توجه است که این مبالغ، ارقامی است که در قانون بودجه تحت عنوان تحقیقات آمده است. در عمل مبالغی از ردیفهای دیگر نیز برای تحقیقات هزینه میگردد. بنابراین گر توزیع بودجههای تحقیقاتی با شفافیت بیشتری ا نجام میشد چه بسا جمع هزینههای تحقیقاتی بیشتر از این مبالغ میگردید.
نمودار (۲ – ۱) اعتبارات تحقیقاتی (هزار ریال) درصد رشد اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) چنانکه در نمودار (۲ – ۲) مشاهده میشود اعتبارات تحقیقاتی پرداختی سال ۷۷ نسبت به سال ۷۵ از رشدی معادل ۴۰ درصد برخوردار است. همچنین اعتبارات تحقیقاتی مصوب سال ۷۹ نسبت به سال ۷۵ با افزایش ۱۶۰درصدی همراه میباشد. اگرچه در این زمینه شاهد افزایش نسبتاً چشمگیری هستیم ولی اگر اعتبارات، برحسب قیمت ثابت سال ۶۹ محاسبه شود در مییابیم که بودجه تحقیقاتی مصوب سال ۷۹ نسبت به پرداختی سال ۷۵ فقط ۴۲ درصد افزایش داشته است. نمودار (۲ – ۲) اعتبارات تحقیقاتی (هزار ریال) درصد اعتبارات تحقیقاتی دولتی از تولید ناخالص داخلی (GDP) طبق شاخصهای مصوب، باید آمار درصد اعتبارات تحقیقاتی از تولید ناخالص ملی (GNP) ارائه و بررسی میشد ولی با توجه به اختلاف بسیار ناچیز تولید ناخالص ملی (۳۱۷۶۶۵ میلیارد ریال برای سال ۷۷) و تولید ناخالص داخلی (۳۱۶۶۴۶ میلیارد ریال برای سال ۷۷) و نیز به دلیل اینکه تولید ناخالص ملی هر سال، در سالهای بعد با تغییر اندکی تجدیدنظر میشود لذا از ارقام معین تولید ناخالص داخلی استفاده گردیده است. در سال ۷۵، اعتبارات تحقیقاتی، در مجموعه ۳۱ /۰ درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل داده است و این رقم در سال ۷۷ به ۳۰ /۰ درصد و در سال ۷۹ به ۲۹ /۰ درصد رسیده است، نمودار (۲ -۳). با توجه به رشد اعتبارات تحقیقاتی و کاهش درصد آن از تولید ناخالص داخلی میتوان به این نتیجه رسید که رشد اعتبارات تحقیقاتی کمتر از رشد تولید ناخالص داخلی است. نمودار (۲ – ۳) درصد اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) از تولید ناخالص داخلی بررسی سهم گروههای مختلف از تولید ناخالص داخلی در سال ۷۹ حکایت از آن دارد که گروه خدمات با ۱ /۴۸ درصد بیشترین سهم را از این درآمد به خود اختصاص داده است. نفت با ۴ /۲۲ رصد، صنایع و معادن با ۸ /۱۷ درصد و کشاورزی با ۹ /۱۲ درصد در مراتب بعدی قرار دارند. این بررسی نشان میدهد که تولید، سهم کمی از GDP را به خود اختصاص داده است و سهم تحقیقات در این میان با اختصاص ۳ /۰درصد بسیار ناچیز میباشد. این ارقام حاکی از آن است که اثربخشی فعالیتهای تحقیقاتی در کشور کافی نیست و جامعه علمی کشور سهم شایسته خود را در افزایش تولید کشور ندارد. با اذعان به اینکه نیل به اقتصادی پویا، مستلزم بالا بودن سهم تولیدات نسبت به خدمات، از تولید ناخالص داخلی است، و از طرفی تولید نیز در گرو توجه جدی به امر تحقیقات است لذا ضرورت دارد در کشور سهم تحقیقات از تولید ناخالص داخلی (GDP) به میزان قابل توجهی افزایش یابد. حتی رسیدن به مقدار پیشبینی شده در برنامه سوم توسعه یعنی یک درصد از تولدی ناخالص داخلی نیز موجب کاهش چشمگیر فاصله کشور با کشورهای توسعهیافته و حتی در حال توسعه نخواهد شد. درصد اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) از بودجه عمومی دولت درصد اعتبارات تحقیقاتی از بودجه عمومی دولت در سالهای ۷۵ و ۷۷ به ترتیب برابر ۳ /۱ درصد و ۱ /۱ درصد بوده و در سال ۷۹ با اندکی افزایش به ۴ /۱ درصد رسیده است. نمودار (۲ – ۴) درصد اعتبارات تحقیقاتی از بودجه عمومی دولت درصد اعتبارات بخشهای مختلف تحقیقاتی از کل اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) درصد اعتبارات تحقیقاتی سالهای ۷۵، ۷۷ و ۷۹ بخشهای مختلف به ترتیب در نمودارهای (۲ – ۵)، (۲ – ۶) و (۲ – ۷) آمده است. برنامه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی شامل اعتبارات تحقیقاتی فصول کشاورزی، منابع طبیعی و آب، سهم عمدهای از اعتبارات تحقیقاتی را به خود اختصاص داده است البته این سهم در سال ۷۹ کاهش یافته و در مرتبه دوم قرار گرفته است. با اینکه بخش عمدهای از تحقیقات کشور در دانشگاهها انجام میشود و اکثر محققان نیز در دانشگاهها اشتغال دارند، در سال ۷۹ برنامه تحقیقات دانشگاهی شامل اعتبارات تحقیقاتی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و مراکز تحقیقاتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و نهادهای وابسته به ریاستجمهوری، حدود ۳۵ درصد از کل اعتبارات تحقیقاتی را به خود اختصاص داده است. همانطور که در نمودار (۲ – ۸) مشاهده میشود تقسیم اعتبارات براساس برنامهها در سالهای ۷۵ و ۷۷ تقریباً یکسان بوده ولی در سال ۷۹ با تغییرات زیادی مواجه شده است. در این سال سهم برنامههای تحقیقات کشاورزی، منابع طبیعی و تحقیقات انرژی از اعتبارات تحقیقاتی کاهش چشمگیری داشته ولی اعتبارات برنامههای تحقیقات صنعتی، تحقیقات خدمات اقتصادی و بازرگانی و تحقیقات دانشگاهی افزایش چشمگیری داشته است. نمودار (۲ – ۵) درصد اعتبارات بخشهای مختلف تحقیقاتی از کل اعتبارات تحقیقاتی سال ۱۳۷۵ نمودار (۲ – ۶) درصد اعتبارات بخشهای مختلف تحقیقاتی از کل اعتبارات تحقیقاتی سال ۱۳۷۷ نمودار (۲ – ۷) درصد اعتبارات بخشهای مختلف تحقیقاتی از کل اعتبارات تحقیقاتی سال ۱۳۷۹ نمودار (۲ – ۸) درصد اعتبارات بخشهای مختلف تحقیقاتی از کل اعتبارات تحقیقاتی مقایسه با آمارهای بینالمللی در ابتدا لازم به یادآوری است که آمار شاخصهای مالی که بررسی شد، مربوط به هزینههای دولتی تحقیقات است ولی آمارهای بینالمللی کل هزینههای تحقیقاتی (اعم از دولتی یا خصوصی) را ارائه میکند لذا مقایسه ابتدایی این آمار با آمار ایران صحیح بنظر نمیرسد ولی با توجه به اینکه در ایران هزینههای تحقیقاتی بخش خصوصی نسبت به بخش دولتی قابل توجه نیست لذا مقایسه آمارهای ایران با آمار بینالمللی میتواند تا حدودی گویای جایگاه علم و فناوری ایران در میان دیگر کشورها باشد. شاخص درصد هزینههای تحقیقاتی از تولدی ناخالص داخلی (درصد هزینه های R&D از GDP) در سال ۱۹۹۴، مربوط به چند کشور اسلامی در نمودار (۲ – ۹) آمده است. ملاحظه میشود که مصر نسبت به دیگر کشورها بیشترین درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به تحقیق و توسعه اختصاص داده است. نمودار (۲ – ۹) درصد هزینههای تحقیقاتی از تولید ناخالص داخلی در سال ۱۹۹۴ نمودار (۲ – ۱۰) درصد هزینه تحقیق و توسعه (R&D) از تولید ناخالص داخلی (GDP) در سال ۱۹۹۷ در چند کشور را نشان میدهد. در بین این کشورها، سوئد بیشترین درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف هزینههای تحقیقاتی کرده است. این کشور در بیشتر سالهای دهه ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ بیشترین درصد را به خود اختصاص داده است. ژاپن با ۹ /۲ درصد و ایالات متحده آمریکا با ۶ /۲ درصد در مراتب بعد قرار دارند. متوسط اختصاص هزینههای تحقیق و توسعه (R&D) از تولید ناخالص داخلی (GDP) در جهان ۶ /۱ درصد میباشد. کشورهای تازه صنعتی شده آسیا ۱ /۱ درصد و کشورهای در حال توسعه ۶ /۰درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) خود را به تحقیق و توسعه (R&D) اختصاص دادهاند. کشورهای عربی نیز بهطور متوسط ۲ /۰ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف هزینههای تحقیقاتی کردهاند. مقایسه ایران با آن کشورها نشان میدهد که ایران بهطور نسبی هزینه کمتری را صرف تحقیقات کرده است. نمودار (۲ – ۱۰) درصد هزینههای تحقیقاتی از تولید ناخالص داخلی در سال ۱۹۹۷ ۹ با وجود اینکه عمدتاً در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در سال ۲۰۰۰ شاهد رشد هزینههای تحقیقاتی هستیم ولی در ایران افزایش قابل توجهی در این زمینه مشاهده نمیشود و این میزان هنوز در سطح سه دهم درصد باقی مانده است. در سال ۲۰۰۰ ایران در مقایسه با کشورهای کوچک اروپای شمالی و کشورهای استقلال یافته شوروی سابق درصد کمتری از تولید ناخالص داخلی خود را به تحقیق و توسعه اختصاص داده است،
نمودار (۲ -۱۱).
نمودار (۲ – ۱۱) درصد هزینههای تحقیقاتی از تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۰۰ ۱۰ میزان اعتبار تحقیقاتی که در سال ۷۵ به طور متوسط به هر محقق اختصاص یافته است در ایران حدود ۷۶۰۰ دلار (با احتساب ارزش هر دلار ۲۲۰۰ ریال۱۱) بوده است، نمودار (۲ _ ۱۲).
البته ناگفته نماند که با احتساب یارانهای که دولت برای تامین بخشی از تجهیزات پژوهشی اختصاص داده است، این مبلغ کمی بیشتر خواهد شد. این در حالی است که کشورهایی مثل آمریکا با توجه به هزینه کردن ۲۰۳ هزار دلار برای هر محقق تقریبا بیست و شش برابر ایران در سال برای هر محقق پرداخت میکنند. سطح جهانی هزینههای تحقیقاتی به ازای هر محقق ۱۰۵ هزار دلار میباشد. کشورهای آسیایی و کشورهای در حال توسعه در مجموعه به ازای هر نفر محقق به ترتیب ۸۵ هزار دلار و ۵۸ هزار دلار هزینه کردهاند و آفریقا و کشورهای عربی به ترتیب ۲۹ هزار دلار و ۲۴ هزار دلار به ازای هر محقق صرف هزینههای تحقیقاتی کردهاند. مقایسه آمار ایران با آمار بینالمللی بیانگر کمبود شدید اعتبارات تحقیقاتی است. نمودار (۲ – ۱۲) هزینههای تحقیقاتی به ازای هر نفر محقق به هزار دلار در سال ۱۹۹۶ درصد اعتبارات دولتی تحقیقاتی از کل اعتبارات تحقیقاتی در نمودار (۲ – ۱۳) آمده است. در کشورهای توسعهیافته بیشتر هزینههای تحقیقاتی را بخش خصوصی صرف میکند و به تبع آن از نتایج تحقیقات برای رفع مشکلات و بهبود صنعت و سایر بخشها استفاده میکند و اصولاً دولت سهم کمتری در سرمایهگذاریهای تحقیقاتی دارد. این در حالی است که در ایران در سالهای ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۹ بیشتر هزینه های تحقیق و توسعه را دولت متحمل شده است. نمودار (۲ -۱۳) درصد اعتبارات دولتی تحقیقات از کل اعتبارات تحقیقاتی در نمودار (۲ – ۱۴) هزینههای تحقیقاتی با قیمتهای برابر جهانی براساس دلار آمریکا در چند کشور ترسیم شده است. همانطور که ملاحظه میشود آمریکا در سالهای ۹۶ تا ۹۸ بیشترین هزینههای تحقیقاتی را داشته است و ژاپن در مرتبه بعد قرار دارد. نمودار (۲ – ۱۴) هزینههای تحقیقاتی به میلیون دلار تحلیل، بحث و نتیجهگیری سرمایه گذاری در تولید و بکارگیری علم یکی از مهمترنی عوامل دستیابی به فناوری برتر میباشد. توان سرمایهگذاری در این زمینه تابعی از متغیرهای عمده ای از جمله رشد اقتصادی، تولید و… است، از طرف دیگر تولید و رشد اقتصادی نیز با سرمایهگذاری در علوم رابطه تنگاتنگی دارد. در ایران تحقیقات عمدتاً به منابع مالی بخش دولتی وابسته است و اصولاض ارزیابی مشخصی از کل منابع مالی بخش غیردولتی که برای تحقیقات و تولید دانش جدید هزینه میشود، وجود ندارد.۱۲ از سالهای ۱۳۷۵ – ۱۳۸۰ نسبت بودجه تحقیقات دولت به تولید ناخالص داخلی بین ۲۹ /۰ درصد تا ۴۳ /۰ درصد نوسان داشته است.۱۳ در این سالها این شاخص روندی تقریباض ثابت داشته است که حاکی از عدم توجه لازم به امر تحقیقات است. مقایسه با آمارهای بینالمللی نشان میدهد که در ایران مبلغ اندکی صرف هزینههای تحقیقاتی میشود. بعنوان مثال در سال ۱۹۹۹ در کره جنوبی، هزینههای تحقیقاتی ۴۶ /۲ درصد از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده است. این رقم معادل ۱۲ برابر سهم هزینههای تحقیقاتی از تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۱۳۷۸ میباشد. در ایران بیشترین اعتبارات تحقیقاتی را بخش دولتی هزینه میکند. در حالی که در اکثر کشورهای صنعتی دنیا وضع برعکس است و بخش خصوصی و غیردولتی سهم عمدهای در تامین اعتبارات تحققاتی دارد. بعنوان مثال در کشور آمریکا در سال ۱۹۹۹ در مجموع ۷ /۳۰ درصد از اعتبارات تحقیقاتی را اعتبارات دولتی تشکیل میدهد و نقش اعتبارات تحقیقاتی غیردولتی به مراتب قویتر از بخش دولتی است. این آمار در ژاپن نیز به همین شکل استف بطوری که در همین سال فقط حدود ۳ /۱۹ درصد اعتبارات تحقیقاتی را بخش دولتی تامین کرده است. تجارب کشورهای صنعتی نشان داده است که سرمایهگذاری بخش خصوصی در تحقیقات ثمربخشتر از بخش دولتی است. خروج از نظام دیوانسالاری اداری، نظارت دقیق در امر تحقیقات، کنترل هزینهها، استفاده از متخصصان و محققان مجرب و تضمین کیفی و کمی تحقیقات و بازده بهینه را میتوان از جمله مزایای سرمایهگذاری بخش غیردولتی در امر تحقیقات دانست. بنابراین لزوم ایجاد زمینههای لازم برای مشارکت و سرمایهگذاری بخش غیردولتی در تحقیقات کشور به شدت احساس میشود. درخصوص سرانه اعتبارات تحقیقاتی تخصیص یافته به هر محقق، آمارها حکایت از پائین بودن سهم سرانه محققان ایرانی از اعتبارات تحقیقاتی در مقایسه با سایر کشورها میکند. در حالی که در ایران این شاخص در سال ۱۳۷۵، حدود ۷۶۰۰ دلار گزارش شده است، در همین سال در چین ۳۸ هزار دلار و در هند ۷۶ هزار دلار بعنوان سرانه اعتبارات تحقیقاتی هر محقق، در نظر گرفته شده است. با وجود اینکه در سالهای ۷۵ تا ۷۹ هم در تعداد محققان، و هم در اعتبارات تحقیقاتی کشور شاهد رشد بودهایم ولی این شاخص در سال ۷۹ رشد قابل توجهی نسبت به سال ۷۵ نداشته است. آمارها نشان میدهد از کل اعتبارات تحقیقاتی دولتی در ایران، بخش تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی تا سال ۷۵، عمدهترین سهم را به خود اختصاص داده است، ولی در سال ۷۹ برنامه تحقیقات دانشگاهی شامل اعتبارات تحقیقاتی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و مراکز تحقیقاتی وابسته به وزارت علوم تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت و نهادهای وابسته به ریاستجمهوری، در رتبه اول قرار دارد. در سال ۷۹ سهم تحقیقات صنعتی، خدمات اقتصادی بازرگانی و دانشگاهی افزایش قابل ملاحظهای داشته است.
نکات مهم
* اعتبارات تحقیقاتی به قیمت جاری در سال ۱۳۷۹ رشد قابل ملاحظهای داشته است.
* میزان اعتبارات تحقیقاتی از تولید ناخالص داخلی ایران در مقایسه با آمارهای بینالمللی (کشورهای صنعتی و درحال توسعه) بسیار کم است.
* اعتبارات تحقیقاتی به ازای هر نفر محقق در ایران در مقایسه با آمارهای بینالمللی کم است.
* بخش خصوصی سهم اندکی در تامین هزینههای تحقیقاتی کشور دارد.
فصل سوم: شاخصهای ساختاری
رونق و بالندگی علم و فناوری در کشور نیازمند ساختار منساب برای سامانه علم و فناوری ملی است. بررسی شاخصهای ساختاری علم و فناوری وضع سامانه مزبور را از این جهت معین میسازد. شاخصهایی که در این فصل با عنوان شاخصهای ساختاری مورد بررسی قرار گرفته است عبارتند از:
۱ – تعداد مراکز تحقیقاتی. ۲ – درصد مراکز تحقیق و توسعه از کل مراکز تحقیقاتی.
۳ – درصد مراکز تحقیقاتی علمی (دانشگاهی) از کل مراکز تحقیقاتی. ۴ – درصد مراکز تحقیقاتی غیردولتی از کل مراکز تحقیقاتی.
۵ – تعداد پایگاهها و شبکههای رایانه، اطلاعرسانی علمی و مرتبط با شبکههای جهانی (اینترنت).
۶ – تعداد انجمنهای علمی. جدول (۳ – ۱) دادههای شاخصهای ساختاری ارزیابی کلان علم و فناوری ردیف شاخصهای ساختاری ۱۳۷۵ ۱۳۷۷ ۱۳۷۹ ملاحظات ۱ تعداد مراکز تحقیقاتی ۱۰۵۵ ۱۱۵۹ ۱۴۸۶ ۲ درصد مراکز تحقیق و توسعه از کل مراکز تحقیقاتی ۲۵ ۲۳ ۱۹ ۳ درصد مراکز تحقیقاتی علمی (دانشگاهی) از کل مراکز تحقیقاتی ۲۸ ۲۳ ۱۶ ۴ درصد مراکز تحقیقاتی غیردولتی از کل مراکز تحقیقاتی ۴۴ ۴۴ ۵۲ ۵ تعداد پایگاهها و شبکههای رایانهای اطلاعرسانی علمی و مرتبط با شبکههای جهانی ۷۹۴ ۲۷۷۶ ۴۶۰۶ ۶ تعداد انجمنهای علمی ۷۷ ۱۰۱ ۱۳۱ منابع: نتایج آمارگیری از فعالیتهای تحقیق و توسعه، مرکز آمار ایران سالهای ۷۶، ۷۸ و ۸۰ گزارش کمیسیون انجمنهای علمی ایران، سال ۱۳۸۰ تعداد مراکز تحقیقاتی نتایج آمارگیری از فعالیتهای تحقیق و توسعه نشان میدهد در سال ۱۳۷۵ جمعاً تعداد ۱۰۵۵ مرکز اعم از مراکز تحقیق و توسعه، مراکز تحقیقاتی دانشگاهی، حوزههای علوم دینی و کارگاههای صنعتی به فعالیتهای تحقیق و توسعه اشتغال داشتهاند.
همانطور که در نمودار (۳ – ۱) مشاهده میشود در سالهای ۷۵ تا ۷۹ بر تعداد این مراکز افزوده شده است. نمودار (۳ – ۱) تعداد مراکز تحقیقاتی درصد مراکز تحقیق و توسعه از کل مراکز تحقیقاتی از کل مراکز تحقیقاتی موجود، مراکز تحقیق و توسعه در سال ۷۵ در مجموع ۲۵ درصد از این مراکز را به خود اختصاص داده است. چنانچه در نمودار (۳ – ۲) مشاهده میشود در سال ۷۷ این شاخص به ۲۳ درصد و در سال ۷۹ به ۱۹درصد کاهش یافته است. نمودار (۳ – ۲) درصد مراکز تحقیق و توسعه از کل مراکز تحقیقاتی درصد مراکز تحقیقاتی علمی (دانشگاهی) از کل مراکز تحقیقاتی همانطور که در نمودار (۳ – ۳) دیده میشود درصد مراکز تحقیقاتی علمی (دانشگاهی) از کل مراکز تحقیقاتی در سالهای ۷۵، ۷۷ و ۷۹ رو به کاهش گذاشته است بطوریکه در سال ۷۹ نسبت به سال ۷۵ حدود ۴۵ درصد کاهش را نشان میدهد. البته این به معنی کاهش تعداد این مراکز نیست بلکه افزایش چشمگیر در تاسیس انواع دیگر مراکز تحقیقاتی سبب کاهش این نسبت شده است. نمودار (۳ – ۳) درصد مراکز تحقیقات علمی از کل مراکز تحقیقاتی درصد مراکز تحقیقاتی غیردولتی از کل مراکز تحقیقاتی این شاخص در سال ۷۵ و ۷۷ تغییری نداشته است، لیکن در سال ۷۹ مقدار کمی افزایش یافته است که به دلیل توسعه مراکز تحقیقاتی وابسته به کارگاههای صنعتی متعلق به بخش غیردولتی میباشد. نمودار (۳ – ۴) درصد مراکز تحقیقاتی غیردولتی فعال از کل مراکز تحقیقاتی تعداد مراکز تحقیقاتی به تفکیک استان از ۱۰۵۵ مرکز تحقیقاتی فعال در سال ۷۵، ۴۲۰ مرکز در استان تهران،۸۸ مرکز در استان اصفهان و ۸۲ مرکز در استان خراسان قرار داشته و ۴۶۵ واحد دیگر در مابقی استانها توزیع شدهاند. در سال ۷۷ تعداد ۱۱۵۹ مرکز تحقیقاتی در کشور فعالیت داشتهاند. توزیع مراکز در استانها نشان میدهد که استان تهران با ۴۴۱ واحد، در رتبه اول و اصفهان با ۱۱۲ واحد و خراسان با ۹۲ واحد به ترتیب در مراتب بعدی قرار دارند. در سال ۱۳۷۹ تعداد ۱۴۸۶ واحد به فعالیت تحقیق و توسعه اشتغال داشتهاند که از این تعداد، به ترتیب ۵۰۰ واحد در استان تهران، ۱۱۹ واحد در استان اصفهان و ۱۰۴ واحد در استان خراسان و مابقی در استانهای دیگر پراکنده بودهاند. تعداد مراکز تحقیقاتی به تفکیک استان در نمودار (۳ – ۵) نشان داده شده است. تعداد پایگاهها و شبکههای رایانهای اطلاعرسانی علمی ومرتبط با شبکههای جهانی (اینترنت) درخصوص تعداد پایگاهها و شبکههای رایانهای اطلاعرسانی علمی، آمارها افزایش چشمگیری را در این زمینه نشان میدهد. بطوریکه از تعداد ۷۹۴ پایگاه در سال ۷۵ به تعداد ۲۷۷۶ پایگاه در سال ۷۷ و ۴۶۰۶ پایگاه در سال ۷۹ افزایش یافته است نمودار (۳ – ۵). یعنی طی سال ۷۵ تا سال ۷۹ از رشدی معادل ۴۸۰ % برخوردار بوده است. هرچند که این تعداد در مقایسه با سطح جهانی ناچیز است ولی با افزایش روزافزون آن و به تبع آن، دسترسی بیشتر محققان و دانشجویان به بانکهای اطلاعاتی جهانی، امید میرود پژوهش در کشور گسترش بیشتری یابد. نمودار (۳ – ۵) تعداد مراکز تحقیقاتی فعال به تفکیک استان نمودار (۳ – ۶) تعداد پایگاهها و شبکههای رایانه ای اطلاعرسانی علمی و مرتبط با شبکه جهانی (اینترنت) تعداد انجمنهای علمی براساس گزارش کمیسیون انجمنهای علمی ایران، در سالهای ۷۵، ۷۷ و ۷۹ به ترتیب ۷۷، ۱۰۱ و ۱۳۱ انجمن علمی در کشور وجود داشته است که رشد ۷۰ درصدی آن در این سالها نشانگر اقبال جامعه علمی کشور به ایجاد تشکلهای علمی ـ تخصصی به منظور توسعه و ارائه فعالیتهیا پژوهشی به شکل سازمانیافته میباشد.۱۴ نمودار (۳ – ۷) تعداد انجمنهای علمی تحلیل، بحث و نتیجهگیری توسعه کمی و کیفی علم و فناوری و توجه جدی به آن مهمترین رمز بقای کشورها در رقابتهای بینالمللی است. سرمایهگذاری در این بخش و ارتقاء شاخصهای آن نتایج ارزشمندی برای کشورهای صنعتی به ارمغان آورده است. مروروی بر آمارهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی حاکی از آن است که در این سالها توسعه علمی و صنعتی کشور بیشتر همراه با وابستگی بوده است، همچنین در دهه اول پیروزی انقلاب اسلامی برخی حوادث ناخواسته که از عمدهترین آنها میتوان به جنگ تحمیلی اشاره کرد موجب کاهش توجه برنامهریزان به توسعه کمی و کیفی علم و فناوری در بخشهای غیرنظامی کشور شدهاست. شاید یکی از دلایل افزایش فاصله علم و فناوری کشور ما با کشورهای صنعتی نیز همین باشد. در سال ۷۵ برنامه ملی تحقیقات نخستین بار تدوین شد و از این سال آمارهای بخش علم و فناوری رو به رشد نهاد. یکی از شاخصهای ساختاری در ارزیابی کلان علم و فناوری، تعداد مراکز تحقیقاتی میباشد. آمارها رشد این شاخص را در سالهای ۷۵ تا ۷۹ نشان میدهد. این شاخص در سال ۷۹ نسبت به سال ۷۵ حدود ۴۰ درصد رشد داشته است. این رشد نشانه اهمیت یافتن امر تحقیقات از جنبه ذهنی در کشور و افزایش جاذبه آن برای نیروی کار است که خود تحت تاثیر افزایش دانشآموختگان کارشناسی ارشد و دکتری است. با اینکه تعداد مراکز تمامی گروهها (مراکز تحقیق و توسعه، تحقیقات علمی، حوزههای علوم دینی و واحدهای وابسته به کارگاههای صنعتی) با رشد روبرو بوده است، بیشترین رشد مربوط به واحدهای وابسته به کارگاههای صنعتی است که بیشتر از ۵۰ درصد تعداد کل مراکز تحقیقاتی را به خود اختصاص میدهد. البته بیشترین نقش این واحدها در بهبود کیفیت کالاهای تولیدی کارگاههای صنعتی میباشد. از دلایل عمده این رشد میتوان به اختصاص درصدی از درآمدهای کارگاهها به انجام پروژههای تحقیقاتی و تمایل کارگاهها به هزینه این مبالغ درون کارگاه اشاره نمود. آمار شاخص تعداد مراکز تحقیقاتی غیردولتی در سال ۷۹ رشد ناچیزی نسبت به سال ۷۷ داشته است. در حال که تعداد مراکز غیردولتی تحقیقاتی حدوداً ۵۲ درصد از کل مراکز تحقیقاتی را تشکیل میدهد ولی بیشتر آنها مراکز وابسته به کارگاههای صنعتی میباشند که نقش اندکی در تحقیقات علمی دارند. توسعه ارتباطات یکی از نکات قابل توجه جامعه علمی کشور در سالهای ۷۵ تا ۷۹ بوده است و این سیر هر چند نسبت به وضعیت جهانی کند است، ولی امدیوارکننده ادامه دارد. در سال ۷۹، شاهد رشد ۶ برابر پایگاههای رایانهای متصل به شبکههای ج هانی (اینترنت) در مقایسه با ۷۵ هستیم. این میزان از ۷۹۴ پایگاه در سال ۷۵ به ۴۶۰۶ پایگاه در سال ۷۹ رسیده است. همچنین رشد تعداد انجمنهای علمی نیز در این سالها رضایتبخش بوده است امید میرود در آینده شاهد رشد و توسعه بیشتری در این زمینه باشیم.
نکات مهم
* تعداد مراکز تحقیقاتی در سالهای ۷۵ تا ۷۹ رشد اندکی داشته است.
* از کل مراکز تحقیقاتی در سال ۷۹، در مجموع ۹درصد آنها به مراکز تحقیق و توسعه، ۱۶ درصد مراکز تحقیقاتی دانشگاهی، ۵ /۷ درصد حوزه علوم دینی و مابقی متعلق به مراکز وابسته به کارگاههای صنعتی میباشد.
* حدود نیمی از مراکز تحقیقاتی متعلق به بخش خصوصی است اما منابع و فعالیتهای این بخش نسبت به بخش دولتی ناچیز است.
* تعداد پایگاههای رایانهای متصل به شبکه جهانی (اینترنت) از رشد قابل قبولی برخوردار است.
* تعداد انجمنهای علمی در کشور رو به افزایش است. فصل چهارم شاخصهای عملکردی ارزیابی کلان علم و فناوری نشانگر وضع فعلیت یافتن تلاشها و تمهیدات اولیه برای تحقیق، تولید علم و سهم کشور در گسترش مرزهای دانش است و معطوف به نتایج و شرایط عملی و واقعی میباشد. در این فصل شاخصهای زیر به عنوان شاخصهای علمکردی در ارزیابی کلان علم و فناوری مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است:
۱ – تعداد طرحهای تحقیقاتی فعال.
۲ – تعداد طرحهای تحقیقاتی پایانیافته به تفکیک.
۳ – درصد طرحهای تحقیقاتی بنیادی از کل طرحهی تحقیقاتی فعال.
۴ – درصد طرحهای تحقیقاتی کاربردی از کل طرحهای تحقیقاتی فعال. ۵ – درصد طرحهای تحقیقاتی توسعهای از کل طرحهای تحقیقاتی فعال.
۶ – تعداد مقالات منتشر شده در مجلات علمی ـ ترویجی و علمی ـ پژوهشی ایرانی.
۷ – مقالات منتشر شده در مجلات معتبر علمی خارجی.
۸ – تعداد اختراعات به ثبت رسیده.
۹ – تعداد کتب علمی تخصصی تدلیف شده و انتشاریافته توسط دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی و ناشران معتبر. جدول (۴ – ۱): دادههای شاخصهای علمکردی ارزیابی کلان علم و فناوری ردیف شاخصهای عملکردی ۱۳۷۵ ۱۳۷۷ ۱۳۷۹ ۱ تعداد طرحهای تحقیقاتی فعال ۱۱۴۲۰ ۱۳۷۵۷ ۱۹۷۷۰ ۲ تعداد طرحهای تحقیقاتی پایانیافته به تفکیک بنیادی کاربردی توسعهای ۱۸۵۸ ۷۱۳۴ ۱۴۷۴ ۲۱۸۱ ۱۰۷۷۵ ۳۰۳۰ ۲۶۱۴ ۹۹۳۰ ۱۸۶۳ ۳ درصد طرحهای تحقیقاتی بنیادی از کل طرحهای تحقیقاتی فعال ۱۴ ۲۰ ۱۷ ۴ درصد طرحهای تحقیقاتی کاربردی از کل طرحهای تحقیقاتی فعال ۷۴ ۶۳ ۷۲ ۵ درصد طرحهای تحقیقاتی توسعهای از کل طرحهای تحقیقاتی فعال ۱۲ ۱۷ ۱۱ ۶ تعداد مقالات منتشر شده در مجلات علمی ـ ترویجی و علمی ـ پژوهشی ایرانی ۵۴۳۳ ۸۲۰۷ ۹۶۲۷ ۷ مقالات منتشر شده در مجلات معتبر علمی خارجی ۱۵۱۵ ۲۱۸۴ ۱۹۸۸ ۸ تعداد اختراعات به ثبت رسیده ۲۰۵ ۲۶۲ ۶۶۳ ۹ تعداد کتب علمی تألیف شده تخصصی انتشاریافته توسط دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی و ناشران معتبر ۱۳۱۷ ۲۴۲۷ ۲۲۹۴ منابع: نتایج آمارگیری از فعالیتهای تحقیقات توسعه، مرکز آمار ایران سالهای ۷۶، ۷۸ و ۸۰ سازمان ثبت اسناد و املاک کشور تعداد طرحهای تحقیقاتی فعال همانطور که در نمودار (۴ – ۱) مشاهده میشود، تعداد طرحهای تحقیقاتی فعال در سالهای ۷۵، ۷۷ و ۷۹ به ترتیب ۱۱۴۲۰، ۱۳۷۵۷ و ۱۹۷۷۰ طرح بوده است. این ارقام نشانگر افزایش چشمگیر روند و تعداد طرحهای فعال در سال ۷۹ میباشد، بطوریکه در این سال شاهد رشد ۷۰درصدی نسبت به سال ۷۵ هستیم. نمودار (۴ – ۱) تعداد طرحهای تحقیقاتی فعال از مجموع ۱۱۴۲۰ طرح در سال ۷۵، تعداد ۱۵۶۲ طرح بنیادی، ۸۴۷۱ طرح کاربردی و ۱۳۸۷ طرح توسعهای میباشد. از تعداد ۱۳۷۵۷ طرح در سال ۷۷، تعداد ۲۷۴۵ طرح بنیادی، ۸۷۰۷ طرح کاربردی و ۲۳۰۵ طرح توسعهای میباشد. همچنین از تعداد ۱۹۷۷۰ طرح در سال ۷۹، تعداد ۳۳۴۶ طرح بنیادی، ۱۴۲۴۶ طرح کاربردی و ۲۱۷۸ طرح توسعهای میباشد. از این ارقام میتوان دریافت که طرحهای کاربردی بیشترین سهم را (حدود ۷۰ %) از مجموع طرحهای تحقیقاتی دارند و طرحهای بنیادی و توسعهای به ترتیب در مراتب بعدی قرار میگیرند. تعداد طرحهای تحقیقاتی پایانیافته به تفکیک بنیادی، کاربردی و توسعهای وضع طرحهای تحقیقاتی پایانیافته از نظر نوع تحقیق مشابه طرحهای تحقیقاتی فعال است. یعنی طرحهای کاربردی بیشترین سهم را از طرحهای تحقیقاتی پایانیافته به خود اختصاص داده است. در سال ۷۹ از مجموع ۱۴۴۰۷ طرح تحقیقاتی پایان یافته، تعداد ۲۶۱۴ طرح بنیادی، ۹۹۳۰ طرح کاربردی و ۱۸۶۳ طرح توسعهای بوده است، نمودار (۴ – ۲). نمودار (۴ – ۲) تعداد طرحهای تحقیقاتی پایان یافته به تفکیک طرحهای تحقیقاتی فعال به تفکیک بنیادی، کاربردی و توسعهای از کل طرحهای تحقیقاتی فعال در سالهای ۷۵، ۷۷ و ۷۹ سهم طرحهای بنیادی به ترتیب ۱۴، ۲۰ و ۱۷ درصد است، نمودار (۴ – ۳). این ارقام نشان میدهد که طی این ۵ سال درصد اینگونه طرحهای افزایش ملایمی داشته است. درخصوص طرحهای تحقیقاتی فعال از نوع توسعهای، بررسی انجام شده نشان میدهد طی سالهای مذکور این نوع طرحها از نظر تعداد نوسان داشته است. طبق نمودار سهم طرحهای توسعهای از کل طرحهای فعال در سال ۷۵، حدود ۱۴درصد بوده است. این میزان در سال ۷۷ به ۱۷ درصد افزایش یافته و در سال ۷۹ به ۱۱ درصد کاهش یافته است. نمودار (۴ – ۳) درصد طرحهای تحقیقاتی فعال به تفکیک اما درخصوص طرحهای کاربردی، آمارها نشان میدهد که اینگونه طرحها عمدتاً بیشترین سهم را از مجموع طرحهای تحقیقاتی فعال به خود اختصاص دادهاند. همانطور که در نمودار (۴ – ۳) دیده میشود، در سال ۱۳۷۵ حدود ۷۴ درصد از طرحهای تحقیقاتی فعال، به طرحهای تحقیقاتی کاربردی اختصاص یافته است. این رقم بعد از دو سال، یعنی در سال ۱۳۷۷ به ۶۳ تنزل پیدا کرده است و در سال ۱۳۷۹ به ۷۲ رسیده است. درصد طرحهای تحقیقاتی فعال به تفکیک رشته همانطور که جدول (۴ – ۲) نشان میدهد گروه علوم کشاورزی در سالهای ۷۵، ۷۷ و ۷۹ بیشترین طرحهای فعال را به خود اختصاص داده است. در سال ۱۳۷۵، تعداد ۴۴۹۳ طرح معادل ۳ /۹۳ درصد از کل طرحها، در سال ۱۳۷۷، تعداد ۵۸۴۲ طرح، معادل ۵ /۴۲ درصد از کل طرحها و در سال ۱۳۷۹، تعداد ۸۱۰۸ طرح معادل ۴۱ درصد از کل طرحهای فعال در کشور متعلق به گروه علوم کشاورزی میباشد. گروه مهندسی و تکنولوژی با ۲۸ درصد طرحها در سال ۱۳۷۵ و ۲۴ درصد طرحها در سال ۷۷ و ۴ /۲۶ درصد طرحها در سال ۷۹ جایگاه دوم را به خود اختصاص داده است. جدول (۴ – ۲): درصد طرحهای تحقیقاتی فعال در رشتههای مختلف سال ۷۹ سال ۷۷ سال ۷۵ رشته ۸ /۰ ۷۶ /۰ ۲ /۳ فیزیک ۴ ۸ /۳ ۵ /۴ شیمی و زیستشناسی ۴ /۲۶ ۲۴ ۲۸ مهندسی و تکنولوژی ۴۱ ۵ /۴۲ ۳ /۳۹ علوم کشاورزی ۱۲ ۷ /۱۲ ۱ /۱ علوم پزشکی و داروسازی ۳ /۲ ۹ /۱ ۵ /۳ سایر علوم طبیعی ۴ /۱ ۸ /۲ ۲ جامعهشناسی و روانشناسی ۲ /۱ ۹۸ /۰ ۹ /۰ اقتصاد ۰۸ /۱ ۴۲ /۰ ۳۲ /۰ حقوق ۲۵ /۱ ۴ /۱ ۸ /۰ زبانشناسی و زبانها ۵ /۸ ۹ ۳ /۶ سایر علوم اجتماعی و انسانی ۱۰۰ ۱۰۰ ۱۰۰ جمع درصد طرحهای تحقیقاتی پایانیافته به تفکیک رشته در بررسی طرحهای تحقیقاتی فعال مشاهده شد که گروه علوم کشاورزی و مهندسی ـ تکنولوژی به ترتیب بیشترین طرحها را به خود اختصاص داده بودند. به همین صورت در طرحهای پایان یافته نیز بیشترین تعداد طرحهای پایان یافته متعلق به گروه علوم کشاورزی و سپس مهندسی و تکنولوژی بوده استف جدول (۴ -۳). جدول (۴ – ۳): درصد طرحهای تحقیقاتی پایان یافته در رشتههای مختلف سال ۷۹ سال ۷۷ سال ۷۵ رشته ۲ /۲ ۱ ۳ /۲ فیزیک ۸ /۵ ۵ /۲ ۱ /۳ شیمی و زیستشناسی ۳۴ ۲۸ ۲ /۳۵ مهندسی و تکنولوژی ۸ /۲۷ ۸ /۲۱ ۲ /۲۶ علوم کشاورزی ۱۰ ۲۲ ۹ /۸ علوم پزشکی و داروسازی ۷ /۳ ۵ /۱ ۶ /۴ سایر علوم طبیعی ۷۶ /۱ ۱۱ ۷ /۳ جامعهشناسی و روانشناسی ۴ /۱ ۹۸ /۰ ۹ /۰ اقتصاد ۲ /۲ ۶۲ /۰ ۲۷ /۰ حقوق ۸۷ /۰ ۵۶ /۰ ۶ /۱ زبانشناسی و زبانها ۷ /۹ ۶ /۹ ۱۳ سایر علوم اجتماعی و انسانی ۱۰۰ ۱۰۰ ۱۰۰ جمع درصد طرحهای تحقیقاتی فعال به تفکیک استان توزیع استانی طرحهای تحقیقاتی فعال حاکی از آن است که استان تهران در سالهای ۷۷، ۷۵ و ۷۹ به ترتیب ۶۶۹۰، ۸۰۸۶ و ۱۰۱۷۵ طرح را به خود اختصاص داده است. استان تهران در سال ۱۳۷۹ با بیشترین میزان طرحهای فعال تحقیقاتی معادل ۵ /۵۱ درصد و استان اصفهان با ۸ /۵ درصد به ترتیب در جایگاه ا ول و دوم کشور قرار دارند. جدول (۴ – ۴) بیانگر وضع استانها در این زمینه است. جدول (۴ – ۴): درصد طرحهای تحقیقاتی فعال در استانهای مختلف سال ۷۹ سال ۷۷ سال ۷۵ استان ۰ /۴ ۹ /۰ ۵ /۰ آذربایجان شرقی ۷ /۰ ۳ /۲ ۵ /۳ آذربایجان غربی ۷ /۰۷ ۹ /۰ ۴ /۰ اردبیل ۸ /۵ ۷ /۶ ۵ /۳ اصفهان ۵ /۰ ۲ /۰ ۲ /۰ ایلام ۵ /۰ ۶ /۰ ۵ /۰ بوشهر ۵ /۵۱ ۶ /۵۸ ۲ /۶۰ تهران ۷ /۰ ۱ /۰ ۳ /۰ چهارمحال و بختیاری ۹ /۳ ۲ /۳ ۲ /۴ خراسان ۶ /۱ ۱ /۲ ۴ /۲ خوزستان ۵ /۱ ۹ /۰ ۱ /۱ زنجان ۱ /۱ ۱ /۱ ۳ /۱ سمنان ۰ /۱ ۶ /۰ ۸ /۰ سیستان و بلوچستان ¾ ۰ /۴ ۴ /۳ فارس ۰ /۲ ۹ /۱ ۰ /۰ قزوین ۲ /۴ ۷ /۱ ۷ /۱ قم ۰ /۱ ۸ /۰ ۸ /۰ کردستان ۳ /۲ ۷ /۲ ۵ /۳ کرمان ۳ /۰ ۵ /۰ ۳ /۰ کرمانشاه ۲ /۰ ۳ /۰ ۱ /۰ کهکیلویه و بویراحمد ۰ /۲ ۴ /۱ ۰ /۰ گلستان ½ ۷ /۱ ۰ /۲ گیلان ۳ /۱ ۹ /۰ ۷ /۰ لرستان ۸ /۱ ۶ /۱ ۹ /۲ مازندران ۰ /۲ ۰ /۱ ۰ /۲ مرکزی ۷ /۰ ۸ /۰ ۹ /۰ هرمزگان ۵ /۰ ۴ /۱ ۷ /۱ همدان ۸ /۱ ۲ /۱ ۳ /۱ یزد ۰ /۱۰۰ ۰ /۱۰۰ ۰ /۱۰۰ جمع درصد طرحهای تحقیقاتی پایان یافته به تفکیک استان تقریبا همان وضع طرحهای تحقیقاتی فعال در استانها، در طرحهای تحقیقاتی پایان یافته نیز مشاهده میشود، بطوریکه استان تهران در سالهای ۷۵، ۷۷ و ۷۹ بیشترین طرحها را به خود اختصاص داده است و استان اصفهان در رتبه دوم قرار دارد، جدول (۴ – ۵). جدول (۴ – ۵): درصد طرحهای تحقیقاتی پایان یافته در استانهای مختلف سال ۷۹ سال ۷۷ سال ۷۵ استان ۸ /۲ ۹ /۰ ۵ /۰ آذربایجان شرقی ۹ /۰ ۳ /۱ ۲ /۲ آذربایجان غربی ۹ /۰ ۸ /۰ ۴ /۰ اردبیل ۷ /۶ ¾ ۷ /۴ اصفهان ۶ /۰ ۱ /۰ ۱ /۰ ایلام ۱ /۰ ۱ /۰ ۳ /۰ بوشهر ۸ /۴۹ ۱ /۶۹ ۸ /۶۱ تهران ۵ /۰ ۵ /۰ ۴ /۰ چهارمحال و بختیاری ۴ /۵ ۲ /۲ ۵ /۲ خراسان ۱ /۱ ۱ /۱ ۳ /۱ خوزستان ۴ /۱ ۵ /۰ ۸ /۰ زنجان ۴ /۱ ۹ /۰ ۵ /۰ سمنان ۰ /۱ ۴ /۰ ۷ /۰ سیستان و بلوچستان ۸ /۲ ۷ /۲ ۸ /۲ فارس ۰ /۲ ۸ /۳ ۰ قزوین ۴ /۶ ۲ /۲ ۱ /۴ قم ۵ /۰ ۳ /۰ ۴ /۰ کردستان ۰ /۲ ۴ /۱ ۵ /۲ کرمان ۲ /۰ ۵ /۰ ۳ /۰ کرمانشاه ۳ /۰ ۲ /۰ ۲ /۰ کهکیلویه و بویراحمد ۶ /۱ ۱ /۱ ۰ گلستان ½ ۳ /۱ ۹ /۴ گیلان ۱ /۱ ۸ /۰ ۷ /۰ لرستان ۶ /۲ ۱ /۱ ۲ /۳ مازندران ۸ /۱ ۸ /۰ ۶ /۲ مرکزی ۶ /۰ ۳ /۰ ۵ /۰ هرمزگان ۷ /۰ ۷ /۰ ۹ /۰ همدان ۶ /۲ ۵ /۰ ۹ /۰ یزد ۰ /۱۰۰ ۰ /۱۰۰ ۰ /۱۰۰ جمع تعداد مقالات منتشر شده در مجلات علمی ـ ترویجی و علمی ـ پژوهشی داخل و خارج در سال ۷۵ از تعداد ۶۹۴۸ مقاله منتشر شده توسط محققان ایرانی، تعداد ۱۵۱۵ مقاله در مجلات علمی خارجی و مابقی در مجلات علمی ت ترویجی و علمی ـ پژوهشی داخل کشور به چاپ رسیده است، نمودار (۴ – ۴) و (۴ – ۵). در سال ۷۷ از ۱۰۳۹۱ مقاله منتشر شده تعداد ۲۱۸۴ مقاله در مجلات علمی خارجی و ۸۲۰۷ مقاله در مجلات داخل کشور چاپ شدهاند و در سال ۷۹ از مجموع ۱۱۶۱۵ مقاله، ۱۹۸۸ مقاله در مجلات علمی خارجی و مابقی در داخل کشور چاپ شدهاند. در کل تعداد مقالات منتشر شده توسط محققان ایرانی روندی افزایشی دارد. نمودار (۴ – ۴) تعداد مقالات منتشر شده در مجلات علمی ـ ترویجی و علمی ـ پژوهشی داخلی نمودار (۴ – ۵) تعداد مقالات منتشر شده در مجلات معتبر علمی خارجی از عوامل مؤثر در افزایش تعداد مقالات منتشر شده در مجلات علمی میتوان به رشد دورههای تحصیلات تکمیلی و تشویق چاپ مقالات اشاره نمود. البته سهم اصلی را توسعه دورههای تحصیلات تکمیلی و افزایش دانشجویان دورههای کارشناسی ارشد و دکتری بر عهده دارد لذا میزان توسعه دورههای تحصیلات تکمیلی در آینده رشد مقالات منترش شده در مجلات معتبر داخلی و خارجی را متاثیر خواهد ساخت. همچنین اتخاذ تدابیر مختلف تشویقی باعث رشد تولیدات علمی و انتشار مقالات محققان کشور در مجلات معتبر بینالمللی خواهد شد. مقالات منتشر شده در مجلات معتبر خارجی در هر رشته از مقالات منتشر شده در مجلات خارجی، گروه مهندسی و تکنولوژی بیشترین تعداد مقالات را به خود اختصاص داده است و گروه علوم کشاورزی در مرتبه بعدی قرار دارد، جدول (۴ – ۶). مثلاً در سال ۷۹ محققان گروه مهندسی و تکنولوژی ۵۵۰ مقاله (۲۷ %) و محققان گروه علوم کشاورزی ۳۲۰ مقاله (۱۶ %) در مجلات خارجی منتشر کردهاند. درصد مقالات منتشر شده در مجلات خارجی در هر رشته در جدول (۴ – ۶) آمده است. جدول (۴ – ۶) درصد مقالههای منتشر شده در مجلات خارجی در هر رشته سال ۷۹ سال ۷۷ سال ۷۵ رشته ۷ /۸ ۰ /۷ ۳ /۱۲ فیزیک ۵ /۱۸ ۸ ۵ /۱۳ شیمی و زیست ۲۷ ۴۲ ۲ /۳۲ مهندسی و تکنولوژی ۱۶ ۱۴ ۵ /۱۳ علوم کشاورزی ۵ /۱۳ ۱۴ ۷ /۷ علوم پزشکی و داروسازی ۴ /۹ ۸ ۷ /۶ سایر علوم طبیعی ۷ /۰ ۳ /۰ ۵ /۰ جامعهشناسی و روانشناسی مقالات منتشر شده در مجلات معتبر داخلی در هر رشته با بررسی مقالات منتشر شده در مجلات معتبر علمی داخلی، مشاهده میشود که گروه علوم کشاورزی در مرتبه اول قرار دارد. مثلاً در سال ۷۹، تعداد ۲۲۰۸ مقاله (۹ /۲۲درصد) در این گروه منتشر شده است و گروه مهندسی و تکنولوژی با ۲۱۷۶ مقاله (۶ /۲۲ درصد) در مرتبه بعدی میباشد. درصد مقالات هر رشته از کل مقالات منتشر شده در مجلات داخلی در جدول (۴ – ۷) آمده است. جدول (۴ – ۷) درصد مقالههای منتشر شده در مجلات داخلی در هر رشته سال ۷۹ سال ۷۷ سال ۷۵ رشته ۷ /۱ ۱ /۱ ۵ /۳ فیزیک ۵ /۶ ۶ /۵ ۳ /۵ شیمی و زیست ۶ /۲۲ ۳ /۲۶ ۸ /۲۶ مهندسی و تکنولوژی ۹ /۲۲ ۲ /۱۵ ۸ /۲۳ علوم کشاورزی ۵ /۱۵ ۳ /۱۸ ۰ /۱۲ علوم پزشکی و داروسازی ۰ /۵ ۵ /۳ ۶۴ سایر علوم طبیعی ۴ /۲ ۵ /۲ ۷ /۲ جامعهشناسی و روانشناسی ۵ /۱ ۴ /۱ ۲ /۱ اقتصاد ۶ /۱ ۰ /۱ ۳ /۱ حقوق ۹ /۳ ۹ /۳ ۲ /۳ زبانشناسی و زبانها ۵ /۱۶ ۱ /۲۱ ۷ /۱۵ سایر علوم اجتماعی و انسانی ۱۰۰ ۱۰۰ ۱۰۰ جمع تعداد کل تولیدات علمی نمایه شده محققان داخل کشوردر پایگاه ISI در سال ۲۰۰۰ میلادی با افزایش مقالات منتشر شده، تعداد تولیدات علمی نمایه شده در پایگاه ISI به ۱۴۰۸ مورد افزایش یافته و در سالهای بعد نیز روندی افزایشی داشته و در سال ۲۰۰۲ میلادی به ۲۲۶۶ مورد بالغ میشود، نمودار (۴ – ۶). نمودار (۴ – ۶) تعداد کل تولیداتعلمی نمایه شده محققان داخل کشور در پایگاه ISI طی سالهای ۲۰۰۲ – ۱۹۹۳ ۱۵ در نمودار (۴ – ۷) تولیدات علمی ایران در سال ۲۰۰۰ میلادی به تفکیک گروههای عمده تحصیلی آورده شده است.۱۶ علیرغم بیشترین سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، بیشترین تولیدات علمی ایران در پایگاه ISI متعلق به گروه علوم پایه با ۷۱۸ مورد یعنی حدود ۵۲ درصد میباشد. البته بیشتر از ۵۰ درصد تولیدات علمی این گروه به رشته شیمی تعلق دارد. گروه علوم پزشکی و فنی و مهندسی نیز هر یک با ۲۷۹ تولید علمی مشترکا در مرتبه دوم قرار دارند که این تعداد ۲۰ درصد از کل تولیدات علمی ایران در رتبه سوم و گروه علوم انسانی با ۲۲ مورد در جایگاه آخر قرار دارد. با اینکه تعداد مقالات منتشر شده گروه علوم انسانی با ۲۲ مورد در جایگاه آخر قرار دارد. با اینکه تعداد مقالات منتشر شده گروه علوم انسانی در مجلات داخلی قابل توجه است ولی به دلایل مختلف تعداد بسیار اندکی از تولیدات علمی این گروه در سطح بینالمللی عرضه و در پایگاه ISI نمایه شده است. نمودار (۴ – ۷) تعداد تولیدات علمی ایران در سال ۲۰۰۰ به تفکیک گروههای عمده تحصیلی تعداد ارجاعات به مقالات علمی منتشر شده ایرانی یکی دیگر از شاخصهای مهم عملکردی در ارزیابی کلان علم و فناوری تعداد ارجاعات به تولیدات علمی است. تعداد ارجاعاتی که به مقالات علمی میشود شاخصی است که به کیفیت این مقالات یا تولیدات علمی میپردازد. در نمودار (۴ – ۸) تعداد ارجاعات به تولیدات علمی ایران به تفکیک گروههای عمده تحصیلی مشاهده میشود. طبیعتاً با افزایش تعداد مقالات تعداد ارجاعات نیز بیشتر خواهد شد اما بعضی از مقالات با توجه به اهمیت و کاربردشان تعداد ارجاع بیشتری دارند. در سال ۲۰۰۰ بیشترین ارجاع متعلق به گروه علوم پایه است که با ۱۳۸۵ مورد حدود ۷۳ درصد ارجاعات را به خود اختصاص داده است. گروه علوم پزشکی و فنی مهندسی بترتیب با ۲۸۸ و ۱۴۵ مورد ارجاع در مکانهای دوم و سوم قرار دارند. با اینکه تعداد تولیدات علمی در این دو گروه برابر است ولی آمارها بیانگر آن است که مقالات چاپ شده در گروه علوم پزشکی دارای ارجاعات بیشتری نسبت به گروه فنی مهندسی است. گروه کشاورزی و دامپزشکی و گروه علوم انسانی نیز به ترتیب با ۶۵ و ۱۵ ارجاع در مکانهای بعدی قرار دارند. نمودار (۴ – ۸) تعداد ارجاعات به تولیدات علمی ایران به تفکیک گروههای عمده تحصیلی در سال ۲۰۰۰ این وضع نشان میدهد که از کل ارجاعاتی که به تولیدات علمی ایران میشود گروه علوم انسانی تنها ۸ /۰ درصد را به خود اختصاص میدهد و این رقم با توجه به امکانات بسیار زیاد کشور ما در این گروه ناچیز است. ضریب تأثیر ضریب تأثیر عبارت از حاصل نسبت تعداد ارجاعات به کل تولیدات علمی است. در نمودار (۴ – ۹) ضریب تأثیر تولیدات علمی ایران به تفکیک گروههای عمده تحصیلی را مشاهده میکنیم. بیشترین ضریب تأثیر مربوط به گروه علوم پایه با ۹۳ /۱ میباشد. بدین معنی که به هر مقاله در گوره علوم پایه تقریباً دو بار ارجاع شده است. این ضریب در گروه علوم پزشکی ۰۳ /۱ و در گروه فنی و مهندسی ۵۲ /۰ میباشد، یعنی به هر مقاله در گروه علوم پزشکی یک بار و به هر دو مقاله در گروه فنی و مهندسی یک بار ارجاع شده است. در گروههای کشاورزی ـ دامپزشکی و علوم انسانی ضریب تأثیر بترتیب ۷۱ /۰ و ۶۸ /۰ میباشد. به طور متوسط ضریب تأثیر تولیدات علمی ایران ۳۷ /۱ میباشد. نمودار (۴ – ۹) ضریب تأثیر تولیدات علمی ایران به تفکیک گروههای عمده تحصیلی در سال ۲۰۰۰ تعداد کتب علمی تخصصی تألیف شده و انتشاریافته توسط دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی همانطور که در نمودار (۴ – ۱۰) مشاهده میشود در سال ۷۷ تعداد کتب تلیف و ترجمه شده توسط دانشگاهها دارای رشد قابل ملاحظهای نسبت به سال ۷۵ است. در سال ۷۷ حدوداً این شاخص ۸۰ درصد رشد داشته است. در سال ۷۹ علیرغم افزایش تعداد محققان و استادان نسبت به سال ۷۷، تعداد کتب علمی انتشاریافته اندکی کاهش داشته است. نمودار (۴ – ۱۰) تعداد کتب علمی تخصصی تالیف شده و انتشاریافته تعداد اختراعات ثبت شده همانطور که در نمودار (۴ – ۱۱) مشخص شده تعداد اختراعات ثبت شده از سال ۷۵ تا ۸۰ دارای روند صعودی است بهطوریکه در سال ۸۰ شاهد رشد ۴ برابر این تعداد نسبت به سال ۷۵ هستیم. آغاز این روند افزایشی به سال ۷۹ برمیگردد. در این سال شاهد رشد دو برابر تعداد اختراعات نسبت به سال ۷۸ هستیم. البته قابل ذکر است که اختراعات ثبت شده در ایران از نوع اظهاری بوده و بدون بررسی علمی و صرفا با اعلام متقاضی ثبت اختراع صورت میگیرد. نمودار (۴ – ۱۱) تعداد اختراعات ثبت شده۱۷ مقایسه با آمارهای بینالمللی یکی از مهمترین شاخصهای عملکردی تعداد تولیدات علمی است. تولیدات علمی نمایه شده در پایگاههای ISI توسط محققان ایرانی در سال ۱۹۹۹، ۹۹۳ مورد میباشد. در همین سال آمریکا با ۳۱۹۹۱۷ تولید علمی بیشترین سهم را در تولیدات علمی نمایه شده در پایگاههای ISI دارد و به این ترتیب ۲۸ درصد از کل تولیدات علمی جهان را به خود اختصاص داده است. کشورهای انگلستان، ژاپن، آلمان، فرانسه و کانادا به ترتیب در مراتب بعدی قرار دارند. سهم ایران در این شاخص ۰۸ /۰ درصد میباشد. تعداد تولیدات علمی جهان در سال ۲۰۰۰ در پایگاههای ISI برابر ۱۱۶۴۶۲۷ عدد میباشد که از این تعداد ۱۴۰۸ مورد مربوط به کشور ایران است. بدین ترتیب ۱۲ /۰ درصد از تولیدات علمی جهان مربوط به ایران است. این در حالی است که کشور آمریکا با ۳۷۴۸۴۸ مورد به تنهائی ۲ /۳۲ درصد از تولیدات علمی جهان را به خود اختصاص داده است. نمودار (۴ – ۱۲) سهم کشورها از تولیدات علمی نمایه شده در پایگاههای ISI در سال ۱۹۹۹ شاخص دیگر، تعداد اختراعات و اکتشافات به ثبت رسیده میباشد. در سال ۱۹۹۹ تعداد اختراعات ثبت شده در ایران، ۳۱۰ مورد گزارش شده است. درصورتیکه تعداد اختراعات ثبت شده در همین سال برای آمریکا ۱۲۱۹۳۰ و برای کشورهای ژاپن، آلمان، فرانسه و انگلیس به ترتیب ۴۷۳۶۳، ۳۰۰۴۹، ۱۰۹۷۷ و ۹۶۱۰ مورد بوده است. نمودار (۴ – ۱۳) تعداد اختراعات ثبت شده در اروپا و آمریکا در سال ۱۹۹۹ تحلیل، بحث و نتیجهگیری تحولات دو قرن اخیر در کشورهای صنعتی بیش از هر چیز مرهون توجه جدی به تولید و کاربرد علم و فناوری بوده است. وجود آمارهای نسبتاً ثابت طی سالهای مختلف درخصوص جایگاه هفت کشور اول تولیدکننده علم در جهان از یک سو، و از سوی دیگر جایگاه مشابه آنها در تعداد اختراعات بعنوان کشورهای اول تا هفتم دنیا، حاکی از رابطه مثبت میان تولید علم و تولید فناوری است. به بیانی دیگر، کشورهای تولیدکننده علم، اصولاً همان تولیدکنندههای عمده فناوری نیز هستند. ارزیابی و توجه به وضع تولید علم و سهم کشور در تولید علم دنیا، قدمهای اولیه خود را طی میکند. آمارهای موجود بیانگر آن است که سهم کشور، در تولید علم دنیا ناچیز میباشد، ولی نکته امیدوارکننده روند رو به افزایش این سهم است. در سال ۱۹۹۳ کل تولیدات علمی نمایه شده محققان ایرانی در پایگاه ISI، ۳۲۳ مورد بوده است. این تعداد در سال ۱۹۹۸ به حدود ۱۰۴۱ مورد افزایش یافته است، یعنی طی یک دوره ۵ ساله تقریباً سه برابر شده است. همچنین آمارهایی که اخیراً استخراج شده است بیانگر رشد این تعداد به ۲۲۶۶ مورد در سال ۲۰۰۲ است که رشد بسیار خوبی میباشد. اگر تولید علمی را به نسبت جمعیت در نظر بگیریم با اینکه جمعیت ایران حدود یک درصد جمعیت دنیا را تشکیل میدهد، ولی در سال ۲۰۰۰ ایران ۱۲صدم درصد از تولید علم در د نیا را به خود اختصاص داده است. از میان ۵۲ کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی، ترکیه با حدود ۵۴صدم درصد رتبه اول و مصر با ۲۱صدم درصد رتبه دوم را دارا هستند. با مروری بر آمارهای سال ۲۰۰۰ ملاحظه میشود هفت کشور مهم اسلامی (ایران، ترکیه، عربستان، مصر، کویت، عراق و پاکستان) در مجموع، ۱۱۷۱۳ مورد یعنی معادل ۲۶ /۱ درصد از تولید علمی دنیا را به خود اختصاص دادهاند و این در حالی است که در همین سال کشور کره جنوبی به تنهایی با ۱۴۸۱۴ مورد، معادل ۳ /۱ درصد تولید علم دنیا، از وضع بهتری برخوردار است. شایان توجه است که از مجموع ۱۳۹۰ مولد تولیدات علمی ایران در پایگاههای ISI تعداد ۱۳۵۱ مورد یعنی ۱۹ /۹۷ درصد در پایگاه SCI (نمایه نامه استنادی علوم) و ۳۹ مورد معادل ۱۸ /۲ درصد در SSCI (نمایه نامه استنادی علوم اجتماعی) گزارش شده است ولی در پایگاه Art / Humanities (نمایه علوم انسانی و هن شامل دین، فرهنگ و…) هیچ موردی گزارش نشده است. در همین پایگاه، ترکیه با ۴۰ مورد، مصر ۱۶ مورد و عربستان با ۴ مورد رتبههای اول تا سوم را در بین کشورهای مسلمان به خود اختصاص دادهاند. آمارها نشان میدهد از این میزان سهم ناچیز ایران در تولید علم دنیا (۱۲ صدم درصد) گروه ع لوم پایه با ۷۱۸ مورد معادل ۰۱۶۷ /۰ درصد، گروه پزشکی و فنی مهندسی هر کدام با ۲۷۹ مورد معادل ۰۲۴ /۰ درصد مشترکاً رتبه دوم، گروه کشاورزی و دامپزشکی با ۹۲ مورد معادل ۰۰۷۹ /۰ درصد رتبه سوم را دارا است و در آخر گروه علوم انسانی با ۰۰۱۹ /۰ درصد قرار دارد. آمار اختراعات به ثبت رسیده در سالهای ۷۵ تا ۸۰ حاکی از آن است که در سال ۷۵ در مجموع ۲۰۵ مورد اختراع ثبت شده است. این آمار در سال ۷۷ از رشد قابل قبولی برخوردار نبوده است ولی در سالهای ۷۹ و ۸۰ شاهد رشد سیصد درصدی نسبت به سال ۷۵ هستیم. مقایسه این آمارها با آمارهای بینالمللی نشاندهنده مقدار ناچیز آنها میباشد. بعنوان مثال در سال ۱۹۹۹ در کشور فرانسه ۳۰۰۴۹ مورد اختراع به ثبت رسیده، و در ایران ۳۱۰ مورد گزارش شده است. البته شایان ذکر است که اختراعات ثبت شده در کشورهای صنعتی از نوع تاسیسی بوده، در حالی که در ایران از نوع اظهاری است که صرفا با اعلام محقق و پرداخت هزینه ثبت، بعنوان اختراع ثبت میگرد. در شاخص تعداد طرحهای تحقیقاتی فعال،در سال ۷۹ نسبت به سال ۷۷، شاهد افزایش ۴۳ درصدی بودهایم. حدود ۷۲ درصد طرحهای تحقیقاتی فعال به طرحهای تحقیقات کاربردی اختصاص دارد. نکته چشمگیر دیگر تمرکز بیش از حد طرحهای تحقیقاتی فعال در استان تهران است. ملاحظه میشود استان تهران در سالهای ۷۵ تا ۷۹ بطور متوسط ۵۷ درصد از طرحهای تحقیقاتی فعال را به خود اختصاص داده است. به طور کلی با وجود اینکه امر تحقیقات و توجه سازمان یافته به آن در کشور از قدمت زیادی برخوردا رنیست و اساس «برنامه ملی تحقیقات» بطور مدون در سال ۱۳۷۵ پیریزی شده است،۱۸ ولی بیشتر شاخصهای آن از رشدی نسبتاً سریع برخوردار بوده است.
نکات مهم
* تعداد طرحهای تحقیقاتی فعال در کشور رو به افزایش است.
* طرحهای تحقیقاتی غالباً از نوع کاربردی است.
* بیش از ۶۰ درصد طرحهای تحقیقاتی به دو گروه علوم کشاورزی و مهندسی تعلق دارد.
* به طور کلی تعداد مقالات منتشر شده در مجلات علمی پژوهشی داخلی رو به افزایش است.
* شمار تولیدات علمی نمایه شده در پایگاه ISI از رشد بسیار سریعی برخوردار است.
* با توجه به رشد تعداد محققان پیشبینی میشود در سالهای آینده شاهد افزایش سهم کشور در تولید علم دنیا باشیم.
* با وجود دارا بودن یک درصد جمعیت دنیا سهم کشور در انتشار مق۵الات معتبر بینالمللی بسیار کمتر از یک درصد میباشد.
* سهم کشور در تولید علمی دنیا خصوصا در گروه علوم انسانی و هنر (Art & Humanities) علیرغم وجود تواناییهای فراوان ناچیز است.
فصل پنجم: شاخصهای بهرهوری
بهرهوری به معنای امروزی به طور کلی معیار جامعی برای هر سامانه جهت سنجش میزان دستیابی به اهداف، کارایی و اثربخشی فعالیتها در مقابل آنچه باید بدست آید، میباشد. بهبود بهرهوری ضامن بقای هر سامانه اعم از خرد و کلان و موجب بهینهسازی و ارتقای وضع است. در این راستا ارائه تصویری گویا از چگونگی و میزان بهرهوری در قالب شاخصهای استاندارد اجتنابناپذیر میباشد. در این فصل، شاخصهایی با عنوان شاخصهای بهرهوری در ارزیابی کلان علم و فناوری مطالعه و بررسی شده که از این قرار است:
۱ – نسبت تعداد مقالات منتشر شده به صد نفر محقق.
۲ – نسبت اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) به تعداد محققان.
۳ – نسبت اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) به تعداد کل طرحهای تحقیقاتی پایانیافته.
۴ – نسبت تعداد محققان به تعداد مراکز تحقیقاتی.
۵ – نسبت اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) به تداد مراکز تحقیقاتی.
۶ – نسبت تعداد طرحهای تحقیقاتی فعال به تعداد مراکز تحقیقاتی.
۷ – نسبت تعداد طرحهای تحقیقاتی فعال به صد نفر محقق.
۸ – نسبت کل اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) به جمعیت کشور.
جدول (۵ – ۱) دادههای شاخصهای بهرهوری ارزیابی کلان علم و فناوری ردیف شاخصهای بهرهوری ۱۳۷۵ ۱۳۷۷ ۱۳۷۹
ملاحظات
۱ – الف نسبت تعداد مقالات منتشر شده به صد نفر محقق ۴۵ ۶۸ ۴۷ تعداد مقالات منتشر شده در مجلات داخلی و خارجی ۱ – ب نسبت مقالات منتشر شده در مجلات معتبر علمی ترویجی و علمی پژوهشی ایران به صد نفر محقق ۳۵ ۵۴ ۳۹ ۱ – ج نسبت تعداد مقالات منتشر شده در مجلات معتبر علمی خارجی به صد نفر محقق ۱۰ ۱۴ ۸ ۲ نسبت اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) به تعداد محققان ۴۴۸۴۸ ۶۳۸۱۲ ۷۲۱۸۰ اعتبار سال ۷۵ و ۷۷ پرداختی و سال ۷۹ مصوب است (بر حسب هزار ریال) ۳ نسبت اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) به تعداد کل طرحهای تحقیقاتی پایان یافته ۶۶۲۴۷ ۶۰۶۱۴ ۱۲۴۹۵۱ به هزار ریال ۴ نسبت تعداد محققان به تعداد مراکز تحقیقاتی ۱۰ ۷ ۹ ۵ نسبت اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) به تعداد مراکز تحقیقاتی ۴۶۱۳۰۸ ۶۰۶۱۴ ۶۵۹۶۴۶ به هزار ریال ۶ نسبت تعداد طرحهای تحقیقاتی فعال به تعداد مراکز تحقیقاتی ۶ /۷ ۷ ۲ /۷ ۷ نسبت تعداد طرحهای تحقیقاتی فعال به صد نفر محقق ۷۴ ۴۴۸۱۸۷ ۶۶ ۸ نسبت کل اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) به جمعیت کشور ۵ /۱۱ ۴ /۶ ۲ /۲۸ به هزار ریال منابع: نتایج آمارگیری از فعالیتهای تحقیق و توسعه کشور، مرکز آمار ایران، سالهای ۷۶، ۷۸ و ۸۰ قانون بودجه کشور سالهای ۷۴ الی ۸۰ نسبت تعداد مقالات منتشر شده به صد نفر محقق نمودار (۵ – ۱) نشان میدهد در سال ۷۵ هر محقق بهطور متوسط ۴۵ /۰ مقاله تألیف کرده است و از این میزان ۳۵ /۰ مقاله در مجلات معتبر علمی داخلی و ۱۰ /۰ مقاله در مجلات معتبر علمی خارجی منترش شده است، نمودارهای (۵ – ۲) و (۵ – ۳). در سال ۷۷ نز هر محقق بهطور متوسط ۶۸ /۰ مقاله تألیف کرده است که ۵۴ /۰ آن در مجلات معتبر داخلی و ۱۴ /۰ آن در مجلات معتبر خارجی منتشر شده است. همچنین هر محقق ایرانی در سال ۷۹ بهطور متوسط ۴۷ /۰ مقاله تألیف کرده است که از این میزان حدود ۳۹ /۰ مقاله در مجلات داخلی و ۰۸ /۰ مقاله در مجلات معتبر خارجی منتشر شده است. کاهش نسبت سال ۷۹ نه به دلیل کاهش تعداد مقالات بلکه به دلیل افزایش چشمگیر تعداد محققان در این سال میباشد. نمودار (۵ – ۱) نسبت تعداد مقالات منتشر شده به صدنفر محقق نمودار (۵ – ۲) نسبت تعداد مقالات منتشر شده در مجلات معتبر علمی خارجی به صد نفر محقق نمودار (۵ – ۳) تعداد مقالات منتشر شده در مجلات معتبر علمی ـ ترویجی و علمی ـ پژوهشی ایران به ازای صد نفر محقق نسبت اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) به تعداد محققان این شاخص در سالهای اخیر روندی افزایشی داشته است. چنانچه در نمودار (۵ – ۴) مشخص است نسبت اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) در سال ۷۹ رشدی حدود ۷۰ درصد در مقایسه با سال ۷۵ داشته است. نمودار (۵ – ۴) اعتبارات تحقیقاتی به ازای هر نفر محقق (هزار ریال) همانطور که نمودار (۵ – ۵) نشان میدهد، نسبت اعتبارات تحقیقاتی به کل شاغلان تحقیقاتی رقم ناچیزی است ولی آنچه که قابل توجه است، سیر افزایشی این اعتبارات در سالهای ۷۷ و ۷۹ میباشد، بطوریکه این شاخص در سال ۷۹ نسبت به سال ۷۵ شاهد افزایش صددرصدی بوده است. نمودار (۵ – ۵) نسبت اعتبارات تحقیقاتی به کل شاغلان تحقیقاتی (هزار ریال) نسبت اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) به تعداد کل طرحهای تحقیقاتی پایانیافته محاسبه متوسط اعتبار تخصیص یافته به ازای هر «طرح تحقیقاتی پایان یافته» نشان میدهد که این رقم در سال ۷۵ از ۶۶۲۴۷ هزار ریال برای هر طرح، به ۱۲۴۹۵۱ هزار ریال در سال ۷۹ افزایش یافته است، نمودار (۵ – ۶). نمودار (۵ – ۶) نسبت اعتبارات تحقیقاتی به کل طرحهای پایانیافته (هزار ریال) نسبت تعداد محققان به تعداد مراکز تحقیقاتی همانطور که در نمودار (۵ – ۷) دیده میشود در سال ۷۵، بهطور متوسط در هر مرکز تحقیقاتی ۱۰ نفر محقق به امر پژوهش اشتغال داشتهاند. این رقم در سال ۷۷ به ۷ نفر کاهش یافته است و در سال ۷۹ به ۹ نفر رسیده است. نمودار (۵ – ۷) نسبت تعداد محققان به کل مراکز تحقیقاتی نسبت اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) به تعداد مراکز تحقیقاتی این شاخص متوسط میزان اعتبار دولتی تخصیص یافته برای هر مرکز تحقیقاتی را نشان میدهد. همانطور که در نمودار (۵ – ۸) عنوان شده، این رقم در سال ۷۵ معادل ۴۶۱۳۰۸ هزار ریال بوده است. در سال ۷۷ این رقم با تغییر ناچیزی به ۴۴۸۱۸۷ هزار ریال افزایش یافته است. همچنین این شاخص در سال ۷۹ با تغییر چشمگیری، یعنی افزایشی معادل ۴۷ درصد به ۶۵۹۶۴۶ هزار ریال رسیده است. البته با در نظر گرفتن اثر تورم افزایش این شاخص خیلی قابل توجه نخواهد بود. نمودار (۵ – ۸) نسبت اعتبارات تحقیقاتی به تعداد مراکز تحقیقاتی (هزار ریال) نسبت تعداد طرحهای تحقیقاتی فعال به تعداد مراکز تحقیقاتی هر مرکز تحقیقاتی در سال ۱۳۷۵ بهطور متوسط ۶ /۷ طرح تحقیقاتی فعال (در حال اجراء) داشته است. این میزان در سالهای ۷۷ و ۷۹ تغییر چشمگیری نداشته است. نمودار (۵ – ۹) نسبت تعداد طرحهای فعال به تعداد مراکز تحقیقاتی نسبت تعداد طرحهای تحقیقاتی فعال به صد نفر محقق چنانکه نمودار (۵ – ۱۰) نشان میدهد به ازای هر صد نفر محقق ۷۴ طرح تحقیقاتی فعال وجود داشته است این تعداد در سال ۷۷ به ۹۱ طرح افزایش و در سال ۷۹ به ۶۶ طرح کاهش یافته است. نمودار (۵ – ۱۰) تعداد طرحهای فعال به ازای صد نفر محقق نسبت کل اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) به جمعیت کشور اگر کل اعتبارات تحقیقاتی را به جمعیت کشور تقسیم کنیم در مییابیم که در سال ۷۹ رقمی معادل ۲۸۲۷۶ ریال برای هر نفر به عنوان اعتبار تحقیقاتی تخصیص یافته است. نمودار (۵ – ۱۱) سیر افزایش سرانه اعتبارات تحقیقاتی را در سالهای ۷۵ تا ۷۹ نمایان میسازد. نمودار (۵ – ۱۱) نسبت کل اعتبارات تحقیقاتی به جمعیت کشور (ریال) مقایسه با آمارهای بینالمللی شاخصهای بهرهوری به نتایج علمی بدست آمده با توجه به امکانات اشاره میکند. یکی از شاخصهای کلان مطرح شده در این قسمت، نسبت تولیدات علمی نمایه شده در پایگاههای ISI به صد نفر محقق میباشد. در مورد ایران در سال ۱۹۹۹ این نسبت ۶ /۲ گزارش شده است. یعنی از هر صد نفر محقق ایرانی، در این سال حدود ۶ /۲ تولید علمی در پایگاههای ISI نمایه شده است. این در حالی است که همین نسبت در کشور آلمان ۴ /۲۲، در ژاپن ۵ /۹ و در چین ۵ /۵ میباشد. نمودار (۵ – ۱۲) تعداد تولیدات علمی نمایه شده در پایگاه ISI به ازای صد نفر محقق در سال ۱۹۹۹ از جمله شاخصهای کلان بهرهوری در ارزیابی علم و فناوری، نسبت اعتبارات تحقیقاتی به تعداد محققان میباشد. در سال ۱۳۷۷ بودجه تحقیقاتی کشور حدود ۳۰۲۲۸۶۵۷۰ دلار و تعداد محققان کشور با احتساب دانشجویان تحصیلات تکمیلی که در حال گذراندن پایاننامه هستند ۴۱۱۰۶ نفر میباشد. بنابراین نسبت اعتبارات تحقیقاتی (دولتی) به تعداد محققان برابر ۷۳۵۳ دلار است. این در حالی است که در سال ۱۹۹۹ در کشور ژاپن مقدار این شاخص ۷ /۱۴۳۷۵۶ دلار گزارش شده است. ملاحظه میشود که کشور ژاپن برای هر محقق ۲۰ برابر ایران اعتبار تحقیقاتی در نظر میگیرد. البته آمارهای بینالمللی شامل بودجههای دولتی و بخش خصوصی میباشد که برای مقایسه اگر بودجه تخصیص یافته دولتی ژاپن را که طبق نمودار (۳ – ۱) حدود ۲۰ % کل اعتبارات تحقیقاتی آن کشور میباشد، در نظر بگیریم میبینیم که دولت ژاپن برای هر محقق چهار برابر ایران هزینه میکند. در سال ۱۹۹۹ این نسبت در آلمان ۱۹۸۰۵۰ دلار میباشد که بخش دولتی آن حدود نه و نیم برابر ایران است. نمودار (۵ – ۱۳) نسبت اعتبارات تحقیقاتی به تعداد محقق به دلار در سال ۱۹۹۹ ۱۹ نسبت اعتبارات تحقیقاتی به تعداد شاغلان تحقیقاتی یکی دیگر از شاخصهای کلان بهرهوری است. در سال ۱۹۹۹ در کشورهای ژاپن، آلمان، کره و اسپانا این نسبت بترتیب ۷ /۱۰۳۰۵۶، ۶ /۱۰۲۲۹۸، ۴ /۱۳۴۴۹۷ و ۳ /۶۲۳۰۰ دلار میباشد. این در حالی است که این نسبت در ایران در سال ۱۳۷۷، ۵ /۴۱۵۵ دلار میباشد، نمودار (۵ – ۱۴). نمودار (۵ – ۱۴) نسبت اعتبارات تحقیقاتی به تعداد شاغلان تحقیقاتی به دلار در سال ۱۹۹۹ ۲۰ تحلیل، بحث و نتیجهگیری از دید کلی، بررسی شاخصهای کلان بهرهوری در علم و فناوری بیانگر رشد کند این شاخصها در کشور ما است. در شاخص «نسبت تعداد مقالات منتشر شده به صد نفر محقق» آمارها نشان از کاهش این نسبت در سال ۷۹ در مقایسه با سال ۷۷ دارند. باید این نکته را خاطرنشان ساخت که علت این کاهش تا حدی ناشی از افزایش تعداد محققان در این سالها میباشد. این شاخص در سال ۷۹ نشانگر این است که در مجچموع از هر صد نفر محقق، ۴۷ مقاله در مجلات داخلی و خارجی منتشر شده است. از این تعداد ۳۹ مقاله در مجلات معتبر علمی ـ ترویجی و علمی ـ پژوهشی داخل و ۸ مقاله در مجلات معتبر علمی خارجی منترش شده است. آمارهای سال ۷۹ حاکی از کاهش ۲۷درصدی نسبت تعداد مقالات به صد نفر محقق در مجلات داخلی است، همچنین در مجلات معتبر خارجی این تعداد از رقم ۱۴ در سال ۷۷ به عدد ۸ در سال ۷۹ کاهش نشان میدهد. مقایسه این آمار با آمارهای بینالمللی همانند سایر شاخصها، نشانگر ضعیف بودن کشور در سطح بینالمللی است. در حالی که نسبت تولیدات علمی ایران در پایگاههای ISI در سال ۱۹۹۹ به ازای صد نفر محقق ۶ /۲ گزارش شده است، در همین سال این نسبت در کشور چین ۵ /۵ میباشد. نسبت اعتبارات تحقیقاتی به کل شاغلان تحقیقاتی، به قیمت جاری در سال ۷۹ نسبت به سال ۷۷ معادل ۷۷ درصد رشد داشته است. این میزان رشد در سطح داخلی رضایتبخش میباشد، لکن مقایسه سطح اعتبارات با اعتبارات سایر کشورها نشانه ناچیز بودن اعتبارات کشور است. در سال ۱۳۷۷ نسبت اعتبارات تحقیقاتی به تعداد شاغلان تحقیقاتی۲۱ در ایران ۵ /۴۱۵۵ دلار بوده است. در سال ۱۹۹۹ میلادی این شاخص در کشور کره جنوبی حدود ۱۳۴۴۹۷ دلار گزارش شده است، به بیانی دیگر در کره جنوبی مقدار این شاخص بیش از ۳۰ برابر ایران است. تعداد مراکز تحقیقاتی در سال ۷۹ افزایش داشته است، در همین راستا مشاهده می شود نسبت اعتبارات تحقیقاتی به تعداد مراکز تحقیقاتی نیز افزایش یافته است. این نسبت از ۴۶۱۳۰۸ هزار ریال در سال ۷۵ به ۶۵۹۶۴۶ هزار ریال رسیده است که معادل ۴۳ درصد رشد در سال ۷۹ میباشد. نسبت اعتبارات تحقیقاتی به جمعیت کشور در سال ۱۳۷۷، ۱۵۶۷۰ ریال بوده است و با افزایش ۸۰ درصدی به رقمی معادل ۲۸۲۷۶ ریال در سال ۷۹ رسیده است. نکات مهم * در سال ۱۳۷۹ به طور متوسط از هر صد محقق ایرانی ۴۷ مقاله در مجلات معتبر داخلی و خارجی منتشر شده است و از این تعداد حدود ۸ مقاله در مجلات معتبر علمی خارجی و ۳۹ نفر در مجلات معتبر علمی داخلی منتشر شده است.
* از هر صد نفر محقق ایران حدود ۶ /۲ تولید علمی در پایگاههای ISI نمایه شده است.
* نسبت اعتبارات تحقیقاتی به جمعیت کشور در سال ۷۹ نسبت به سال ۷۷ رشد خوبی داشته است. جمعبندی نهایی تجارب نوین جوامع بشری نشان میدهد که توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی مبتنی بر توسعه علم و فناوری است که خود نیازمند تحقق فرایندی جامع شامل سیاستگذاری، تعیین راهبردها، برنامهریزی دقیق و اجرای مؤثر در تمامی زمینهها است. تهیه و ارائه تصویری واقعی و روشن از وضع علم و فناوری کشور مقدمه ضروری این فرایند است. از اینرو گزارش ارزیابی کلان علم و فناوری کشور در پی آنست که حتیالمقدور ابعاد مختلف سامانه علم و فناوری مل را براساس شاخصهای مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی در پنج بخش انسانی، ساختاری، مالی، عملکردی و بهرهوری با استفاده از اطلاعات موجود برررسی نماید و روند تحولات را طی سالهای ۱۳۷۵، ۱۳۷۷ و ۱۳۷۹ مورد تحلیل قرار دهد. در انتهای هر بخش نیز وضع کشور با دیگر کشورهای جهان مقایسه میشود. اهم ملاحظات حاصل از بررسی آماهار در بخشهای مختلف را میتوان بدین صورت بیان کرد: انسانی * شمار نیروی انسانی شاغل در بخش تحقیقات طی سالهای گذشته رو به افزایش بوده است.
* ترکیب شاغلان تحقیقاتی در راستای افزایش نسبت محققان در حال تغییر میباشد.
* شاغلان تحقیقاتی در سطح کشور توزیع نامتوازنی دارند به طوری که حدود ۵۰% آنها در استان تهران متمرکز شدهاند.
* مقایسه آمار محققان با اعضاء هیئت علمی کشور نشان میدهد که شماری از محققان بالقوه کشور در امر تحقیقات فعال نیستند.
* بیش از ۶۰ درصد محققان در دو بخش فنی و مهندسی و علوم کشاورزی به تحقیق اشتغال دارند.
* تعداد محققان در یک میلیون نفر جمعیت در ایران کمتر از سطح متوسط جهانی و بیشتر از میانگین آسیا است. ساختاری
* بیشتر مراکز تحقیقاتی موجود در استان تهران واقعاند.
* حدود نیمی از مراکز تحقیقاتی متعلق به بخش غیردولتی است که بیشتر آنها مراکز کوچک وابسته به واحدهای صنعتی کشور میباشد.
* تعداد انجمنهای علمی و پایگاهها و شبکههای علمی طی سالهای گذشته رو به افزایش بوده است.
مالی
* آمارهای موجود افزایش اعتبارات تحقیقاتی دولتی تخصیص یافته به قیمت جاری را نشان میدهد ولی اعتبارات تحقیقاتی سالانه به قیمت ثابت تقریبا ثابت مانده است.
* اعتبارات تحقیقاتی دولتی تخصیص یافته در مقایسه با تولید ناخالص ملی ناچیز است.
* با اینکه بخش عمدهای از تحقیقات کشور در دانشگاهها انجام میگیرد و بیشتر محققان در دانشگاهها اشتغال دارند ولی اعتبارات تحقیقاتی تخصیص یافته به این بخش چشمگیر نیست.
عملکردی
* طرحهای کاربردی بیشترین سهم از طرحهای تحقیقاتی را دارد.
* بیشترین طرحها (حدود ۶۰%) در استان تهران به اجرا درآمده است.
* بیش از شصت درصد طرحهای تحقیقاتی به دو گروه علوم کشاورزی و فنی و مهندسی تعلق دارد.
* تعداد مقالات منتشر شده روندی افزایشی را نشان میدهد.
* بیش از ۷۰ % مقالات در مجلههای داخلی منتشر شده است.
* شمار تولیدات علمی نمایه شده در پایگاه ISI اندک میباشد، لیکن این تعداد بشدت در حال افزایش است.
* شمار ارجاعات بینالمللی به مقالات علمی محققان کشور روندی صعودی را نشان میدهد لیکن تعداد کم آنها نشان از سهم اندک ایران در تولید جهانی علم دارد.
* روند رشد تعداد ارجاعات بینالمللی به مقالات علمی محققان کشور بیشتر از روند رشد مقالات انتشاریافته میباشد.
بهرهوری
* بطور متوسط هر صد نفر محقق در سال ۱۳۷۹ تعداد ۴۷ مقاله منتشر کردهاند که از این تعداد ۸ مقاله در مجلات معتبر علمی خارجی انتشار یافته است.
* متوسط تعداد طرحهای تحقیقاتی به ازای هر محقق روندی نزولی را نشان میدهد.
* بسیاری از مراکز تحقیقاتی کوچک هستند.
* نسبت اعتبارات تحقیقاتی دولتی تخصیص یافته به قیمت جاری به تعداد محققان رو به افزایش است.
از دیدگاه نظری علم در فرهنگ اسلامی و ایرانی از جایگاه رفیعی برخوردار است و سابقه درخشان علمی کشور حکایت از توجه و اهتمام خاص ایرانیان به این مقوله دارد. ارزیابی علم و فناوری نیز حاکی از آن است که نیروی انسانی و امکانات و زمینههای بالقوه و امیدبخش برای ارتقای شاخصهای علم و فناوری در کشور موجود است، لیک در مقایسه با کشورهای موفق و حتی نسبت به سطح متوسط بینالمللی، جمهوری اسلامی ایران از ج ایگاه شایستهای در علم و فناوری برخوردار نیست. محققان ایرانی هنوز سهم اندکی در تولید جهانی علم دارند و در معرفی تولیدات علمی کشور بویژه در رشتههای غیر علوم تجربی و کاربردی در سطح جهان با مشکل روبرو هستند. با این وجود، برخی از شاخصهای علم و فناوری در سالهای اخیر به سرعت ارتقاء یافتهاند و در حال حاضر روند تولید علم در کشور چشمانداز روشنتری نسبت به سالهای گذشته دارد. علیرغم این همه و با وجود علاقه شدید به کسب مدارج علمی در سطح جامعه، نامطمئن بودن محرکها و انگیزهها بیانگر فقدان استحکام و ثبات در آینده تولید علم در کشور است. با اینکه شواهد مشخصی ار رشد کیفیت در تولیدات علمی مشاهده میشود باید اذعان نمود که در توسعه علمی همچنان توجه به کمیت بیش از کیفیت است. در زمینه فناوری و اثربخشی علم و توجه به جنبههای تجرای علم و بهرهگیری از آن نیز وضع مطلوب نبوده و آشکارا فاصله بسیاری در این زمینه با جوامع صنعتی مشاهده میگردد. بر پایه ارزیابی کمی و تحلیل نتایج حاصله میتوان به اهم نقاط قوت و ضعف بخش علم و فناوری کشور و نیز فرصتها و تهدیدهای فرا روی آن اشاره کرد: نقاط قوت و ضعف نقاط قوت منظور از نقاط قوت، تواناییهای موجود در بخش علم و فناوری یا در سایر بخشها میباشد که با تکیه بر آنها میتوان به توسعه و پیشبرد علم و فناوری در کشور کمک نمود.
۱ – فرهنگ
* آرمانگرا بودن جامعه ایران بویژه در عرصههای علمی.
* اقبال عامه به علمآموزی.
* برخورداری از تاریخ و فرهنگ و تمدن غنی اسلامی و ایرانی.
* تمایل به اصلاح سیاستها و ساختارهای مرتبط با علم و فناوری در کشور.
* استقبال از ایجاد انجمنهای علمی و عضویت در آن.
* تمایل به افزایش تماس با مراکز علمی بینالمللی.
* تشویق انتشار مقالات علمی در داخل و خارج کشور.
* توجه برخی صنایع به استفاده از فناوریهای جدید.
* توجه به آموزشهای مجازی و الکترونیکی.
۲ – نیروی انسانی
* نیروی انسانی با کیفیت، پر انگیزه و دارای پتانسیل قوی.
* نسل جوان پرشور.
* دانشجویان و محققان فوقالعاده باهوش.
* افزایش تعداد دانشجویان و طلاب کشور.
۳ – منابع فیزیکی و مالی
* منابع طبیعی و انرژی اولیه مورد نیاز (نفت، گاز، باد، خورشید، جنگل و…).
* بخشهیا خاص صنعتی برای انجام تحقیقات.
* شبکههای سراسری اعم از مخابراتی، خطوط انتقال انرژی الکتریکی، حمل و نقل و…
* دانشگاهها و موسسات علمی و پژوهشی به تعداد زیاد.
۴ – منابع اطلاعات
* منابع علمی غنی در برخی از حوزههای علمی.
* نشریات علمی گوناگون (حدود ۲۳۰ عنوان).
* همایشها و کنفرانسهای علمی متعدد در کشور.
۵ – فرآیندها
* توسعه تربیت نیروی انسانی در بخش آموزش عالی.
* توسعه نظام تحصیلات تکمیلی.
* شروع شکلگیری ارزیابی علم و فناوری کشور.
نقاط ضعف منظور کاستیهای درون حوزه بخش علم و فناوری است. اهم موارد آن عبارتند از:
۱ – مشکلات و محدودیتهای فرهنگی
* فقدان بستر مناسب فرهنگی برای علم و فناوری.
* مدرکگرایی به جای علمجویی.
* عدم توجه کافی به تهدیدهای فرهنگی داخلی و خارجی.
* توجه به جنبههای فردی بجای کارگروهی و تشریک مساعی.
* عدم رعایت حقوق دانشپژوهان و جایگاه آنان.
* عدم تکریم محققان و دانشمندان در عمل.
* وجود شرایط اجتماعی منجر به فزونی پدیده فرار مغزها.
* رویآوردن شماری از دانشپژوهان به مراکز قدرت و ثروت.
* پیشی گرفتن روابط بر ضوابط در توزیع امکانات.
* فزونی میل به مصرف کالاها و تجهیزات آماده در مقابل میل به تولید و مصرف علم و فناوری.
* عدم پرورش روحیه جستجوگری و پرسشگری در مدارس کشور.
* عدم آموزش روش تحقیق در دانشگاهها.
* عدم باور و اعتقاد بسیاری از برنامهریزان و مجریان به انجام فعالیتها بر مبنای نتایج مطالعات و یافتههای تحقیقاتی.
۲ – مشکلات مربوط به نیروی انسانی
* کمبود نیروی انسانی مجهز به دانش و مهارت لازم برای مدیریت و اجرای تحقیقات ارزشمند.
* کمبود تعداد دانشجویان دورههای تحصیلات تکمیلی بویژه در دوره دکترا و فوق دکترا.
* عدم توجه به جذب و حفظ نیروی انسانی کارآمد.
* کمبود نیروی انسانی تربیت شده بعنوان دستیاران محققان.
۳ – مشکلات مربوط به منابع مالی و فیزیکی
* عدم توجه به تحلیل منابع فیزیکی موجود برای استفاده بهینه در تحقیقات و تولید علم.
* کمبود منابع کالبدی مناسب (اعم از وسایل، تجهیزات و امکانات و…).
* عدم شفافیت تخصیص منابع مالی در بخشهای مختلف علم و فناوری.
* کم بودن بودجه و دستمزد پژوهشهای مراکز دانشگاهی در مقایسه با سایر مراکز تحقیقاتی.
۴ – مشکلات مدیریتی و ساختاری
* فقدان برنامهریزیهای راهبردی در بخش علم و فناوری کشور.
* فقدان برنامهریزیهای توسعهای و راهبردی در مراکز تحقیقاتی.
* فقدان متولی برای بخش علم و فناوری و نیز ساختار و تشکیلات مشخص در این بخش.
* سرعت و اطمینان ناکافی برای رسیدن به مرزهای دانش.
* عدم بهرهوری مورد انتشار در بخش علم و فناوری.
* عدم وجود یک نظام پاسخگو درخصوص آمار و اطلاعات کلیدی در کشور.
* عدم برخورداری از نظام مدیریت اطلاعات کارآمد.
* عدم استفاده از تجارب بینالمللی در تدوین طرح جامع توسعه علم و فناوری.
* فقدان همکاری و هماهنگی لازم بین بخش علم و فناوری با سایر بخشهای کشور (صنعت، کشاورزی، خدمات و…).
* عدم تعیین اولویتهای پژوهشی.
* نگرش و رویکرد توصیفی
۲۲ در مقابل رویکرد مفهومی.
۲۳ * کمتوجهی به رعایت شایستهسالاری در انتخاب و انتصاب مدیریان بخش علم و فناوری.
فرصتها و تهدیدها فرصتها اشاره به عوامل خارج از حوزه علم و فناوری دارد که میتوان در شرایط موجود در راستای توسعه علم و فناوری کشور از آنها بهرهبرداری نمود. اهم موارد عبارتند از:
۱ – عوامل اجتماعی و فرهنگی
* وجود فرهنگی اسلامی و توصیه به علمآموزی در آن.
* انگیزه سیاستگذاران برای اصلاح سامانه علم و فناوری کشور.
* انتظارات و توقعات رو به فزونی در جامعه (بلندپروازی و ولع برای رشد).
* علاقهمندی به علمآموزی به ویژه در نسل جوان.
* درخشش جوانان و نیز دانشمندان ایرانی در مجامع و رقابتهای بینالمللی.
* وجود دانشمندان ایرانی در جهان.
۲ – عوامل سیاسی
* صلح و ثبات سیاسی در داخل کشور.
* توجه به توسعه مناسبات با کشورهای منطقه و جهان.
* وجود سازمانها و نهادهای بینالمللی.
* وجود قوانین و مقررات بینالمللی قابل استفاده.
۳ – عوامل اقتصادی
* وجود تقاضا در کشور و در منطقه نسبت به محصولات علم و فناوری.
* وجود امکانات و اعتبارات داخلی و بینالمللی.
* رشد اقتصادی کشور.
۴ – عوامل فناوری
* توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات.
* سهولت در دستیابی به اطلاعات علمی و فنی در سطح جهان.
تهدیدها اشاره به عوامل خارج از حوزه علم و فناوری میکند که باعث ایجاد مانع در توسعه علم و فناوری کشور میشوند. اهم موارد عبارتند از:
۱ – عوامل سیاسی
* عدم شفافیت عوامل سیاسی (در سطح بینالمللی) تأثیرگذار بر حوزه علم و فناوری کشور.
* عدم توازن در عملکردها درخصوص استقلال و وابستگی.
۲ – عوامل اقتصادی
* کمبود سرمایهگذاری در بخش علم و فناوری و نیز عدم تناسب در توزع آن.
* توجه به اعتبارات تحقیقاتی بعنوان هزینه.
* کمبود دستمزد محققان و شاغلین تحقیقاتی در مقایسه با دستمزد ارائهدهندگان خدمات.
* عدم بررسی و شناخت تهدیدهای اقتصادی در سطح جهانی.
* تحریم اقتصادی.
* کمبود مشارکت و حمایت بخش خصوصی در زمینههای مرتبط با علم و فناوری.
۳ – عوامل مدیریتی
* کمتوجهی مدیران ارشد به تولید و مصرف علم و فناوری.
* قوانین و مقررات پیچیده و سدکننده.
* کمتوجهی به تصمیمگیریهای علمی و ضابطهمند برای حل مشکلات جامعه
* غلبه میل به واردات محصولات نهایی علم و فناوری در مقابل میل به تولید و مصرف علم و فناوری در برخی از دستگاهها.
* کمبود امکان ارتباطات محققان با سازمانها و مجامع بینالمللی.
* روشن نبودن انتظارات از محققان.
* تاخیر در تحقق نظام جامع نظارت و ارزیابی عملکرد تحقیقات.
۴ – عوامل فناوری
* اشکال در بهرهگیری از فناوری اطلاعات در سطح جهانی.
* نبود امکان دستیابی به تجهیزات پیشرفته و فناوریهای روز دنیا و استفاده از آنها در راستای اهداف پژوهشی. پیشنهادها و راهکارها برای رفع مشکلات و موانع مزبور و دست یافتن به جایگاه مطلوب بینالمللی نیاز به راهکارهایی است که به اهم آنان میتوان اشاره نمود:
۱ – فرهنگی
* دستیابی علم و دانش به جایگاه رفیع خود.
* کوشش در ایجاد فرهنگ تحقیق و ابداع در سطوح مختلف جامعه بویژه در موسسات آموزشی.
* صیانت مداوم از حریم علم و عالمان در جریان فعل و انفعالات روزمره و متداول اجتماعی.
* حمایت اجتماعی از کارآفرینان و تشویق و تکریم آنان.
* اعتمادسازی در برنامهریزان و مجریان فعالیتهای عمرانی و توسعهای به لزوم انجام کارها براساس نتایج مطالعات و یافتههای تحقیقاتی.
۲ – مدیریتی و ساختاری
* توجه بیشتر مدیران ارشد کشور به بخش علم و فناوری و تاکید بر زیربنایی بودن آن.
* تعیین سیاستها و راهبردهای مل علم و فناوری در هماهنگی متقابل با سیاستها و راهبردهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی کشور.
* ساماندهی نظام علم و فناوری و تعیین متولی برای آن.
* تشکیل قطبهای علمی کشوری.
* تفکیک مأموریتها و وظایف مراکز علمی و تحقیقاتی در عین تقویت مناسبات و همکاریهای فیمابین.
* خودداری و ممانعت از بهرهبرداری ابزاری از مقولات مرتبط با علم، پژوهش و فناوری بویژه در رقابتهای سیاسی و اجتماعی.
* بازنگری در قوانین و مقررات (مقرراتزدایی و تفویض اختیار به محققان ارشد).
* تدوین محورهای اساسی و اولویتهای تحقیقاتی کشور (همراستا کردن برنامههای آموزشی و تحقیقات با نیازهای محیطی درجه اول).
* تدوین استانداردهای فعالیتهای پژوهشی.
* هدفمند نمودن تحقیقات و بکارگیری نتایج تحقیقات در بخشهای مختلف.
* تقویت همکاری علمی بین دانشگاههای داخل و خارج.
* ایجاد و تقویت سازوکارهای قانونی برای حفظ نیروهای کارآمد در بخش علم و فناوری.
* تقویت مجلات علمی پژوهشی داخلی و ارتقای کیفی آنها با توجه به معیارهای پذیرفته شده بینالمللی.
* تدوین قانون جدید و مقررات لازم برای ثبت اختراعات و اکتشافات.
* متناسبسازی شغل و شاغل (تصدی امور براساس تخصص و قابلیتهای حرفهای).
* استفاده از محققان و دانشپژوهان در زمینههای مرتبط و بعنوان مشاور علمی در دستگاههای اجرایی.
* عاری ساختن محیط علم و دانش از غرضورزیها و گرایشهای مخرب.
* تعیین حقوق و مزایای اعضای هیأت علمی براساس عملکرد آنان.
* تأمین حداقل معاش دانشجویان بعنوان سرمایههای آتی در تولید علم.
* حمایت از برگزاری گردهماییهای بینالمللی در کشور.
* حمایت از انجمنهای علمی در راستای توجه به پژوهش.
* ترغیب برنامهریزان و مجریان فعالیتهای عمرانی و توسعهای به استفاده از نتایج یافتههای تحقیقاتی.
۳ – نیروی انسانی
* تداوم و تقویت تربیت نیروهای متخصص در سطوح عالی (توسعه دورههای دکترای تخصصی و فوق تخصصی و…).
* متناسبسازی نظام تربیت دانشآموختگان و در آموزش عالی با نیازهای پژوهشی.
* آموزش و تربیت محققان از طریق تشکیل کارگاههای آموزشی روش تحقیق، مقالهنویسی و…
* تشویق محققان به کارگروهی و شبکهای بجای کار فردی.
* ایجاد محیط و شرایط مناسب برای محققان.
* حمایت ویژه از دانشپژوهان و دانشمندان ارشد.
* تشویق محققان برای مستندسازی و انتشار تولیدات و یافتههای علمی و ثبت اختراعات خود.
* تربیت نیروی فنی کاردان جهت انجام امور جرایی فعالیتهای تحقیقاتی بعنوان کارشناس و تکنسین تحقیقاتی.
۴ – مالی * افزایش اعتبارات مالی و افزایش سهم علم و فناوری از تولید ناخالص ملی.
* شفاف بودن منابع و اعتبارات تخصیصیافته به بخش علم و فناوری.
* تشویق بخش خصوصی برای سرمایهگذاری و مشارکت در امر تحقیقات.
* تأمین مالی محققان.
* تقلیل برخی از هزینههای بخش علم و فناوری.
۵ – فناوری * تکمیل و توسعه نظام اطلاعرسانی علمی کشور.
* توسعه بهرهمندی از ابزارهای جدید فناوری برای دستیابی به منابع اطلاعاتی در سطح جهانی.
رئیسجمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی ـ سیدمحمد خاتمی
زیرنویسها:
منابع:
۱ – آمار آموزش عالی ایران، موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، ۱۳۸۰
۲ – حدود ۴۰ درصد از اعضای هیأت علمی را مبیان تشکیل میدهند و این افراد عمدتاً به کارهای پژوهشی اشتغال ندارند.
۳ ـ آمار ایران مربوط به سال ۱۳۷۵ میباشد.
۴ – آمار ایران مربوط به سال ۱۳۷۹ آمار مالزی مربوط به سال ۱۹۹۶ و آمار تونس مربوط به سال ۱۹۹۷ است.
۵ – جمعیت فعال از نظر اقتصادی (شاغل) در سال ۱۳۷۵، ۱۴۵۷۲۰۰۰ نفر بوده است. (منبع: سالنامه آماری ایران ۱۳۷۹)
۶ – آمار ایران رشد محققان طی سالهای ۱۳۷۵ – ۱۳۷۹ را نشان میدهد.
۷ – گزارش اقتصادی و نظارت بر عملکرد سال دوم برنامه سوم توسعه، سازمان مدیریت و برنامهریزی، سال ۱۳۸۰ ص ۸۶۵
۸ – قانون برنامه سوم توسعه، سال ۱۳۸۰
۹ – آمار ایران مربوط به سال ۱۳۷۷ میباشد.
۱۰ – آمار ایران مربوط به سال ۱۳۷۹ میباشد.
۱۱ – نرخ میانگین موزون دلار در سال ۷۵ براساس اعلام بانک مرکزی ایران.
۱۲ – گزارش اقتصادی و نظارت بر عملکرد سال دوم برنامه سوم توسعه ۱۳۸۱ ص ۲۰۸.
۱۳ – گزارش عملکرد دولت ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰ ص ۱۷۷.
۱۴ – قابل ذکر است که طی سالهای اخیر انجمنهای علمی دانشجویی فعالیت روزافزونی داشتهاند که ادامه آن میتواند در توسعه روحیه تحقیق در کشور بسیار مفید باشد.
۱۵ – استخراج توسط معاونت پژوهشی دانشگاه تربیت مدرس
۱۶ – انصافی، سکینه و غریبی، حسین، دانش ایران در سال ۲۰۰۰، مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران ۱۳۸۱
۱۷ – آمار سازمان ثبت اسناد و املاک کشور
۱۸ – تبصره ۶۳ قانون بودجه سال ۱۳۷۶ مصوب مجلس شورای اسلامی.
۱۹ و ۲۰ ـ آمار ایران مربوط به سال ۱۳۷۷ میباشد.
۲۱ – این نسبت با احتساب دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری که در حال گذراندن پایاننامه هستند بعنوان محقق، در نظر گرفته شده است.
۲۲ – Descriptive 23
– Conceptualized