مذاکرات جلسه ۱۲ دی ۱۲۸۵ مجلس شورای ملی

تاریخ تصویب: ۱۲۸۵/۱۰/۱۲
تاریخ انتشار: ۱۲۸۵/۱۰/۱۳
اطلاعات بیشتر:

نقل از: روزنامه مجلس، شماره ۲۳، ۱۹ ذیقعده ۱۳۲۴ق (۱۳ دی ۱۲۸۵)

مذاکرات دارالشورای ملی

پنجشنبه هیجدهم ذیقعده الحرام ۱۳۲۴ق [۱۲ دی ۱۲۸۵]

امروز چون دو نفر منتخبین اصفهان حاجی سید اسمعیل وزیری و ادیب التجار ورود به مجلس ملی نمودند، اعتبارنامه هر یک را آقا سید محمد تقی هراتی قرائت کرد که مشتمل بود بر اینکه جناب حاجی معزی الیه به اکثریت آراء بلکه به تمام آراء از طرف علماء اصفهان وکیلند، و آقای ادیب التجار هم به اکثریت آراء از طرف تجار اصفهان منتخب شدند.
بعد از قرائت، تمامی تبریک ورود گفتند.

لایحه آقا میرزا علی اصفهانی که به سمت معاون از طرف وکلای اصفهان آمده بود قرائت شد و مشتمل بود بر تهنیت و تبریک افتتاح مجلس ملی و اظهار همراهی اهالی اصفهان به این اساس و ورود وکلای آنها در این مجلس.

بنده لایحه‌ای که آقایان مدرسه سپهسالار جدید به مجلس نوشته بودند که امشب چون در مدرسه مزبوره چراغان و جشن اعطای نظامنامه اساسی است، از آقایان وکلای محترم مستدعی می‌باشیم که برای تبریک صرف چاهی [چای] و قلیان بفرمایند، قرائت گردید.

آقا سید حسین بروجردی – غرض از تشکیل این مجلس این است که لایحه‌ای بنویسید بودجه مالیاتی را بخواهید و مشغول کار بشویم و نتیجه‌ای برداریم.

رئیس- لایحه نوشته، صورت می‌گیرند می‌فرستند.

وثوق الدوله – صورت آن استنساخ می‌شود، می‌فرستند و بودجه را می‌خواهند.

آقا میرزا محسن – دیگر از امروز به بعد باید مشغول کار شد و نتیجه گرفت.

آقا میرزا ابوالحسن خان – عقیده بنده اینست که ترتیب آمدن و رفتن و تکالیف وکلا، محض قول بدون اجراء نظامنامه نمی‌شود.

صدیق حضرت – عقیده عموم این است که باید از روی نظامنامه رفتار شود.

آقا میرزا محسن – تکلیف معین است، باید اجرا شود.

آقا سید حسین بروجردی- باید وکلا از روی نظامنامه، حدود و تکالیف خودشان را دانسته عمل نمایند.

حسنعلی خان – یکی از نکات بزرگ مهم اینست که باید مطالبی که مطرح می‌شود پیش از وقت به وکلاء اطلاع داده تا ایشان مسبوق به مطلب باشند، که آن را فرانسه (اردوژور) [ارد دو ژور (دستور کار) – Ordre de joure] می‌گویند، تا تأمل و غوررسی در مطالب نموده، آن وقت در مجلس آمده رأی دهند تا رأی‌ها بیهوده داده نشود.

امین التجار- مطالب را باید از پیش بگویند تا وکلا فکر کرده بعد رأی بدهند.

آقا میرزا محسن – صحیح حرفی است، در مدت یک ساعت نمی‌شود هم فکر کرد، هم رأی داد.

آقاسید حسین – باید آن مطلب را بنویسند و چاپ کنند به دست وکلا بدهند تا همه در آن تأمل کنند، بعد مذاکره نمایند.

آقا میرزا سید ولی الله خان – عقیده شخصی من اینست که باید مطالب در کمیسیونها گذشته و تنقیح شده، آن وقت در مجلس مذاکره شود. هفته‌ای چهار روز بیایند در مجلس بنشینند فایده ندارد.

میرزا ابوالحسن خان – اول چیزی که لازمست اصلاح بودجه مالیاتی است. و اول اساس آن بانک ملی است. اگر بانک ملی نباشد ما هیچ چیز نخواهیم داشت. باید سعی کنیم در تشکیل بانک ملی محترم و مؤسسین محترم را آنی راحت نگذاریم. ترویج بانک ملی را بدهیم که ترویج دولت و ملت است.
و همچنین این بنده گمان می‌کنم آن اقدامی که ملت باید بکند نکرد، تمام حرف بود. خجالت می‌کشم عرض کنم. سخن را روی با صاحب‌دلانست. حال بی‌پرده عرض می‌کنم که ما آنچه دارا هستیم متعلق به پادشاه ایران است. ما لردهای انگلستان نیستیم که از هندوستان غنیمت آورده باشیم. یا مردمان آمریکا نیستیم که از معادن و کارخانه‌های فولادسازی ثروتی بدست آورده باشیم. ما نه آنها هستیم و نه اینها راه ثروت ما. گویا از دو سه راه بوده یا از فروش حقوق داخله که این اول ثروت ما بوده که پیدا کرده‌ایم. و دیگر از فوائد وزارتخانه‌هاست. سیم از حکومتها و ایالتهای مملکت است. در این صورت باید صرفنظر نکنیم و راضی نشویم که این منبع ثروت ما از دست برود و آن صبح نورانی ما بدل به شام ظلمانی بشود و از عواصف منجمد جنوبی صحرای آمال و آرزوی ما بخشکد. ما باید سعی و همت کنیم و با بانک ملی شرکت نمائیم و از فوائد آن بهره ببریم. چه ضرر دارد لو فرضنا ضرری در این راه کرده باشیم؟ مال ایران است. این وطن را از پنجه شیر و از چنگال عقاب برهانیم. تأمل تا کی؟ فقراء که نمی‌توانند پنج کرور پول بدهند. اغنیا هم که همراهی نمی‌کنند. البته در این مقام خیلی باید سعی کرد. این جانب وطن‌دوست ملت‌خواه می‌گوید که فرق ما بین صادق امین و خائن معلوم خواهد شد. و الا این دولت باقی نخواهد ماند و این قانون اساسی به فلسی نمی‌ارزد. این همان است که در نمره پانزده حبل المتین نوشته. می‌خواهید ملاحظه نمایید.

آقا سید حسین – تا به حال منتظر بودند. بحمدالله از انتظار بیرون آمدند. آنچه لازمه همراهی است باید کرد.

آقا میرزا محمود اصفهانی– حالا که نظامنامه رسیده است انشاءالله درست می‌شود.

آقا سید حسین – آن وقت که پول می‌دادند به رسم امانت بود تا نظامنامه برسد. حالا خواهند همراهی کرد.

آقا میرزا ابوالحسن خان – هستی ما به هستی این بانک است. همینطور است مردم منتظر نظامنامه بودند.

آقا میرزا محمود اصفهانی – اسباب اطمینان مردم همین است.

آقا میر سید ولی الله خان – این فرمایش صحیح بود.

آقا میرزا ابوالحسن خان – اگر این قسم که شما خیال کردید که دولت باید چند روز صبر بکند نمی‌تواند به قشون جواب بدهد، باید راه عذر دولت را ببندیم. بنده به وکالتی که دارم اگر مرا بکشند نمی‌گویم قرض از خارجه صحیح است. ولی می‌گویم باید کاری کرد که پیش خارجه خجالت نکشیم و نگویند که ایرانیها وطن‌پرست و غیرتمند نیستند.

حاجی سید اسمعیل – اگر از برای مردم اطمینان حاصل بشود دارائی خودشان را می‌دهند. اگر نشود چیزی نمی‌دهند.

آقا میرزا ابوالحسن خان – با بودن مجلس و نظامنامه چه اطمینان بهتر از این است؟ آن اطمینان که شما میگویید طلای موجود است که باید در بانک گذاشته شود.

حاجی سید اسمعیل – رؤسا سند بدهند که هر وقت صاحبان پول بخواهند از قرار صدی پنج بدهند و هر وقت که بخواهند به ایشان رد کنند، حاضرند.

آقا میرزا ابوالحسن خان – در هیچ کجا این ترتیب نیست. آنجاها که این کار را می‌کنند به این قید و به این شرط نمی‌کنند. در این موقع این حرفها را بزنیم دولت از میان می‌رود. این ایرادهای ملت است. عجالتاً کمیسیون برای انجام مطالب باید معین نمود.

آقا سید مهدی – خوب است انجمن مالیه تشکیل شود و مشغول کار شوند.

آقا میرزا ابوالحسن خان – از برای کمیسیون مالیه، لایحه وثوق الدوله نوشته‌اند.

وثوق الدوله – کمیسیون مالیه تشکیل و مشغول هستند.

حاجی سید نصرالله – انجمن عدلیه معین است ولی دستورالعمل باید از آن طرف برسد. بعد از اصلاح و تصویب باید مشغول کار شد.

رئیس- سابقاً عرض کردم باید اجزای این دو انجمن آنچه تکلیف آنهاست بعمل بیاورند و دستورالعملی را در نظر بگیرند و تدارک بکنند و بعد به مجلس آورده مذاکره نمایند. اگر از آن طرف هم رسید هر کس هر نکته بنظرش رسید به اوراق چاپی یا خطی بنویسند بدهند و در مجلس عنوان می‌شود.

حاجی محمد علی آقا – غرض اینست منتظر آنها نباید شد.

رئیس- چون تا حالا منتظر بودیم نظامنامه برسد و در دو هفته پیش این دو انجمن را تشکیل کردیم و مشغول کار بودیم مقدمات کار هم بعمل آمد مثل اینکه به وزارت مالیه نوشتیم و امروز نوشته بودند که بعضی اسناد حاضر است آدم امین بفرستند ببرد و بعضی صورتها را هم می‌دهند، از این جهت ما کار تدارک کرده نداریم. پس از اینکه کار تدارک شد بتوسط اوراق چاپی به تمام اعضاء می‌دهند اگر مطلبی دارند اظهار می‌کنند. مطابق نظامنامه گفتگو می‌شود. با حاجی سید نصرالله گفتگو شد که این اجلاسات چهار روز در هفته زیاد است از این به بعد باید مطالب را حاضر کرد و در هفته یک روز در مجلس حضار شده گفتگو و مذاکره در آن شود.

حاجی محمد علی آقا – بسیار خوب است هفته یک روز باشد.

رئیس- این هفته یک روز برای این است که خیالات خود را اظهار نماییم. اگر از کمیسیونها کاری حاضر شده میگویند و اگر از خارج مطلب تازه پیدا شد و لازم بود مجلس فوق العاده قرار می‌دهیم و الا همان هفته یک روز کفایت می‌کند.

آقا سید مصطفی – منافات آن کمیسیونها با مجلس چیست؟

وثوق الدوله – اجزای کمیسیون باید کار بکنند، به مجلس نمی‌رسند.

رئیس- پس به همین ترتیب اگر هفته چهار روز حاضر شدید هر گاه کاری نبود نباید از خارج یا شما بگویید که چرا کار نیست و بیکاریم.

آقا سید مصطفی – این کارها باید بمجلس بیاید یا نه؟ اگر اجازه بدهید خیلی کار به شما رجوع خواهد شد.

مخبرالملک – کار را باید پیدا کرد. بنویسید بدهید به مجلس معلوم شود، بعد از آن در او گفتگو نمایید.

دکترمیر سید ولی الله خان – در خارجه هم همین طور است که کمیسیونها کار میکنند و به مجلس اظهار می‌دارند. گاهی در ماه، دو سه روز مجلس است و در صورت بودن کار، علی الاتصال مجلس منعقد است.

حاجی سید نصرالله – یک اشتباهی است که باید رفع شود. کارها بر دو قسم است: بعضی کارهاست که کلیت دارد. آن وظیفه این مجلس است. لکن نوشتجات و عرایض که از امور جزئیه است، از وظیفه این مجلس خارج است و بعهده دفتر مجلس است و این جزئیات تضییع وقت مجلس را می‌کند.

آقا شیخ حسین – شما مجلس را مرتب کنید. مردم سالها است که آرزوی این مجلس را می‌نمایند. حالا می‌خواهید تعطیل نمایید پس عرایض مردم چگونه رسیدگی می‌شود؟

مخبرالملک – کمیسیون عرایض حاضر است که عرایض را به هر اداره‌ای که راجع است رجوع نماید و جواب بگیرد. غرض اینست که در مجلس ننشینید. بنده عقیده‌ام اینست که آن نظامنامه داخلی را آقایان مطالعه کنند تا اشکال رفع شود.

آقا سید محمد مجتهد – شما منتظر باشید که از خارج به شما کار رجوع بشود. شاید نکردند، شما خودتان باید ایجاد کار بکنید. پس تعیین حدود حکام و غیر آنها راجع به کیست؟

حاجی سید نصرالله – مشغولند. دستوراالعمل می‌نویسند.

مخبرالملک – در کمیسیونها اگر یک ماه کار بکنند و ترجمه نمایند، در مجلس یک ساعت خوانده می‌شود.

آقا سید محمد مجتهد – مجلسی را که در هفته چهار روز معین شده است، نباید موقوف کرد.

مخبرالملک- آن وقت این مجلس نیست، مضحکه است.

حسنعلی خان – کاری که این مجلس و این وکلا می‌کنند برای یک ملت است. ما نمی‌توانیم که هفته چهار روز بیائیم در اینجا بنشینیم و کار نکنیم. باید اصول قانون مملکت را درست کرد. آن را در کمیسیونها می‌نویسند اصلاح می‌کنند. هفته‌ای چهار روز آمدن و حرف واهی زدن، چه فایده دارد؟

آقا سید محمد – حرف واهی نزنید، کار صحیح بکنید.

حاجی سید نصرالله – نمی‌شود قوانین در این مجلس نوشته شود.

آقا سید محمد – پس این هیئت برای چه هستند؟

حاجی سید نصرالله – باید کارها پسائی بشود و قوانین نوشته بشود. آن در این مجلس نمی‌شود. باید تصفیه و تسویه شده، بعد در مجلس بیاورند.

آقای حاجی سید اسمعیل- هر چه تسویه و تنقیح می‌شود در یک روز یا دو روز او را در مجلس گفتگو نمایند.

حاجی محمد تقی – تا حال می‌گفتید نظامنامه نداریم، حالا میگویید کار نداریم.

مخبرالملک – حالا می‌خواهیم به بودجه مالیاتی رسیدگی کنیم. چه کنیم؟

حاجی محمد تقی – رسیدگی نمایید. وکلائی که می‌آیند در اینجا کار ندارند حاضرند که از صبح تا شام بنشینند.

آقا سید حسن تقی زاده – هفته‌ای یک روز کم است. ظلم و استبداد فوق العاده سی سال است این مملکت را فرو گرفته. آنهایی که فرمودید صحیح است، ولی ما می‌بینیم آنهایی که بی علم و جاهل بودند آمدند وزیر شدند و از منصب وزارت با علم و اطلاع شدند و حال وکلای ما هم همینطور باید افکار آنها را توسعه داد. ولی بدبختانه می‌گویم نمیدانم وکلای دیگر می‌پسندند یا خیر، در اینجا ما خیال می‌کنیم که کار نداریم. ولی کار بسیار است. آن کسی که می‌آید در اینجا اگر به انجمنهای مخصوص نروند، وقتی که به خانه می‌روند هیچ نفهمیدند. اگر مطالب کمیسیونها را خلاصه کنید و در روزنامه‌ها چاپ بشود خوبست. و اگر همین وکلا در این مجلس حاضر بشوند از ولایات تظلماتی که می‌رسد آنها اطلاع پیدا می‌کنند. خلاصه هر یک از وکلا باید علم ایشان به اندازه رئیس باشد.
حالا من این را عرض می‌کنم آنست که هر کس وارد بشود در اینجا، صدی یک از مطالب خود را نمی‌تواند اظهار بکند. مکاتیبی که از خارجه و صدر اعظم می‌آید خلاصه بکنند بعد در مجلس بخوانند. از انزلی خبر می‌رسد که ماهیگیرها در بست رفته‌اند و شکایت می‌کنند. ولی ما هم اعتنائی به مطالب آنها نمی‌کنیم. و از ولایات دیگر خبر می‌رسد که ناموس ما مردم را برده‌اند. ما که به این مطالب نمی‌رسیم پس خوب است هفته دو روز باشد که به مطالب مردم رسیدگی شود. بنده که مسبوق نیستم صدر اعظم چه گفت و فلان چه کرد، دیگر خودتان مختارید.

حاجی سید نصرالله – اگر شما همچه می‌فهمید که مطالب در دفتر مستور است و ابراز نمی‌کنند، حق دارید ولی باید به دلیل این مطلب را اثبات کنید. این مجلس هنوز به کار خودش سوار نیست و آزاد نیست.
(همه گفتند چرا آزاد نیست؟)

حاجی سید نصرالله – باید این مجلس چنان باشد که اگر کسی معروف به دشمنی ملت باشد ولی در یک مطلبی بتوان از او تحصیل منفعت از برای ملت کرد، باید مطلب بطور آزادی گفته شود.

آقا سید حسن تقی زاده – صحیح است ولی اینها جواب من نیست. مثلا می‌گویم امتیازنامه لیانازوف که جناب حجه الاسلام خواستند، اگر دادند ما چرا ندیده‌ایم؟ و اگر ندادند، چرا نمی‌دهند؟

رئیس- امتیازنامه را آوردند، دادم آقا.

آقا سید محمد – مقصود آن امتیازنامه نبود. بنا بود اصلش را بدهند. این هم باز شرحی است که یک نفر یهودی نوشته در بابت ماهی سوف.

رئیس- بنده اینجا یک حرفی دارم. آقای تقی زاده شرحی بیان کردند، توضیح لازم دارد. و آن اینست که مردم عرایض می‌نویسند و آن چیزی نیست که او را ضبط بکنیم و نفرستیم. البته فرستاده و از آنها جواب می‌خواهیم. این چیزی نیست که ما وقت خود را ضایع بکنیم در اینجا. باید ایجاد قانون بشود، نخواندن عرایض، خیانتی در باب عرایض نشده و این چیزی نیست که خودمان را معطل عرایض بکنیم. نوشتن قانون اگر چه کار دولت است ولی حالا که آنها نمی‌نویسند باید ما بنویسیم. بنده هستی خود را روی این کار گذاشته‌ام. البته بیکار نیستیم، باید کار کرد.

آقا سید محمد- پس تشکیل این مجلس برای چیست؟ بیهوده است؟

رئیس- خیر آقا. چرا بیهوده باشد؟

آمشهدی باقر- پیش از آنکه نظامنامه بیاید هر روز می‌آمدیم می‌نشستیم و می‌رفتیم مردم از ما می‌پرسیدند که شما چه می‌کنید. می‌گفتیم نظامنامه نداریم. حالا که نظامنامه آمد، نمی‌شود مردم را متقاعد کرد به یک روز. و این مجلس دارای همه گونه اشخاص هست. هر کس در یک امری اطلاع دارد. حال چه ضرر دارد که ما بیائیم در مجلس ولی آنهایی که کار دارند آن روز نیایند و مطالب را بعد از تصفیه بیاورند در مجلس؟
(گفتند احسنت).

حاجی سید نصرالله – اگر محض خوش‌آیند مردم است، همانست که به شما احسنت گفتند. و اگر محض مجلس است، ما کاری در چهار روز نداریم. اگر کار داشته باشیم در تمام هفته حاضریم.

مخبرالملک – کارها تمام در این عمارت درست می‌شود و کمیسیونها در همین جا تشکیل می‌شود.

حسنعلی خان – خوبست این کمیسیوها را تغییر بدهند. آقایان هم داخل کمیسیونها بشوند.

رئیس- این کمیسیونها که شش نفر است ۱۲ نفر بشوند. شش نفر دیگر هم وکلا تعیین کنند.

آقا سید حسن تقی زاده – همچه گمان می‌رود که ما می‌خواهیم اجزاء کمیسیون بشویم. این نیست. پس خوبست که هفته یک روز هم حاضر نشویم. من می‌گویم که کمیسیون صبح کار بکند، در عصر صحبت آن مذاکره شود.

میرزا ابوالحسن خان – نتیجه یک هفته در یک روز خوانده می‌شود. ممکن است که در سه ساعت طرف صبح کار بکنند و عصر نتیجه آنها را اظهار بدارند. حاشا و کلا بنده در این باب هیچ حرفی نمی‌گویم.

آقا سید حسن تقی زاده – می‌گویم چه ضرر دارد که کمیسیون در صدد وضع قوانین باشند و این مجلس از برای عرایض عمومی و تظلمات عمومی رسیدگی نماید.

میرزا ابوالحسن خان – چه ضرر دارد که یک روز از برای عرایض عمومی و یک روز هم برای اصلاح و تصویب امور کمیسیونها و هر گاه امر فوق العاده باشد، به اطلاع رئیس مجلس تشکیل شود.

حسنعلی خان – خوبست نظامنامه داخلی یک دفعه قرائت شود تا همه بدانند.

آقا شیخ حسین – این می‌شود که کسی نظامنامه داخلی را نخوانده باشد؟

آقا میرزا محسن – این مجلس همین طور باشد، ولی آن اجزاء کمیسیونها که کار دارند حاضر نشوند.

آقا سید محمد مجتهد – مگر آن کمیسیونها اهل این مجلس نیستند و وضع و قوانین نه برای اهل این مجلس است، که شما می‌خواهید از این هیئت خارج نمایید.

آقا سید حسین – این کمیسیون اینست که وزیر مالیه می‌گوید. چهارده هزار فرد است که باید اهل کمیسیون خلاصه کرده بیاورند در مجلس بعد از صلاح دید با وزیر مالیه گفتگو نمایند.

مشهدی باقر– در چند روز قبل دوازده نفر رأی گرفتند برای کمیسیون. کسی انکار ندارد و لازم نیست که آنها در وقت کار در مجلس عمومی حاضر بشوند. اگر کسی چند روزی نباشد کسی از ایشان مؤاخذه ندارد.

آقا سید عبدالله مجتهد – اینکه می‌فرمایید کمیسیونها دوازده نفر هستند ما هفته چهار روز برای مجلس معین کرده‌ایم ۳ روز دیگر حضرات بیکار هستند. آن سه روز مشغول عدلیه و مالیه باشند و ماحصل مطلب را بمجلس اظهار بدارند.

رئیس- باید کاری از پیش برود یا نه؟

آقا سید عبدالله – این قدر کار پیدا خواهد شد که نتوانید رسیدگی نمایید.

حاجی سید نصرالله – نباید منتظر این باشند که مجلس حتما هر عرضی را رسیدگی نماید.

آقا سید عبدالله – باید جواب مسکت بدهند به مجلس. نه به طفره و تعلل بگذرانند.

آقا سید حسین – اگر نمی‌توانند استعفا بدهند. اگر می‌توانند در ساعت معین حاضر شوند.

میرزا محمود اصفهانی – آن نوشته که بنا بود بدهند، به صحه رسید یا نه؟

رئیس- برای روز سه شنبه می‌رسد.

میرزا ابوالحسن خان – بنا بود به مهر ولیعهد باشد، نه صحه همایونی.

(امروز باز وارث [وراث؟] سید مقتول آمدند و اظهار تظلم کردند).

رئیس- امروز رأی دارید که ششصد تومان از بابت مالیه و دویست تومان مستمری در حق این ورثه مقتول برقرار شود یا نه؟

آقا میرزا محسن – آقای رئیس می‌فرمایند که ملت از بابت مالیه ششصد تومان بدهند به این سادات. وکلا هم رأی می‌دهند یا نه با دویست تومان مستمری.

آقا شیخ حسین – چرا ملت بدهند؟ این ۶۰۰ تومان را قاتل بدهد. پس فردا یکی دیگر را می‌کشند و ملت باید بدهد. و آن دویست تومان را هم از مواجب او بدهند.

حاجی سید نصرالله – مجلس راحت این سادات را می‌خواهند یا نه؟ پس آنچه اضافه مواجب دارد در حق اینها مقرر کنند.

آقا شیخ حسین – دست شاهزاده عزیز قطع شد، هزار تومان مواجب نظام الملک را به او دادند. این سید برای مجلس کشته شده است، باید تمام مواجب آن طرف را در حق این سادات برقرار کنند و وکلا هم باید رأی بدهند.

بعد اعتبارنامه آقای حاجی بحرالعلوم رشتی قرائت شد که از جانب علماء اعلام رشت منتخب شدند.

(همه تبریک گفتند).

آقا سید حسین – تکلیف در حاضر شدن وکلا به وقت معین و کمیسیونها چه شد؟ هفته‌ای چند روز باید باشد؟

جمعی گفتند هفته‌ای سه روز باشد.

رئیس- من رأی ندارم در این باب. باید در همین هفته چهار روز باشد.

دسته‌ها