مذاکرات دارالشورای ملی
یکشنبه چهاردهم شهر ذی قعده الحرام ۱۳۲۴ [۸ دی ۱۲۸۵]
امروز مشروحهای از طرف صدارت عظمی خطاب به رئیس مجلس، که راجع بود به تکلیف خواستن شیعههای کردستان در امر انتخاب، قرائت شد. اهالی کردستان شافعی مذهبند و شیعهها میخواهند از طرف خودشان کسی را انتخاب بنمایند. عریضهای که خود شیعهها به حکومت در این باب نوشته بودند و لایحهای هم که حکومت نوشته بود، هر دو لفاً فرستاده شده بود. لایحه قرائت گردید. لایحه حکومت مشتمل بود بر مطالبه تعیین تکلیف شیعهها در امر انتخاب و تعیین مخارج وکلا و مخارج انجمن محلی که برقرار میشود و تکلیف طایفه یهود و نصارا، که آنها هم میخواهند از خودشان کسی را انتخاب نمایند، و استفسار حقوق رأی اهل نظام که ملاک هستند، و اینکه تأخیر انتخاب وکلا برای نرسیدن تلگرافات و جواب عرایض بود، ولی حال انجمن بلدی تشکیل و مشغول به انتخابند و منتظر جواب این چند فقره هستند.
عریضه شیعهها به حکومت، به این مضمون بود که: ما هزار نفر غربا سالهاست در اینجا سکونت داریم و صاحب آب و ملک هستیم. حال که به امر مبارک اعلیحضرت، مجلس ملی افتتاح و انجمن محلی هم تشکیل میشود، مقرر بدارید از جانب ما هم یک نفر به اسم وکیل در آنجا باشد.
(غربا، اصطلاح اهل آنجاست.)
آقاسید محمد تقی هراتی – حق دارند در این فقره. جماعتی هستند که ملاک و تجار میباشند.
آقا میرزا محسن – اینها غربا نیستند، اهل آنجا میباشند. ولی شاید از اصناف و ملاکین به اکثریت آراء از ایشان کسی انتخاب نشود.
حاجی محمد اسمعیل آقا – شبههای نیست که ایشان حق رأی و انتخاب دارند ولی اینکه از میان خودشان کسی را انتخاب کنند، در این باب اشکالست.
سعدالدوله – در شهرهای بزرگ که عدد اصناف زیاد و جمعیت ایشان هم زیاد است، صورت انتخاب اشکال پیدا نمیکند. ولی در شهرهای کوچک و دهات که اصناف از همه طبقات هستند ولی جمعیتی ندارند، در آنجاها همه حق انتخاب دارند به این نحو که هر طبقه و صنفی یکی را معین و اسم او را مینویسند در سرکوچهها و بازارها بعد قرعه میکشند اکثریت آراء به هر کدام شد او معین خواهد بود. و ملت عبارت از طبقات مختلفه است که اهل یک مملکت و یک دولت شمرده شوند. در اینگونه از امور همه افراد مملکت ذیحق میباشند که انتخاب کنند و رأی دهند.
رئیس- مطلب همین است، ولی اینها میخواهند که منفرداً خودشان یک نفر را وکیل نمایند، و این مشکل است.
محقق الدوله – هر گاه اینها منفرداً این حق را داشته باشند، آن دو طایفه هم همین استدعا را خواهند نمود و مزید بر اشکال خواهد شد.
سعدالدوله – حکومت باید از روی دستورالعمل صحیحی که از اینجا برود، انجمن محلی تشکیل بدهد و از روی آن دستور مشغول به انتخاب شوند. آنها نمیدانند ترتیب چیست و چه باید کرد.
حاجی محمد اسمعیل آقا – مقصود اینها این است که یک نفر از ایشان در انجمن محلی حاضر باشد، نه در مجلس شورای ملی.
آقا میرزا محسن– بلی مطلب همین است، ولی مشروحه وزیر همایون مخالف با عریضه ایشانست.
محقق الدوله – مشروحه وزیر همایون سند است و ایشان در باب وکالت مجلس نوشتهاند. خوب است مشروحه ثانیاً خوانده شود. (دوباره خوانده شد)
جمعی گفتند مقصود هر دو همان وکالت در انجمن ایالت است و در این باب هم حق دارند که از شش نفر یک نفر از ایشان باشد.
محقق الدوله – سه چهار فقره است که وزیر جواب خواستهاند. یکی یکی را مذاکره کنید تا رأی دهند.
یکی همین مطلب است و یکی تعیین مخارج وکلا، دیگری مخارج انجمن ایالتی و دیگر استفسار حق رأی داشتن اهل نظام که جزء ملاکین هستند در انتخاب وکیل ملاکین، و دیگر تکلیف طایفه یهود و نصارا.
اما انجمن ایالتی حق مخارج از مجلس ندارد ولی مخارج راه وکلاء را باید معین کرد که بزودی بیایند.
و یهود و نصارا هم حق ندارند.
وثوق الدوله – انجمن محلی باید از روی قانون و دستور صحیح باشد. کی گفته که حالا انجمن محلی باید تشکیل شود و از برای او مخارج معین شود؟ این مسئله باید به تصویب مجلس سنا باشد و هنوز مجلس سنا تشکیل نشده تا آن تشکیل شود.
محقق الدوله – انجمن محلی در امر ایالت لازمست و باید باشد.
آقا میرزا محسن – مقصود اینست که باید این انجمن از روی دستور صحیح باشد. شاید مجلس سنا این ترتیب را تصویب نکند.
سعدالدوله – انجمن محلی، حالیه موقتی است، حق مخارج ندارد. و باید وکلا را بفرستند، بعد از ترتیب و دستور صحیح، مخارج آن معین و معلوم خواهد شد.
آقا میرزا محسن – این انجمن، انجمن بلدی است، نه انجمن نظارت ایالتی. چنانچه در تبریز هم انجمن بلدیه تشکیل داده بودند.
سعدالدوله – انجمن بلدی حق مخارج ندارد و نمیدانم از روی چه قانونی تشکیل دادند. اگرچه انجمن تبریز به ما خیلی کمک کرد و در انتخاب وکیل جد و جهد نموده، ولی اینگونه انجمنها حق مخارج ندارند. همانطور که فهمیدهاید چیزی جواب بنویسند که وکلا را روانه کنند تا در بابت انجمن دستور برسد.
(گفتگو از نظامنامه شد)
آقا میرزا محسن – حضرت ولایت عهد و صدارت، برای همین مطلب حضور اعلیحضرت رفته و دور نیست که تا امشب برسد.
سعدالدوله به رئیس خطاب کردند که همین طور است؟
رئیس- بلی حالا رفتهاند، و همینطور است که آقا فرمودند.
سیدالحکما– تکلیف یهود و نصارای کردستان چه شد؟
سعدالدوله – همان است که گفتیم. یهود و نصارا جزو ملتند، حق رأی دارند.
(گفتند یهود و نصارای اینجا حق رأی را واگذار نموده بودند).
سعدالدوله – مختارند که واگذار نمایند یا رأی بدهند.
(بعد لایحهای دادند که به رئیس بدهند و خواستند که فصل آخرش خوانده نشود، باقی دیگر قرائت شود. گویا راجع به مجلس سنا بود. رئیس خودشان ملاحظه کرده و بعد از ملاحظه)، معلوم است هر مملکتی تکلیفی دارد که مملکت دیگر آن تکلیف را ندارد و نمیشود هر چه در یک مملکتی هست به عین او را در جای دیگر جاری کرد. با اینکه عمل گذشته، باز هم اگر لازم است در این باب مذاکره شود، بشود.
سعدالدوله – عقیده من این است که چون وکلای ملت رأی دادند، دیگر لازم به گفتگو نیست. من آن شب خیلی گفتگو کردم و همراهی نمودم. تا یک اندازهای لازم بود، ولی به یک اندازهای برای احتجاج و غلبه کردن بر طرف زیادهروی کرده بودم و این ترتیب عیبی ندارد، بلکه در بعضی از ممالک انتخاب اعضاء سنا نه از دولت است و نه ملت. انتخاب آنها ارثی و خانوادگی است، مثل مجلس لردهای انگلیس. و آقایان موکلین هم باید به وکلای خودشان اطمینان داشته باشند.
و این هم لایحه دیگری است که حال به من نوشتهاند ولی فعلا تکلیف نیست که اینگونه مطالب اظهار شود، مگر بعد از صحه نظامنامه.
(لایحه را دادند به رئیس و قرائت نشد)
آقا سید حسین بروجردی – دیگر روی پاکتها تمر [تمبر] پست نیست.
سعدالدوله- چون گفته شده بود که چرا تمر [تمبر] پستخانه به خط خارجه است. حال دیگر نزدیک است که هیچ تمر روی کاغذ نچسبانند. این ترتیبات از بینظمی و بیترتیبی است.
رئیس- گاهی تمر پستخانه ولایات تمام میشود و جای آن مهر میزنند، این اتفاقات میافتد. چندی پستخانه با من بود. ولی نمیگویم این صحیح است، اما سند از برای تقلب نمیشود.
سعدالدوله – صحیح است سند تقلب نیست، ولی سند بینظمی که هست. شما هیچ در فرنگستان دیدهاید که پاکتی بی تمر باشد؟
رئیس- خیر، آنجاها اینطور امور دیده نمیشود.
سعدالدوله – در این باب تحقیق کنید تا معلوم شود که جواب ایشان راجع به بینظمی امور خواهد بود یا خیر.
آقا سید حسین – تمرهایی که مطبعه بلژیک به خط خودشان از اینجا چاپ میکنند چیست؟
رئیس- مدتی است که چاپ میکند. فقط خط خودشان نیست، عدد فارسی هم دارد. چون باید به خارجه برود باید به خط ایشان هم باشد. ولی باید بگوییم که این کاغذ تمرهای کثیف و بینظم برای چیست.
آقا سید حسین – این تمرها را باید وزیر مالیه چاپ کند به ایشان بدهد. ایشان چه حقی دارند در این باب اقدام کنند؟
سعدالدوله – عمل گمرک و ترتیبات آن در مدتی که دولت به اطمینان به کسی واگذار کرده و مفتش برای او قرار نداده بود، حق این گفتگوها را نداریم. و اینکه تمر را که باید چاپ کند یا بدهد، باید مذاکره شود و فعلا موقع نیست.
حاجی محمد اسمعیل آقا – حالا تکلیف مجلس این گفتگوها نیست. باید به وظیفه خود عمل کند. هر مطلب راجعه به هر وزارتی را باید از اداره او اصلاحش را خواست.
آقا سید حسین – پس دستور وزارتخانهها و ادارات را بنویسید و مرتب نمایید.
آقا میرزا محسن – وقتی قوانین کلیه وضع شد، این جزئیات ضمناً اصلاح خواهد شد.
سعدالدوله – بلی صحیح است، ولی آقا هم حق دارند. تا قانون وضع و مرتب شود طول دارد. به این زودیها که نمیشود. و شما از امروز به بعد در هر کاری پول لازم دارید، پس باید حتی المقدور این رخنهها را سد کرده و جلوگیری نمود.
آقا سید حسین – اوراقی را که مطبعه بلژیک چاپ کند آنچه اجرت میگیرد مطبعههای دیگر نصف آن یا کمتر میگیرند چاپ میکند. و پولهایی که از ولایات از بابت مالیات دریافت میدارند و چقدر در پرداختن آن تأخیر میاندازند و انتفاع میبرند، باید این ضررها را از دولت رفع کرد.
سعدالدوله – شما حالا تکلیف در این امور ندارید. بعد از رسیدن نظامنامه، که وزراء میتواند به مجلس حاضر شوند، باید از وزیر مسئول آن، محل اصلاحش را خواست.
در این موقع تلگرافی که از لاهیجان بعنوان صدارت عظمی مخابره شده بود و عیناً در ذیل درج میشود قرائت گردید.
از لاهیجان به طهران
(روز جمعه ۱۲ شهر ذیقعده الحرام)حضور مبارک بندگان حضرت مستطاب اجل اشرف اکرم آقای صدر اعظم مدظله العالی
حسب الامر از طرف ایالت جلیله مقرر شده که شش نفر وکیل از طرف عموم اهالی لاهیجان به رشت حضار شوند و ۶ نفر منتخبین که باید بمرکز کل بفرستند معین شده. لاهیجان از محال بزرگ گیلان است. سابق هم پایتخت گیلان بوده. در شهر و ده، جمعیت زیاد دارد. عرض و استدعای همگی آنست از شش نفر وکیل که باید به مجلس ملی طهران بفرستند یک نفر باید از اهالی لاهیجان باشند. اهالی لاهیجان شش نفر منتخب و تمام اهالی از علماء و اعیان و کسبه اتفاق نمودهاند یک نفر وکیل که باید از طرف اهالی لاهیجان طهران باشند، جناب آقا میرزا هادی خان معروف به دبیر لاهیجان است که مرد کامل و بااطلاع از قانون ملت و دولت و خیرخواه صحیح است. استدعا داریم از کارگذاران مبارک امر بفرمایند یک نفر از شش نفر وکلای ملی گیلان معزی الیه باشد. همینطور هم همه اهالی به ایالت جلیله گیلان تلگراف نمودهاند و ایشان هم امضاء نمایند.(عموم علماء و اعیان و تجار و کسبه لاهیجان)
تلگراف دیگر از رشت بعنوان صدارت که ذیلا درج میشود قرائت شد.
از رشت به طهران
پنجشنبه ۱۱ ذیقعده الحرامحضور مبارک بندگان حضرت مستطاب اشرف امجد آقای صدر اعظم روحی فداه
منتخبین رشت تمام شده همین ماه حرکت میکنند. آقایان علماء هم یک شب خانه شریف العلماء جمع شده جناب حاجی بحر العلوم را انتخاب کردهاند. ولی طلاب میگویند این انتخاب از روی نظامنامه نشده. توی خود علما و طلاب در خصوص منتخبین نفاق است. اگر میفرمایید همین طور جناب حاجی بحرالعلوم را روانه کنم یا اینکه به طبیعت خودشان واگذارم، هر وقت خواستند وکیل تعیین نموده بفرستند.
- (چاکر صالح)
حاجی محمد اسمعیل آقا – خوبست آقایان از جناب حاجی خمامی استفسار کنند که حاجی بحرالعلوم ترتیب انتخابش به چه نحو بود. چون در آنجا چند نفر خائن و مفسد هستند که اغتشاش میکنند.
آقای آقاسید محمد مجتهد – کراراً نوشته شده و بعضی جواب دادند که انتخاب او بر خلاف نظامنامه است.
بعد آقای آقا سید محمد مجتهد سؤال کردند که هر گاه مجلس از یک نفر وزیری سؤال کرده باشد و جواب ندهند تکلیف چیست؟ (مقصود جواب صیادان انزلی بوده از وزارت خارجه)
سعدالدوله – حکمش در نظامنامه معلوم است.
رئیس- در صدد جواب دادن هستند و میدهند.
آقای آقا سید محمد – پس کی خواهد شد؟ یک ماه است علی الاتصال آن بیچارهها تظمل میکنند و شکایت مینمایند. خودشان خسته شدهاند ما را هم خسته کردند. یکدفعه جواب اینها داده شود تا راحت باشند.
صدیق حضرت – از طرف صدارت، مجلس هر چه خواست جواب مستقیماً میآید، ولی از وزارت خارجه و داخله مسامحه میشود.
سعدالدوله – از قراری که شنیدم وزارت خارجه تمام امتیازنامچهها را صورت برمیدارد. اگر حال هم چیزی بنویسند جوابش میرسد.
صدیق حضرت – امروز باز مینویسیم و مطالبه جواب میکنیم.
آقا سید حسین – این همه تأخیر و مسامحه برای چیست؟
حاجی معین التجار – جناب حاجی امین الضرب گفتند که صورت امتیازنامه شیلات را گفته بودند بردارند و به مجلس بدهند.
صدیق حضرت – چون از وزارت خارجه گفته بودند که باید اولا به صدارت اطلاع بدهم، هر گاه صلاح دانستند صورت قرارنامه را به مجلس میدهم. شاید تأخیرش به این جهت شده.