مذاکرات جلسه ۵ آبان ۱۳۰۵ مجلس شورای ملی: موسسات رهنی – طرح قانون مهاجرت

تاریخ تصویب: ۱۳۰۵/۰۸/۰۵
تاریخ انتشار: ۱۳۰۵/۰۸/۰۴

صورت جلسه پنجشنبه ۵ آبان ۱۳۰۵ مطابق ۲۰ ربیع الثانی ۱۳۴۵ مجلس شورای ملی

جلسه ۲۳

مجلس دو ساعت و سه ربع قبل از ظهر به ریاست آقای تدین تشکیل و صورت مجلس یوم سه شنبه سوم آبان قرائت و تصویب شد.

غائبین بااجازه: آقایان میرزا حسن خان دادگر –حاج آقا رضا رفیع –دشتی علی خان اعظم

غائبین بدون اجازه – آقایان محمد ولی خان اسدی میرزا ابراهیم خان قوام محمد هاشم میرزا افسر میرزا حسن آقا آقا زاده سبزواری –غلامحسن میرزا مسعود دکتر رفیع خان –ووالی زاده جوانشیر –آقا شیخ محمد علی والی زاده جوانشیر –آقا شیخ محمد علی ثابت

دیر آمده باجازه – آقای میرزا محمد تقی بهار

دیر آمدگان بدون اجازه – آقایان فیروز میرزا فیروز مرتضضی قلی خان بیات –امام جمعه مشیرزا میرزا حسین خان پیر نیا میرزا بابراهیم آشتیانی –میرزا ابراهیم ملک آرائی

آقای حائری زاده راجع بلزوم الغا مالیاتهای صنفی و معافیت مالیاتهای ارضی در مدت ده سال و برقراری مالیات سهل و ساده بجای آنها و آقای فومنی راجع به جلوگیری مامورین مالیه از مالکین جنگلها در قطع اشجار ملکی خود به استناد تصویب نامه دولت هریک شرحی تقریر و تقاضا نمودند بدولت تذکر داده شود در این موضوعات اقدامات مقتضیه به عمل آورند.

دو فقره پیشنهاد به امضا جمعی از آقایان نمایندگان اول راجع به ارجاع راپورت کمیسیون فواید عامه دوره پنجم تقنینیه در خصوص الغا فرامین بلا مدت به کمیسیون فوائد عامه فعلی و دوم راجع به ارجاع راپرت کمیسیون داخله دوره چهارم پنجم تقنینیه درخصوص تجدیدنظر درقانون بدلی به کمیسیون داخله قرائت و نسبت به هر یک جداگانه رای گرفته تصویب شد. راپرت اخیر کمیسیون بودجه راجع نه بمواد قانون موسسه رهنی مطرح و در ماده پنجم چون مخالفی نبود اخذ رای شد تصویب و در ماده الحاقیه پیشنهادی کمیسیون بودجه راجع به تعیین صد دوازدهم حق الحفاظه در معاملات موسسات رهنی و جزای متخلفین آقایان روحی – بهبهانی و حقنویس مخالف بوده و آقای روحی عقیده شان این بود بعداز موسسات لفظ (اظخاص علاوه و بجای (اکثرا حداکثر نوشته شود و کلمه متخلفین هم چون شامل قرض دهند و قرض گیرند هر دو یمود تویح داده شود و آقای بهبهانی ذکر این ماده را جز قانون اتاسیس موسسه رهنی دولتی غیر مناسب و آقای حق نویس موجب زحمت مردم میدانستند

آقایان مخبر و یاسائی شرحی مشعر به موافقت اظهار وپیشنهادی از طرف آقای روحی راجع به اضافه کلمه (اشخاص بعداز موسسات رهنی قرائت وقابل توجه نشد

آقای وزیر معارف آقای دکتر خیل ختان ثقفی را به معاونت وزارت معارف معرفی نمودند

اصلاح دیگری از طرف آقای روحی مشعر به تبدیل کلمه اکثر به حداکثر قرائت و آقای مخبر قبول نمودند

آقای عصر انقلاب و عده‌ای از آقایان نمایندگان پیشنهاد نمودند سایر موسسات به کلیه موسسات تبدیل شود و در این خصوص رای گرفته قابل توجه نشد.

ایضا یک فقره پیشنهاد از طرف آقای فیروزمیرزا و جمعی از نمایندگان راجع به تعیین صد دوازده حق الحفاظه و مال‌الاجاره و مال الصلح در معاملات استقراضی موسسات و اشخاص و عدم صدور حکم از طرف محاکم عدلیه نسبت به مازاد آن قرائت وپس از مذاکرات لازمه نسبت به آن اخذ رای ش ه قابل توجه و به کمیسیون ارجاع شد

آقای مدرس ماده الحاقیه راجع به قبول وجوه مردم از طرف موسسه رهنی دولتی از قرار صدی حق الحفاظه پیشنهاد نمودند و برحسب تقاضای آقای مخبر به کمیسیون ارجاع ش ایضا پیشنهادی از طف آقایان فهیمی و عدل راجع به همین موضوع با تغییر عبارات قرائت و قابل توجه نشد.

ماده الحاقیه دیگری از طرف آقای مدرس مشعر به تخصیص دو خمس دیگر موجوه تقاعد به صندوق موسسه رهنی قرائت و آقای مخبر قبول نموده و نسبت به آن رای گرفته تصویب گردید

دراین موقع جلسه برای تنفس برای تنفس تعطیل وبه فاصله بیست دقیقه مجددا تشکیل گردید

راپورت کیمسیون مبتکرات راجع به طرح قانونی آقای شیروانی در خصوص مهاجرت به ایران مطرح و آقایان آقاسید یعقوب و مدرس مخالف بوده و جلوگیری از مهاجرت ایرانیان واعاده و ایرانیان مخاجر به خارجه را به وسیله تاسیس موسسات عامل المنفعه و تعمیم عدالت و غیره اقدم و اولی میدانستند

آقایان شیروانی و نوبخت مخبر کمیسیون شرح مشعر بمحسنات قانون مزبور اظهار و بالاخره نسبت به طرح مزبور رای گرفته قابل توجه نشد

طرح قانونی جمعی از آقایان نمایندگان راجع ه تمرکز امور صحیه کل مملکت دراداره صحیه تحت نظر وزارت داخله وتعیین سمت معاونت فنی وزات داخله و حق حضور در پارلمان برای رییس اداره مزبور بقی یک فوریت قرائت و نسبت به فوریت آن رای گرفته تصویب وبه کمیسیون داخله ارجاع گردید

دو فقره خبر از شعبه چهارم راجع به نمایندگی به نمایندگی آقیان ملک آرائی و آقا شیخ ممحمد علی ثابت از قزوین قرائت و نسبت به نمایندگی هر یک جداگانه اخذ رای و تصویب گردید

آقای طباطبایی وکیلی راجع به سوجریان انتخابات سراب و گرمرود اظهار نمودند با اظهارات چند جلسه قبل معاون وزارت داخله حکومت آنجا هنوز تغییر ننموده و بجای خود باقی است. جلسه آتیه به روز یک شنبه هشتم ابان ماه سه ساعت و نیم قبل از ظهر و دستور آن راپرت کمیسیون بودجه راجع به موسسه رهنی و خبر کمیسیون متکرات راجع هب خرید مستمریات و دو فقره شهریه مقرر و مجلس نیم ساعت بعداز ظهر ختم شد.

نسبت به صورت مجلس مخالفی نبود و صورت مجلس تصویب شد.

یکشنبه ۸ آبان ماه ۱۳۰۵

رییس مجلس شورای ملی – سید محمد تدین

منشی سید ابراهیم ضیا منشی میرزا حسین خان موقر


صورت مشروح مجلس روز پنج شنبه پنجم آبان ماه ۱۳۰۵ مطابق بیستم ربیع الثانی یک هزار و سی صد و چهل و پنج

مجلس دو ساعت و سه ربع قبل از ظهر به ریاست آقای تدین تشکیل گردید.

صورت مجلس روز سه شنبه سوم آبان ماه را اقای ضیا قرائت نمودند

رییس –آقای حائری زاده (اجازه )

حائری زاده قبل از دستور

رییس –آقای فومنی

آقا سید زی العابدین فومنی –بنده هم قبل از دستور عرض دارم

رییس –آقای وکیلی طباطبائی

وکیلی –بنده هم قبل از دستورعرض دارم

رییس آقا امامی

امامی –بنده عرضی ندارم اقای لیقوانی اجازه خواسته اند

رییس –آقای لیقوانی فرمایشی دارید لیقوانی بنده را در صورتمجلس غائب بی اجازه نوشته‌اند در صورتی که بتوسط آقای دیبا کتبا اجازه خواسته بودم طباطبائی دیبا بنده هم تقدیم کردم

رییس – لابد به کمیسیون عریض مرخصی فرستاده شده است تحقیق میشود درصورتی که تصصویب کرده باشند اصلاح میشود نسبت به صورت مجلس اعتراضی نیست

آقا میرزا هاشم آشتیانی –بنده عرض دارم

ریییس –بفرمایید

آشتیانی –راجع به آقای آقا میرزا ابراهیم هم بنده یک شرحی به کمیسیون عرایض نوشته بودم و برای ایشان تحصیل اجازه کرده بودم نمی دانم چه شده که کمیسیون عرایض اجازه یک روز مرخصی ایشان را تصویب نکرده است واقعا این سابقه خوبی نیست

رییس –بلی کمیسیون عرایض است دیگر اعتراضی نیست (فتند خیر )

رییس –صورت مجلس تصویب شد آقای حائری زاده (اجازه )

حائری زاده – بنده اگر چه با مذاکرات قبل از دستور اصوال مخالفم چون وقت مجلس را خیلی مشغول میدارد ولی چون لوایحی که حالا در دستور است چندان مهم نیست و مجلس دارد وقت خودش را مشغول میکند و گرفتاریهای زیادی در اوائل افتتاح مجلس نیست و لوایح متراکم هم وجود ندارد از این جهت بنده خواستم وقت آقایان را قدری به عنوان مذاکره قبل از دستور تضییع کنم. یک موضوع مهمی است و آن موضوعی مالیاتها است که همه اقایان مسبوقند. بدیهی است مالیاتها برای یکی از دو مقصود وضع و مطالبه میشود یا از نقطه نظر سیاست یک مالیاتی وضع میشود مثل اینکه سیاست دولت مقتضی است که استعمال تریاک در مملکت محدود شود تا بالاخره از بین برود یا فرض بفرمایید بعضی از امتعه خارج را میل ندارد وارد مملکتش بشود مالیات ومرکش را سنگین میکند تا کم کم استعمال آن متاع در مملکت موقوف شده و از بین برود. یک دفعه هست که برای رفع حاجت مملکت مالیاتی وضع میشود و از برای مخارج ضروری مملکتی میخواهند محلی معین نمایند آنوقت باید محلی که آسان تر و ترتیب پرداختنش بهتر است درنظر بگیرند و حتما بای در نظر داشته باشند که این مالیات یک مالیاتی نباشد که صنایع و حرف و زراعت و تجارت را از بین ببرد. ما یک مشت مالیاتهای کهنه داریم یک مشت هم مالیاتهای نو از مالیاتهای کهنه آن قسمتی را که مردم ازش شکایت ندارند مالیات مرک است من در دوره چهارم مدتی در کمیسیون عرایض بودم من در دوره چهارم مدتی درکمیسیون عرایض بودم شکایات زیادی از هر وزارتخانه منجمله از ادارات مالیه به ما میرسید ولی از قسمت گمرک کمتر شکایتی دیده میشد و اگر احصاییه صحیحی از عرایضی که راجع به مالیه رسیده بود ترتیب داده میشد شاید صدی یکش ممکن بود متوجه گمرک بشود و مابقی آن مربوط به سایر دوائر مالیه بوده است. عایدات فعلی مملکت ما با مالیاتهای جدیدی که دردوره سابق وضع شده که مالیات انحصاری باشد تصور میکنم بیست و هفت هشت میلیون شده باشد یعنی از بیست و چهار پنج میلیون تجاوز می کند از این مالیاتها چهار میلیون و نیمش مالیاتهای ارضی و صنایع داخلی مملکت است از قبیل مالیات آب و زمین و گاو و گوسفند و مالیاتهایی که به دست رنج کاسب کار و صانع مملکت وضع شده از قبیل کفش دوز پارچه باف آهنگر و سایر اصنافی ک در بازار مشغول کسب هستند هستند اینها از قدیم یک مالیاتهایی برای شان وضع شده که تابحال باقی مانده وماخذ ومبنای این مالیات عهد عتیق هم معلوم نیست که روی چه اساسی بوده بنده این فکر را دراواخر دوره سابق داشتم یعنی از اوائل دودر این فکر بودم و دراواخر همان دوره هم سالی از وزارت مالیه کردم که میزان وصول مالیاتهای صیفی را معلوم نمایند که در این سنوات اخیر چقدر وارد صندوق مالیه شده است درجواب من یک صورتی دادند که درآن عایدات وصولی سنه هزار روسیصد و یک و دو سه معین شده بود وبه طور فهرست معلوم میکرد که هر ولایتی عایدیش از این سمر چقدر بوده است یک ستونهایی دراینجا تشکیل داده یکی مال وصول مالیات صنفی ودیگری مال بقایای این مالیات است می نویسد درسنه ۱۳۰۱ وصولی دولت از تمام نقاط مملکت صد وسی سه هزار تومان بوده است در سنه ۱۳۰۰ شش هزار و کسری هم بابت بقایا وصول شده است آن سال آخر که سنه هزار رو سیصد و سه باشد صورتش را از دولت داده و می نویسد وصولی صوهفتد هزار وکسری بوده است بقایان هممقداری وصول شده که مجموعا یک صد وهشتاد و پنج هزار تومان میشود که درآن سال امریکائی ها خیلی جدیت کردند مردم حتی بلاس و فرششان راهم فروختند وای مالیات بی اساس را پرداختند . آقایان خوب است یک قدر یوضعیت ان روز مملکتکه این مالیاتها وضع شده و تقریبا دویست سال قبل بوده است توجه بفرمایید و ببینید آن رزو مملکت چه حالی داشته است آن روز اغلب این صنایع رواج وونق داشته استمثلا کفش درخود اینجا درست میشد ومردم هم یم پوشیدند ولی امروز اغلب کفشهای ما از خارج وارد میشود وآن کفش های خارجه هم دراخله مملکت ما مالیات ندارد کفاشان ما هم باید با دست و سوزن رقابت با ماشین بکنند آن قوت مالیات گرفتن از این صیف آیا فایده دارد اگر مقصود منسوخ شد این کسب است که نه من و نه شما نه دولت گمان میکنم این کار را بپسندد. اگر مقصود منسوخ شدن این کسب بشد کهایم مالیات فعلی هم کم است بلک باید زیادترش کنید درصورتیکه خیال میکنم دولت هم نظررش این نیست وفقط یک مسامحه ای در آن کارر شده اوقصدیدر این موضوع بنوده است یا مالیات نساجی روزی که دراین مملکت برای نساج مالیات وضع شده موقعی بود که تمام مردم از منسوجات داخلی استعمال می کردند حتی یک قسمت از منسوجات ما تا روسیه و ترکستان هم می رفته و مصرف میشده است ولی امروزه منسوجات ما را غیر از خود نساج کسی نمی پوشد و تمام مملکت ما را منسوجات خارجه پر کرده است و این صنف باید با دست رقابت با ماشین های خارجی بکنند در صورتی که رعض کردم این امتعه کهار خارج می آیدمالیات هم نیم هد پس اگر مقصود از بین بردن این صنایع قدیمهاس که یک بحثی است علی حده ولی اگر نظرتان تهیه یک منبع عایدی است برای مملکت که این عایدی نیست بلکه این صد و هشتاد هزار تومان مالیات صنفی بیشتر ضرر به مملکت میزند و گدا درست می کند این است که بنده معتقدم اگر آقایان توجهی بکنند و به دولت تذکر دهند که از اضافه عایداتی که امسال پیدا شده است و تقریبا یک کرور است و بین وزارتخانه ها تقسیم شده است که شصت هزار و هفتاد هزار هزار و کمتر و بیشتر به بودجه شان اضافه نمایند این صدو هشتاد هزار تومان مالیات رابه این بدبخت ها ببخشند و مطالبه ننمایند نه بگیرید نه بدهید بعضی از نمایندگان صحیح استیک قسمت دیگر راجع به مالیات ارضی است یک قسمت از این فکر در اوائل دوره چهارم برای دولت و مجلس پیش امد یعنی نتیجه داد و فریادها دولت و مجلس معتقد شدند که این طرز مالیات خیلی اسباب زحمت مردم را فراهم می کند و باالخر این فکر منجر به قانون ممیزی شد و یک قانونی برای ممیزی املاک در دوره سابق وضع شد که بروند و رسیدی کنند و یک تصمیم عادلانه اتخاذ نمایند ولی بدبختانه قوانینی که از ملس بیرون می آید اشخاصی ه می توانند قانون را درست فهمند وبا نظر بی طرفی وبی فرضی آن را در مملکت اجرا نمایند عده شان خیلی کم است بعضی ها نیم فهمن بقضی ها هم می فهمند ولی علاقه مند به اینکه روح قانون را اجرا نمایند نیست از این جهت درموقع عمل واجرا زحمات زیادی تولید میشود پریروز از حضرت عبدالعظیم یم آمدم به شهر چند نفر رقیت ردیدم که شکایت می کردند که ما مالیات جزو جزو مجمع این ملک را پرداخته ای مو حالا که ا/ده اند و ممزیی کرده اند تفاوت امسال را باز از ما می خواهند به ارباب هیچ کاری ندارند مزاحم او نیستند او گرفته است توی شهر راحت خوابیده ومابایدحبس بشویم و زاراعت و زندگی مان از بین برود در صورتی که مطابق قانون ممیزی مالیات را زارع نباید ددهد بلکه مالک باید تادیه نماید (نمایندگان –صحیح است ) این جمله را در راپرت دکتر میلسپو که مراجعه کردم دیدم بیشتر از چهار میلیون و نیم مالیاتهای ارضی و حیوانی و صنفی نیست و این را استدعا میکنم که آقایان یک فکری بکنند و یک محل دیگری بجای این چهار میلیون و نیم پیدا کنند و تا ده سال مجلس شورای ملی این مالیات را به مردم ببخشد و آنها را معاف کنند که این قدر مردم و رعایای مملکت ما به خارجه مهاجرت نکنند.
در کمیسیون مبتکرات یک طرحی آقای شیروانی دیدم راجع به مهاجرت دیگران به مملکت ما که وسائل آمدن آنها را به اینجا فراهم نماییم و یک تسهیلات ترتیباتی برای کار آنها در آن طرح قائل شده بودند. حقیقتا این طرح، طرح خوبی است دولت هم موافق است راپرت آن هم تقدیم مجلس شورای ملی شد، ولی باید فکری کنیم که اینقدر رعایای ما از فرط فقر و فاقه به خارجه مهاجرت ننمایند. ما باید وسائل آسایش آنها را فراهم کنیم. بنده هرچه فکر می کنم می بینم این رعایائی که به خارجه مهاجرت می کنند یک پولی در آنجا گذاشته نشده که بروند بگیرند که بگوییم به یک طمعی میروند. من در بادکوبه دیدم این ایرانیهای بدبخت با یک زحمت و فلاکتی در معادن نفت انجا کار می کردند آن هم یک کارهای خطرناکی در قسمت بین النهرین همیطور که سالی کلی از آنها تلف میشوند یک نفر از رفقای بنده که از بندر عباس آمده بود یم گفت پنج آنجا ماندم دیدم عده زیادی آمده بودند به خارجه مهاجرت نمایند که ساتر عورت نداشتند. اینقدر بدبخت بودند. حالا لباس هیچ یک چیزی نداشتند که حداقل ساتر عورتشان باشد. حالا این رعایا چرا بدبخت دشه ان آیا مملکت ما آب کم دارد زراعت کم دارد؟ خیر. مملکت ما تجارتی نیست و مملکتی است زراعتی بعضی از اربابهای املاک را می بینیم که همه داد میزنند رعیت م کم است راست هم میگویند اگر رعیت بیشتر بشود مسلما املاک آبادتر میشود حاضر هم هستند مساعدت نمایند پس رعیتچرا نمی مایند آنچه بنده فکر میکنم غیر از ظلم هیچ چزی رعیت راقرار نیم دهد ظلم ارباب مامور مباشر تحصیل دار مالیه مفتش مالیه است که فقط و فقط بواسطه اتکا بقوه دولت ظلم می کنند و آنها را پراکنده می کنند (جمعی از نمایندگان- صحیح است ) و اگر بقوه دولت متکی نباشد نمی تواند ظلم کند بنده به بهانه اینکه مالیات دولت معطل ماده میروم رعیت را می چاپم به اربابش چون زیان دارد که کایت کند و میترسم ماراز نان خوردن بیندازند کار ندارم میگویم حالا که ققانون استخدام شامل حال من شده است و قادر مطلق هم هستم اگر با ارباب طرف بشوم و از او پول بگیرم ارباب میرود وکیل میگیرد و با من طرف میشود پبه بهانه وصول مالیات میرود آن زارعی را که غیر از سعی و عمل هیچ سرمایه دیگری ندارد می چاپم آن وقت اینطور میشود که می بینید پس اگر ما تا ده سال این مالیات را صرف نظر نماییم و سعتی در عمل فلاحت حاصل شد و مردم مردم قدری جان میگیرند و این چهار میلیون و نیم را هم وقتی خوب درش دقت بکنیم ثلث بلکه بیشترش خرج وصول آن مالیات میشود

عمادی – نصف بلکه بیشتر

حائری زاده – حالا من نخواستم زیاده روی کرده باشم. تا میزان ثلث خرج وصول این مالیات میشود و وقتی که خرج آنرا موضوع نمایید چیزی زیادی باقی نمیماند و بهتر این است بجای آن یک مالیات دیگگری مثل مثل مالیات قند و چای و شکر و امثال آن که برای راه آهن وضع کردیم پیدا نمایی که قائم مقام این مالیات کثیف بشود. ده سال دیگر این مالیات را معاف بداریم تا کسی توی سر رعایا نزند و یک سر منزلی پیدا کنند و برای خالصجات هم فکری بکنیم که فروخته شده یا بین رعایا تقسیم شود و مملکت از این بدبختی نجات بیابد. و بنده عرض خودم را خلاصه میکنم دو جمله یکی فوری دیگری بعد از فکر آن قسمت فوری را بنده تقضا میکنم که آقای رییس دولت تذکر بدهند و آقایان هم مساعدت نمایند که این صد و هفتاد یا هشتاد هزار تومان مالیاتی که از اصناف بی چیز این مملکت گرفته میشود فوری لغو نمایند چون چیز مهمی نیست و قسمت دیگر اینکه مالیات آب و زمین و حیوان را بعد از انیکه مطالعاتی درش شد دولت لوایحی بیاورد و تقدیم مجلس نماید که قائم مقام این مالیاتها باشد و تا ده سال مردم از تادیه ارضی و حیوانی معاف باشند و جانی بگیرند

بعضی از نماینگان- صحیح است

رئیس –آقای فومنی (اجازه )

آقا سید زین العابدین فومنی –در نتیجه مسافرت بگیلان و مشاهده وضع رقت آور صاحبان جنگل گیلان ناچار شدم مشاهدات خود را بعرض آقایان محترم و مجلس شورای ملی برسانم. یک جنگلهایی از قدیم الایام بمالکیت اشخاص معلوم باقی بود اخیرا اداره مالیه بموجب یک اعلانی مالکین را از مداخله در ملکشان ممنوع و مدرکش هم همان تصویب نامه است. آیا با بودن مجلس شورای ملی تصویب نامه باید مجری باشد؟ این است که خواستم عرض کنم با بودن مجلس شورای ملی نباید تصویب نامه صادر شود و مردم را از مداخله در ملکشان ممنوع نمایند. وقتی که از رشت برمیگشتم در دوفرسخی رشت نزدیک جنگل دیدم یک عده ای برشت میرود و یک قدری هم چوب وردخت که قبل از صدور این تصویب نامه از طرف مالکین آن بریده شده بود میبرندند برشت عده‌ای از مامورین مالیه جلوگیری کرده بودند که چون شما اجازه نگرفته اید باید برای هر چوبی ده شاهی بدهید. بنده هرچه مذاکره کردم بالاخره نتوانستم آنها را متقاعد نمایم، این بود که به عرض مجلس شورای ملی میرسانم که حقیقتا اگر باید برای اشجار جنگل یک قانونی وضع شود خوبست تکلیفش را معین بفرمایند و به دولت تذکر دهند که هرچه زودتر این وضع را خاتمه دهد. الان رعایا در دهات گیلان محتاج ذغال هستند زمستان است و ابدا اداره مالیه نمی گذارد مردم به اشجار ملکی خودشان دست بزنند. مثلا اعلان کرده اند درخت توت درخت آزاد درخت شمشاد اینها درختهای صنعتی است و هیچ حق ندارید قطع کنید. سیاه درخت مطلقا نباید قطع شود. رعیت جلوی خانه اش سیاه درخت است می‌خواسته برای آذوقه سال و زغال منزل درخت قطع کند، مامورین مالیه جدا ممانعت می نمایند و می گویند چرا اینطور کرده‌اید. این است که از آقایان نمایندگان محترم استدعا میکنم هرچه زودتر وسائل آسایش اهالی گیلان را فراهم آورند و به دولت تذکر داده شود که حقیقتا مردم خیلی پیچاره و مستاصل شده‌اند. اینها هم اعلانات و تصویب نامه هایی است که مالیه صادر کرده است.

(یک عده اوراق ارائه دادند )

رییس –در چندی قبل دو فقره پیشنهاد به امضای یک عده ای از آقایان به مجلس شورای ملی تقدیم شده و تقاضا کرده بودند که راپورتی که در دوره پنجم از کمیسیون داخله و فوائد عامه تقدیم مجلس شده و مورد تصویب واقع نشده است مجددا به همان کمیسیونها ارجاع شود و چون کمیسیونی موجود نبود و انتخاب نشده بود ماند تا بعد تکلیفش معلوم شود. این است که حالا به عرض مجلس میرسد. اولا پیشنهاد عده ای از آقایان راجع به ارجاع خبر کمیسیون فوائد عامه در خصوص الغا فرامین بلامدت به کمیسیون فوائد عامه فعلی قرائت میشود

(به شرح ذیل قرائت شد)

مقام مقدس مجلس شورای ملی
نظر به اینکه کمیسیون فوائد عامله تحت صفحه ۴ مورخه ۲۱خرداد ۱۳۰۴ را پرتی صادر نموده و متاسفانه درمجلس پنجم برای طرح راپرت مرقوم به وسطه کثرت لوایح و ضیق وقت موقع مناسبی یافت نگردیده علی هذا پیشنهاد می نماییم مقرر گردد راپرت کمیسیون سابق در کمیسیون جدید تحت شور قرار گرفته زوتر راپرت کمیسیون جدید در مجلس مطرح شود.
حائری زاده –عراقی رضا مهدوی –عصر انقلاب – بهبهانی –علی دشتی –امیر حسن بختیاری –فاطمی عبدالامیر نگهبان –هاشم آشتیانی

رییس –مطابق ماده ۲۳ نظامنامه داخلی اینگونه راپورتها را اگر کمیسیون موجود تقضا کند بدون رای مجلس فرستاده میشود واگر لااقل ده نفر از نمایندگان تقضا کنند بدون مباحثه درمجلس به قیام و قعود رای گرفته یمشود حال حال رای می گیریم به قبول این پیشنهاد یعنی ارجاع خبر کمیسیون فوائد عامه دوره پنجم خصوص الغا فرماین بلا مدت که لایحه‌اش از طرف دولت تقدیم مجلس شده است به کمیسیون فوائد عامه فی آقایانی که موافقند قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند )

رییس تصویب شد تقاضای دیگر از طرف جمعی از آقایان دائر به ارجاع خبر کمیسیون داخل دوره پنجم راجع به قانون بلدی به کمیسیون داخل جدید

(اینطور قرائت شد)

مقام مقدس مجلس شواری ملی
نظر به اینه در مجلس چهارم و پنجم کمیسیون داخله راجع به تجدید نظر در قانون بلدیه راپرتی تقدیم مجلس شورای ملی ننموده وکثرت لوایح موقع برای تصویب این قانو ندارد ونظر به اینکه وسائل آسایش اهالی شهر نشین از حیث نظافتت وامور صحی و معارفی وغیره بعداز بیست سال عمر حومت ملی ساطم است فراهم گردد و با مشکلاتی که در اجرای قانون بلدیه فعلی هست نمی توان امیدوار بود اهالی این ممکت از این نعمت بهره و نصیب داشته باشند علهذا ما امضا کنندگان ذیل تقضا داریم مقرر گردد راپرت کمیسیون داخله دوره پنجم تقنینیه مجدد مراجعه به کمیسیون داخله شده راپرت کمسیون زودتر درمجلس مطرح شود.
عراقی –حائری زاده آقای غللامحسین موقر علی دشتی رضا مهدوی حقنویس فاطمی معظمی –بهبهانی –امیر حسن بختیاری –حسین جلائی غلام حسین مسسعود هاشم آتشتیانی –مدرس مرتضی قلی خان خان بیات عبدالله میر نگهبان هعصر انقلاب

رییس –رای گرفته میشود بقوبل این تقضا آقایانی که موافقند قیام فرمایند عده زیدی برخاستند

رییس تصویب شد. خبر کمیسیون بودجه راجع بمواد ارجاعی به کمیسیون درخصوص موسسه رهنی (بشرح آتی قرائت شد )

خبر از کمیسیون بودجه به مجلس مقدس شورای ملی
کمیسیون بودجه پیشنهادات آقایان نمایندگان راجع بلایحه موسسه رهنی را تحت شور قرارداده ماده پنجم و ماده الحاقیه را برتیب ذیل اصلاح وبرای تصویب تقدیم مینماید.
ماده پنجم- وزارت مالیه ماموراجرای این قانون ومکلف اس از تاریخ تصویب درظرف سه ماه اولی نظامنام موسسه را تهیه و بتصویب هیئت دولت رسانید و ثانیا موسسه مزبور را تاسیس نماید

رییس – ماده پنجم مطرح است آقای حق نویس (اجازه )

حق نویس –بنده در ماده الحاقیه عرض دارم

رییس –آقای آقاسید یعقوب

آقا سید یعقوب – بنده موافقم

رییس –آقای مدرس (اجازه )

مدرس –بنده هم در ماده الحاقیه عرض دارم

رییس –رای گرفته میشود بماده پنجم. آقایانی که موافقند قیام نمایند

(اغلب قیام نمودند )

رییس – تصویب شد. ماده الحاقیه مطرح است قرائت میشود

(بشرح آتـی خوانده شد)

ماده الحاقیه – دولت مکلف است ماخذ حق الحفاظه رادر باره سایر موسسات رهنی اکثرا از قرار صدی دوازده تعیین و متخلفین بادای سه مقابل وجهی که علاوه بر ماخذ فوق قرار داده اند محکوم خواهند بود

رییس آقای روحی (اجازه )

روحی بنظ بنده این ماده الحاقیه خوب تنظیم نشده است چون که فقط مربوط و متوجه است بموسسسات رهنی رسمی راجع باشخاصی هم که در خانه های خودشان این عمل را مکنند لازم بود در اینجا یک قیدی بشود و خوب بود یک لفظ (اشخاصی هم بعد از موسسات اضافه میکردند این یک قسمت بعلاوه آن ماده الحاقیه که آقایان پیشنهاد کردند قصدشان این بود که دولت نظارت داشته باشد در تمام مملکت وبرای اشخاص یکحدی معین کنند که ظالمانه نباشد ولی این پیششنهاد یک دسته بدبخت را از کار باز میدارد ولی آن اشخاصی را کنه درخانه و منزل خود پول قرض میدهند وصدی ۲۴ صدی ۴۸ صدی ۵۰یا هر قدر که دلشان بخواهد نرخ را ترقی میدهند محدود نیم کند معلوم نیست آنها تکلیفشان چیست یکی دیگر از اشکالاتی که بنده داررم لفظ (اکثرا)است که من نیم همم وخیلی تعبیر بردار است و معلوم نیست اکثرا نسبت بموسسات است یا نسبت بحق الحفاظه و بایستی اکثرا را حداکثر کنند واگر این طور ننویسند اشکال دارد یکی دیگر راجع بمتخالفین است آیا مقصود هر دو طرف است یعنی من هم که قرض میکنم اگر زیاد تر حق الحفاظه را قبول کنم باید جرم بدهم او هم که قرض میدهد باید جرم بدهد یا نه من این موضوع راهم نفمیدم خوب است آقای مخبر توضیح بدهند که آیا شامل حال قرض گیرند هم یمشود باخیر

مخبر – درقسمت اول اعتراض نماینده محترم لازم است بعرض برسانم که کمیسیون دراین باب خیلی صحبت کرده بالاخره موضوع یک موضوع مهم و جالب توجهی تشخیص داده شد که این موضوع مهم مستلزم وضع یک قانون قضائی است وآوردن آن در جزو یک قانونی که برای تاسیس یک موسسه صرافی وضع میشود برخلاف ترتیب است وراججع است بقوانین مملکتی و قانون معاملات یا قوانین که مربوط بمالیه است وکمسیون همین طور تشخسص داده که این مطلب درتحت یک لایحه دیگر بمجلس تقدیم شود ودراین لایحه نیم شود تمام نظریات را تمین نمود قرض میکنیم نظریه شما را بخواهیم اجرا نماییم فلان شخص رفته است توخانه یک کسی و بقول آقای ضیا الملک مطابق قانون عرض وتقضا یک معامله کرده دولت هم اطلاع نداردیک قسمت از این مقامله راهمانطور که گفته شد مخفی میکند یک قسمت را علنی لنی سندی هم دراین باب درکمیسیون ارائه شد که ممکن است این کار بشود خوب آنوقت چه باید بلی اگر کرد بلیاگر مایک قانون معملاتی بگذرانیم که دولت تمام معامالاتی که در مملکت میشود در دفاتر مخصوص ثبت نماید وقتی که معاملات دریک مکان عینی ثبت شد و تمام اشخاص و تجارتخانها ومسسات رهنی مجبور بودند معملات خودرادرآن دفاتر ثبت نمایند آنوقت یک مجازاتی هم که برای کی فرد متخلف درچنین ماده قرار دادیم عملی میشود ویم توانیم بگوییم که زمینه اصول این فکر را معین کرده ایم ولی دراین قانون موسسه رهنی نیم شود و باید دراینجا فقط موادی که ممکن است اصطکاک با این قانون بکندجلوگیری پیش بینی نماییم وسایر مطالب راجع بقوانین دیگری میشود که عبد اید تهیه شود از قبیل اینکه اساسا استقراضها در موسسات رهنی بعمل بیاید وملا از استقراضهای شخصی جلوگیری بشود الان هم گویا نظامنامه در وزارت فوائد عامه وضع شده است که بموجب آن کسانی میتوانند پول قرض بدهند که یا شرکت درموسسات رهنی نمایند یا خودشان موسسه باز کنند ما هم حالا درضمن تاسیس بانک یا موسسنه رهنی دولتی میخواهیم همان موسسات را محدود حدود نماییم که از این حد تجاوز نکنند البته آن موضوعاتی راکه نماینده محترم فرمودند خیلی مهم است ولی با گذراندن یک ماده قانون بی سروته ممکن نیست موفق شویم

رییس –آقای بهبهانی (اجازه )

میرزا سید احمد بهبهانی –مخالفت بنده دراین ماده الحاقیه از دو نقطه نظر است یکی از نقطه نظر قانونگذاری یکی هم از نقطه نظر عمل اما از نقطه نظر قانو نویسی تصور میکنم یک قانونی که برای ترتیب یک موسسه رهنی مینوسند این قانون صحیت ندارد براینکه درسایر موسسات یا در سایر معملات هم دخالت داشته باشد و بالخره یک ماده راکه هیچ مربوط به این موسسه رهنیکه یانجا در صدد تاسیسش هستیم نیست دراینجا بگنجانیم فائده نددارد باینکه بنده تصور میکنم و موافق هم هستم که باید برای موسسات رهنیکی ترتیبی داده شود که رفع گرفتاری مردم بشود ولی با یک ترتیب هسلتری وآن هم جایش اینجا نیست زیرااین قانونن برای تاسیس یک موسسه رهنی است که دولت از نقطه نظر رفاهیت عامه میخواهد تشکیل بدهد دیگری اینکه دراین ماده قبل که الان رای داده شد نوشته شده ه است مجری این قانون وزارت مالیه است آیا جلوگیری از موسسات رهنی تکلیف وزارت مالیه است خیر بنده تصور میکنم این تکلیف وزارت عدلیه یاوزارت فوائد عامه یا وزارت داخله است درهرحال از نقطه نظر قانون گذاری و قانونی نویسی جای این ماده اینجا نیست همچنین از نقطه نظر عمل هم این ماده کافی برای جلوگیری از زیاده روی موسسه های رهنی نسبت به اشخاصی که می خواهند قرض بکنند نیست ترتیب معمله رادرموسسات رهنی معین کرد زیرا درآنجا مفتش وتفتیشی درکا نیست وبه اضافه یک دفتر معینی از برای جمع و خرج در موسسه ها نیست به جهت اینکه موسسات رهنی درواقع یک مقملات شخصی است یک اشخاصی میروند آنجا ویک چیزهایی راودیعه میگذارند و یک پولی می گیرند چنانچه الان هم ملاحظه میفرمایید این پولی راکه میگیرند کی وجه یهم از بابت منافع آن قبلا کم می کنند ولی این هوجه هیچ داخل در حساب نخواهد آمد وروی کاغذ هم نوشته نیم شود بنابراین ممکن است موسسات رهنی هم عمل خودشان رابجا بیاورند واین ماده هم جلوگیری ننماید چون مامی بینیم که درمعاملات موسسات یک عملیاتی میشود که ظاهرش با باطنش خیلی فرق اگر ظاهر آن معامله را هر منصفی نگاه بکند حق میدهد که آن معامله خیلی خوب واقع شده و بصرفه معامله کننده است ولی اگر باطنش را متوجه شوند می بینند که یان بیچاره رض کننده دراین معامله که وراقع شده چه به سرش آمده است وبه اضافه آن کاغذکه اسما نوشته اند صد تومان به او داده اشده است از قرار صد دوازدهممکن است هشتاد تومان گرفته باشد واز آن طرف هم صددوازده را داده باشد بنابراین بنده مخلفم که این ماده در این قانون نوشته شود ولی موافق هستم ک اساسا قانونی برای جلوگیری از زیادروی‌های موسسات رهنی وضع بشود

رییس –آقای یاسائی (اجازه )

یاسائی –اعتراضات آقا راجع بچند قسمت یک قسمت راع بوود به اینک ه دولت نباید حق دخالت در موسسات رهنی داشته باشد بنده تصور میکنم این طور نباشد برای اینکه بالاخره دولت دراین قصر اضر خرده خرده باید در کلیه مسائل دخالت کند ما قانون تجارت راکه نوشتیم یک اصولی راجع به شرکتها در آنجا هست واین مداخله ایست که در تمام دنیا حکومتها درامور اقتصادی مینمایند وهمین طور درموسسات رهنی هم مداخله می کنند حالا اگر یک موسساتی مسلمانها با لیمی ها تشکیل بدهند واینها بخواهند صدی بیست از مردم بگیرند اینچه ضرری دارد که دولت جلوگیری بکند ومداخله دراین کار بنمای این در واقع یک کمکی است که دولت نسبت به مردم می کند بعلاوه مقصود ما ماز این پیشنهاد چه بودمقصود ما این بود که اگ رموسسه رهنی دولت صد نه می گیرد سایر موسسات هم بهحال خود باقی باشند و این طوریکه وزاترت فوائد عامه معین کرده است صد هیجده دوبرابر گیرند ما چه اطمینانی داریم که همان موسسات رهنی قعلی بیاند وبا یک وثائق و مرهونه هایی یک پولهایی رااز این موسسه قرض بکنند وبروند مسسه خودشان را اداره نمایند یعنی بالاخره چهار صد تومان چهار صدتومان از موسسه دولتی قرض میکنند ومیروند آن رابه میزان صسی ب مردم میدهند وبه اضافه پول این موسسه هم اینقدرها نیست که با حوائج عامه تکافو بکند واینکه فرمودند اجرای این قانون باوزارت مالیه نیست وموسسات رهنی ملی تحت نظر وزارت فوائد عام عامه است واین ماده قانون هم انجا مورد ندارد نوشته شود بنظر بنده اشکال زیادی ندار زیرا ما نظیر این قسمت راخیلی داریم که مثلا یک وزارتخانه از وزارتخانه دیگر تقاضای اجرای بعضی مواد را میکند خیلی اتفاق افتاده است که وزارت عدلیه از ورارت داخله تقضا کرده است که فلان ماده قانون را که مربوط به وزرات عدلیه است ارا ک یاز ا وزارت فوائد عامه تقاضا کرده است که دراجرای فلان قانون کمک کن واین هیچ اشکالی ندارد بعلاوه اگر آن ماده (پنج) تصویب نشده بود بنده قضا میکردم که نوشته شود مالیه وفوائد عامه هر دو مامور اجرا یآن بششند ولی حالا که ان ماده تصویب شده است ممکن است مالیه تقاضای اجرای این ماده رااز فوائد عامه بکند یا خود مالیه هم اجرا بکند بجائی برنمی خورد عیبی هم ندارد واینکه فرمودند تفتیش در موسسات رهنی ملی ممکن نیست این هم بنظر بنده هیچ اشکالی ندارد که به تقاضای وزارت فوائد عامه یا مامورین آن مستقیما تفتیشاتی در موسسات رهنی بکنند چنانچه وزارت فوائد عامه هم یک نظامنامه نوشته است و حق الحفاظه را صد هیجده قرار داده است و لابد بموجب آن نظامنامه هم یک تحقیقات و تفتیشاتی می کنند. بنا براین ایراداتی که حضرت آقا فرمودند به نظر بنده چندان وارد نیست و اگر این ماده نباشد سایر موسسات از این موسسه دولتی خیلی استفاده خواهند نمود.

رییس –آقای حق نویس (اجازه )

آقا میرزا علی حق نویس –این ماده الحاقیه برای مساعدت وبردشتن یک فشارهای زیادی از مردم پیشنهاد شده است ولی این طوریکه تنظمی شده است به عقیده بنده فشار را به مردم زیادتر کرده است ومنظور از آن پیشنهاد رابکلی معکوس نموده است برای اینکه اینجا تخصیص داده بعنوان حق الحفاظه و کلمه حق الحفاظه هم یک چیزی نیست که موسسات مجبور باشند آن را برای خودشان اختیار نمایند و ممکن تمام ان موسسات عنوان حق الحفاظه را درمعاملاتی کهحقیقتا رهنی است بصورت مالصلح قرار دهند انوقت نتیجنه چه خواهد شد این میشود که الان که به عنوان حق الحفاظه میگیرند این بیچاره بدبخت پریشانی که آخرین بقایای ضروریش را برده است و در یک بانک رهنی گذشته اس و با این نفع زیادی که میدهد )اولا حالا مختار ایست و یک ماه فرع را میده بعد هم هر وقت که اصل پول را برد داد آن مدتی که گذشته است فرع ازش میگیرند و از آن طرف یک سال هم که گذشت بعد از یک سال مکلفند بطور مزایده بفروشند و بعداز فروش موسسه طلب خودش را با رع برمیدارد وبقیه را به اورد مینمایند واینجا به این ترتیب یک منافع و فوائدی برای قرض گریرنده دارد کنه مختار ایت وهروقت میتواند قرض ش ررا بدهد ومین طور هر وقت هم مالش بفرو رفت مازادش را به او میدهند ودولت هم درانیجا یک فوائدی از این راه میبرد یعنی یک مایاتی به عنوان حرج میبرد یعنی کی مالیاتی به عنوان حراج میگیرد ولی این طوری که حق الحفاظه را محدود کرده ان ممکن نیست موسسات را مفیدشان کرد که شما مجبورید عنوان معامله خودتان را حق الحفاظه قرار دهید

فاطمی –چرا نیمشود

حق نویس –برای اینکه معاملات آزاد است و موسسساتی که دائر میشود مفید نیستند که حتما این قسمت را قبول کنند ومکن ست معملات خودشان رابطور مصالحه قرار دهند دراین صور نتیجه چه میشود این میشود که برای فرع گرفتن هم یک صورتی پیش بینی می کنند که مثلا معادل فلان قدر قرض گیرنده از مال خودش را به انها صلح بکند وآنوقت قرض گیرنده بیچاره اگر بخواهد ردظرف دوماه یک مقدار از قرض خودش را بده نیم تواند باری اینکه اآخر سال به فلان مبلغ به آنها صلح کرده است وبای تا آخر سال همان فرع را بدهد وبه اضافه اگر مدت هم منقضی شد وظرف خیراش تمام شد آن مال متعلق به او است و موسسه هیچ مجبور نیست به مزایده بگذارد هیمنطور میگذارد هروقت مشتری مناسبی پیداکرد آنوقت میفروشد علاوه براین اگر بطور مزایده نفروخت دولت هم از مالیاتی که از این راه می گففرته است محروم یمشودوپس از فروش هم مازاد رانبای به قرض گیرند برگرداند آنوقت نیتجه این میشود که مآمده ایم برای یک دسته یک ماده را پیشنهاد کرده ایم که آسایش آ،ها را فراهم کند ولی برعکس تنگ تر و بدتر و مهیب تر شده است که اگ راین ماده نبودهزار مرتبه بهتر بود بنابر این این ماده که پنشنهاد شد برای آسایش وکمک مردم وبالاخره به جریان انداختن پول درمیان مردم بود ولی این طرز به کلی آن فلسفه را معکوس و عوض کرده است

مخبر یک قسمت از فرمایشات نماینده محترم را بنده درست ملتفت نشده و یک قسمت شهم که هیچ ارتباطی باین ماده نداشت و راجع بود به اینکه حراج حراج راچه طور می کنند یا اگر در فلان موقع به مزایده نفروشند چه میشود واینها هیچ ربطی به این ماده نداشت و اینها یک چزهایی بود که باید در نظامنامه نوشته شود و فقط دریک چیزهایی بود که بای نظامنامه ننوشته شود و فقط دریک قیمت اعتراضشان یک کلمه نزاع لفظی داشتند که فرمودند ممکن است بهجای حق الحفاظه مال‌الصلح یا مال الاجاره بگذارند واین کلمه بگذارند واین کلمه رااستعمال نکنند بنده به حضرتعالی قول میدهم که اگر شما این در تسلسل را تعقیب نمایید هرلغتی راکه ما احتیاطا بگذاریم مممکن است یک لغت دیگری پیدا کنند ولی این کلمه حق الحفاظه راکه ما قراردادیم برایاین بود که ما منورمان این بود که یک چزی باشد که بافواعد شعی ه م اصطکاکی نداشته باشدوبالاخره درکمسیون این کلمه رااتخاذ کردیم که اصطلاح شود برای اینکار و حالا اگر حضرتعالی حدی برای افلفاظ تضور فرموده ه اید این طور نیست بلکه تمام والفاظی راهم که در قاموسها هست بیاورید اینجا بگذارید باز مممکن است آنها یک لغت دیگ ردرست کنند وجای آن بدارند بنا براین ما این کلمهحق ق الحفاظه رادرنظ ر گفتیم زیرا یک کلمه ایست اصطلاحی وقتی که بنا شد این کلمه قانونی شد دولت و موسسات هم مکلفند این کلمه رااستعمال نمایند خودتان اغلب درعدلیه بعضی کلمات راصطلاح مینمایید همیشه اوقات درمحاکم آن کلمات را استعمال مینمایید واز ان حدود تجاوز نیم نمایید در صورتی که ممکن اس همان کلمه را طور دیگر درست کرد امکان واحتمال همیششه ردستعمال افلفاظ ممکن است تصور نیم کنم ایراد آقا وارد باش بعضی ازنمایندگان مذاکرات کافی است

رییس– پیشنهادی است از طرف آقای روحی قرائت میشود

(به شرح ذیل قرائت شد )

درماده الحاقیه کلمه اشخاص را بعداز موسسه رهنی پیشنهاد میکنم

رییس –آقای وحی (اجازه )

روحی –بنده تصور می کنم محتاج به توضیح نباشد زیرا توضیح آن را عرض کرده ام که دراینجا یک دسته محدودی را از کار باز داشته اند زیرا آنهایی را که یک موسساتی تشکیل داده اند و اسمش و موسسه رهنی است مفید کرده اند ولی اشخاص که در خانه هایشان همه نوع معاملات می کنند ا،ها را آزاد گذارده اند و بنده تصور میکنم این ماده الحاقیه یک ماده ظالمانه ایست که یک عده معدودی را از کسب وکار باز میدارد میدارد ولی مابقی آزادند

رییس –آقای آقا سید یعقوب (اجازه )

آقا سید یعقوب –بنده برای استحضار آقای روحی و آقای حق نویس و هم چنین شاید در مجلس یک سو ظنی پیدا شده باشد در اینکه این ماده برای چه بوده است این است که عرض میکنم روزنامه‌های ما حقیقتا خیلی متوجه هستند به مجلس و دریکی از روزنامه‌ها نوشته شده بود که فردا این موسسه رهنی که تشکیل شد میایند به عناوین مختلف و ترتیبیاتی کهمدانند تمام پولها رااز اینجا میبرند وبه صد هفده صد هجده وصد بیست وچهار در موسسات خودد شان قرض میدهند (و این را تذکر داده بودند )به مجلس )این بود که برای اینکه جلویری از این چیزها شود این ماده را تنظیم کردن که لااقل این ششصد هزار تومانی که دولتا صندوق متقاعدین قرض کرده است یک موسسه بشود برای رفاهیت مردم که دو مرتبه در چنگال خونین این موسسه های رهنی که در تهران تشکیل شده است نیفتد این پیشنها آمد در کمیسیون وکمیسیون دراطراف آن ملاحظه کر ودید این یک قدم اصلاحیت حالا آقای روحی میفرمایند اشخاص یا اینجا فلان طوراست آقا همانطور یه آقای مخبر و سایرین هم بیان کردن آن کسی که میخواهد تخلف از قانون بکند بعد از اینکه از این باده قانون هم مستحضر شد هیچ وقت نمی یاد حق الحفاظه یا هر چه که اسمش را میگذارید از صد هجده کمتر قرار نیم دهد ولکه وقتی که می بیند مردم معطل هستند و پول میخواهند از اصلش هم کم میکند یاروی اصل شمیکد وانیها چیزهایی نیست که بتوانیم تعیین کنیم اصول اساسی برای جلوگیری این قبی ل چزیها بود که این پول که در این صندوق موسسه است بدست این موسسه های رهنی نیفتدیک مساله دیگری که بنده درنظر دارممساله تخلف که آن کسی که تخلف میکندآیا باید درکدام محکمه محاکمه شود غرضم این موضوع بود

مخبر تصورمی کنم توضیحات بنده نماینده محترم راقانع نکرد مجلس شورای ملی قبل از همه چیز در موقع قانونگذاری باید طریق عمل قوانین را درنظر بگیرد و آن وقت قانون بنویسد بنده معتقد نیستم یک قانونی در مجلس وضع شود و برود جز مجمع القوانین کما اینکه نظائرش را دارید. قانون تشکیلات وزارت داخله یک قانون است که درجز مجمع القوانین مانده اس و ممکن نشده اورا اجرا کنند چرا ابرای اینکه دوازده میلیون بودجه میخواهد تا بشود او را اجرا همان طور که عرض شد در مملکت ما معملات چند قسم اس یک قسم اینست که اغلب کسانی کهمعامله مینمایند امضای همدیگر را قبول دارند وآدرس مراسلاتشان رااحترام میکنند هیچ لازم نمی دانند که درجائی بروند ثبت کنند ودرهیچ محضری هم نیم روند اعتراف نمایند مثلا هزار تومان نبده قرض میکنم یک فهرست یا یک کاغذ میدهم به آن طرف ویکمال المصلاحه هم قرار میگذارم بعد هم سر شش ماه میروم پول او را پس میدهم وکاغذم راپس میگیرم بنده عرض میکنم این ترتیب را شما چه مقامله میخواهید بااو بکنید کاغذی توی صندوقخانه خوان هم یا یک رفیقم رد بدل میکنم این را چکارش خوهید کرد؟ یک عده دیگر هم هست که محاضر شرع محل معاملاتشان است و وثوق به ان محاضر دارند و میروند در یک محضری فرضا هزار تومان قرض کرده اند صد تومان هم مال الصلح قرار داده اند و اضافه میکنند به آن قزار و صد تومان بطرف میدهند و کاغذ را هم میگذارد توی جیبش و سر شش ماه هم میرود پولش را میدهد و قبضش را پس میگیرد. این را چکارش میخواهید بکنید؟ فورا این شخص را توی خیبان میگیرید که تو قاچاقچی هست؟ عرض کردم این ترتیب عملی نیست اول شم باید بفکر مرتب کردن معاملات در مملکت باشید. این فکر عمل شود بلی این فکر شما خیل فکر صحیح و خوبی است ولی در موقع عمل باید دید بکجا برمیخورد. شما اول باید در مملکتتان اداره معاملات داشته باشید که مردم مجبور باشند برای حقظ اعتبارات معاملات اسناد خوشان را در آنجا نیت کنند و در آن موقع مال اجاره ما مال الصلاح هرچه وه بقدر که الان میخواهد بگذارید والا این کلمه را اگر بخواهیم به این ماده اضافه کنیم بلکی این ماده را غیر عمل میکند و در کمیسیون هم این نظریه رد شد

رییس –رای گرفته میشود به قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایان موافقند قیام فرمایند

(معدودی برخاستند )

رییس –قابل توجه نشد. آقای وزیر معارف فرمایشی دارید؟

وزیر معارف – اجازه میفرمایید آقای دکتر خلیل خان ثقفی را بسمت معاونت وزارت معارف به مجلس شورای ملی معرفی میکند

رییس –پیشنهاد دیگر آقای روحی

(بمضمون ذیل خوانده شد)

در ماده الحاقیه بنده پیشنهاد میکنم که اکثرا حداکثر نوشته شود. مخبر این پیشنهاد عده از آقایان راجع به اصلاح ماده الحاقیه

(به شرح آتی قرائت شد)

بنده پیشنهاد میکنم ماده الحاقیه به ترتیب ذیل اصلاح شود

ماده الحاقیه –دولت مکلف است ماخذ حق الحافظه را درباره کلیه موسسات اکثرا از قرار صدی دوازده تعیین الی آخر.
عصر انقلاب –طباطبائی وکیلی –لیقوانی- امامی

رییس –یک نفر از امضا کنندگان می توانند توضیح بدهند آقای عصر انقلاب بفرمایید

عصر انقلاب- نظر دولت این بوده است که یک آسایش برای مردم ایجاد کند ولی دراین جاکه محدود کرده است به یک موسسه های مخصوصی قطعا بعضی موسسات از بین میرود و مردم هم ناراحت میشوند ونظر بنده این بود که رفاهیت حال مردم فراهم بشود وضمنا آن موسسات هم از بین نرود این بود که این پیشنهاد را تقدیم کردم و مقصود حذف کلمه رهنی است.

رییس – عبارت این ماده این است درباره سایر موسسات رهنی اکثرا واین جا باید نوشته شود کلیه موسسات که لفظ رهنی نباشد

رییس –آقای بیات (اجازه )

مرتضی قل خان بیات –در این قسمت مذاکراتی شد و یکی دو فقره هم پیشنهاد شد و یک پیشنهادی هم جمعی از آقایان کردند که البته بعد آن پیشنهاد قرائت خواهد شد. بعقیده بنده این قسمتی را که آقای روحی اظهار داشتند که چطور دولت نمیتواند جلوگیری از این قسمتها بکند البته جلوگیری از این مسائل خیلی مشکل است و ممکن نیست واین قسمتی را که آقای عصر انقلاب و سایر آقایان پیشنهاد کردند که سایر موسسات رهننی کلیه موسسات رهنی نوشته شود همان طور که سابق هم عرض شده نظ رجمعی از آقایان اینست که بطور کلی این قسمتها محفوظ شود ومنحصر به موسسات نباشد و عمومیت داشته باشد یرا همان طور که آقای روحی اظهار کردند اگر عمومیت نداشته باشد عده از این موسات هم از بین میود برای اینکه وقتی اشخاص آزاد باشند برای معامله دیگر مجبور نیستند موسسه رهنی باز کنند میروند درخانه شان این کار رامیکنند دییگر یک مخارجی برای موسسه وغی رذلک نمی دهند و مسلما وقتی که این ترتیب شد این موسسات هم از بین میرود ونتیجه هم برای انجام آن مقصود آقایان که جلوگیری از قسمتهاس تنخواهد داشت

رییس –عقیده آقای مخبر چیست؟

مخبر – بسته به نظر مجلس است

رییس –رای گرفته میشود به قابل توجه بودن این پیشنهاد. آقایان موافقین قیام فرمایند

(عده کمی برخاستند )

رییس –قابل توجه نشد. پیشنهاد دیگر

(به ترتیب ذیل خوانده شد )

اصلاح ماده الحاقیه –ماخذ هر وجهی که درسایر معاملات استقراضی موسسات و اشخاص به عنوان حق الحفاظه ومال الصلح ومال الاجاره معمول میباشد حداکثر آن صدی دوازده خواهد بود محاکم عدلیه نسبت به مبالغی که علاوه بر میزان فقو قرارداده شود حکم نخواهند داد.
شریعت زاده محمد علی نظام مافی مدرس حاج شیخ بیات عمادی ملک مدنی حسن الخراسانی دولتشاهی فیروز حیدری مکری مرتضی بیات احتشام زاده صادق خواجوی دور امیر حسن یاسائی عبدالباقی روحی اسفنیاری جلائی مهدوی ملک ایرج پور تیمور اقل الحاج علی اکبر

رییس –آقای فیروز

میرزا فیروز میرزا –موافقم

رییس –توضیح بدهید

فیروز میرزا –این پیشنهاد را که جمعی از آقایان تهیه و امضا کردند که بهعرض مجلس برسد یکی از پیشنهاداتی است که بعقیده بنده خیلی مفید است درضمن مذاکراتی که شد یکی دو فقره اعتراض برنظائر این پیشنهاد بعمل آمده که بعقیده بنده وارد نیست وقبل از اینکه مجددا تکرار شود بنده از نقطه نظر توضیح این مساله را عرض میکنم یک اظهاری میشود که دولت نباید مداخله درامور مردم بکند این نظر یکی از قسسمتهای اصولی است بواین مطلب خیلی صحیح است و اصولا بنده خودم هی یکی از اشخاصی هستم که قویا معتقدمم ک به هیچ وجه نباید تشویق کرد ونبناید هم اجازه داد که در قسمتهای زندگانی خصوصی افراد واختیار آنها نسبت به زندگانی خودشان دولت به هیچ اسم ورسم مداخله نماید ولی این اصل را بنده نیم دانم چطور آقایان تطبیق میکنند درمورد گذذراندن یک قانونی که مربوط بمقطوع بودندن حق حق الحفاظه یا مال الصلح درمعاملات استقراضی است این یک مطلب حقوقی و قانونی است که هیچ با آن اصل صحیحی که بنده هم با آن مموافقم تطبیق نیم شود اگر آقایانی که با آن اصل موافقند گمان میکنند که باید گذاشت اشخاص صد سی وصد چهل وصد پنجاه وصد شصت حق الحفاظه یا مال الصلح بگیرند این بسیار عقیده بدیست یکی دیگر اینکه اینجا درپیشنهاد آقایان ملاحظه میفرمایند که کاملا رعایت آزادی و اختیار اشخاص و تسلط آنها بر اموال خودشان شده هیچ کس منع نمی کند از اینکه دونفر بتراضی باهم معاممله خصوصی بکنند وبکنند وکسی نمی تواند جلوگیری کند آقای شیروانی درضمن مثلی فرمودند که من خودم یک سندی بدیگری میسپارم بهمدیگر هم اعتماد داریم وتراضی میکنیم دراینکه مبلغیی زیاددتر از این میزان پرداخته شود خیلی خوب مانعی نیست ولی مقصود از این پیشنهاد اینست که اگر وقتی اختلاف وودعوائی حاصل شود ومطلب به محاکم عمومی محول شود محاکم عمومی مفید باشند از این حد تجاوز نکنند و حکم ندهند واگر آقایان درست دقت بفرمایند این پیشنهاد هم ملاحظه اختیار اشخاص و تسلط آنها برا براموال خودشان کرده وهم وظیفه اولیه فانونگذاری است که نسبت نبه مداخله محاکم عمومی حدودی معین کرده است بعضی از آقایان اظهار کردندکه محل یک همچو ماده دراین قانونیست اگر یک اعتراضی درتمام این اعتراضات ممکن است منطق داشته باشد یعنی مطابق منطق خودم والا البته هم اظهار کنندگان برای اظهارات خودشان منطقی قائل هستند بنده نکر منطق آنها نیستم ولی اگر مختصر اعتراضی فی الجمله وارد باشد شاید درهمین قسمت باشد واین توضیح راآقایان دیگر هم درضمن یک مسائلی اظهار کرده اند انشا این مساله درضمن این قانون حقیقتا تکمیل امر نیست ولی بمناسبت اینکه موردی پیدا شده در مجلس و از حق الحافظه و امثال آن مذاکره میشود و از یک حدی صحبت میشود یک اصلی را ما اینجا پایه برایش میگذاریم ولی التبه این اصل باید درضمن قوانین دیگر مواد دیگر درجای خودش تکمیل شود درعمل معایب مفاسد واشکالاتی ممکن است پیدا شود ودیده شود که بعد حسب تجربه درموقع ومحل خودش اصلاح ولی زحمتی برهیچ کس اامروز ازانشا واصلاح این امر متوجه نیم شود بلکه ما یک فائدهبزرگی میبریم که دولت و قانونگذار را که مجلس است متوجه مینماییم که دراین زمینه در هرموردی که دستشان میرسد وپیش میاید مکملی برای این ماده وضع وبه مجلس پیشنهاد کنند واینکه گفته شد عملی نیست ما آن حدی که عملی است فعلا از آن استفاده میکنیم تا درعمل هر جائی که دیدیم عملی نیست تکمیلش کنیم بنده بیش از این چون آقای آقا سید یعقوب اعتراض میکنند نمی خواهم وقت آقایان را در توضیح این پیشنهاد بگیرم واستدعا میکنم آقایان این پیشنهاد را بمنزله انشا یک اصل در محله ابتدائی درنظر بگیرند تا در آتیه ان شا الله تکمیل شود.

مخبر –البته ذکر محسنات یک موضوعی به عقیده بنده کار پر اشکالی نیست میشود در وصف بهار مثلا پنجاه هزار قصیده گفت میشود در توصیف یک اشیائی مبالغه کرد و بعضی اوقات هم حقیقت گفت حالا مبالغات که البته بجای خودش است ) حقیقت هم میشود گفت مثلا پول چیز خیلی خوبی است ولی حضرت والا دارند من ندارم. صدا خوب چیزی است آواز بد نیست، ولی یکی خوب نمی خواند هر قدر هم سعی میکند باز نمیتواند بخواند. محسناتی که حضرت والا ذکر کردند البته همان طوری که بنده عرض کردم محسناتی است که برای پاره اشیا ممکن است فرض کرد ولی در موقع عمل بش نرسید. در جواب ایراد آقای ضیا الملک که با دخالت دولت در کارهای اشخاص مخالفت کردند بنده اتفاقا با عقیده ایشان مخالفم و عقیده ام این است که دولت باید مراقب زندگانی اشخاص باشد ولی در عمل باید به بینیم چطور است و چطور باید مراقبت کند از یک نفر کسی که میخواهد پول قرض کند و یکنفر دیگر میخواهد قرض بدهد و میروند توی منزلشان با هم معامله مینمایند و میایند بیرون و کسی هم نمیداند این را چطور میشود تامین کرد. بنده میخواهم از حضرت والا این را بپرسم که در ضمن این محسناتی که فرمودند تکلیف این قسمت چیست. فرمودند ما میخواهیم فقط درعدلیه که میایندمرافعه کنند آنجا ریششان را بگیریم جلوشانرا بگیریم اینچطور میشود مگر اینکه اشخاصی که پول میگیرند نبخواهند بازی درآورند یعنی سصد هیجده پول قرض کنند و وقتیکه صاحب پول میخواهد پولش را بگیرد بگویند ما قانون را نخوانده بودیم که سند را رد وبدل کرده بودیم آنوقت نتیجه این مشود که دیگر معاملات رسمی ومعتبر نیم شود و همه معاملات قاچاقی میشود ودر نتیجه مردم درزحمت مییافتند وقتی که بنا شد (بالاخره بشر که همه اش معصوم نیست ) بنده رسید بعدلیه آنجا احقاق حق خودم را بکنم ولی اگر آزاد نشدم آنوقتی که میخواهم پولهایم رابدهم بدست یک مومن فکر تا آخرین دقیقه عمرم و اولادم وورثه ام رامیکنم وتازه پول را توی جیبم میریزم وبکسی نمی دهم چون اگر بخواهم علنی مععامله نمایم جلو را میگیرند که صد دوازده بیشتر نگیر واگر بخواهم مخفی کنم که ممکن است پولهایم را بخورند نتیجه این میشود که معامله نکنم آنوقت نتیجه معامله نکردن چه میشود مملک را از حیث معاملات تعطیل میکند فرمودند دولت مکلف است جلو این عمل غلط را بگیرد ما برای موسسات رسمی استقراضی درماده پیش بینی کردیم که دولت مکلف است جلو عمل غلط رابگیرد اما در تمام مملکت غلطهایی که ممکن است واقع شود دولت که علم غیب ندارد که بتواند جلوش را بگیرد و درنتیجه خیلی کخ خواستند درعمل دقت نمایند مثل قانون تجدید تریاک میشود که سه دوره است در مجلس می بینیم چه فریادهایی بلند است مسئله معاملات رهنی هم حکم تحدید تریاک را پیدا میکند بنده توی خانه ام نشسته ام یک وقت یارو از پشت خانه بالا می آید و میگوید اینجا معامله برخلاف ماده الحاقیه قانون رهنی اتفاق افتاده است اگر کلمه اشخاص دراین پیشنهاد آقایان بنود (چون بنده معتقدم که موسسات باید در تحت یک نظامات وقواعد ووانینی باشد نبده مخالفتی نداشتم ولی تابحال نبده قانونی ندیده ام که برای شخص بخصوص و نفر بنفر نوشته شده باشد قانون کلی و برای تمام افراد مملکت است

فیروز میرزا –برای استقراض است

مخبر – و خیال نمی کنم هیچ کجا همچو سابقه باشد فرمودند که یکی از اظهارات ما را منطفی تصور کرده اند وآن این بودکه گفتیم جای یک فوانین قضائی یک قوانین مال یکه اینها بای پنجاه ماده بشود تامنظور آقایان بعمل بیاید جایش دریک قانون چند ماده که مخیاهیم از مجلس بگذرانیم نیست و فرمودند ماهر جایک فرصتی پیدا کنمی باید یک کاری بکنیم مثل اینکه مجلس شورای ملی دارد فرار میکند حضرت والا هم دستش باو نیمرسد شما یک نفر قانون دان هستید میروید درگوشه یک اطاق مینشنید موادی تهیه مینمایید وهمین آقایان هم که این پیشنهاد درامضا کرده اند امضا مینمایند و میبرند بکمیسیون عدلیه وبا کمیسیون مربوطه وآنوقت قانون عمومی میششود وهیچ ارتباطی باکمسیون بودجه ندارد وزارت مالیه هم نمی تواند این ماده رااجرا بکند تکلیف وزارت مالیه هم نیست که مواد قانون قضائی را مجرا بکنند عرض کردم این یک ماده قانونی است که درمجمع التوابین باید ضبط شود عملی نیست باز آقایان یمخواهند مصرانه این را در اینجا بگنجانند میلشان کشیده است اینجا باشد بنده تصور میکنم درنتیجه همین رویه قانون گذاری بوده است که قوانین ما غالبا بیک موانع ویک مشکلاتی بخوردده است روی پیشآمد روی وضعیات روی فرصت روی اینکه خوب حالا که موقع بدست ما آمده است این ماده قانون رابگذرانیم وبالاخره اینطور قاوانین اگر بگذرد بای میگذرد یا عملی نیست

رییس –رای گرفته میشود بقابل توجه بودن این پیشنهاد حائری زاده قطعی است پیشنهاد ثانی است

رییس – غیر قابل توجه نشده است فقط تقاضای ارجاع بکمیسیون شده بود سابقه این نبوده که دراین قبیل پیشنهادها که مخبر تقاضای ارجاع کد اگر ثانیا پیشنهاد شود رای قطعی گرفتهشود فقط سابقه نسبت به پیشنهادهایی است که یکمرتبه قابل توجه میشود وبکمیسیون برود ومورد توجه کمیسیون واقع نشود علی ای حالی رای بقابل توجه بودن این پیشنهاد گرفته میشود آقایان موافقین قیام فرمایند

(اکثر نمایندگان قیام نمودند )

رییس –قابل توه شد ارجاع میشود بکمیسیون پیشنهاد آقایان دیبا و حق نویس دیگر مورد ندارد

طباطبائی دیبا –صحیح است

رییس –صحیح است

رییس –پیشنهاد آقای دکتر لقمان هم خیال میکنم اصلا مورد طرح نداشته باشد تبصره است

(بشرح آتی قرائت شد )

پیشنهاد میکنم قبل از تصویب مجلس شورای ملی

بتصره –دولت حق ندارد بعنوان مالیات یا عوارض وجهی از موسسات رهنی اخذ نماید

رییس –مطابق قانون اساسی هیچ عوارضی را دولت بدون تصویب مجلس شورای ملی نیم تواند بگیرد بنابراین بیک قانون عادی ما نمی توانیم قانون اساسی را تامین کنیم پیشنهاد آقای مدرس دو ماده الحاقیه است اول خوانده میشود

(بشرح ذیل قرائت شد )

ماده الحاقیه – موسسه رهنی امانیت نقدی که مدت آن کمتر از یک سال نباشد بشرطی که موسسه مجاز در تصرف باشد قبول خواهد نمود ودراین صورت دوثلث ازحق الحافاظه که موسسه از بابت مراهنه مماده مذکور خواهد گرفت بصاحب امانت خواهد داد.
تبصره- موسسه رهنی سند رسمی بساحب امانت خواهد داد و دولت ضامن امانت مذکور خواهد بود

رییس –آقای مدرس

مدرس –گمان میکنم چندان محتاج بتوضیح بنیاشد این موسسه رهنی البته پولش انشاالله الرحمن به این زودی به سه چهار و پنج کرور میرسد بواسطه اینکه وجوه تقاعد متصل باین پول اضافه میشود. معذلک بعقیده بنده هرچه زیادتر بشود بهتر است و مردم اگر پولی داشته باشند امانت بگذارند در این موسسه رهنی و اجازه بدهند در صرف یعنی آن پول را معامله کنند درصورتی که امانت مدت داشته باشد که کمتر از یک سال نباشد البته بی مدت معنی ندارد و نیم شود هم معامله کرد شاید فردا آمد خواست اما اگر مدت داشته باشد و کمتر از یک سال نباشد موسسه رهنی عقیده من این است قبول کند وبا این پول هم مثل پول خودش رهن بگیرد و معامله نماید هرچه عایدی شد از صدی نه دو ثلث بصاحب پول بدهند که صد شش میشود و سند رسمی هم موسسه رهنی بصاحب این پول بدهد باپمانت دول که از هر جهتی محل اطمینان باشد و مردم پولشانرا ببرند دراین موسسه رهنی بعنوان امانت بگذارند و بنده گمانم این است که این هم یک خدمتی است بمردم شاید من پولی داشته باشم بخواهم دریک جائی که از هرجهت مطمئن هستم بگذارم اینجا هم دولت ضامن است بعد هم که دوثلث از عایدات مال الحفاظه را که صدی شش است بمن بدهند این پیشنهاد بنده است .

مخبر – پیشنهاد اساسا بسیار خوب پیشنهادیست و بنده استدعا میکنم مراجعه بکمیسیون بشود به قدری عبارتش اصلاح شود.

رییس – پیشنهاد دیگر آقای مدرس

(بشرح آتی قرائت شد )

ماده الحاقیه –مادام که لطمه بحقوق تقاعدین وارد نیاید موسسه رهنی دوخمس دیگر را از صندوق تقاعد استقراض خواهد نمود ودر این صورت همیشه معادل خمس نقد باید در موسسه موجود باشد

مدرس ورقه که از کمیسیون راپرت داده بودند بنده دیدم در آن ورقه آن پیشنهادی که بنده عرض کرده بوم و درمجلس قابل توجه شد قبول نفرموده بودند تحقیق کردم دیدم بعضی نظر داشته اند که باید قسمی پیشنهاد را نوشت که محکم تر باشد در حفظ حقوق متقاعدین بنده هم کاملا موافقم همه اینها بواسطه حفاظ حقوق متقاعدین است لهذا بنده یک جمله را بر آن ضافه کردم عرض کردم (مادام که لطمه بحقوق مقاعدین وارد نیاید بهمان ترتیب دو خمس دیگر استقراض خواهد شد واین شرط درحقیقت شرط محقق الوقوع است بواسطه اینکه همه ماهه پول این صندوق تقاعد وارد خواهد شد وطعا بقدری که وارد خواهد شد بمتقاعدین داده نخواهد شد اگر داده میشد در عرض یک سال حالا شش صد هزار تومان وارد شود ماهی پنج هزار تومان بمتقاعدین داده میشود وباین زودی هم مایه صندوق خیلی مایه زیادی میشود و محکم میشود که یک وقتی شاید خمس آن یک کرور بشود یعنی در ظرف سه چهار سال خمسی که نقد موجود دارد شاید معادل یک کرور باشد لهذا احتیاطا برای اینکه نظر بعضی از اعضا کمسیون هم محفوظ مانده باشد واعتمام هم داشته باشیم بحقوق متقاعدین این جمله را علاوه کردم که مادام که لطمه بحقوق متقاعدین نخورد که از هر جهت اطمینان کامل باشد رای بدهند که تمام پول متعاقدین در این موسسه رهنی باشد

مخبر –اینرا قبول میکنم

رییس –رای میگیریم باین ماده الحاقیه پیشنهادی آقای مدرس. آقایان موافقن قیام فرمایند

(اکثر نمایندگان قیام نمودند )

رییس تصویب شد پیشنهاد دیگری از طرف آقای فهیمی و آقای عدل

(بشرح آتی قرائت شد )

ماده الحاقیه ذیل را پیشنهاد مینماید

ماده الحاقیه –موسسه رهنی حق خواهد داشت امانت نقدی (بشرطی که موسسه مجازه درتصرف باشد برای مدت معین از مردم قبول نماید سند رسمی بسپارد و ردصورتی که مدت سند مزبرو یک سال یا بیشتر باش دوثلث از حق الحفاظه که موسسنه از بابت مارهنه مال مزبور خواهد گرفت بصاحبان امانت خواهد داد اگر کمتر از یک سال باشد عین وجه را رد خواهد

تبصره بات وجوهی که موسسه بعنوان فوق قبول مینماید دولت ضامن امانات مذکور خواهد بود

رییس –آقای عدل (اجازه )

میرزا یوسفخان عدل –این تقریبا همان پیشنهادی است که آقای مدرس کردند منتها در عباراتش قدری تفاوت است که وقتی که به کمیسیون میرود البته هر کدام را اصلاح دانستند قبول میکنند و توضیح هم همان بود که آقا دادند هرکس پول نقدداشته باشد میرو میگذارد دربانکهای خارجه آنها منتها صد دو یا صد سه میدهند ولی اگر چنانچه اینجا کسی پول امانت بدهد صدی شش بابت حق حفاظه باو نفع بدهند البته نفع عمومی است

آقا سید یعقوب –این کلمه صریحا برخلاف قانون اساسی است چرا مینویسید

رییس –عقیده کمیسیون چیست

مخبر –مربوط بنظر مجلس است

رییس –رای گرفته میشود به قابل توجه بودن این پیشنهاد. آقایان موافقین قیام فرمایند

(کسی برنخواست )

عدل – این عین همان پیشنهاد است

رییس – دیگر تشخیص با شما نیست عین اولست یا غیر او. این پیشنهاد بخصوص قابل توجه نشد. چند دقیقه تنفس داده میشود.

(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجددا تشکیل گردید.)

رییس – بقیه مذاکرات راجع به قانون موسسه رهنی موکول میشود بجلسه آتیه تا موقعی که راپرت کمیسیون بودجه برسد اگر آقایان موافق هستند کسری کمیسیونهای معمولی هم انتخاب شود آقای شیروانی (اجازه )

شیروانی –تصور میکنم چون تبادل نظری نشده و دوباره محتاج بتجدید خواهیم شد اگر اجازه میفرماید باشد برای جلسه آتیه که درجلسه آتیه تمام شود

رییس – بماند برای جلسه آتیه

بعضی از نمایندگان –صحیح است

رییس –خبر کمیسیون مبتکرات راجع بطرح قانونی مهاجرت مطرح است

(بشرح آتی قرائت شد)

طرح قانونی آقای شیروانی راجع به مهاجرت و دعوت سایرین چه از اتباع ایران که در خارجه موطن اختیار کرده و چه از ملل سایره با حضور نماینده وزارت داخله در جلسه ۲۷ مهرماه ۱۳۰۵ مطرح واقع شده نماینده وزارت داخله موافقت کامل خود را راجع باین موضوع اظهار و باتفاق ارا اعضا کمیسیون طرح مذکور را قابل توجه دانسته معتقدند که به کمیسیون داخله ارجاع شود.

رییس –آقای روحی (اجازه )

روحی – عرض کم بنده یک نقص در اینجا می بینیم وآن این است که این طرح راجع بمهاجرت است و از این جهت وزارت خارجه میبایستی بیشتر در آن امعان نظر کند تا وزارت داخله و علت اینکه اعضا کمیسیون مبتکرات اطلاع نداده اند بوزارت خارجه و جلب نظر نماینده آن وزرات خانه را نکرده اند معلوم نیسته چیز است حالا البته اگر پس از قابل توجه شدنش جلب نظر وزارت خارجه بشود بسیار خوب، والا تنها جلب نظر وزارت داخله بیمورد بوده است

رییس –آقای یاسائی _اجازه )

یاسائی – اعتراضی که نماینده محترم کردند بنظر بنده وارد نیست چون کمیسیون مبتکرات فقط قابل توجه بودن یک طرحی را تصدیق میکند مجلس هم اگر تصدیق کرد مراجعه میشود بکمیسیون مخصوص که مربوط بآن طرح خواهد بود والبته نماینده دولت درآن کمیسیون حاضر است و تصور میکنم اگر نماینده وزارت داخله آمده باشد در کمیسیون بمبتکرات ازنقطه نظر مسئولیت مشترکه مثل این است که نماینده وزارت امورخارجه مده درهر صورت ماری میدهیم میرود بکمیسیون داخله اگر کمییسیون داخله لازم دانست نماینده وزارت خارجه راهم دعوت میکند وبا حضور نمایندگان وزارتخانه های مربوطه این طرح مطرح میشود

رییس –آقای آقا سید یعقوب (اجازه )

آقا سید یعقوب – متاسفانه بنده مخالف هستم و خیلی هم متاسف هستم که مخالفتم با طرح آقای شیروانی است که در غالب مسائل سیاسی با هم توافق نظر داریم لیکن در اینجا کاملا مخالفم. روی همرفته چنانچه خود آقای شیروانی هم تصدیق خواهند کرد ملت ایران ملیت است دارای کی نژاد ویک ذهب واز هر جهت این ملت وحدت دارد و بواسطه وحدت این ملت از هرجهت درمقابل این سیلهای بیان کن تابحال مقاومت کرده وایستادگی کرده وخود را از هرجهت حفظ کرده حالا این فانون مهاجرت نوشته یمشود پس از آنکه رفت بکمسیون مربوطه ومورد تنظیم شد مثل سیل از طف ایتتالیا از طرف فلانجا و فلانجا رو میکنند بمملکت ما که خدا نکند همچو روزی بیادی مثل ملخ مصری آنوقت یک همچو مملکتی که ما حالا دراین همه فشار و بدبختی مملکت برویم و حالا امیدواریم بواسطه تغییراتی که درمملکت شده است وملت کم کم متوجه بمنافع خودشان شده اند این ملتی که سالها سال در فشار اینهمه صدمات فوق العاده بوده حالادارد روبحکومت ملی پیش میرود وملت بیدار میشود موسسات مملکتی خود راکم کم تشکیل میدهد تمام زحمات را ما خودمانن متحمل شده ایم واین اولین قدیم است که شاید این درخت استقلال برای اولا ایرانی برومند شود آنوقت اگر خدای نخواسته این قانون حل قبول واقع ش تمام فوایدش برای آنها وزحماتش برای ما است حالا برای چه برای اینکه ما ایرانی هستیم و خودمان میدانیم که ایرانیها همانطور که دریک تاریخی نوشته است ایرانی با بیگانه یگانه و باخودی بیگانه است بقدری نسبت به دیگران مطیع منقاد و بقدری نسبت بهمدیگر در سوز و گدازند که حد ندارد ملاحظه بفرمایید استخدام ایرنیان رادر اارات خارجه ببینید چه طور مطیع حرف هستند (مثل قوا به نفس ناطقه ) که چه طور قوا نسبت بنفس مطیع هستند همیطور هم ایرانیان نسبت بادارات خارجه لیکن در ادارات خودشان اینطور نیستند آنوقت اگر یک چنین سلیل امد و متوجه مملکت شد تمام منافعی که اینها از مملکت ما میبرنند هیچیک از افراد اینرانی ها نمی برند بنده عقیده ام این است همینطوری که مجلس متوجه است ولت متوجه است پادشاه متوجه است و یک قدمهایی برای تاسیسات عام المنفعه برداته میشود مثل قدمی که برای صحیه برداشته شده حقیقتا قدم بزرگی است و امیدواریم بعداز یازده سال اولاد اسلام و اولاد ایران زیاد بشود ماهم کم کم بیدار شویم واستفاده کنیم وحشت من از اینس که بعداز زحمات زیاد که دراین سالهای متوالی کشیده ایم شای موقع آن رسیده است که مااز زحمات سابق خودمان استفاده کنیم آنوقت استفاده مان از دست برود و حالت مابعینه مثل حالت مصریها بشود غیر آنهاییکه درمحل اروپا واقع شده اندند مابقی دیگرشان تمام واکسن زن هستند یا شغل های خیلی پست دارند و منافع آنها را دیگران میبرند. بنده عقیده ام این است که اگر یک سنواتی بگذرد وایرانیها کاملا مطلع باشند از منافع خودشان و بدانند دیری که امد نبای بر آنها تسلطی داشته باشد وبدانند که زحمات آنهارز برای دیگری نیست هنوز این حس گمان نمی کنم در تمام افراد مملکت پیدا شده باشد بعداز پانزده سال و بیست سال که مقاماتی را ماطی کردیم و یا بدایره بیداری و ترقی گذاشتیم که همه را مثل خودمان بدانیم آنوقت بنده موافقم ولی حالا می بینید در رونامجات هم میخوانیم که فلان ممکت همچو اعلان کرده است که صد هزار نفر حرکت کنند برای مهاجرت آنوقت ملتی که با یک بدبختیهایی در مقابل این سیل های زاید مقاومت کرده است باید توسری خور یکی دیگر بشود. باین نقطه نظر بنده مخالفم

رییس –آقای شیروانی (اجازه )

شیروانی – قبلا نکته را که آقای روحی تذکر دادند بنده میخواستم خاطرشان را متوجه کنم و تصور میکنم خودشان هم موافقت بفرمایند ما دراین قانون یک طوری پیش بینی کردیم که اگر یک نفر از اتباع خراجه وقتی که در تحت عنوان مهاجرت وارد سر حد مملکت ماشد بکلی همه چیزیش تابع ایران است و هیچ حق استفاده از قاوانین مملکت خودش به او نداره ایم واین قانون بکلی واقعی است که ماداریم مینویسیم منتهی خواستیم آدم ازجای دیگر بیموریم و تا در مملکت م سکنی دارند کاملا تابع مقررات و قوانین ما هستند واز قوانین مملکت خودشان بهیچ وجه نمی توانند استفاده کنند باین جهت بنده کمیسیون خارجه را دراینجا بهیچ وجه لازم ندانستم لهذا کمیسیون داخله میتواند تمام وزرا را بیاورد آنجا ومشور نماید حتی بنده درمقدم طرحخودم تقضا کردم مستشاران آمریکائی راهم که از این مسئله مخصوصا اطلاع دارند از آنها هم استعداد فکری بکنند واین یک طرحی است که بنده ریخته ام ویک قانونی است وباید کمیسیون داخله با نظر دولت وتمام آقایان نمایندگان آنرا اصلاحکنند که یک چیز مفیدی بشود اما آن نکاتی که نماینده محترم (آقا سید یعقوب فرمودند قبلا یک نکته را میخواستم حضورشان تذکر بدهم تصدیق میفمایید که مملکت ما شروع کرده است به اینکه یک اصلاحاتی بکند از جلمله اصلاحات اقتصادی اصلاحات اداری اصلاحات مالی و قدمهای اولیه را ماداریم برمیداریم بنده دو سه سال است فکر کرده ام وبعضی کتابها راخوانده ام ودیده ام مثلا اگر در مملکتمان مثل نیجره راه آهن احداث کنیم وتام منابع ثروتمان را بوسیله یک مخارج زیادی ر بیاوریم حاضر کنیم مثل نفت آهن سرب طلا ونقره وبالاخره فلاحت این مملکت راهم باماشین شروع کرده وراه بنداریم وتهیه موا بکنیم آنوقت تازه دریک چنین مملکتی با هفت هشت میلیون جمعیت از این اصلاحات چه طور می توانید استفاده نمایید با قلت نفوس موحشی که بنده دراین مملک می بینم چه قسم یتوانیم که به این اصلاحات موفق شویم فرض بفرض میگیریم ما یک فوه لاهوتی هم داشته باشیم وتمام این اصلاحات راهم به عمل بیاوریم تازه این اصلاحاتبا این قلت نفوس چه فایده دارد اینک فرمودند مالابته بای بوسیله حففظ الصحه واسیر اصلاحات جلوی مهاجرت را بگیریم کمااینکه قبل از ددستور هم یکی از آقایان فرمودند آنهم مانعه الجمع نیست ماباید دقت نماییم جلوی مهاجرت را بگیریم وبه وسایل دیگیری هم مملکت را دارای نفوس زیادی نماییم اگر درست به تاریخ مراجعه بفرمایید مخصوصااین نکته را بده دقت کرده که اززمان شاه عباس کبیر اینمملکت همه روز بطرف قلب نفوس رفته است در جنگها در اختلافات در ملوک الطوایفی درامراض بالاخره مملکت روز به وز جمعیت خودرا ازددست داده دیک تاریخی خواندم شهر اصفهان که پای بخخت صوفویه وبده چهار میلیون جمعیت داشته امروز یک همچو شهر عظمی گمان نیم کنمبیش از هفتاد هشتاد هزار نفر جمعیت داشته باشد پای تخت مملکت شما نباید متجاوز از سیصد هزار نفر جمعیت نداشته باشد لهذا ما باید یک کاری کنیم که مملکت مادارای نفوس بشود بنده در این قانون آن نقطه نظر اصلی را که مراعات کرده ام اساسا اعاده داده مخاجرین ایرانی است منتهی درعین حال ما یک عده مهاجرین خارجی ه میاوریم والا اگر آقایان درست مطالعه فرموده باشند مقصود مهاجرت دادن ایرانی است که خودش رفته پدرش رفته پشت درپشتش بخارجه رفته اند ما میخواهیم درعوض تضییقاتی که ایرانی را از مملکت بیرو کرده است وسایلی فاهم نماییم که همان نژادی را که شما میل دارید که خونشانهم مخلوط نشده اعتاه بدهیم درعینن حال بنده فکر کردم که یک عده خارجیها راهم درتحت یک شرایط معینی بیاوریم که تصور میکن م آن عده هم باین شرایطی که بنده اینجا قرارداده ام به ایراین نیایند برفرض هم بیایند الا بدون قانون یک عده آزادند بیاند به ممللکت هیچ قانونی از آنها ممانعت نیم کند ولی شما میتوانید بوسیله این قانون جلوشانرا بگیرند و اگر اجازه بدهید که ردتحت یک شرایطی بیایند وقتی که مملکت ما آمدند از وجودشان استفاده میکنیم حالا ممکن اس تیک خطراتی دربدو امر بنظر بیاید که آنها راهم تا آن اندازه که خودم بنده عقلم رسیده است جلوگیری کرده ام وپیش بین کرده ام که درهر نقطه از مملکت بیشتر از پنجه زار نفر مهاجر جمع نیم شود و در هر ساعت دقیقه هم که دولت بخواهد حق دارد مهاجرین رااز یک گوشه مملکت به جایی دیگر کوچ بدهد و بالاخره آن نکاتی را که ممکن بود ما فکر کنیم که یک مضراتی دارد تا درجه پیش بینی کرده ام حالا ممکن است یک چیزهایی هم به نظر بنده نرسیده باشد ولی اساسا مسائل شوروی برای همین است این یک فکری است که دربو امر بنظر بنده خوب آمده است و در کمیسیون مبتکرات هم رفته ام وتوضیحات هم داده ام آقای منصور معاون وزارت داخله و رییس احصائیه وزارت داخله هم درآ،جا حاضر شده اند و خیلی در اطراف این قضیه مسائلی که آقا فرمودند مذاکره شده وکتی نمانیدده دولت اظهار کرد که ماخودمان مشغول بودیم که یک لایحه دراین خصوص تهیه کنیم ولی حالا کی چنین طرحی پیشنهاد شده ما هم موافق هستیم و اگرهم نواقصی به نظرمان رسید میاوریم به کمیسیون واصلاح میشود حالا هم میرود به کمیسیون داخله و درآنجا دو سه مرتبه شور میشود وبه مجلس راپرت میدهند ودرمجلس هم تمام موادش درتحت شور میاید و پیشنهادات میشود وبالاخره به یک صورت خوبی درست میشود و بالاخره بنده این مساله را یکی از مسائل خوبی میدانم وامیدوارم که آقایان هم به قابل توجه بودن طرح بنده لطفا رای بدهند

وزیر مالیه این مسئله البته قابل خیلی تقدیس ایست گرچه بنده نبودم ولی استنباط کردم که این مذاکرات راجع به مهاجرت است واقعات مساله مهاجرت در ایران خیلی اسباب زحمت و نگرانی شده است این است که از طرف وزارت خارجه هم به مجلس شورای ملی عرض شده است ودولت هم در یک مطالعاتی است که امیدواریم به اتفاق مجلس شورای ملی و کمیسیون این کاربه یک نتیجه مطلوبی برسد واگر آقایان صلاح میدانند به اتفاق نظر یک دیگر دراین باب اققدام شود و انشا الله نتیجه مطلوبه گرفته شود

بعضی از نمانیدگان –مداکرات کافی است

مدرس –بنده مخالفم

رییس بفرمایید

مدرس- اگرچه نظرها البته مختلف است و میتوانم بگویم و در این مکان محترم عرض کنم که هر کدام موافق و مخالف در مرحله خودشان نظرشان محترم است لیکن باید موقع را در نظر آورد. اولا نمی دانم آقای اصفهانی یا شیروانی (خنده نمایندگان) سفر کرده اند یا نکرده‌اند. اگر مسافرت کرده باشند در داخله ایران و در خارج ایران میدانند بنده که یک قسمتی در خارج ایران سفر کرده ام تا اسلامبول که رفتم هیچ جا وارد نشدم که ایرانی زیاد نباشد. البته آنهایی که از سمت های دیگر هم سفر کرده اند همین قسم میفرمایند که در سمتهای دیگر هم که سفر کردیم هر جا رفتیم ایرانی زیاد بوده است. در داخله ایران هم بنده قریب به دوثلثش را سفر کرده ام هرجا رفتم غیر ایرانی ندیدم. خیلی کم خیلی نادر ولی در یک شهری مثل اسلامبول میگفتند هشتاد هزار نفر ایرانی است در قونیه بود در خدمت آقای آقا سید یعقوب بودیم رفتیم درب یک دکانی چیز بخریم دیدیم ایرانی است و هکذا هر قصبه و هر شهر و در داخله ایران هم هر کدام شهرهای خودمان را می دانید گمان می کنم غیر ایرانی خیلی نادر باشد برای اینکه از خرابه مردم میروند رو به آبادی. از آبادی به خرابه نمی‌آیند. اغلب کسانی که از سلیمانیه رفتیم تا اسلامبول، دیدیم از اهالی شهرها قصبات حتی از ایلات و اکراد بودند همه ایرانی از هر کدام میپرسیدم چرا آمدید، یکی از دست مامورین یکی از دست ارباب یکی از دست همسایه، یکی از غارت و غیره، رفته بود. بنده برای اینکه بخواهند وارد ایران بشوند اگر بخواهند یک ترتیبی داده شود، حرفی ندارم ولی باید نقطه نظرمان را طوری قرار دهیم که ایرانیها نروند و آنهایی که رفته‌اند برگردند. بنده اطلاع کامل دارم دولت اعتبار به من بدهد هر ایرانی سه تومان شخص بنده که یقین داشته باشم سه تومان را نیم خودم اگر در مدت یک سال صد هزار نفر ایرانی بیرون رفته را وارد این خاک نکردم. بجهت اینکه شاید خرجی نداشته باشند شاید پنج قران شش قران پول تذکره را نداشته باشند بدهند. پس بنده عقیده‌ام این است اگر این لایحه را میخواهید برود به کمیسیون، بنده اینقدرها جدیت ندارم لکن این در درجه هزارم است ما باید به بینیم چه کنیم که ایرانی نرود. یا چه کنیم آنهایی که تشریف برده‌اند که از نژاد خودمانند یا بقول آقای آقا سید یعقوب پاره تن خودمانند، یک نژاد و یک ملت و دارای یک عصبیت هستند، یعنی آنها که رفته‌اند و از ما جدا شده‌اند برگردند. اولا کسی نمی اید حالا که آزادند چقدر آمده اند که شما میخواهید یک شرایطی هم برای آنها قرار دهید. بفرمایید از خراسان دو فرسخ آن طرف، عشق آباد پر از ایرانیست. ولی دو فرسخ از سرخس بیایید توی ایران به بینید یک نفر آنها آمده اند به ایران؟ و حال آنکه جایی که باید آمده باشند آن ولایت است. و هکذا اغلب سرحدات تحقیق کنید (بنده خودم دیده ام و تحقیق هم کرده ام غیر از ایرانی کسی در خرابه نمی‌ماند. ما نان نمیکنیم بجهت اینهائی که هستند از جای دیگر میایند چه مکنند پس بنده تقاضا میکن ماز مجلس شورای ملی که این مساله رامحل توجه قارر بدهند حالا این لایحه را بخواهند رود به کمسیون بنده مخالفتی ندارم البته ر مطلبی را وررسی بکنند و در اطرافش مطالعه بکنند غیبی ندارد و اینکه فرمودند از زمان شاه عباس کبیر رفته اند اولا هیچکس خانه خودش را نیم خواهد رها کند مگر قشا رمگر فشار مگر فشار همین از زمان مشوطه تا ببه حال شاید اگر حساب کنید در این بیست سال اخیر یک کرور از ایران رفته اند متصل هم میروند چرا برای اینک رعیت که سرپرست ندارد مثل گوسفندیست که شبان ندارد گوسفندی که چوپان ندارد در چاه میافتد گرگ میخورد رعیت هم اینجور است. در این مساله بنده میخواهم تذکر بدهم به آقایان که ما باید سعی کنیم و سعی ما همان است که عمر عبدالعزیز به حارث گفت (حصنها بالعدل) گفت حصنا قلعه خراب شده است در بودجه من چیزی برایش منظور نشده است گفت (حصنها بالعدل ) یعنی حصار عدالت بکش تا محفوظ بمانی. خرج نمی‌خواهد، شما هم ترتیب عدالت را برای مردم درست کنید کسی هجرت نمی‌کند. اگر کسی از ما هجرت نکرد عددمان زیاد است الان هم اگر عدالت نباشد عددمان زیاد است هر چه هم از بیرون بیاورید اینجا از بی‌نانی می‌میرند. پس غرض حاصل نمی شود و باید یک فکری کنید اینهایی را که دارید نگاهداری کنید و آنها هم که رفته‌اند برگردند.

(آقای نوبخت برای مدالعه از صندلی خود به محل نطق حرکت کردند)

بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است

رییس –ایشان مخبر کمیسیون هستند

نوبخت مخبر کمیسیون – روی هم رفته بیانات آقای مدرس معلوم میکرد که ایشان کاملا با این عقیده همراه هستند فقط خواستند یک موجباتی را ذکر کنند که ایرانی دراین اوان اخیر مهاجرت کرده است وفرمودند هرجا ررفتم ایرانیها رادیدم مهاجرت کرده اند در ممالک خارجه ایرانی زیاد است والبته همان طور که فرمودند یکی از علل آن شاید یکقدری هم فشار باشد ولی علل دیگری نهم دارد عدم وسائل صحی را نیم شود انکار کرد که یکی از علل عمده نبوده است البته عدم آشنائی بوسائل تغذیه به وسائل تهیه مواد غذائی آنهم خودش یک علت است پس ایرانی در اثر فشار نمی رود یک علتی پیدا کرده است که فشار هم در جزو انست. البته وقتی که در مملکت عدالت باشد ایرانی هیچوقت دلش نمی‌خواهد برود اما اینکه فرمودند آدم از خرابه رو به مملکت آباد ممرود، بنده تعجب میکنم از این فرمایش، برای اینکه معتقدم که ایران آباد است چرا ممکن است در نظر اول این عرض بنده یک چیز خیلی عجیب و غریبی باید و لیکن بنده عرض میکنم که ایران دارای یک خواص و علنی است که آنها شاید موجبات آبادی کامل او را فراهم بیاورد اولا ما میخواهیم ببینیم که چطور میشود یک مملکتی قابل مهاجرنشین باشد معلوم است در یک مملکتی اگر چند چیز جمع شد آن مملکت را آباد میگویند یکی خاصیت اقلیمی است یعنی دریک منطقه واقع نشده باشد که غیر قابل سکون باشد یعنی در جز منطقه معتدله باشد ایران درمیان مممالکی که درمناطق معتدله واقع شده اند یک امتیاز و برتری دارد هیچوقت یادم نیم رود و فرامموش نیم کنم فرمایش آقای ارباب را که فرموند درلن ن یک کسی بمن گفت که ایرانیهای قدیم آفتاب میپرستیدند من گفتم این آفتاب گفتند بلی گفتم خیر این آفتاب را نیم پرستیدند آفتاب ایران را میپرستیدند هرکسی به کرمان رفته باشد وپیش اط صبح به آسمان ناه کند شفافیت آسمان خیالات او را شاعرانه میکند بنابراین خاصیت اقلیمی کاملا در ایران موجود است وبهتراز این نیم شود که دریک عسمتش رود کارون است ودروسطش رود زاینده رود است ودرشمالش رود سفید رود ور قسمت خاصیت غذائیش بنده تصور میکنم زمین ایران کاملا قابل کشتوزرع اس تبه این معنی که تهیه مواد غذائی درایران خیلی بیشتر میشود تا سایر جاها اینهم گمان نیم کنم محل انکار باشد آمدیم برسر خاصیت دیگری که عبارت ایز این باشد کهه خاصیت ارضی داشته باشد ایران دارای یک معادن زیاد ویک خواص زیادیست که آنها بالطبیعه ایران را ثروتمند کرده است تصور میکنم که اگر چنانچه این وسائل بکار بیفتد کاملا موجبات پیششرفت ایرانی رافراهم یمکند یکی دیگر اینکه ایرانی دارای مروننت اخلاقی است یعنی کاملا سهل المعاشر تست واین از محاسن ایرانی است آقای آقا سید یعقوب فرمودند ایرانی با بیگانه خودی وبا خودی بیگانه است بنده معتقدم که اینطور نیست وتصور میکنم مرونت اخلاقی را باخودی بیگانه وبا بیگانه خودی بودن اشتباه کرده اند واگر به اریخ مراجع فرمایید ملاحظه خواهید فرمود که این ملت از اول دچار یکصدماتی شده است که اگر این صدمات به ملتی وارد شده بود شاید از بین رفته بود درهمان وقتی که عرهجوم آورد به ایران همان وقت هم هجوم آورددد بمصر وبعد به مراکش وبعدد بسوریا سوریا ومصر ومراکش ماملا عرب شدند ولی ایراین عرب نشد دیانت حقه اسلامیت راتشخیص داد وبخود گرفت ولی عرب نشد برای چه برای اینکه با بیگانه خودی وبا خودی بیگانهنبود بنابراین از این حث هم نم ی شود گفت که یک مملک خرابیست حالا وارد می شویم دراصل موضوع که میخواهیم به بینیم مهاجرت برای ماچه میکند بنده خیال میکنم وشاید تصدیق بفرمایید که ایرانی اممورزه درعصر حاضر تصورات وخیالاتوافکار شکاملا مطابق تصورات و خیال یک ملت متمدن دنیا نیست وناچاریم اینرا با نهایت تاسف اعرتارف کنیم وبرای اینکه تصورات وافکارش مطابق تصورات وافکار اروپائی نیست ناچار است یک عده را از ممالک سایره دعوت کند وبگوید آقایان بیایید اینجا ماوسائل تسهیل شمما رافراهم میکنیم ونگاه میکنیم بشما به بینیم چطور شما زندگانی میکنید فلان آلمانیی که یاید اینا پهلوی هقان ایرانی عمارت بنا میکند آن دهقان ایرانی نگاه به طرز عمارتش بطرز زندگانیش بطرز کارش میکند وقهرا یاد میگیرد وقتی کهیاد گرفت ذشته از اینکه یک منافع دیگری دارد از حیث اختلاط وامتراج هم یک مدرسه عملی است که ایرانیها را یاد میدهد که چطور باید زندگانی کنند

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رییس – رای گرفته میشود به این خبر کمسیون مبتکرات یعنی به قابل توجه بودن این طرح با ارجاع به کمیسیون داخله آقایان موافقین قیام فرمایند

(عده قلیلی قیام نمودند

رییس – قابل توجه نشد. طرحی به امضا آقای دکتر سنگ و داور و عده زیادی از آقایان محترم راجع به موسسات صحی تقدیم مجلس شده است به کمیسیون مبتکرات ارجاع میشود. آقای ارباب (اجازه )

ارباب کیخسرو – اینجا آقای نوبخت از زبان بنده یک اظهاری کردند بنده هیچوقت یاد ندارم که چنین عرضی را کرده باشم یک چنین چیزی را بنده شنیده ام که دیگران گفته اند ولی بنده نه این را گفته ام و نه هیچوقت عقیده داشته ام که ایرانی آفتاب پرست بوده است.

(خنده حضار)

رییس – خبر دیگر کمیسیون مبتکرات راجع به طرح آقای حائری زاده راجع به خرید مستمریات چون خیلی مفصل بوده است از طبع خارج نشده است بنابراین می ماند برای جلسه دیگر. آقای حائری زاده (اجازه)

حائری زاده- راجع به این طرح صحیه مملکتی که بنده هم امضا کرده ام درست نظرم نیست که در مقدمه اش تقاضای فوریت شده یا نشده. اگر تقاضای فوریت نشده بنده یک فوریتش را تقاضا میکنم

رییس –قرائت میشود در مقدمه اش تقاضای فوریت شده و بنده ملتفت نبودم

(به شرح زیر قرائت شد )

مقام منیع ریاست مجلس مقدس شورای ملی
نظر بلزوم توجه مخصوص بامور صحیه نظر به اینکه موسسات صحی فعلی هر کدام مربوط به یک اداره و وزارتخانه است وین مساله خود خود بیشتر باعث بطو جریان امور صحیشده نظر به اینکه بدون داشتن اختیارات لازم و استقلال ممکن نیست اداره صحیه بتواند بوظایف مهم خود خود چنانکه باید و شاید عمل نماید امضا کنند گان مواد ذیل را بقید یک فوری پیشنهاد و تصویب آن را تقضا میکنیم

ماده اول کلیه موسسات صحی مملکتی وبلدی سحیه نظمیه ها مدرسه طب مدرسه قابلگی دواسازی دندان سازی و موسسه پاستور در اداره کل صحیه متمرکز خواهد شد

ماده دویم – رییس کل صحیه درتحت هدایت قانونی وزیر داخله بامراعات اصول مسوولیت وزرا کلیه امور صحیه را عهده خواهد داشت مشار الیه درتحت نظارت قانونی وتصویب وزیر داخله اختیار تام خواهدد داشت که بودجه تفصیلی صحیه راتهیه کرده تشکیلات اداره کل صحیه وتمام شعب آنرا بدهد وزارت داخله مکلف است وطابق پیشنهادای رییس کل صحیه دائر به به تعیین وترقی وتنزل وانتقال وعزل مستخدمین صحیه رفتار نماید

تبصره –نظامنامه تشکیلات وظایف اداره کل صحیه پس از تصویب کمیسیون داخل مجلس شورای ملی به موقع اجرا ذاشته خواهد شد

ماده سیم- رییس اداره کل صحیه سمت معاونت قفنی وزارت داخله را داشته به این سمت درمجلس وهیئت وزرا حق حضور وشرکت درمذاکرات خواهد داشت

داور – دکتر سنگ- عبدالله یاسائی- اعتبار- حیدری- مکری -صادق -خواجه نوری- ملک مدنی- عبدالباقی –جمشیدی- عبدالله وثوق- احتشام زاده- کی استوان- شیروانی- شریعت زاده –روحی- حائری زاده- یوسف عدل- محقق- محمد ابراهیم اهری- محمد تقی طباطبائی -ابراهیم آشتیانی- دکتر طاهری- علی خطیبی- محمد علی بامداد -امامی خویی- مخبر فرهمند- آقا علی زارع -ذوالقدر -میرزا آقا خان عصر انقلاب- لیقوانی- میرممتاز- محمد ولی- م .ع. حق نویس- سید کاظم- حیدر قلی حشمتی- ملک ایرج میرزا پور تیمور- دکتر لقمان- حسین وزیری- محمد علی نظامی مافی- با اساس موافقم فاطمی- سهراب ساگینیان –مقدم- میرزا آقا فرشی.

رییس –آقای آقا سید یعقوب (اجازه )

آقا سید یعقوب –موافقم

رییس –آقای شریعت زاده

شریعت زاده –موافقم

رییس –آقای داور

داور-موافقم

رییس –آقای دکتر سنگ

ددکتر سنگ –موافقم

رییس –فوریتش مخالفی ندارد (گفته شد خیر ) رای گرفته یم شود به فورییت این طرح با قید ارجاع به کمیسیون آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند

رییس – تصویب شد به کمیسیون داخله طبعا باید ارجاع شود. بقیه دستور اگر آقایان موافقند بماند برای جلسه دیگر بنابراین دو خبر از شعبه چهار راجع به انتخابات قزوین و نمایندگی آقایان ملک آرائی و ثابت از قزوین و توابع رسیده است (قای بهار احضار برای قرائت راپرت )

(آقای بهار خبر شعبه چهارم را بشرح ذیل قرائت نمودند )

انتخابات قزوین و توابع در حدود قانون به تاریخ یازدهم خرداد ماه ۱۳۰۵ اعلان شده و به تاریخ ۲۶ خرداد شروع به توزیع تعرفه در مرکز ونقاط جز گردیده واز کلیه آرا ماخوذه که ۳۹۲۱۷رای بوده است آقای ملک آرا به اکثریت ۱۱۴۵۱رای به وکالت قزوین و توابع انتخاب و اعتبار نامه مشار الیه صادر گردیده است شعبه چهار بدوسیه انتخابات مزبور رسیدگی بعمل ورده شکایات واصله نه درانجمن نظار ونه درشعبه مورد توجه قرار نگرفته به اکثریت امه وکالت آقای ملک آرائی تصویب و راپرت آن تقدیم میشود ریی سرای گرفته یمشود به نمایندگی آقای ملک آرایی از قزوین و توابع آقایان موافقین قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند)

رییس –تصویب شد خبر دیگر راجع به انتخاب آقای الموتی از قزوین و توابع آقای بهار (احضار )

(آقای بهار راپرت دیگر شعبه چهارم را بشرح ذیل قرئت نمودند )

انتخابات قزوین وتوابع در حدود قانون به تاریخ ۱۱ خرداد ماه ۱۳۰۵اعلان وبه تاریخ ۲۶ خرداد شروع به توزیع تعرفه درمرکز ونقاط جز گردیده از کلیه آرا ماخوذه که ۳۹۲۱۷رای بوده است آقای آقا شیخ محمد عل یالموتی با ۱۲۴۲۵رای به وکالت قزوین وتوابانتخاب گرددیه اند شعبه ۴ بدوسیه انتخابات قزوین رسیدگی بعمل آورده شکایات واصله نه در انجمن نظار و نه در شعبه مورد توجه قرار نگرفته به اکثریت تامه وکالت آقای آقا شیخ محمدعلی الموتی تصویب و راپرت آن تقدیم شود

رییس –رای گرفته میشود به نمایندگی آقای ثابت (آقا شیخ محمد علی الموتی ) آقایانی که موافقند قیام فرمایند

(اکثر بخاستند)

رییس –تصویب شد. آقای وکیلی فرمایشی داشتید؟

شیروانی- بنده ختم جلسه را پیشنهاد میکنم

رییس –ایشان قبلا اجازه خواسته اند آقای وکیلی (اجازه )

طباطبائی وکیلی بنده نظرم این بود که قبل از دستور راجع به سفری که به آذر بایجان کرده بود قدری از اقتصادیات و وضع آنجا به عرض برسانم مجال نشد فعلا مختصر عرضی که داشتم این است که آنوز آقای معاون وزارت داخله راجع به انتخابات سراب و گرمرود بعضی صحبتها کردند که از روی مقررات قانون کار میکنند ولی مطابق اخباری که به نبده وسائر آقایان رسیده است هنوز آن حاکم از آنجا برنگشتند و با کمال نفوذ مشغول کار است

آقا سید یعقوب – گفتند رفته است

طباطبائی وکیلی –بله؟

رییس –خطاب بوکیلی –ادامه به نطق خودتان بدهید، به اطراف متوجه نباشید

(آقای طباطبائی وکیلی بجای خود جلوس نمودند)

رییس – تمام شد؟ جلسه آینده روز یکشنبه سه ساعت و نیم قبل از ظهر و دستور آن اولا خبر کمیسیون بودجه در خصوص مواد راجع به موسسه رهنی که امروز به کمیسیون ارجاع شد. ثانیا خبر کمیسیون بودجه راجع بخرید مستمریات. ثالثا دو فقره شهریه که سابقا جزو دستور بوده

(مجلس نیم ساعت بعداز ظهر ختم شد)

رییس مجلس شورای ملی – سید محمد تدین

منشی – سید ابراهیم ضیا
منشی – امیرتیمور کلالی

دسته‌ها