مذاکرات دارالشورای ملی
روز یکشنبه ۲۱ شهر ذی القعده الحرام ۱۳۲۴ [۱۵ دی ۱۲۸۵]
امروز تلگرافی از بارفروش [بابل] قرائت شد. عین آن در نمره آتیه درج میشود.
آقا سید محمد تقی- جواب را چه باید نوشت؟
رئیس- جواب را بایست بعد از تحقیق نوشت.
حاج شیخ علی – کسی نیست از وکلا که اطلاع از این ترتیب داشته باشد؟
مفتخرالملک – چرا. در چند سال قبل اعتماد دیوان، ملکی به حسنخان کاشی فروخت. در این بین حسنخان صاحب ملک فوت شد و حاج سید کاظم از طرف وزیر التجار مأمور شده و از طرف جناب وثوقالدوله هم صورت و تلگرافی مخابره شد که پول آن گرفته شود. آنها خواستند فرع در فرع حساب کنند، قبول نکردند و از قرار تومانی شش عباسی حساب کرده و گرفتند.
سعدالدوله – این کار، کار دیوانخانه است.
رئیس- من هم عقیدهام همین است ولی میگویند این کارها باید همین جا اصلاح شود.
سیدالحکما- شما میگفتید از این مقوله گفتگو نشود. حالا از این قبیل مطالب بسیار است که از دفتر به هر ادارهای که لازم است رجوع مینمایند.
سعدالدوله – یک کمیسیون برای این کارها لازم است.
رئیس- کمیسیون برای این کارها موجود است.
سعدالدوله – مطالب در کمیسیون رسیدگی و تحقیق میشود بعد میفرستند به هر ادارهای که راجع است به آنجا. و جواب میخواهند. و از این قبیل هر روز بیست کاغذ شکایت به من میرسد.
آقا میرزا ابوالحسن خان– مکرر گفته شد که این مجلس برای این قبیل کارها نیست.
حاجی شیخ علی – مجملی از این مطالب در این مجلس خوانده شود، ضرری ندارد.
سعدالدوله – در بابت انتخابات هم همان طور که گفتیم کمیسیون رسیدگی نماید. مجلس کار دیگر دارد.
محقق الدوله – این جا حاضر است.
سعدالدوله – این مجلس حقوق دیگر دارد. تا حال میگفتند نظامنامه ندارد، حالا که نظامنامه دارد اگر همانطور که بوده است باشد هیچ لازم نیست که مجلس منعقد باشد. البته باید مشغول کار باشد.
محقق الدوله – کمیسیونها تشکیل شده.
وثوق الدوله – کمیسیون عالیه تشکیل شده. راپورتی هم در این باب نوشته شده، اگر مصلحت است خوانده شود.
(راپورت مذکور که راجع بود به اصلاح مالیه و جمع و خرج دولتی از جغرافیا و ممیزی املاک و تعداد نفوس و ترتیب رسیدگی به اراضی و مالیات آنها، خوانده شد. جمعی گفتند بسیار خوب.)
سعدالدوله – خیلی خوب است ولیکن خیلی ما زود ذوق زده میشویم. عبارات خیلی خوب و صحیح است ولی همین طور شما پیش بیایید و اقدام کنید ببینید کاری پیشرفت میکند یا نه. باید از راه کار داخل شد. همانطور که چند ماه بود گرفتار بودیم باید وزرا در این مجلس حاضر شوند و گفتگو نمایند.
وثوق الدوله – باید از روی همین نوشته بخواهند تا حاضر شوند.
سعدالدوله – جوابش این است باید گفت که نوشتن این قوانین وزارتخانهها به چند نفر تقسیم شده از جمله به خود بنده، ولی به یک سال و دو سال تمام و اجرا نمیشود.
وثوق الدوله – این راپورت برای این بود که اصلاحات لازمه را بخواهیم و این جمع و خرج حالا بشود. قریب سه چهار هزار فرد است که تقسیم کردهاند که بنویسند و بعضی پیش من است.
سعدالدوله – همانطور است که چندی قبل گفته بودم که یک حوض زیر آب زده و دلو پاره به دستمان دادند و میگویند شما این حوض را پر کنید. آیا لازم نیست که ما زیر آب حوض را گرفته و دلو را بدوزیم؟
آقا میرزا محسن – شما راه اصلاح را بگویید.
سعدالدوله – نمیتوانید علاج کنید، چه فایده دارد؟ باید وزراء مسئول را حاضر کنید. من چند فقره مطلب دارم.
زرگرباشی– تا یک اندازه علاج میکنیم.
وثوق الدوله – از روزی که نظامنامه داده شده است، ما وزرا را نخواستهایم.
سعدالدوله – چرا وزراء مسئول حاضر نمیشوند؟ من میخواهم بپرسم دولت دو فقره قرض که سابق کرده است پنج کرور از آن که به جمع نیامده، چه شده است؟
من میخواهم بپرسم که عین الدوله وقت رفتن به تجار گفته بود که چهارصد و پنجاه هزار تومان در بانک موجود است، چه شده است؟
من میخواهم بگویم که شش میلیون فرانک قرض کردهاند و اسلحه خریدهاند که این اسلحه را بتدریج بیاورند، و این اسلحه، اسلحه کهنه بوده است که چینیها میخواستند بخرند و نخریدند، و اینها به قیمت خیلی گزاف به پای دولت حساب کردند.
اینها را از کی باید سوال کرد، تا وزیر مسئول حاضر نباشد؟
آقا میرزا محمود خوانساری- باید وزراء مسئول را خواست.
وثوق الدوله – هر یک از این امور راجع به یکی از وزراء است، باید سئوال شود.
سعدالدوله – من در پیش گفتم که حکایت تمبر و بینظمی در پستخانه و تأخیر در وصول نوشتجات و تجدید کونترات فرنگیها که پنج ماه به وعده آنها مانده تجدید مینمایند. اینها را که عرض کردم نوشتید یا نه؟ اگر نوشتید جوابش کو؟ و اگر ننوشتید چرا ننوشتید؟
و من میگویم ضرابخانه که صد سال است بسته است رئیس میخواهد چه کند؟ و عملجات لازم ندارد.
این مطلب را راپورت میدهند با دو سکه برای صدارت که این سکه مال حالا است و آن مال فلان حاجی. این سکه ما چه عیب دارد؟ اینطور اشتباه کاریها میکنند. من میگویم فرنگیها این همه مواجب میبرند و رعیتهای ایرانی گدائی میکنند برای چه؟
هر یک از این مطالب را راپورت میدهند به صدر اعظم و میگویند سی و پنج نفر اجزاء خارجه داریم و دو هزار نفر ایرانی. اولا حرف ما بر سر عدد نفوس نبود، حرف بر سر مواجبی بود که میبرند. باید دید که این دو هزار نفر کیستند و شغلشان چیست و چقدر مواجب میبرند و آن سی و پنج نفر چقدر؟
آخر چشمبندی تا کی؟ و شبهه کردن تا چند؟
آقا سید مهدی – اینها همه درست است. معالجه را بفرمایید.
سعدالدوله – معالجه همانست که باید وزراء مسئول بیایند و گفتگو نمایند تا ببینند که از هر راهی صد هزار تومان منفعت به دولت و ملت میرسد.
رئیس- من جوابی دارم. اینست که این مجلس نظامنامه دارد و به قانون نظامنامه باید نوشت و ذکر مطلب مسئول عنه کرد تا آن وزیر مسئول حاضر شود و مذاکره گردد. مطالب را در هم گفتن، نمیشود ضبط کرد.
سعدالدوله – این نظامنامه برای پارلمانهای بزرگ خارجه خوبست، ولی این پارلمان ما هنوز ترتیبی ندارد و کاری نکرده، نمیتواند این نظامنامه را اجرا بدارد. آن ترتیب نظامنامه با این ضیق وقت ببینید که چقدر طول میکشد. خزانه دولت تهی است و این مؤسسین بیچاره که میخواهند تأسیس بانک کنند قراردادی میخواهند. شما ببینید که برای یک کاری با وزیر مسئول آن چقدر باید صرف وقت کرد.
من خواهش میکنم که این فصل از نظامنامه را بمقتضای همان فصل نظامنامه که لدی الاقتضا میتوان تغییر فصلی از فصول آن را داد، تغییر بدهید.
رئیس- پس خوبست امروز این مطالب تمام بشود. شما میفرمایید که وزراء مسئول هر روزه در مجلس حاضر شوند و این فصل از نظامنامه را تغییر بدهید.
سعدالدوله – من نمیگویم که هر روزه. ولی میگویم از سفرائی که در اینجا هستند بپرسید که وزراء در خارجه به چه ترتیب در مجلس حاضر میشوند.
رئیس- من میگویم به اختیار است.
سعدالدوله – به اختیار است، ولی مسئولیت آنها با مجلس است.
رئیس- من میگویم که نمیشود آنها فوراً جواب بدهند. باید پیش از وقت به آنها اطلاع داد بتوسط رئیس وزراء (صدر اعظم) تا مسبوق به مطلب باشند و در مجلس حاضر شوند جواب بدهند.
وثوق الدوله – همان فصلی را که میگویید تغییر بدهند، بفرمایید به چه نحو تغییر بدهند.
محقق الدوله – در آن فصل یا فصل دیگر گویا مسائل فوریه را قید کردهاند که باید زود جواب بدهند.
صدیق حضرت – کدام نظامنامه را تغییر بدهند؟ داخلی یا اساسی؟ و اگر داخلی را میگوئید، ربطی به وزراء ندارد.
آقا میرزا ابوالحسن خان – در اینکه حالا کار خیلی زیاد است، شبهه نیست.
آقا میرزا محسن – پس باید وزراء را خواست.
سعدالدوله – همانطور که جناب رئیس فرمودند بهتر اینست که به صدر اعظم بنویسند که حتی الامکان حضور وزارء هر دو سه روز یک دفعه در مجلس لازمست و این مجلسی است که شاه انعقاد کرده. آمدن به اینجا مثل رفتن به مجلس دربار است. موجب بیشأنی نخواهد بود.
آقا میرزا محسن – چه ضرر دارد که معاون ایشان را بخواهید هر روزه ملتزماً حاضر شوند؟
حاجی معین الضرب – فعلا روی سوال با وزیر مالیه است. معاون ایشان هر روزه حاضر شود خیلی خوبست.
آقا میرزا ابوالحسن خان– بجهت اینکه مبالغی خالصجات در این ایام بخشیده شده و مبالغی انعام به اسم مواجب برقرار شده. باید اینها رسیدگی شود.
حاجی محمد اسمعیل آقا – تمام اینها در عهده وزیر مالیه است.
سعدالدوله – من قریب دو کرور برای خزانه دولت از مواجب مکرر محل پیدا کردم. این یک فقره و فقره دیگر وزیر معادن و پسر کتابچی و شیخ الملک با صدیق السلطنه در اینجا حاضر شوند، در عمل معدن نفط [نفت] مذاکره شود.
خیاط باشی – شیخ الملک دخیل کار نبود.
آقا میرزا ابوالحسن خان – چرا، برای شهادت و تصدیق خوبست.
آقا سید محمد مجتهد – آن نوشته چطور شد؟ نرسید؟ (مقصود امتیازنامه لیانازوف است)
صدیق حضرت – نوشته شد. هنوز جوابش نیامده.
حاجی معین التجار– فعلا اصلاح عمل مالیه از همه چیز مقدمتر است. این تفصیل که خوانده شد دو سه سال وقت لازم دارد و به این ترتیب باز مثل سایر روزها از اینجا بیکار خواهیم رفت.
وثوق الدوله – دو تفصیل است در اینجا. یکی جمع و خرج مالیه است که بفرستند در مجلس ملاحظه و جرح و تعدیل نمایند ولی اصلاح کلی بسته به این است که ممیزی و رسیدگی صحیح بشود.
حاجی معین التجار – مجلس حالا میداند که چه طور جرح و تعدیل میکنند. این کمیسیون مالیه باید بداند که چه طور جرح و تعدیل میکنند.
وثوق الدوله – صورتی میآید بمجلس که حاوی بر جمع و خرج باشد، آن وقت تمام فقرات را یکی یکی میبینند. هر کدام کم است زیاد و هر کدام زیاد است کم مینمایند تا تسویه شود.
سعدالدوله – اگر بخواهید اصلاح کنید و دل و جرأت پیدا کنید مثلا آنجا که میرسید به مواجب سعدالدوله، سعدالدوله کیست که دو هزار تومان مواجب دارد؟ در صورتی که چهل سال است نوکری کرده. بعد میرسید به یکی دیگر، که نوکر سعدالدوله بوده است. میبینید که او بیست هزار تومان مواجب دارد. باید قلم به دست بگیرید و او را قلم بکشید. این کار خدمت به دولت و ملت است.
وثوق الدوله – همین طور است.
آقا میرزا محسن – آن مسائل مهمه دیگر که گفته شد، اصلاحات آنها چیست؟
سعدالدوله – عجالةً باید تمام اوقات صرف امر مالیه شود. از دو جهت. یکی اضافه بر دخل، یکی کاستن از خرج. از جمله آن رخنههایی که گفتیم عمل مسکوکات است به خارجه. از یک طرف در ضرابخانه را بستهایم، از طرف دیگر مسکوکات را مال التجار کرده به خارجه میفرستند. باید از وزیر مالیه سوال کرد که چرا پول خارجه در مملکت ما مال التجاره نیست و پول ما در خارجه، مال التجاره هست.
آقا سید حسن تقی زاده – برای اصلاح کلیه کارها سه شرط لازم است. یکی حال، یکی ماضی، یکی استقبال سوراخهایی که حالا باز میشود. اینها اهم است و به عقیده من باید جلو اینها را گرفت. و این مسئله حکم سخت لازم دارد که نقدا ادارات موقوف بماند و تغییر زیاد نکند و قراردادهای جدید نگذارند.
و بنده امروز صلاح نمیدانم که مالیه را زیاد کردن، برای اینکه این ملت فعلا این پولی که میدهند نمیدانند به چه مصرف خرج میشود. ما اگر در این امور جزئیه بخواهیم گفتگو نماییم صد سال دیگر معطل مینماییم.
آقا میرزا ابوالحسن خان – این مسئله جزء قانون اساسی ماست. زیرا این مسئله که شما میفرمایید در قانون اساسی مقید است که تمام کنتراتها و فروش املاک دولتی و تحدید حدود امتیازنامهها باید به استظهار مجلس باشد و اگر شنیدید که بدون اطلاع مجلس کاری کردهاند، حق دارید که به مجلس اطلاع داده جلوگیری نمایید.
آقا سید حسن تقی زاده – عرض بنده در قانون اساسی نیست. حرف من اینست که نوشته شود به قانون اساسی بعدها مداخله نکنند مگر بتصویب مجلس.
سعدالدوله – مجلس میگوید بودجه را بیاورند، وقتی که آوردند آنچه از تاریخ فرمان تا حال بدون تصویب مجلس عمل شده است مجلس قلم میکشد. اینها چیزی نیست، چیزی که هست اینست که باید نوشته شود به صدارت که وزیر مالیه یا معاون ایشان حاضر شوند.
آقا میرزا محسن – مطلب هم باید نوشته شود که چیست. (گفتند مطلب در اینجا نوشته میشود).
حاجی امین الضرب – اگر یک سال تمام وزیر عالیه یا معاونش حاضر شوند، همه روزه کار موجود است.
صدیق حضرت – برای خواستن سند لازم است.
سعدالدوله – من گفتم که وزراء باید بیایند در مجلس و اگر ترتیب این باشد که مطلبی را بنویسند به دفتر و آن دفتر به دفتر دیگر، این غیر متناهی است و کاری از پیش نخواهد رفت. از سفرائی که در اینجا هستند بپرسید آیا در صورتی که هیچ کار در پارلمنت نباشد، همه روزه وزرا در مجلس حاضر میشوند و از حال ملت اطلاع پیدا میکنند و به ایشان همدستی کرده، کار پیدا میکنند یا نه.
آقا میرزا طاهر – وزرا خیلی کار دارند نمیتوانند حاضر شوند. مشغول پر کردن جیبها هستند.
سعدالدوله – ولی بدبختانه پول ما تمام شد، و دیگر کاری نیست.
حاجی امین الضرب – سنگ بزرگی انداختند.
وثوق الدوله – سنگ بزرگی نیست. من به خوبی از دفتر مالیه اطلاع دارم. چهار هزار فرد است.
سعدالدوله – تمام بودجه چهار هزار فرد است. یک دفتر مینویسند میفرستند به ولایات، اسمش را دستورالعمل میگذارند.
وثوق الدوله – بلی همان است.
سعدالدوله – ما همان را میخواهیم.
مشارالملک – بنویسید دستورالعمل حالیه را برای استنساخ بدهند.
وثوق الدوله – آنچه که کم داشتیم خواستیم که بدهند. اگر بنا بود تمام استنساخ بشود، طول میکشید.
مشارالملک – امروز بنده آقا میرزا محمد حسین را دیدم، گفتند نسخه برداشته شده، بفرستید ببرند.
حاجی سید ابراهیم – اگر مستوفیها کم هستند و نمیتوانند بنویسند، تقسیم کنند بنویسند.
وثوق الدوله – فعلا منزل ما مشغول به استنساخ هستند.
میرزامحمود خوانساری– چه ضرر دارد عین آنها را بدهند؟
آقا میرزا ابوالحسن خان – چند نفر هستند که استنساخ میکنند؟
حاجی معین التجار– گفتند یک کتابچه سال هزار و سیصد و شش، و یکی سیصد و دو، در خزانه است.
وثوق الدوله – این کتابچه پیش ناصرالملک است. قرار شد که از نسخه آمیرزا محمد حسین بگیریم و استنساخ نماییم.
حاجی امین الضرب – یکی آن کتابچه جمع و خرج کلی است که در خزانه است و آن زیاد نیست. سابق بر این معمول بود که به اختصار مینوشتند. آن را بخواهید.
وثوق الدوله – آن سه سال است که نوشته نشده. کافی نیست.
حاجی امین الضرب – همان کتابچه که از مفاصا مینوشتند و به امین الملک مرحوم میدادند، اگر یکی از آنها به دست ما بیاید کافیست.
وثوق الدوله – باید از وزیر مالیه خواست.
حاجی امین الضرب – اگر از وزیر مالیه بخواهید و استنساخ نمایید، مدتی طول میکشد. خوب است از مستوفیهای ولایات بخواهید.
وثوق الدوله – اولا صورت جمع و خرج کلی، که سال به سال نوشته شده باشند نداریم. مگر هر چند سال به چند سال یک کمیسیونی میکردند؟ برحسب اقتضاء جمع و خرج کل نوشته میشد. یکی در سنه هزار و سیصد و شش که شاه شهید به فرنگ رفت. دیگر از آن به بعد جمع و خرج کل نوشته نشد.
چونکه امروز لازم داریم باید همان دستور سیصد و هجده را بخواهیم که تمام جمع و خرج را دارد. و همچنین باید صورت رکابی آن وقت تا امروز رسیدگی شود زیرا که مواجب فلان کس هزار تومان بود و حالا دو هزار تومان شده است. دو صورت سیصد و هجده را خواستیم گفتند حاضر نیست. ولی قسمتی از آن پیش خودم هست و مابقی را قرار شد آقا میرزا محمد حسین بدهند از روی آن دقت کرده استنساخ نماییم. و صورت بودجه ولایات را هم خواستیم، ناصرالملک دادند بنویسند و بدهند. و صورت جمع و خرج کل را هم میدانید تا ده دوازده روز دیگر میرسد.
حاجی امین الضرب – صورت هزار و سیصد و شش کجاست؟
وثوق الدوله – پیش وزیر مالیه است.
میرزا ابوالحسن خان – شما در کمیسیون مالیه حاضر نمیشدید؟
حاجی امین الضرب – خیر خبر ندارم.
میرزا ابوالحسن خان – چرا؟
رئیس- حالا روز سه شنبه شما و آقایان زودتر تشریف بیاورید تا کاری از پیش برود. واقعا باید تا یک اندازه خیالات را روی هم بگذارید تا پیش رفت کند.
میرزا ابوالحسن خان – حالا این لایحه که وثوق الدوله نوشته بودند خیلی خوب است.
وثوق الدوله – این لایحه سه مطلب دارد. این ترتیب مالیه برای دولت و ملت فائده ندارد. باید از روی ممیزی اصلاح مالیه نموده و تسویه جمع و خرج کرد. برای سرمشق و نمونه، اولا تهران را ممیزی کنند، بعد به اطراف بروند. هر جا زیاد دارد کم کنند و هر جا کم دارد زیاد نمایند.
حاجی امین الضرب – فعلا ممیزی فائده ندارد. آن ممیزی برای دو سال بعد خوبست. و اگر به این ترتیب رفتار کنیم سال بعد بیست هزار تومان بر مخارج ما افزوده میشود. باید فعلا ترتیبش داد.
سعدالدوله – آن طوری که گفته شده بود اگر اقدام میکردند در دو ماه پیش، حالا اصلاح شده بود.
حاجی امین الضرب – ترتیب سهلی بنظر آمد و آن اینست که از حکام ولایات صورت جمع ولایات را بخواهید. چون از برای هر ولایت یک جمع معینی دارد آن صورت عمل حکام را بخواهید و برای آنها مواجب معین شود. صورت عمل حکام با دفتر مطابقه شود آن وقت جمع مالیه معلوم میشود که چقدر تفاوت دارد. مثلا مالیات شیراز سابق ششصد هزار تومان بود، اگر ابن ترتیب عمل شود، سیصد هزار تومان اضافه میشود.
سعدالدوله – نه تنها اینها به جمع افزوده میشود تمام این پارکها و اسبهای عربی و کالسکه و درشکه و غیره، همه بر جمع افزوده میشود.
آقا میرزا ابوالحسن خان – اینها از تفاوت مالیات است.
میرزا محمود خوانساری- کدام حاکم است که مواجب ندارد؟
سعدالدوله – حاکم نباید مداخله در امر مالیه داشته باشد. وظیفه او چیز دیگر است. مفتش از طرف دولت لازم است و از جانب وزیر مالیه باید اخذ مالیات کند. مثلا از برای گمرک و تلگرافخانه و غیره اگر مقاطعه نباشد مفتش لازم است. ما از فرنگستان معلم میآوریم برای آنکه طریق ادارهداری را بیاموزیم. در کجای فرنگستان مفتش ندارد؟ چقدر گفتم گمرکات ما مفتش ندارد، قبول نکردند. جواب این را میخواهیم. باید وزیر مالیه حاضر باشد جواب بگوید یا نه؟
حاجی محمد اسمعیل آقا – از برای همه اینها اگر مفتش باشد، از این تفاوتها خیلی بر جمع افزوده میشود. اگر جنس برگردد بصورت جنسی احتمال دارد که امسال محتاج به ممیزی نباشیم.
میرزا محمود خوانساری– عقیده من اینست که پنج کرور بر جمع افزوده شود. تفاوت عمل بلوچستان هشتاد هزار تومان است.
حاجی امین الضرب – لرستان جمعش چقدر است که عمل آن سیصد و بیست هزار تومان است؟
وثوق الدوله – عقیده من آنست که عمل مالیه چیزی است که باید قلم دست گرفت و نوشت.
حاجی محمد اسمعیل آقا – عجالةً همانطور چیزی به وزیر مالیه بنویسید که روز سه شنبه خودشان با معاون خبیر و بصیر از جانب ایشان حاضر شود تا گفتگو شود.
سید الحکما– خوب است خودشان بیایند.
حاجی امین الضرب- سه فقره مطلب است باید اقدام کرد. یکی مسئله مالیه و دیگر مسئله تیولات، و دیگر تیولاتی را که از بابت مواجب بردهاند.
چه ضرر و زحمتی بدتر از این است از برای دولت و ملت که یکی هزار تومان مواجب دارد، در عوض ملک پنجاه هزار تومانی را میبرد.
آقا سید محمد مجتهد – یک نفر تنباکوفروش، محلی را تیول کرده به هفتاد تومان، سالی هزار و دویست تومان میگیرد.
سعدالدوله – مطلبی دارم. یک جائی گفتم به من خندیدند. حالا هم میگویم. در یک دهی از یک نفر آخوند پرسیدم که مالیات اینجا چه قدر است. گفت دیوانی را میخواهید یا عمل کرد را؟ گفتم من مسبوق به این اصطلاح نیستم. یعنی چه؟ گفت دیوانی آن است که از جانب دولت میگیرند، ششصد تومان است. و عمل کرد آن است که حکومت دریافت میدارد، آن ده هزار تومان است. من تعجب کردم.
وثوق الدوله – این نکته که فرمودید، به ممیزی اصلاح میشود.
حاجی امین الضرب – امروز ممیزی فایده ندارد.
آقا سید حسن تقی زاده – مسئله ممیزی صحیح است، ولی امروز زود است.
ثقه السلطنه – از بابت مواجب و مستمری و مقرری چطور در بودجه اصلاح میفرمایید که بدون فرمان و اطلاع شاه بردهاند؟
سعدالدوله – بنده میخواستم این مطلب را روز سهشنبه عرض کنم، ولی حالا میگویم که به مواجب و مستمری ابدا دست نمیخورد.