مذاکرات مجلس شورای ملی
سه شنبه ۱۷ شوال [۱۲ آذر ۱۲۸۵]
سعدالدوله (پس از ورود) حالا وقت ورود خجالت نمیکشیم (بملاحظه موقوف شدن تواضعات رسمی) امیدوارم بعد از این وقت برخاستند هم خجالتی نداشته باشیم.
رئیس- اگر چه این مجلس بر حسب ظاهر خدمتی نکرده، لکن باطنا خدمات بسیار به ملت کرده است.
حاجی سید ابراهیم – امروز جمعی از طلاب برای شرکت در بانک ملی پول داده و از حاج محمد اسمعیل قبض گرفتهاند.
حاج محمداسمعیل – بلی امروز جمع کثیری از طلاب پول آورده و قبض گرفتهاند و حال اینکه امروز بیبضاعتتر از این سلسله کسی نیست و از تمام مردم زودتر اقدام نموده و کتابها فروخته سهام خریدهاند.
سعدالدوله – اشخاصی که باید در این مورد اقدام کنند مثل شاهزادگان و وزراء واعیان و کسانی که صاحب ثروت و دارایی فوق العاده هستند ابداً در این مقام و این خیال نیستند چرا وکلا بی پرده صحبت نمیدارند؟ گفتنیها را باید گفت.
ثقه السلطنه – آیا شاهزادگان را طرداً للباب ذکر کردید یا با اینکه وضع شاهزادگان امروز از هر کس پریشان تر است اعتقاد شما در باره آنها این است که گفتید.
سعدالدوله – من بطور تعمیم میگویم که همه طبقات باید در پیشرفت این امر همراهی داشته باشند و چنانچه سابقا گفتهام عقیده من اینست که حکام ولایات راضی پیشرفت این عمل نیستند و گفتهام حکومت را ارثی خود میداننند و حتیالامکان در این امور مسامحه خواهند نمود.
حاج محمد اسمعیل – ظفرالدوله برای اینکه جزو موسسین محسوب شود پنج هزار تومان داده است.
سعدالدوله – صحیح است ولی ما میگوییم اشخاصی که صد هزار تومان سالیانه مواجب از دولت میگیرند باید در این مورد اقدام نمایند.
حاج سید نصرالله – بعضی از مردم تمکن اداء معادل پنج تومان قیمت سهام این بانک را ندارند اگر سهام یک تومانی هم معین کنید همه میتوانند خریداری نمایند.
حاج محمد اسمعیل – تغییر و بر هم زدن ترتیب مناسب نیست مگر اینکه همانطور که گفتید سهام یک تومان بطبع برسد.
در این موقع چند نفر از شاگردان مدرسه اقدسیه، که ریاست آن با سعیدالعلماء است، وارد مجلس شده و لایحه مؤثری که تمام خاطرها را مشغول و متأثر نمود و تمام اهل مجلس را، از اعضا و تماشاچی، مدتی به گریه درآورد، با لحنی جانسوز و مضمونی دلخراش، به این مضمون قرائت کردند که:
ما اطفال نوآموزان مملکت و ابناء این وطن، پس از اینکه مژده تأسیس بانک ملی را که مقدمه سعادت و خوشبختی آتیه است، به گوش دل استماع نمودیم، مجتمعا به قدر یکصد تومان از مخارج خود اندوخته و اینک با کمال خوشوقتی و نهایت افتخار، تقدیم بانک مینمائیم.
پس از قرائت این لایحه، صدای گریه مجلسیان بلند شد و رقت عمومی فوق العاده دست داد، و طوری خاطرها را متأثر و جلب نمود که حاج محمد اسمعیل بدون اختیار اظهار کرد که من شخصا پنجاه تومان بر این وجه، علاوه نموده، به اسم این اطفال به بانک میگذارم. و غالب اهل مجلس، از وکلا به میل و رغبت و صرافت طبع، هر یک به قدر تمکن خود، مبلغی از کیسه خود بر آن صد تومان افزوده که به اسم شاگردهای مزبور، در بانک سپرده شود و تقریبا معادل نهصد تومان به اسم آنها در بانک سپرده شد.
شخص حلاجی که ظاهراً خیلی بی بضاعت بنظر میآمد، با حال رقت از جا برخاسته و پنج تومان تقدیم بانک نمود و دعا به بقای سلامت و دوام دولت اعلیحضرت همایونی کرد.
حاج سید نصرالله با حال گریه، تلگرافی که از تفلیس مخابره شده بود قرائت کرد، که چنین استماع شده که وکلای مجلس شورای ایران در مقام تأسیس بانک ملی برآمده و استقراض از خارج را تصویب نکردهاند و میخواهند احتیاجات دولت را بوسیله استقراض داخله رفع نمایند. ما همه برای شرکت با این بانک، به دل و جان حاضریم.
پس از قرائت این تلگراف، مذاکره شد که بعضی از ارباب حقوق میگویند که اگر بانک ملی فهرست صندوق مالیه را قبول میکند ما حاضریم حقوق خود را در بانک بگذاریم و عین فهرستها را به بانک بدهیم.
در جواب این سؤال، اظهار شد که فعلا ترتیبی در این باب مذاکره نشده و قبول نمیکنند.
از تعدد شعبه بانک برای دریافت وجوهات، مذاکره و مقرر شد که محض سهولت اداء آن بر شعبهها بیفزایند.
بالاخره مذاکره شد که مردم منتظر نظامنامه هستند و پس از رسیدن آن، تمام مردم همراهی به بانک خواهند کرد و وظیفه وکلاست که در خصوص گرفتن نظامنامه، خودشان مطالبه و اصرار کنند.
در باب سید مقتول مذاکره شد.
پسر سید اظهار کرد که پدر من برای تأسیس این مجلس کشته شده، چرا از طرف مجلس اهتمامی در این باب نمیشود.
بعضیها اظهار کردند که ترتیب این کار وظیفه حکومت است.
سید جواب داد که حکومت رسیدگی و اهتمام نمیکند.
سعدالدوله سؤال کرد قاتل سید کیست؟
سید جواب داد که میرسید احمد خان عراقی.
سعدالدوله – وقتی که قاتل معلوم است باید شرحی به حضرت اشرف والا نایب السلطنه بتوسط دو نفر از وکلا فرستاده و قاتل را بخواهند. هر گاه از تسلیم آن امتناع شد به حکم شرع، قاتل را قصاص نمایند.
اسدالله میرزا – اقدام به این ترتیبات، موجب هرج و مرج است و برحسب قانون نظامی ایران که مطابق قانون نظامی اتریش است، چون این شخص مأمور بوده مکلف است که هر مأموریتی که از دولت داشته اجراء نماید.
سعدالدوله – وضع قانون نظامی خارجه اینست که پلیس باید دارای تفنگ و فشنگ باشد. در اوقات شورش و بلوا مکلف است جلوگیری نماید در صورت مبادرت شورشیان و تعرض و حمله آنها اگر به شلیک اقدام کنند من باب دفاع در مقابل آنها شلیک میکنند و اینکه میگویند این شخص مأمور بوده باید فهمید که به چه نوع و تا چه درجه مأموریت داشته. باید کمیسیونی مرکب از چند نفر از صاحب منصبان نظامی و چند نفر از اعضای مجلس تشکیل شود و در این خصوص رسیدگی نمایند.
حاجی محمد اسمعیل – اعلیحضرت همایونی در دستخطی که در این موضوع صادر شده مقرر فرمودهاند که این امر به دیه و خون بست اصلاح شود.
سعدالدوله – من که سابقه اطلاع در این باب ندارم. حالا که اینطور است چرا این دستخط مجری نمیشود.
در خصوص قصابخانه مذاکره شد.
جمعی سؤال کردند که در این خصوص چه باید کرد. بعضی گفتند باید آنها را احضار و به حساب رسیدگی کرد بعضی اظهار کردند که خود قصابها لایحه فرستاده و متعهد اصلاح این امر و اداء مطالبات چوبدار با اقساط شده بودند جمعی دیگر جواب دادند که این ترتیبات را قصابها محض اغتشاش این عمل فراهم میکنند.
صدیق حضرت – همانطور که عمل نان اصلاح شد باید عمل گوشت هم اصلاح شود.
محقق الدوله – مقصود قصابها از این اقدام بردن سی هزار تومان است و مقصود اشخاصی که باصلاح امر خبازخانه اقدام کردهاند حصول انتفاع برای عموم ملت است.
سعدالدوله – لازم است در هر کاری که شروع میشود آن کار بانجام برسد و بترتیب سابق کارها مختل و معطل نماند چنانکه وجود جوانان با اطلاع عالم ما معطل و مهمل میماند و تمام کارها فقط فرنگیها و اشخاصی که بواسطه بر سر گذاشتن یک کلاه خود را شبیه به آنها نمودهاند راجع و محول میشود باید توسط وزارت علوم این اشخاص را امتحان نموده با تصدیق این وزارت بر حسب لیاقت در ادارات دولتی بکارها مشغول نمود.
آقا سید حسین – برای این نوع جوانان بهتر از اداره گمرک محلی نیست با وجود این جوانهای تحصیل کرده عالم جراید اجزا و عمله جات گمرک همه ارامنه یا بلژیکی باشند و هر یک در ماه مبالغ گزافی حقوق ببرند اگر چند نفر مسلمان هم در این ادارات صاحب کاری باشند بحقوق مختصر و قلیل باشد و تمام محاسبات مملکت و ترتیبات سرحدی ما در دست اجانب و اشخاص خارج از وطن ما باشد و در تمام سرحدات ما یک نفر مسلمان ایرانی متصدی و مباشر امور نباشد.
آقا میرزا محمود – تمام ارامنه که مقصر و مطرود سایر دول هستند گریخته و به مملکت ایران آمده و در ادارات دولتی صاحب مأموریت و مشاغل و از تمام صادرات و واردات تجارتی ما با اطلاع هستند و ما خودمان نمیدانیم چگونه و چه مقدار بمملکت ما وارد و چه مقدار خارج میشود.
محقق الدوله – ایران مامن ارامنه است و مادامی که خیانتی از آنها فاش نشده، باید بکارهای خود مشغول باشند و نباید متعرض آنها بود.
آقا سید حسین – چند نفر ارامنی از بلژیک وارد این مملکت شدهاند و در هر سال مبالغی گزاف مالیه دولت را میبرند. رخت شوی زن وزیر گمرکات در سرحدات سمت ریاست دارد.
سعدالدوله – اطلاعات من در این باب خیلی زیاد است لکن باید همیشه بطور عموم صحبت کرد و مذاکرات را شخصی نکرد.