مذاکرات جلسه ۱۶ مرداد ۱۳۳۱ مجلس شورای ملی: طرح سه فوری راجع به تبرئه استاد خلیل طهماسبی (قاتل رزم‌آرا) – استعفای دکتر سیدحسن امامی

تاریخ تصویب: ۱۳۳۱/۰۵/۱۶
تاریخ انتشار: ۱۳۳۱/۰۵/۲۱

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شماره ۲۱۸۳ – ۴شنبه ۲۲ امردادماه ۱۳۳۱ – سال هشتم
شماره مسلسل ۲۴
دوره هفدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
جلسه ۲۴
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۱۶ امرداد ۱۳۳۱

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت‌مجلس
۲ – بیانات قبل از دستور آقایان دکتر فاخر-کریمی – خلخالی – مکی – وکیل پور
۳ – معرفی آقای دکتر مهندس داریوش به معاونت وزارت پست وتلگراف بوسیله آقای وزیر پست وتلگراف
۴ – اخطارنظامنامه ایی آقای اخگر طبق ماده ۹۰ و آقای ناصر ذوالفقاری طبق ماده ۱۸ آیین‌نامه
۵ – تقدیم یک فقره طرح سه فوری راجع به تبرئه استاد خلیل طهماسبی (قاتل رزم‌آرا) به وسیله آقای قنات‌آبادی
۶ – قرائت نامه مجلس سنا راجع به اصلاح عبارتی قانون قیام ملی و شهدای روز ۳۰ تیر
۷ – انتخاب پنج نفر جهت عضویت هیئت مختلط نظارت بر اجرای قانون ملی شدن صنایع نفت
۸ – طرح و تصویب طرح سه فوری راجع به عفو استاد خلیل طهماسبی
۹ – قرائت استعفای آقای دکتر سیدحسن امامی از ریاست مجلس و انتخاب آقای آیت‌الله کاشانی بریاست مجلس
۱۰ – تعیین موقع جلسه بعد و ختم جلسه

مجلس ساعت ده سی دقیقه صبح به ریاست آقای محمد ذوالفقاری (نایب رئیس) تشکیل گردید.

(تصویب صورت‌مجلس)

نایب رئیس – صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.
(بشرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه – آقایان: دکتر کریم سنجابی – فتحعلی افشار

غائبین بی اجازه – آقایان: آیت الله کاشانی. راشد. دکتر طاهری. تولیت. میراشرافی. عبدالرحمن فرامرزی. دکتر فاطمی

دیرآمده با اجازه – آقای اورنگ ۲ ساعت

دیرآمدگان بی اجازه – (آخر وقت) آقایان محمدحسین قشقایی یک ساعت – صراف‌زاده یک ساعت

نایب رئیس – نسبت به صورت جلسه قبل فرمایشی دارید؟ آقای کهبد.

کهبد- در جلسه قبل ضمن پیشنهادی که بنده تقدیم کردم توضیحاتی عرض کردم عرض کردم که دیگران نتوانند استفاده کنند اینجا نوشته شده نمی‌توانند این اشتباه است بعد هم عرض کردم تا نظر آقای حائری‌زاده تامین شود.

نایب رئیس – اصلاح می‌شود آقای فرامرزی

فرامرزی – بنده فقط راجع به غیبتم که بی اجازه نوشته‌اند می‌خواستم عرض کنم که آقایان می‌دانند بنده کسالت دارم و خبر هم داده‌ام.

نایب رئیس – اصلاح می‌شود. آقای مکی

مکی – بنده عجالتا عرضی ندارم

نایب رئیس – آقای حائری‌زاده

حائری‌زاده – در قانونی که درجلسه سابق راجع به اختیارات گذشت یک جمله‌ای اضافه شد که محتاج بذکر نبود و تذکرش بعقیده من مفید نیست خواستم در ضمن اصلاح صورت جلسه بعرض آقایان برسانم قوانین ما دو قسم است یک قوانین عادی است یک قوانین اساسی است در قوانین اساسی هیچکس تقاضای اختیاری نمی‌کند و اختیاری هم داده نمی‌شود در قوانین عادی است که برای اصلاح قوانین قضایی واداری و مالی و فلان که اختیاری داده شده‌ است یک قوانینی هست که حکم قانون اساسی رادارد که از آن جمله قانون ملی شدن صنعت نفت و خلع ید است که این در حکم قانون اساسی است و این قوانینی است که کم و زیاد درش ممکن نیست بشود مگر با یک رفراندوم در مملکت در این مورد نه ایشان تقاضای اختیارات کرده بودند و نه می‌شود اختیاری داد.

نایب رئیس – استدعا می کنم راجع بصورت جلسه بفرمایید

حائری‌زاده – یک اصلاحات کوچکی هم در صورت جلسه هست خیال می‌کنم که در مطبعه اشتباه شده‌ است اینها را تصحیح می‌کنم و به هیئت تحریریه تقدیم می‌کنم.

نایب رئیس – بسیار خوب آقای محمدحسین قشقایی

قشقایی – بنده خواستم عرض کنم که بنده دیر نیامده بودم ولی آخر جلسه یک ساعت زود رفتم

گنجه – در عرایض بنده یکی دو کلمه اشتباه بود اصلاح کردم تسلیم می‌کنم به تندنویسی.

نایب رئیس – اشکالی ندارد آقای شبستری

شبستری – در لایحه اختیارات دولت راجع به ماده ۴ پیشنهادی از طرف بنده شده بود که مورد تصویب قرار گرفت و بعد از بنده هم آقای مهندس حسیبی پیشنهاد دیگری دادند که آن هم تصویب شد در روزنامه ها و در متن لایحه تصویب شده که بمجلس سنا فرستاده شده دیدم جمله را طوری روی هم چیده‌اند که کاملا مطلب را وارونه می‌کند زیرا پیشنهاد من این بود که بهره برداری از معادن نفت کشور با رعایت ۹ ماده باشد آقای مهندس حسیبی هم پیشنهاد کردند که دولت اختیار تهیه و تدوین اساس نامه شرکت را داشته باشد عبارت را طوری نوشته‌اند که بهره برداری را آزاد و تدوین اساسنامه را مقیدکرده اند بقانون ۹ ماده حالا عین این را قرائت می‌کنم و خواهش می‌کنم آن را اصلاح بکنند. نوشته اند «بهره‌برداری از معادن نفت کشور و تهیه و تدوین اساسنامه شرکت ملی نفت» بعد از آن نوشته اند «با رعایت قانون ۹ ماده» در صورتی که باید رعایت قانون ۹ ماده ایی قبلا نوشته شود و بعد از آن نوشته شود تهیه تدوین اساس نامه. خواهش می‌کنم هم در اینجا اصلاح شود و هم چون بمجلس سنا فرستاده شده نامه‌ای هم فرستاده بشود که آنجا هم این مطلب را متذکر باشند.

نایب رئیس – اصلاح می‌شود. راجع به صورت جلسه دیگر نظری نبود؟

اخگر- بنده عرضی داشتم

نایب رئیس – بفرمایید

اخگر- در جلسه قبل بعد از مذکراتی که بنده کردم و آقایان معتمد دماوندی بیانی کردند بنده طبق ماده ۹۰ اجازه خواستم این تقاضای بنده در صورت جلسه قید نشده و حالا می‌خواهم از آن استفاده بکنم

نایب رئیس – حالا وقتش نیست اجازه بفرمایید وقتی وارد دستور شدیم آن وقت استفاده بفرمایید

اخگر- همان وقت اجازه خواستم اجازه بنده باید محفوظ باشد

نایب رئیس – حالا اجازه بدهید وقتی که وارد دستور شدیم

اخگر- ماده ۹۰ مقدم بر همه چیز باید باشد.

عبدالرحمن فرامرزی – در دستور

نایب رئیس – در صورت جلسه که نمی‌شود در دستور می‌شود صحبت کرد نوبت شما محفوظ است. دیگر راجع به صورت جلسه فرمایشی ندارید؟ (گفته شد- خیر) صورت جلسه روز یکشنبه ۱۲ امرداد تصویب شد.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان دکتر فاخر- کریمی – خلخالی – مکی – وکیل پور

نایب رئیس – چند نفر از آقایان اجازه نطق قبل از دستور خواسته‌اند. آقای دکتر فاخر

اخگر – ماده ۹۰ مقدم است

نایب رئیس – وقتی که وارد دستور شدیم

خسرو قشقایی – آقای رئیس چون کار خیلی داریم وارد دستور شویم.

دکتر فاخر- بعد از عرایضی که اینجانب درباره پیش‌بینی قانون اساسی ایران نسبت به تفکیک قوای سه گانه حکومتی و لزوم حذف پست وزیر دادگستری از هیئت دولت در جلسه علنی روز پنجشنبه ۹ امردادماه کردم عده ایی از همکاران محترم و از آقایان خارج از مجلس شفاها و کتبا این فکر را تشویق فرموده‌اند. اکنون از توجه این آقایان تشکر می‌کنم. عکس العمل جناب آقای لطفی وزیر محترم دادگستری در مقابل عرایض بنده در روزنامه اطلاعات مورخ یک شنبه ۱۲ مرداد بشکل مصاحبه با مخبر آن روزنامه انتشار یافت. این مصاحبه برای بنده ضروری ساخت که با اجازه آقایان محترم عرایضی را در این مورد اضافه کنم. از متن این مصاحبه به نظر می‌رسد که جناب آقای لطفی منظور بنده را خوب توجه نفرموده‌اند. منظور انحلال وزارت دادگستری نبود بلکه حذف پست عدلیه از راس دستگاه قضایی کشور و از هیئت دولت است. این مطلب را نیز بنده بعنوان نظر و احساسات شخصی عرض نکردم بلکه استدلال روی پیش‌بینی صریح قانون اساسی ایران و تطبیق آن با تئوری امروزی حکومت در بین اغلب ملل جهان می‌باشد.

در آخر مصاحبه مزبور جناب آقای لطفی فرموده‌اند که حذف وزارت دادگستری از دولت کار معقولی نیست خاصه آنکه در هیچ جای دنیا و در هیچ یک از ممالک راقیه نیز چنین چیزی معمول نشده‌ است. مثل اینکه در این بیان جناب آقای لطفی مطالعه کافی نفرموده اند. بنده برای اینکه امثله کافی از کشورهای مختلف و راقیه جهان خدمتشان عرض کرده باشم به قانون اساسی و طرز تشکیلات کشورهای مختلف مراجعه کرده و امثله زیادی پیداکرده‌ام و از لحاظ تنگی وقت حفظ نام و مواد مربوطه قانون اساسی چهار کشور بزرگ جهان که دارای چهار شکل مختلف حکومتی نیز می باشند در اینجا ذکر می‌کنم. این چهار کشور عبارتند از فدراسیون امریکا و کونفدارسیون سویس و مشروطه انگلستان و ساویت روسیه. اگر به ماده ۳ قانون اساسی امریکا و بمواد ۱۰۶ و ۱۰۹ قانون اساسی سویس و به مواد ۱۰۲ و ۱۰۴ آخرین قانون اساسی شوروی و به تشکیلات حکومت انگلستان (چون قانون اساسی نوشته شده ندارد پس نمی‌توان ماده ایی از آن ذکر کرد) مراجعه فرمایید ملاحظه خواهید کرد که در هیچکدام از این کشورها مقامی بنام وزیر دادگستری ما وجود ندارد بلکه دستگاه دادگستری آنها که مرکب از محاکم و دفاتر و امور اداری محاکم است مجموعا دستگاه واحدی بعنوان قوه قضاییه این کشورها را تشکیل داده و با سلسله مراتب خاص که در بین خود این محاکم موجود است مستقلا مشغول کارند. ممکن است سوال کرد این سوال نیز از بنده شده‌ است که در صورت حذف پست وزیر دادگستری از راس دستگاه قضایی ایران چه مقامی امور مهمی از این دستگاه مثل انتصابات و سرپرستی امور دفتری و محاسباتی این قوه را بعهده خواهد داشت؟ البته برای تهیه جواب باین سوال بایست پیش‌بینی قانون اساسی ایران و شرایط اجتماعی و سیاسی این کشور را در نظر گرفت. شاید در موقع لزوم بنده نیز بتوانم در این باره پیشنهاداتی بکنم ولی فعلا محض اطلاع عرض می‌کنم که: در بین قوانین اساسی کشورهای مختلفی که این جانب در این چند روزه تحت مطالعه قرار داده‌ام در شانزده کشور انتخاب قضات دیوان عالی کشور مستقیما بعهده یک یا هر دو مجلسین کشورهای مربوطه‌ است. در ۳ کشور این انتخاب با معرفی رئیس دولت از طرف مجلسین صورت می‌گیرد. در ۹ کشور این کار از طرف رئیس دولت با مشورت با سنای این کشورها انجام می‌پذیرد. در سه کشور این انتخاب با معرفی خود دیوان عالی از طرف رئیس دولت بعمل می‌آید. طبق قانون اساسی جدید فرانسه یک هیئت عالی قضایی ۱۴نفره پیشنهاد می‌کند و پرزیدان کشور تصمیم می‌گیرد.

اینجا بنده صورتی از طرز تشکیلات قضایی کشورهای مختلف را تهیه و ذکر کرده‌ام ولی از طرف دیگر چون وعده کرده‌ام که قسمتی از وقتم را بجناب آقای دکتر سنجابی بدهم از دو صفحه عرایضم صرف نظر می‌کنم و فقط به تندنویسی خواهم داد.
(صورتی که از قوانین اساسی کشورهای مختلف راجع بطرز انتخاب قضات مخصوصا انتخاب قضات دیوان عالی کشور استخراج نموده بودند تسلیم نمودند).
قسمت دوم عرایض من در مورد مذاکراتی بود که در جلسات گذشته راجع بوضعیت زمین داری در ایران در مجلس شد. این موضوع مهم امروز در بیشتر ممالک جهان مورد توجه قرار گرفته و خوشبختانه چند دانشگاه بزرگ دنیا در این راه پیشقدم شده و مطالعات دقیق مفید علمی درباره اصلاح امور زمین داری در جهان و مخصوصا بهبودی حال عموم افرادی که از زمین داری و زراعت تامین معیشت می‌کند بعمل می‌آورند. یکی از دانشگاههای پیشقدم در این موضوع دانشگاه ویسکانسین آمریکا است که سال گذشته یک کنفرانس بسیار مهمی برای مطالعه موضوع زمین داری در جهان برای مدت دو ماه تشکیل داد و از مخصصین عالی مقام جهان دعوت کرد که در این کنفرانس نظریات و نتایج تجربیات و طرح‌های مختلف خود را در میان گذارند چون این جانب نیز دعوت شده بودم که در این کنفرانس شرکت کنم سعی کردم صورت تمام مذاکرات و رونوشت گزارشات کلیه متخصصین شرکت کننده را جمع آوری بکنم و اکنون این مجموعه را بوسیله ریاست محترم مجلس به کتابخانه مجلس هدیه می‌کنم و یقین دارم همکاران محترمی که علاقه بصحبت و بحث در باره زمین داری در ایران باشند این مجموعه بسیار مفید اصلاحی را در آن خواهند دید. مطلب دیگر این است که طبق آخرین خبر واصله امسال سازمان دو هزار و پانصد فقره هزینه مطالعه و مسافرت بدانشگاههای بزرگ دنیا جهت طلاب کشورهایی که از لحاظ اقتصادی عقب هستند اختصاص داده‌ است و این رقم بمراتب بیشتر از سال‌های پیش است. امیدوارم دولت ایران اولا اقدام جدی خواهد کرد که سهم کافی از این تعداد ببرد ثانیا ترتیبی خواهد داد که اشخاص صلاحیت دار از این فرصت استفاده کنند تا این فرصت بشکل توریست درنیامده بلکه طلاب علم از این کشور بسوی دانشگاه‌های بزرگ دنیا راه افتد.
قسمت آخر عرایض بنده خیلی مختصر است. چون افتخار عضویت جمعیت ایرانی طرفدار ملل متحد را دارم از موقع استفاده می‌کنم که از نظر صدور رای دیوان بین المللی دادگستری بر نفع ایران بخود قضات عدالتخواه و بنمایندگان محترم ایران مخصوصا بجناب آقای دکتر سنجابی قاضی اختصاصی این کشور مراتب تشکرات قلبی خود را تقدیم دارم. یقین بدانیم که این طرز انجام وظیفه دیوان نه تنها بر نفع ایران شد بلکه بنفع خود دیوان و دستگاه قضایی بین المللی در بین ملل عدالتخواه و صلح دوست جهان خاتمه یافت. مخصوصا در این باره عمل آن قاضی شرافتمند انگلیس که با کمال شجاعت و شهامت حاضر نشد پا روی حق گذارد و منافع یک شرکت غاصب هم ملیت خود را در نظر بگیرد قابل تقدیر می‌باشد.

(قنات آبادی – آقای دکتر فاخر این را هم بفرمایید که فرانسه و آمریکا و شوروی که قضاتشان علیه ایران رای دادند این عملشان مورد تنفر مردم ایران است).

بعلاوه این مطلب دو چیز را در مقابل نظر همه روشن کرد که عبارتند از اولا حق ایران در این قضیه بحدی اظهر من الشمس بود که حتی یک فرد شرافتمند انگلیسی نیز نتوانست پا روی آن گذارد. ثانیا بار دیگر صلاحیت آن قسمت از اساسنامه دیوان را که انتخاب قضات را از میلت آنها جدا ساخته و روی اصل صلاحیت شخص و نمایندگی اقسام بزرگ تمدنها و مهمترین اسلوبهایی قضایی جهان قرار می‌دهد ثابت می‌نماید. بقیه وقتم را هم بجناب آقای دکتر سنجابی می‌دهم.

نایب رئیس – آقای دکتر سنجابی

دکتر سنجابی – از همکار آقای دکتر فاخر تشکر می‌کنم که مقداری از وقت خودشان را به بنده دادند. بنده لازم می‌دانم راجع به ماموریت خود در لاهه به تفصیل گزارش بعرض نمایندگان محترم مجلس برسد که شاید در حدود یک ساعت از وقت آقایان را بگیرد. اگر ممکن است امروز صحبت بکنم حاضر هستم والا اجازه بفرمایید روز یک شنبه.

نایب رئیس – اگر آقایان موافقند برای روز یکشنبه باشد.

ملک مدنی – رای بگیرید آقای دکتر سنجابی امروز صحبت بفرمایند

دکتر سنجابی – بنده حاضر هستم اگر آقایان موافقت بفرمایند امروز صحبت کنم.

مکی – بماند برای روز یکشنبه

دکتر سنجابی – هر طور که آقایان صلاح می‌دانند

نایب رئیس – آقای دکتر سنجابی امروز می خواهید بیانتان را بفرمایید؟

دکتر سنجابی – بنده حاضر هستم می‌خواهید امروز یا روز یکشنبه بنده عرض کردم یکقدری طولانی خواهد بود حالا هر طور که آقایان میل دارند

ملک مدنی – شما بیاناتتان را بفرمایید بعد هر قد روقت خواستید رای می‌دهیم

اخگر- یکشنبه بهتر است

ناصر ذوالفقاری – امروز باید رئیس انتخاب شود

مکی- رای بگیرید برای روز یکشنبه (صحیح است)

نایب رئیس – رای می‌گیریم برای روز یکشنبه. آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (عده کثیری برخاستند) تصویب شد. آقای کریمی بفرمایید پنج دقیقه بیشتر وقت ندارید.

کریمی – ماحصل عرایض بنده تذکر نکات حساس و دقیقی است که توجه دولت به هدف اصلی آن موجب برطرف شدن شداید اجتماعی و ایجاد روح امیدواری خواهد شد (احسنت)
سرلوحه عرایض بنده راجع به فرهنگ است. برای همکاران عزیزم جای تردید نیست که برنامه فعلی فرهنگ ما از برنامه کهنه و منسوخه فرانسه بوده و امروز نظیر این برنامه مبتذل در منحط ترین مستعمرات دنیا وجود ندارد (صحیح است) زیرا دانش آموزان بیچاره بعد از ده سال اتلاف وقت باز مسلط بخواندن و نوشتن فارسی نیستند و حاصل و ثمره این فرهنگ جز ایجاد مشتی بیکار و سربار به بودجه ضعیف کشور چیز دیگری نیست. ملت ایران از دولت جناب آقای دکتر مصدق انتظار دارد که یک انقلاب صحیح فرهنگی را شروع نموده تنظیم یک برنامه بسیار ساده و بی آلایش در باسوادکردن عموم طبقات کشور مخصوصا کشاورزان محروم اقدام فوری معمول دارد و بجای مواد مختلفه و تئوریهای بی فایده به تاسیس آموزشگاه‌های حرفه (کشاورزی و صنعتی) به منظور رفع بیکاری و کمک بوسایل تولیدی بپردازد. از همه مهمتر آنکه ساحت مقدس فرهنگ را دور از شائبه سیاست و تحریکات نگاه داشته با طرد عناصر مفسده جو و تشویق آموزگاران و دبیران و استادان خدمتگذار و ترویج روح دینداری بنیان فرهنگ مملکت را محکم و استوار نمایند (صحیح است)
دومین موضوع عرض بنده راجع به وضع رقت بار کشاورزان است. با استناد به گفته جناب آقای کاظمی نایب نخست‌وزیر هشتاد درصد مردم ایران را تشکیل می‌دهند ولی متاسفانه این طبقه شریف و زحمتکش مردم علاوه بر اینکه بکلی از نعمت بهداشت و فرهنگ محرومند بلکه از داشتن وسایل زراعتی نیز بی بهره بوده و هنوز مانند قرون وسطی کشت و زرع می‌نمایند و با اینکه فوق الطاقه ترین مشقات و زحمات را خود وزن و فرزندشان متحمل می‌شوند مع الوصف از دسترنج خود آن طور که باید کامیاب نمی‌گردند و از ساده ترین غذا و بی ارزش ترین پوشاک محروم هستند. از اینها گذشته هنوز مانند زمان توحش و استبداد بساط چوب و فلک و حبس و آزار و شکنجه و جرم بین بعضی از رعایا و مالکین و خوانین و زارعین رواج دارد. هنوز پاره ایی از مالکین زارعین را عنفا بنفع خود بیکار می گمارند. سهم مالکانه آنقدر ظالمانه‌ است که حتی زارعین غالبا با حسرت شکمی سیر و یا بدنی پوشیده را بگور می برند. بنده از دولت انتظاردارم با وضع قوانین متقن و صریحی از اجحاف و حتی استخفاف نسبت به زارعین جدا جلوگیری و سهم مالک را بعنوان حداکثر و حداقل که مثلا در محصول دیم بیش از یک پنجم و از محصول آبی بیش از یک چهارم نباشد محدود نماید و زارعین را از دادن رسومات باصطلاح سیورسات از قبیل تخم مرغ و روغن و مرغ و بیگار و سایر چیزها که یادگار زمان بربریت است معاف نموده و آنها را از نعمت عدالت و امنیت اجتماعی برخوردار سازد. و نیز از فشارها و اختیارات مالکین در کوچانیدن زارعین جلوگیری شود.
موضوع دیگر بهداشت مملکت و ازدیاد بودجه شهرستانها است. این را نیز تقاضا می‌کنم همان قسم که بعضی از همکاران محترم پیشنهاد نموده اند کلیه بودجه بهداری اعم از آنچه مستقیما در وزارت بهداری عمل می‌شود یا آنچه بنام وزارتخانه‌های دیگر مصرف می‌گردد از قبیل بهداری ارتش بهداری وزارت راه و فرهنگ و غیره همه را مجموعا به نسبت جمعیت هر استان تقسیم نمایند که رفع این ظلم و بی عدالتی از شهرستانها بشود. آقایان ایران فقط منحصر به تهران و پایتخت نیست (صحیح است) بلکه آن اکرادی که در مرز خسروی در آفتاب سوزان درو می کنند باید بسهم خود از بودجه کشور بهره مند شوند و مخصوصا دولت باید دستهای ناپاک را از دامن بودجه ضعیف کشور دور سازد. چند روز قبل بنده به آسایشگاه شاه آباد رفتم وضع آن جا فوق العاده خراب و رقت بار بود. بالاجتماع می‌گفتند دانشور نامی چند سال بودجه ۸۰۰ نفر مسلول را تفریط میکرده اکنون خانمش یک آپارتمان ۴۰۰ و ۵۰۰ تومانی ساخته‌ است. در این آسایشگاه یک دستگاه عکس برداری وجود ندارد. غذای آنها بهیچوجه قابل خوردن نیست. بجای آشپز یک دهاتی بی اطلاع را به آشپزی گمارده اند. نظافت مراعات نمی‌شود. زنها از چادرشب خود بجای ملافه استفاده می‌کنند. شبها یک نفر طبیبی که بتواند از کسانی که مبتلا به خون ریزی می‌شوند جلوگیری کند وجود ندارد. دیوانه را بین مرضای مسلول نگه داشته اند و موجب آزار و ناراحتی آنها را فراهم کرده اند. غرض علاوه بر آنکه در معالجه این طبقه از مرضا که حقیقتا بیش از همه قابل ترحم هستند اقدامی نمی‌شود بلکه آنها را با این وضع فجیع مبتلا بعذاب روحی و عصبانیت و ناراحتی نموده اند. من از آقای دکتر فرمانفرمایان استدعا می‌کنم شخصا آنجا را بازدید فرمایند.
موضوع دیگر عرایض بنده جلب رضایت افسران و حفظ احترام مامورین ارتش است. قدرت هر کشوری بستگی بقدرت ارتش کشور دارد بنده مطمئن هستم چندیست دستهایی در کار است که می‌خواهد ارتش ما را تضعیف نموده و افسران وطن پرست و خدمتگذار ما را دلسرد و نتیجه ارتش را متشنج نماید. و روی همین اصل بعضی از افسران ناپاک و مشکوک را مصدر پستهای مهم ارتش نمودند تا آنها با آن خرابکاری و تبعیض و خریدوفروش درجه موجبات نارضایتی افسران شریف را فراهم نموده اند. امسال بدون رعایت قدمت خدمت و مدارج تحصیلی افسران صرفا روی نظریات خصوصی درجه داده اند و بعضی از افسران دانشمند و تحصیلکرده و اروپارفته را که دارای چندین لیسانس هستند با قدمت خدمت و پایه و شغل خدمتی از ترفیع محروم کرده و فلان افسر آموزشگاه دیده را که معادل کلاس چهارم ابتدایی سواد ندارد ترفیع داده اند. بنده شخصا از وزیر دفاع ملی تقاضا می کنم هیئتی از سرهنگهای تحصیل کرده را مامور رسیدگی این موضوع فرموده و طبق تقاضای خود آنها تا تامین بودجه کافی آنها را بدون دریافت حقوق اقلا با دادن درجه استحقاقی تشویق و دلگرم نمایند.

نایب رئیس – آقای کریمی وقت شما تمام شد

کریمی – بنده یک صفحه دیگر از عرایضم مانده اجازه بفرمایید عرض کنم. آقایان هم مخالفتی ندارند.
البته سزاوار نیست که به جرم خیانت عده معدودی نوع افسران و ارتشیان را که الحق مردمی فداکار و شریف هستند به باد انتقاد و استخفاف گرفت بلکه باید عناصر فاسد و کثیف را از بین آنها خارج کرد و مخصوصا مسببین و مباشرین واقعه جانگداز اخیر را از رئیس ستاد وقت و فرماندار نظامی و رئیس ژاندارمری که قانونا مسئول بوده و هستند فورا تحت تعقیب قرار دهند که موجب یاس و عصیان مردم نشود.
(قنات آبادی – بخشنامه رئیس ژاندارمری که هر کس نفس کشید نفس او را قطع می‌کند)
درباره تقلیل مخارج دولت پیشنهاد می‌کنم عده زیاد خانمهایی که بنام ماشین نویس و کارمند در ادرات راه یافته و موجب بیکاری و پریشانی حواس کارمندان جوان و بعضی از روسا و مدیران کل را فراهم ساخته‌اند (خنده نمایندگان) به خانه خود روانه فرمایید تا به خانه داری و تربیت کودکان عزیز به میهن خدمت نمایند و بجای آنها شوهران و یا براداران لایقشان را که بیکارند مشغول نمایید.
آنچه در پایان عرایضم متذکر می‌شوم مراعات بودجه شهرستانها مخصوصا بهداری و فرهنگ قصبات و دهات است و امیدوارم با اختیاراتی که مجلس به پیروی از افکار عمومی ملت ایران بجناب آقای دکتر مصدق داده‌ است موفق شوند تمام این نارضایتی و احتیاجات را مرتفع فرمایند.
(آفرین – احسنت)

نایب رئیس – آقای خلخالی

خلخالی – برای اولین مرتبه که در جلسه رسمی و علنی افتخار صحبت را دارم لازم می‌دانم از غیرت و همت و شرافت و جنبش اهالی تبریز و آذربایجان تشکر کنم که توانسته اند با پایداری خودشان سنگرهای نابکاران را خراب کنند و عده ایی را اینجا بفرستند که بنده هم افتخار همکاری با آنها را دارم. قبل از رسمیت مجلس موقعی که اعتبارنامه ها مطرح بود و فعالیتهایی در پشت پرده احساس می‌گردید در جلسه سی ام اردیبهشت ماه بنا بوظیفه ایی که داشتم تذکراتی داده و لزوم طرد افراد ناصالح و خودداری از شرکت در دسته بندیهای زیانبخشی را که برخلاف مصالح و منافع مردم انجام می‌گرفت یادآور شدم و سعی نمودم توجه آقایان محترم را بحقانیت خواسته‌های مردم و لزوم مجاهدت در راه عملی ساختن آنها جلب کنم. بالاخره تصریح کردم که مقاومت در برابر مردم و بی اعتنایی بحقوق آنها و شدت ظلم لاجرم آتش انقلاب را روشن می‌سازد. گمان می‌کنم فاجعه خونین سی ام تیرماه که بیداری و قدرت و درجه پایداری مردم را ثابت نمود عرایض بنده را تایید کرده گوشه ایی از واقعیات را نشان داده باشد.
اکنون عرض می‌کنم که ملت ایران با کمال هوشیاری مراقب جریان و منتظر نتیجه و اصلاحاتی هستند که برای خاطر آن قربانی‌های بیشماری داده اند دیگر نه تحملی برای مردم مانده و نه موردی برای دفع الوقت. ملتی که حق حاکمیت با ا واست و تمام قوای مملکتی ناشی از او می باشد با نهایت عسرت بدون فرهنگ و بهداشت در شرایط بسیار نامساعد اقتصادی بسر می‌برد. هموطنان ما در دهات کثیف ویران در قصبات مخروبه در شهرهای متروک با هزار مصیبت و سختی برای سد جوع خود تلاش می‌کنند اخرالامر حاصل دسترنج و نتیجه زحمت آنها به یغما می‌رود. نظام و عدالتی در اجتماع آن وجود ندارد. امنیت غیرمفهوم است. وقتی صحبت از امنیت و آزادی که مهمترین وظیفه دولت است به میان می‌آید دشمنان مردم به بهانه حفظ امنیت کشتارهای دسته جمعی راه انداخته زندانها را از بیگناهان پر می‌کنند. مسلم با این ترتیب مشکل است حس احترامی در مردم باقی بماند. اخیرا نامه ایی از تبریز برایم فرستاده اند و نوشته اند خانم یکی از دکترهای محترم آنجا که گویا قابله هم بوده بخارج شهر برده شده بعد از عمل منافی عفت در بیابان رها کرده اند و آن خانم بیچاره به ساربانی که رد میشده ملتجی می‌شود و بزحمت خود را در شهر به مریضخانه میرساند.
باید عرض کنم این موضوع نسبت به جریانات خلاف انسانی و حق شکنانه‌ای که در آذربایجان می‌گذرد بسیار بی اهمیت می‌باشد.
برای اینکه از مطلب دور نیافتم تشریح نمی‌کنم. فقط لازم می‌دانم اضافه کنم که بیشتر خرابیها و عصبانیت مردم متوجه مقاماتی می‌باشد که حقیقت را وارونه نشان می‌دهند و اجامر و اوباش و چاقوکشانی را که بجان و مال و ناموس مردم مسلط کرده اند تحت حمایت خود مصون از تعرض نگاه می‌دارند. تا کنون دیده نشده گناهان این افراد مورد تعقیب و کیفر قرار گیرد. البته مجموع این قبیل بی اعتناییها و جریحه دار ساختن احساسات پاک مردم و عدم توجه بشکایت و خواسته‌های آنها نتیجه خوبی نمی‌تواند داشته باشد. آقایان انحطاط و درماندگی ما فقر و عدم بضاعت و مظلومیت مردم مولود خرابی دستگاههای اداری فساد و خیانت هیاتهای حاکمه دخالت و نفوذ و تحریکات اجانب می‌باشد. هیچوقت چرخهای دولتی در محور منطقی خود نچرخیده همیشه در نقطه مقابل فلسفه وجود خود بکار افتاده‌ است. بنده قصد ندارم اوضاع حاضر را ترسیم و علل و جهاتش را تشریح کنم زیرا آقایان بهتر از بنده بعمق بدبختی و شدت محرومیت مردم و عدم رضایت آنها پی برده‌اند. اکنون باید ببینیم که این اصلاحات کدام است و اقصر راه کدام است. برای اینکه از اول مشروطه همه از اصلاحات صحبت کرده متاسفانه کمترین عمل دیده نشد. دارند مردم مایوس می‌شوند. این آخرین هیجانی بود که قبل از انقلاب مردم خواسته‌اند بوسیله صلح جویانه بوسیله حکومت جناب آقای دکتر مصدق به آرزوهای ملی خود برسند. مقاومت مسلم عاقبت وخیمی خواهد داشت. اینجا با کمال صراحت باید عرض کنم اختلاف طبقات شدت فقر مردم امری نیست که کتمان پذیر باشد یا ما باید پول سرشار و زیادی بدست بیاوریم بدون توجه به سرمایه اشخاص که البته از راههای نامشروع بیشتر جمع شده اختلاف طبقات را از بین ببریم فساد و تباهی و انحطاط را مرتفع کنیم. متاسفانه تاکنون مساله نفت از نقطه نظر اینکه به فروش نرسیده به نتیجه قطعی که ازش بهره مند شویم نرسیده امیدواریم با کوششهایی که دولت با همت و غیرت مردم انجام داده به این نتیجه هرچه زودتر برسد. منتهی همانطوری که سیاست دولت براین بود که بدون درآمد نفت وضع جامعه و بودجه را تعدیل کند
(نایب رئیس – اکثریت نیست تامل بفرمایید) (چند لحظه بعد اکثریت حاصل شد)

نایب رئیس – بفرمایید

خلخالی – باید این جا یا ما از این سرمایه‌هایی که عرض کردم و نسبت به طرز تشکیل آنها در دست یکعده معدودی صحبت نمی‌کنم و نظری جز اصلاح جامعه و خدمت عمومی ندارم از آنها استفاده بشود یا قهرا و بزور گرفته شود یا بطور جوانمردی آنها بدولت کمک کنند تا دولت بتواند تولیدات را زیاد بکند و فقر عمومی را بوسیله کارهایی که پیدا می‌شود بر طرف نماید تا اینکه این بدبختی رفع شود و از این لجه و نکبت و فقری که افتاده‌ایم بیرون بیاییم.
این جا مطلبی که بنظر می‌رسد خواه از نظر تعدیل سرمایه خواه از نظر تقسیم املاک که صحبت شد یعنی این زنگ خطر حتی بوسیله دیگران هم زده شد. این نکته مسلما باید حل شود غیر از اینکه مشروعیت این اموال معلوم نیست این نکته فلسفی و مذهبی باید مورد توجه قرار گیرد و آن مسئله انتخاب احسن است. گویا این مثالی که عرض می‌کنم حضور آقایان مرحوم آخوند ملامحمدکاظم خراسانی گفته بودند. به ایشان گفته بودند که در پیدایش مشروطه بالاخره جنگی خواهد شد و عده ایی کشته خواهند شد ممکن است بین آنها نفوس زکیه و اشخاص بیگناه باشند. استدلال فرموده بودند که اگر پیغمبر و سلمان هر دو به دریا بیفتند و ما نتوانیم هر دو را نجات بدهیم یعنی نجات یکی موکول بر این باشد که دیگری را غرق کنیم یعنی پای را بر دوش یکی بگذاریم و دست دیگری را بگیریم، البته عقل حکم می‌کند که این جا پا به دوش سلمان گذاشته شود و دست پیغمبر گرفته و کشیده شود. یعنی نجات پیغمبر موکول به غرق کردن سلمان است. من همین مثال را می‌خواهم اینجا عرض کنم درست است که الناس ملسطون علی اموالهم و انفسهم را ما می‌دانیم بدون اینکه آقایان اصل لا ضرر و لا ضرارا را در نظر بگیرند ولی نمی‌توان اینجا به آن استناد کرد برای اینکه عرض کردم جامعه ایران در فقر و بدبختی افتاده‌ است و اگر چنانچه ما از اموال یک عده ایی از املاک جمعی بنفع عمومی استفاده نکنیم با کمال بیغرضی غیر از اینکه مسئله انقلاب و شورش و این قبیل چیزهایی که بالاخره پیش‌بینی می‌شود یک امر خلاف وجدانی است ما اگر یک صحبتی از این بابت می‌کنیم برای خاطر مصلحت عموم و حیات مردم است. من عرض کردم اگر درآمدی خارج از این موضوع در دست ملت بود که بیکاری را رفع و فقر عمومی را ریشه کن کند ا زاین بابت صحبتی نمی‌کردم که سوء تفاهمی ایجاد بکند ولی می‌خواهم عرض کنم که راه اصلاح بنظر بنده بالاخره استفاده از این سرمایه‌هایی است خواه ناخواه به ملت مربوط است. این اموال زوال پذیر است و باید بیشتر مفید و کمک کننده آن چراغ تمدن و ملیت و حیات عمومی باشد. بنابراین اگر چنانچه از اینها لااقل بطور امانی بطور موقت برای حیات عمومی استفاده بشود کار گناهی نشده. حقیقت دین و ماهیت مذهب هم گمان نمی‌کنم غیر از این حکمی بکند.
مطلبی که باز می‌خواهم عرض بکنم البته نمی‌خواهم راجع به طهارت دامن خود صحبتی کنم ما هر چه اینجا می‌گوییم با کمال خلوص نیت و صداقت و صفای باطن و صراحت برای خاطر مردم است. همان طوری که افکار عمومی ایجاب میکرد نسبت به روی کار آمدن جناب آقای دکتر مصدق کوشش‌هایی بسیاری کردیم ولی اینجا می‌خواهم عرض کنم که من نمی‌خواهم در تمام کارهایی که اینجا می‌شود اینجا خودم را شریک کنم یا خدای ناکرده کسانی را تحمیل کرده باشند یا باز خدای نکرده غیر از این راهی که مردم انتظاردارند و جبر تاریخ ایجاب می‌کند که بروند، بروند و اقدام کنند و همه مردم را مایوس کنند و ما را مسئول این جریانات بدانند. بنده تا جایی که دولت از تمام این تشکیلات روی مصالح عمومی روی منافع مردم روی حیات انسانهای محرومی که در ایران زندگی می‌کنند اقداماتی بکنند مسلم پشتیبانی خواهم کرد و دلیلش هم این است که قبل از این جریانات من رویه ایی داشتم که این عرایضی که عرض می‌کنم تایید می‌کند ما در موفقیتی که دولت جناب آقای دکتر مصدق بدست آورده در این راه کوششهایی کرده‌ایم یعنی متوجه این نبودیم که پیروز بشود یا نشود، خیر عمومی را در نظر داشتیم. اگر مطلب تکرار می‌شود تکرارش برای خاطر این است که هیچگاه نباید فراموش کرد. هیچگاه نباید بحقوق مردم بی اعتناء بود و در برابر آنها مقاومت کرد. برای اینکه عرض کردم سالها است که این موضوع بچشم می‌خورد و مطلعین امور هم متوجه آن نیستند. این هیجانات عمومی یک امر سطحی وکاری سطحی نیست یک امری است که ریشه‌های عمیقی در میان نهضت ها و نتیجه از این جنیش ها بدست بیاید. ما همواره باید کوشش کنیم و این پیشنهاداتی که بطور مختصر و فی الجمله عرض کردم برای خاطر این است که مبادا این طغیان بصورت دیگری در بیاید یعنی این صدای مرتعشی که از روح پریشان و آشفته مردم در می‌آید روزی به سرود انقلابی مبدل گردد. آن وقت شنیدن آقایان چندان تاثیری نخواهد داشت. مخصوصا ایران با این نهضت عظیمی که کرد و جنبشهایی که مردم نمودند تقریبا می‌توان گفت که از نظر اخلاف و مبارزه با استعمار پیشوای شرق میانه شده و البته این روح نه تنها در ایران بلکه در تمام ملل آسیا بوجود آمده و مخصوصا بعد از جنگ دوم جهانی که ملت ها دیگر حاضر نیستند تحت رقیت بسر برند و زنجیرهای غلامی دست و پای آنها را ببندند این صیت آزادی و حریت و صیت بدست آوردن حقوق از دست رفته خود چیزی نیست که منحصر به ایران باشد. چون ایران در این جنبشها پیش قدم بوده این تلاشهای ناجوانمردانه و خائنانه که از طرف نیروی استعمار و از طرف ایادی آن می‌شود اگر این چراغ پرفروغ نهضت را خاموش کنند ممکن است آسیا در تاریکی فرو برود. ما موظف هستیم نه تنها در رستگاری نهضت ملت خودمان را ادامه بدهیم البته این نکته را هم عرض می‌کنم مخصوصا درن تیجه جریانات اخیر و نهضتی که رنگ و روغنی نسبت به نهضت‌های گذشته دارد اگر چنانچه اختلافات را مرتفع ساخت و همه را در یکجا متحد نمود به نتیجه خواهیم رسید. فعلا که مجلس هم الحمدالله باتفاق آراء دولت را پشتیبانی کرد و اختیاراتی هم که خواسته شد داده شد مسئولیتهای سنگین و بزرگی متوجه دولت است. من بدون اینکه بخواهم حالا انتقاد کنم از خداوند متعال می‌خواهم که دولت در انجام و پیشرفت کارها و اصلاحاتی که بمردم وعده داده و مردم انتظار دارند توفیق حاصل نماید. بنده وقت آقایان را بیش از این نمی‌گیرم و اگر چنانچه وقتی باقی است…

نایب رئیس – وقتی دیگر باقی نیست

خلخالی – و اگر چنانچه تعطیلات تابستانی نزدیک نمیشد و من نمی‌ترسیدم از اینکه ممکن است صحبت نتوانم بکنم مصدع نمی‌شدم و مخصوصا بعلت تلگرافات و نامه‌هایی که از تبریز می رسید که شما چرا صحبت نکردید تصدیع دادم و برای اینکه آقایان ممکن است احساس کنند و خدای ناکرده بخلوص نیت و صراحت بنده در این پیشنهاداتی که راجع بتعدیل سرمایه و مسئله تقسیم املاک شد پی نبرند و باید بدانند من از روی ایمان به آنها اشاره کرده و مثل مذهبی هم زدم که آقایان بخوبی توجه داشته باشند. شکایتهایی هم از اهالی همدان رسیده و طومارهایی هم فرستاده‌اند که بمقام ریاست تقدیم می‌کنم و بدولت هم عرض کرده‌ام که بشکایات این افراد که لابد برای زمینه سازی انتخابات است و یکعده ایی در آنجا زمینه سازی کرده اند توجه عاجلی بفرمایند. بقیه وقتم اگر مانده به آقای شمس قنات آبادی می‌دهم.

نایب رئیس – وقتی باقی نمانده

شمس قنات آبادی – تشکر می‌کنم قربان (خنده نمایندگان).

نایب رئیس – آقای وکیل پور

وکیل پور- ده دقیقه از وقتم را به آقای مکی می‌دهم و از بقیه وقت خودم استفاده می‌کنم.

نایب رئیس – آقای مکی

مکی – با ابراز و اظهار تشکر از همکار عزیزم جناب آقای وکیل پور بنده بهیچوجه قبل از دستور مزاحم نمایندگان محترم نمی‌شوم ولی چون این جلسه که در خدمت آقایان هستم جلسه ای است که می‌خواستم تودیع کرده باشم و روز یک شنبه با اجازه نمایندگان محترم تهران را ترک می‌کنم (اخگر – بسلامتی) بهمین لحاظ استدعا کردم که نماینده محترم به بنده چند دقیقه اجازه بدهند که علت مسافرت و منظور این جریان را باستحضار ملت ایران و نمایندگان محترم مجلس شورای ملی برسانم. موقعی که هئیت نمایندگان بانک بین المللی در ایران بودند در یک شبی که در باشگاه افسران بشام دعوت داشتیم و آقایان وزیران و هیئت مختلط هم حضور داشتند مذاکرات زیادی انجام شد تا دو بعد از نصف شب بنده بودم و آقای وزیر خارجه و آقای گارنر در ضمن با حضور آقای دکتر معظمی چندین مرتبه از من دعوت کردند که موسسات نفتی آمریکا را بنده بازدید بکنم آن شب بنده رد کردم. در نوبت دوم که باز ملاقاتی دست داد باز تقاضایشان را تکرار کردند و رفقا و بعضی از اعضای دولت مخصوصا آقای بوشهری وزیر راه گفتند چرا رد می‌کنید دعوتی کردند شما دعوتشان را بپذیرید. بنده دعوت را پذیرفتم و قرار بود قبل از فروردین بروم ولی کارهای مملکتی و مجلس ایران اجازه نداد. قبل از مسافرت آقای نخست‌وزیر می خواستم بروم ایشان فرمودند که بمانید تا من از لاهه برگردم آن وقت بروید. این بود که بنده مسافرتم را عقب انداختم تا آن رای دیوان داوری صادر شد و بحمدالله بکمک ملت ایران و تلاش هیئت نمایندگی ملت ایران در این دعوی حاکم شد.

بنده به دو لحاظ این مسافرت را قبول کردم یکی اینکه در سال گذشته که در خوزستان بودم بواسطه گرمای شدید کبدم مریض شده‌ است بطوری که آقایان می‌دانند دستهای بنده متورم است ناچار بودم معالجه بکنم. چندین نوبت هم با کمک بعضی از دوستانم مخصوصا آقای دکتر معظمی در یک مواقعی که بکمک آقای دکتر وکیلی در معالجه من کوشیدند و نتوانستند کبدم را معالجه کنند. این است که از این فرصت استفاده می‌کنم مدتی در آلمان اقامت می‌کنم در آنجا اول خودم را معالجه می‌کنم بعد می‌روم به آمریکا و اصولا دعوتهایی که از بنده در اروپا شده‌ است هیچیک دعوت دولتی نیست و بنده هیچ ماموریت رسمی از طرف دولت ایران و مجلس ایران ندارم (صحیح است) یک دعوت غیررسمی خصوصی است ولی در این دعوتی که شده‌ است مکاتبات زیادی شده‌ است که نمایندگیهای ایران در کشورهای خارجی بوظایف خودشان عمل نمی‌کنند. یعنی آنچه را که بر علیه ملت ایران و نهضت ملی در جراید نوشته می‌شود اقداماتی که از طرف شرکت سابق نفت ایران می‌شود نمایندگیهای ایران حکم صفر را دارند و مثل این است که اصلا چنین مطالبی راجع به ایران نوشته نشده‌ است. بنده وظیفه خود می‌دانم که در این مسافرت آنچه که بتوانم از این اکازیون و از این موقعیت استفاده می‌کنم وضعیت نهضت ملی ایران را بدنیا و مردم آزاد جهان نشان بدهم و بگویم که ملت ایران چه می‌خواهد و امیدوار هستم که در این وظیفه ملی توفیق حاصل کنم. (خسرو قشقایی – انشاء الله) و برای اینکه مجلس را در جریان این عمل گذاشته باشم مرتبا شاید بتوانم نتیجه اقدامات خودم را بعرض مجلس شورای ملی برسانم. بعلاوه از همکار عزیزم جناب آقای پارسا نماینده محترم هم خواهش کردم که در این مسافرت بنده افتخار همکاری و مسافرتشان را داشته باشم ایشان هم قبول کردند و روز یکشنبه باتفاق ایشان خواهیم رفت اما در این موقعی که عازم مسافرت هستم و شاید دیگر توفیق به زیارت آقایان را حاصل نکنم (چند نفر از نمایندگان – خدا نکند) هواپیما است، مسافرت است انسان امروز زنده‌ است فردا ممکن است نباشد (جلالی – انشاء الله به سلامت مراجعه خواهید فرمود) می‌خواستم یک وکالتی به آقایان نمایندگان و افراد ملت ایران بدهم در جریان مبارزه تهمتهای زیادی به بنده زده شده در روزنامه ها مطالب غیرواقع و دروغی نوشته شده تهمتهای زیادی که زده شده خیلی از روزنامه ها نوشته اند که بنده استخر رامسر را به مبلغ پانصد هزار تومان خریده‌ام عمارت خاچیک را در لاله زارنو به مبلغ سیصد و پنجاه هزار تومان بنده خریده‌ام معدن زغال سنگ و معدن سرب دارم در بانکهای خارجی و داخلی پول دارم. بنده جز آنچه از پدرم به ارث بمن رسیده و چهارده سال است که پدرم فوت کرده (شمس قنات آبادی – خدا بیامرزد) و هنوز اسناد مالکیت آن بنام من صادر نشده مشترک است و بنام ورثه‌ است و یک بیست و چهارم مجرایی که احداث کردیم با چند نفر مهندس در شمال تهران که یک بیست و چهارم سهم بنده‌ است که پنج هزار و پانصد تومان بنام بنده بوده و هزار تومان از آن را هم هنوز بدهکار هستم حالا بهمان قیمت حاضرم واگذار کنم. غیر از آنچه که عرض شد آنچه را که بنام بنده‌ است و از بنده تمول و ثروتی سراغ دارند هر یک از نمایندگان و هر یک از افراد ملت بموجب همین عرایضی که می‌کنم اختیار دارند بروند و مصادره کنند. آنچه که از پدرم به بنده رسیده‌ است که عرض کردم یک دانگ خانه ایست گلی در خیابان ارامنه و نظیر آن یک چیزهایی بمن رسیده هر کس سراغ کرد پول در یکی از بانکهای خارجی یا داخلی عمارت معدن و یا مستغلاتی که ممکن است گفت قیمتی دارد می‌تواند برود بیک سیر نبات صلح کند بشرطی که آن یک سیر نبات را بیاورد تحویل بدهد که آن یک سیر نبات هم منفعت شده‌ است.
و یک عرض دیگری که دارم این است که در این اواخر نسبت به ارتش یک حملاتی می‌شود. من از ملت شرافتمند ایران انتظار دارم که نسبت به افسران شرافتمند و آن کسانی که من شاهد عملیات آنها در خوزستان بودم و می‌دیدم که در آفتاب ۶۰ درجه که همین آقای مهندس رضوی چند روزش را تشریف داشتند و افتخار میزبانی ایشان را بنده داشتم دیدند که چه جور سربازها و چه جور افسرها توی آن آفتاب جلوی اسکله ها جلوی کشتیهای جنگی انگلیسی جلوی تانکهای جنگی می‌ایستادند. این را من خیانت می‌دانم که به یک چنین ارتشی که یک ملت چنین روزی ممکن است مورد استفاده ملت ایران واقع بشود یک همچو حملات ناجوانمردانه‌ای بشود (صحیح است) آقایان ما از طرف غرب و از طرف جنوب با یک کشورهایی که می‌توانم بگویم استقلال کاملی ندارند عشایری هستند و بدستور انگلستان و همچنین شرکت سابق نفت ممکن است بر علیه منافع ملت ما قیام کنند مجاور هستیم. ما باید در سرحدات خودمان یک ارتش ملی داشته باشیم که در مواقع ضرورت بتوانیم جلوی این تحریکات را بگیریم. شاید نظر خارجیها این باشد که این ارتش مضمحل شود که آنها بتوانند خدای نکرده بمناطق نفتی ما یا سرحدات ما دستبرد بزنند. وظیفه خودم می‌دانم در این آخرین ساعاتی که در مجلس شورای ملی ایران و در پشت این تریبون می‌توانم با ملت ایران صمیمانه صحبت کنم عرض کنم که نسبت به ارتش صمیمی باشند. البته در ارتش افسران نابکار هست و در هر طایفه ای خوب و بد وجود دارد. در هر شهری مردمان خوب و بد هستند. بایستی به خوبانشان احترام کرد و بدها را هم بکیفر اعمالشان باید رسانید. درست است که سعدی می‌گوید نمی‌بینی که گاوی در علفزار بیالاید همه گاوان ده را. ولی این یک کلیت ندارد و برای یک نفر نمی بایست منافع یک ملت و استقلال و آقایی یک کشوری را برای خاطر صد یا پنجاه افسر خطارکار صرفنظر کنیم و من این استدعا را خواستم از پشت این تریبون بکنم که ارتش همانطور که در نطق رادیو هم عرض کردم ارتش در حکم روح یک مملکتی است. این روح را باید تقویت کرد. البته افراد نابکارش را هم باید شدیدا مجازات نمود و آن کسانی را هم که موجب این خونریزی‌های بیشمار شدند آن را هم اگرچه المامور معذور بوده اند و باید دید چه کسی به آنها امر کرده‌ است آن کسی که به آنها امر کرده آن را باید بمجازات رسانید (شمس قنات آبادی – بعنوان ماموریت نمی‌شود خیانت کرد) آمر را باید اعدام کرد نه یک سرباز جزء را. بنده می‌خواستم این را صمیمانه عرض کنم که بایستی آمرین و مسئولین این فجایع هر کسی در هر درجه ای که می‌خواهند باشند گرفت و انتقام ملت را از آنها خواست. ولی این کلیت ندارد چه بسیاری از این افسران در همان روز در تهران بوده اند که بحال ملت ایران و این خونریزیها و تیراندازیها گریه کرده اند (صحیح است) در میدان سپه شنیدم افسری آمد در نزد مردم گفت من نمی‌خواهم به روی شما گلوله خالی بکنم من مستخدم ملت ایرانم و امیدوارم که همیشه از استقلال ایران دفاع کنم این گلوله و اسلحه برای دشمنان ایران است. این قبیل افسران در کادر ارتش ما هستند و آنها را نبایستی در قبال افسران خطاکار گذاشت بایستی به ارتش احترام قائل شد زیرا هدف نهایی مخالفین استقلال ایران همین وضعی است که بوجود آمده یعنی ارتش اصلا وجود نداشته باشد تا آنها دستشان باز باشد برای اینکه هر کاری بخواهند بکنند.

البته دزد پی بازار آشفته می‌گردد و این موضوع را ناچار بودم در این آخرین لحظاتی که در خدمت آقایان هستم باطلاع ملت ایران برسانم و صمیمانه از ملت ایران بخواهم که نسبت به ارتش احترام قائل باشند و نسبت به آن کسانی هم که خیانتی به ملت ایران کرده اند و خطاکار هستند از نمایندگان محترم استدعا دارم از آقایانی که در کمیته تحقیق عضویت دارند استدعامی کنم که زودتر افسران خطارکار را بمجازات عمل خودشان برسانند زیرا تا تنور گرم است می‌شود نان بست تا احساسات مردم هست بایستی آنها را مجازات کرد تا یک مرتبه دیگر نهضتی که بنفع استقلال و عظمت و آقایی ایران بوجود آمده گلوله به روی برادران خود نکشند. امیدوارم که از پرچانگی بنده خسته نشدید و بنده را معذور می‌دارید و امیدوار هستم همانطوری که با دلی آکنده از مهر ایران و علاقه به هموطنان عزیزم ایران را ترک می‌کنم بتوانم وظیفه ملی و مملکتی خودم را در مسافرت انجام بدهم و با یک علاقه بیشتری بتوانم در آتیه برای ملت ایران مفید واقع بشوم (انشاء الله)

نایب رئیس – آقای وکیل پور پنج دقیقه شما بیشتر وقت ندارید بفرمایید

وکیل پور- بنده در یک وضع خیلی عجیبی قرار گرفته‌ام. البته خیلی استفاده کردم از فرمایشات جناب آقای مکی و همچنین سایر آقایان نمایندگان ولی حالا از جناب آقای رئیس خواهش می‌کنم که چند دقیقه بیشتر اجازه بفرمایند بنده صحبت کنم و همچنین از آقایان نمایندگان تقاضا می‌کنم موافقت بفرمایند
(مکی – بنده هم همین استدعا را دارم از جناب آقای رئیس معذرت می‌خواهم چون بنده پرچانگی کردم اجازه بفرمایید)
عرض کنم بنده عادتا در حاشیه عرضی نمی‌کنم در متن صحبت می‌کنم آن هم مطالبی که مربوط به حوزه انتخابیه بنده‌ است و مخصوصا از حضور آقای معظمی استفاده می‌کنم و تقاضا می‌کنم این مطالب بنده را یادداشت بفرمایند. یک گرفتاریهایی داریم در حوزه انتخابیه که قسمت اعظم آن مربوط به تشکیلات غلط اداری است و دیگر نبودن وسیله کار است. البته خود آقایان می‌دانند که ما در مسائل حوزه‌های انتخابیه نسبت باین مشکل و گرفتاریها مشترک هستیم. یک قسمت از گرفتاری ما این است که سه ماه تمام است سهمیه قند و شکر جهرم را نداده اند هر چه می‌کنیم نمی‌دهند سهمیه دارو را نمی‌دهند. بطور نمونه عرض می‌کنم این گرفتاریهای که ما داریم نمی‌شود گفت عرض کنم حضورتان ملخ هجوم کرد بفارس در همه جا درست مبارزه کردند ولی در جهرم آنطوری که باید مبارزه نشد. می‌گویند که سم آلدرین نداریم تحقیق کردم ولی کسانی که در فارس ملک داشتند طیاره رفته سمپاشی کرده. اینکه عرض کردیم گرفتاریهای ما مولود تشکیلات غلط اداری است. علتش این است که در شهرستانها واحدهای مستقل اداری وجود ندارد و هر یک از این شهرستانها تابع مرکز استان است و مرکز استان هم دلش می‌خواهد به هر شهرستانی سهمیه‌های عمومی و اعتبارات عمومی می‌دهد دلش نمی‌خواهد نمی‌دهد. و عجب این است بواسطه شدت استیناسی که داریم نمی‌توانیم حسن و قبح آن را بفهمیم و در حقیقت اگر کمی تفکر کنیم و امعان نظر بنماییم که هیچ توجهی به شهرستانها نداریم و عین ظلم است اینجا چندین عیب بوجود می آید یکی اینکه تشکیلاتی که در مراکز استان هست که اعتبارات را می‌گیرند و هیچ قبیل توجهی باین شهرستانها ندارند. یکی هم علیرغم قانون اساسی تساوی حقوق افراد را از بین برده‌اند شما ملاحظه بکنید آنهایی که نشسته اند و تشکیلات مملکتی را داده اند عوض اینکه محل ها را طبقه بندی بکنند در حقیقت افراد را قسمت کرده‌اند افراد را طبقه بندی کرده اند از درجه امتیازات برای آن کسی که در شهرستان کوچکی زندگی می‌کند مثلا باید سهمیه قند و شکر او ۴۰۰ گرم باشد ولی اگر در شهر بزرگ باشد این طور نیست و در تمام سهمیه‌های عمومی و اعتبارات عمومی این حکم جاری است مثلا چندین ساختمان نیمه تمام در جهرم هست و تمام اینها در شرف ویرانی و خرابی است و تمام اعتبار بعضی از اینها را داده اند بشهر شیراز مرکز استان و مرکز استان آن را نداده و خودش حیف و میل کرده‌ است و به مصرف رسانیده‌ است. خلاصه می‌خواهم عرض کنم که این تشکیلات پوست پیازی را از بین ببرید و واحدهای مستقلی را برای شهرستان ها بوجود بیاورید. یک روزی در خدمت آقای ملک مدنی آمدیم نزد وزیر فرهنگ و صحبت شد که یک دستگاه فرهنگ در شهر ما بود که مستقلا کار می‌کرد بعد یک مرتبه آمدند استقلال آن را از بین بردند و گفتند باید تبعیت کند از مرکز استان. آن روز توضیحات کافی در این باب جناب آقای دکتر کیان و جناب آقای ملک مدنی فرمودند بنده هم عرض کردم. جناب آقای نخست‌وزیر هم امر فرمودند که استقلال فرهنگ جهرم را برگردانند. معذلک همین مسکوت مانده و این واقعا باعث تاسف است برای چه این کار می‌شود؟ برای اینکه وقتی مرکز فرهنگ فارس باشد هر چه معلم بنجل و هر چه اعتبار نامربوط باشد سهم جهرم است و آنچه که اعتبار مخصوص جهرم است نمی‌رسد. من می‌خواهم استدعا کنم که این طرز را از بین ببرید. عیب دومی که در این طرز تشکیلات است این است که مسئولیت و ابتکار را از مامورین می‌گیرید. شما اگر در تمام مملکت واحد مسقل داشته باشید فقط شانس و فرصت را به ۱۵ نفر می‌دهید که ابتکار خودشان را آزمایش کنند. شما اگر چند واحد مستقل داشتید بطور تحقیق در بین افراد مامورین دولت کسانی را آزمایش می‌کردید. همانطور که یک روز جناب آقای مهندس زیرک‌زاده فرمودند باید بجوانها شانس بدهید فرصت بدهید تا خودشان را آزمایش کنند و عرضه و لیاقتشان را نشان بدهند. بالاخره فرصت بدهید به یک مامور تا مستقل باشد بگویید برو برای خودت کار کن اگر از عهده برنیامد او را عوض کنید. ولی اگر باو فرصت دادید دو مرتبه هم خطاکرد او می‌تواند بعدا مامور لایق و کارآمد برای شما باشد. خلاصه جناب آقای مهندس معظمی از شما تقاضا می‌کنم که این موضوع را در هیئت دولت مطرح کنید بفرمایید این شهرستانها بکلی از بین رفته اند و بکلی ضایع شده اند همه جا را نمی‌شود خراب کرد و شهرستانها را تابع استان کرد. (صحیح است) فقط مطلبی که می‌خواستم عرض کنم این بود که این گرفتاریها مولود نبودن وسیله کار است در جهرم در هر جا می بینید وسیله کاری نیست صنعتی نیست تجارتی نیست چون راه ندارد اصلا یک راهی که جهرم را به شیراز متصل کند و بسایر شهرها نیست و این راهی که هست اصلا نمی‌شود راه گفت اینجا یک چاهی است که خدا می‌داند هر اتومبیلی که دو مرتبه از آن عبور کند دیگر اسقاط است. جناب آقای قشقایی البته ملاحظه فرموده اید در تمام این نواحی این طور است از آن طرف زراعت که تنها کار اهالی جهرم است برای زراعت هم آب ندارد هرچه ما فریاد می‌کنیم در این دستگاه دولت که آقا بیایید فکری بحال این مردم بکنید که کمال استعداد را دارند کمال لیاقت را دارند کمال مناعت طبع را دارند کمال صبر و بردباری را دارند. چرا صبر و بردباری دارند؟ برای اینکه مردم جهرم کارشان زراعت است درخت خرما می نشانند و درخت خرما رسمش این است که اگر یک کسی درخت خرما می نشاند باید بیست سال تمام آن را آبیاری کند زحمت بکشد تا به ثمر برسد تازه بیست سال دیگر وقت دارد که ثمر کاملش را بدهد و تازه این مردمی که این قدر صبر و حوصله و بردباری دارند تا یک چنین درختی را بعمل بیاورند وسیله معاش ندارند اینها تمام جوانهایشان مجبور شده اند متواری شوند و از روی ناچاری بوده‌ است که به جزایر خلیج فارس پناهنده می‌شوند. (خسرو قشقایی – به بحرین رفته‌اند) یا به بحرین و جزایر کویت کوچ کرده اند یا به شهرهای دیگر می‌روند الان کسان زیاد..

نایب رئیس – آقا وقت شما تمام شده‌ است

مهندس غروی – ۵ دقیقه بنده از وقتم را می‌دهم بایشان

نایب رئیس – شما وقت ندارید

وکیل پور- بنابراین استدعامی کنم جناب آقای مهندس معظمی راجع به‌ این تشکیلات شهرستانی توجه بفرمایید و در هیئت دولت مطرح بشود ضمنا دو طومار و دو تلگراف (مهندس زیرک‌زاده – پنج دقیقه وقت بایشان بدهید) (نایب رئیس – وقت ایشان تمام شده‌است) که بوسیله جناب آقای دکتر شایگان رسیده‌ است تقدیم می‌کنم و در جلسه بعد مطالبی است که بعرض میرسانم.

۳- معرفی آقای دکتر مهندس داریوش به معاونت وزارت پست و تلگراف بوسیله آقای وزیر پست و تلگراف

نایب رئیس – وارد دستور می‌شویم آقای وزیر پست و تلگراف بفرمایید

وزیر پست و تلگراف (آقای مهندس معظمی) – با کسب اجازه از حضور آقایان نمایندگان محترم آقای مهندس داریوش را که از صاحب منصبان باسابقه وزارت پست و تلگراف هستن و قریب ۲۵ سال در شئون مختلفه وزارتخانه انجام وظیفه میکرده‌اند و از افراد وطن پرست کشور هستند به سمت معاونت وزارت پست تلگراف به مجلس شورای ملی معرفی می‌کنم (مبارک است)

کهبد- به شرطی که وضع تلفن را اصلاح کنند.

۴- اخطار نظامنامه ای آقای اخگر طبق ماده ۹۰ و آقای ناصر ذوالفقاری طبق ماده ۱۸ آیین‌نامه

نایب رئیس – آقای اخگر فرمایشی دارید؟

اخگر- بلی مطابق ماده ۹۰ نظامنامه اخطار دارم.

نایب رئیس – بفرمایید

اخگر- مطابق ماده ۷۶ نظامنامه هر کسی خلاف ترتیبی مشاهده کند می‌تواند اخطار نماید و چون در ماده ۹۰ قید شده‌ است هرکس بخواهد رد تهمتی بکند بدون نوبت باید به او اجازه داده شود. در جلسه قبل بنده وقت خواستم اجازه داده نشد اول جلسه امروز وقت خواستم داده نشد بوسیله این اخطار خواستم عرایض بکنم.

نایب رئیس – عرض کردم موقعی که وارد دستور شدیم اجازه داده می‌شود حالا بفرمایید.

اخگر- حالا موضوع عرض بنده اظهارات آقای معتمد دماوندی در جلسه قبل بود آقایان چنانچه ملاحظه فرموده‌اید بنده نسبت به همه آقایان کمال ادب و احترام را رعایت کرده‌ام و می کنم (صحیح است) و چون اینجا مجلس است مقدس است جای اشخاص نخبه و برگزیده افراد ملت ایران است در اینجا باید سخن سنجیده گفته شود (صحیح است) در مقابل پیشنهادی که ایشان کرده بودند که موافق موازین شرعی املاک را تقسیم کنند (حاج سیدجوادی – مورد اعتراضش بنده هم بودم) ضد و نقیض گفتند اگر وارد هم باشد که موافق موازین شرعی که نمی‌شود – موازین شرعی این است که خمس و زکات بدهند رد مظالم سهم امام بدهند اگر این کارها را بکنند اصلا مالک عمده پیدا نمی‌شود حالا مطلب تقسیم املاک یک مطلب دیگری است ایشان پیشنهاد کردند که موافق موازین شرعی این کار را بکنید چون کوسه و ریش پهن بود این بود که بنده پیشنهاد کردم و در جواب ایشان عرض کردم که برای دادن این پیشنهادات هیچ موردی نمی‌دانم وقتی اختیارات بکسی داده می‌شود باید طوری داده شود که او بداند چه می‌کند هر چه می‌خواهد بکند و هر چه صلاح می‌داند بکند البته وقتی اختیارات شما بکسی دادید ایشان خودشان روی موازینی که در نظر دارند یک فکرهایی می‌کنند کارهایی هم می‌کنند (صحیح است) ایشان یک پیشنهاد دیگر دادند و به جای اینکه جواب رئیس را بدهند که این پیشنهاد را پس می‌گیرند یا نه گفتند که من از این حرفها باکی ندارم هوچیگری می‌کنید. پیشنهاد دیگری دادند که آنهم وارد نبود باین معنی که گفتند جمله زیر اضافه شود (تدوین قوانین برای رسیدگی بحساب کار موسسات دولتی در ۲۰ سال گذشته بعد از عبارت قوانین دادگستری) این هم موردی نداشت ولی بجای اینکه توضیح برای پیشنهاد خودشان بدهند که چرا این پیشنهاد را داده‌اند این عبارات را بیان کردند (یک توضیح می‌دهم جناب آقای اخگر بگذاریدکه نگویم که شما نمی‌گذارید مردم حرف بزنند) (بعضی از نمایندگان – سوء تفاهم شده‌ است) اگر در موقع کفایت مذاکرات من می‌خواستم رای بدهم و رای نمی‌دادم واز شما هم نمی‌ترسیدم ولی یک چیزهایی به نظر ما می‌رسد که اگر نکنید خواهد شد در این مملکت خواهد دید شما این مطالب را با چشم حقیقت بین نگاه کنید) (مکی – سوء تفاهم شده‌ است) بهر صورت آقایان نمایندگان و ملت ایران بهتر تشخیص می‌دهند من هوچی نیستم (صحیح است) در ضمن چون ایشان می‌خواهند از ماده ۹۰ استفاده کنند اگر مطالبی گفتند بنده هم عرایضم راعرض می‌کنم ضمنا یک چکی از شرکت سهامی تجارتی سودآور رسیده که سی هزار ریال تقدیم گردیده که با نظر آیت الله کاشانی صرف کمک به بازماندگان شهدای سی ام تیر بشود تقدیم ریاست می‌کنم و اگر باز هم ایشان چیزی گفتند بنده پرده ها را بالا می‌زنم.

ناصر ذوالفقاری – اخطار دارم.

نایب رئیس – طبق چه ماده ای؟

ناصر ذوالفقاری – طبق ماده ۱۸ بطوری که اطلاع داریم آقای رئیس مجلس استعفا داده‌اند و طبق ماده ۱۸ باید بلافاصله متن استعفای ایشان در مجلس خوانده شود و برای رئیس جدید رای گرفته شود بنده استدعا می‌کنم غیر از این کاری نشود و برای انتخاب رئیس رای گرفته شود ولی یکعده آقایان تصمیم دارند برای هیئت مختلط نفت رای گرفته شود آن راهم بنده حرفی ندارم ولی اگربرای هیات مختلط نفت رای گرفته شد عده ایی بیرون رفتند معلوم می‌شود که عده ایی نظرخاصی و نظر مخصوصی راجع باینکار دارند ما تا ساعت سه بعدازظهر هم حاضر هستیم بنشینیم رئیس را انتخاب کنیم.

خسرو قشقایی – اگر رئیس انتخاب شد و عده ای بیرون رفتند تکلیف چیست؟

نایب رئیس – موقعی که وارد دستور شدیم این نظر بوده و عمل خواهیم کرد.

۵- تقدیم یک فقره طرح سه فوری راجع به تبرئه استاد خلیل طهماسبی بوسیله آقای قنات آبادی

شمس قنات آبادی – بنده هم اخطار دارم

نایب رئیس – طبقه چه ماده‌ای؟

شمس قنات آبادی – طبق همان ماده ۱۸

نایب رئیس – جزو دستور است

شمس قنات آبادی – اجازه بفرمایید بنده می‌خواستم طبق همین ماده ای که آقای ذوالفقاری اخطار نمودند اخطار بکنم و حالا که ایشان موافقت فرمودند که هیات مختلط مقدم باشد موضوع خواندن نامه استعفای آقای رئیس…. (ناصر ذوالفقاری – به شرطی که کسی بیرون نرود) هیچکس هم بیرون نخواهد رفت و می‌نشینیم و رای می‌دهیم می‌خواهیم تکلیف مملکت معلوم شود و مخالفتی نداریم یک طرحی بامضای سی نفر با قید سه فوریت هست که تقدیم می‌کنم.

۶- قرائت نامه مجلس سنا راجع به اصلاح عبارتی قانون قیام ملی و شهدای روز ۳۰ تیر

نایب رئیس – یک نامه ای از مجلس سنا رسیده که قرائت می‌شود (بشرح زیر قرائت گردید)

ریاست محترم مجلس شورای ملی
در جواب مراسله شماره ۳۵۵۱ – ۱۳۳۱/۵/۵ راجع به طرح قانونی مربوط به شناسایی قیام روز سی ام تیرماه ۱۳۳۱ بنام قیام مقدس ملی که برای تصویب به مجلس سنا ارسال شده‌ است اشعار می‌دارد: طرح مزبور در جلسه روز شنبه یازدهم امردادماه ۱۳۳۱ مجلس سنا مورد شور قرار گرفت باصلاح عبارتی بتصویب رسید. اینک عین ماده واحده مصوبه مجلس سنا منضما ارسال می‌گردد تا اصلاح عبارتی مزبور باطلاع مجلس شورای ملی برسد.
نایب رئیس مجلس سنا – دکتر سعید مالک
طرح قانون مربوط به شناسایی قیام روز ۳۰ تیرماه ۱۳۳۱ بنام قیام مقدس ملی
ماده واحده – مجلسین سنا و شورای ملی قیام روز دوشنبه ۳۰ تیرماه ۱۳۳۱ را که در سراسر کشور برای پشتیبانی از نهضت ملی ایران انجام پذیرفت قیام مقدس ملی شناخته و شهدای آن روز را بعنوان شهدای ملی می‌نماید.
ماده واحده مندرج در فوق در جلسه روز شنبه یازدهم امردادماه ۳۳۱ بتصویب مجلس سنا رسیده‌ است.
نایب رئیس مجلس سنا- دکتر سعید مالک

۷- انتخاب پنج نفر جهت عضویت هیئت مختلط نظارت بر اجرای قانون ملی شدن صنایع نفت

نایب رئیس – فعلا شروع می‌کنیم به انتخاب هیئت مختلط نفت (دکتر بقایی – آقای رئیس طرح مقدم است) قبلا سه نفر بقید قرعه برای نظارت انتخاب کنید. (اقتراع بعمل آمد. آقایان احمد فرامرزی – فضلعلی – هدی نجفی بقید قرعه انتخاب شدند)

دکتر معظمی – بنده عرضی دارم

نایب رئیس – اعلام رای شده

دکتر معظمی – راجع به رای عرض دارم می‌خواستم عرض کنم که بنده مخبر کمیسیون مختلط بودم و بحمدالله که کار نفت به اینجا رسیده برای این دوره بنده نامزد نیستم و در عین حال یک شهادتی می‌خواهم بدهم نسبت به آن اشخاصی که در آنجا کار کردند و در نهایت وطن پرستی انجام وظیفه نمودند. یکی آقای دکتر شایگان یکی هم آقای مکی و دیگری آقای مهندس حسیبی که اینجا در امر نفت خدمت کردند و لازم است آقایان قدردانی بفرمایند

ناصر ذوالفقاری – اجازه بفرمایید که بنده هم اخطارم را عرض کنم.

نایب رئیس – اعلام رای شده

ناصر ذوالفقاری – ما می‌خواهیم بگوییم که اشخاص دیگری هم بوده اندکه خیلی زحمت کشیده اند ما هم بوده‌ایم آقای خسرو قشقایی هم بوده‌اند

نایب رئیس – اخذ رای شروع می‌شود.(اسامی آقایان نمایندگان بترتیب ذیل بوسیله آقای ناظرزاده (منشی) اعلام ودرمحل نطق حاضرورای دادند)

آقایان: مهندس زیرک‌زاده. مهندس حسیبی. دکتر سنجابی. دکتر شایگان. دکتر ملکی. منصف. انگجی. میلانی. محمدحسین قشقایی. ناصر ذوالفقاری. مکی. دکتر معظمی. دکتر کیان. عبدالرحمن فرامرزی. دکتر مصباح‌زاده. گنجه. پارسا. مجتهدی. بهادری. موسوی. عامری. کهبد. کریمی. قنات آبادی. مشار. حائری‌زاده. جلالی موسوی. حاج سیدجوادی. صفایی. دکتر فلسفی. اخگر. نبوی. شبستری. مدرس. خلخالی. وکیل پور. فرزانه. اقبال. مصدقی. ملک مدنی. دادور. ذکایی. امیرافشاری. مجدزاده. شاپوری. افشارصادقی. شادلو. پورسرتیپ. شوکتی. غروی. معتمد دماوندی. خسرو قشقایی. شهیدی. دکتر فقیهی شیرازی. ریگی. شهاب خسروانی. نریمان. مهندس رضوی. رفیع. احمد فرامرزی. نجفی. دکتر فاخر. هدی. ناظرزاده. محمد ذوالفقاری. حمیدیه

(پس از شماره مهره‌های تفتیشیه و اوراق رای و استخراج آراء نتیجه بقرار ذیل حاصل گردید)
مهره تفتیشیه ۶۸ اوراق رای ۶۸ آقای مکی ۴۶رای – آقای خسرو قشقایی ۴۳ رای -آقای ناصر ذوالفقاری ۳۷ رای – آقای دکتر شایگان ۳۵ رای – آقای مهندس حسیبی ۳۳ رای – آقای دکتر فاخر ۲۵رای – آقای مصدقی و آقای عبدالرحمن فرامرزی ۱۹ رای – آقای قنات آبادی ۱۸رای – آقای شبستری ۱۹ رای – آقای شهاب خسروانی ۱۴رای – آقای دکتر ملکی ۱۰ رای – آقای نریمان ۴ رای – آقایان دکتر معظمی – دکتر سنجابی – مهندس رضوی هریک دورای. آقایان: پارسا- فرزانه – خلخالی – حائری‌زاده – احمد فرامرزی – هر یک یک رای

نایب رئیس – از ۶۸ نفر عده حاضر، آقای مکی ۴۶ رای – آقای خسرو قشقایی ۴۳ رای – آقای ناصر ذوالفقاری ۳۷ رای – آقای دکتر شایگان ۳۵ رای – آقای مهندس حسیبی ۳۳ رای داشتند بنابراین این پنج نفر آقایان انتخاب شدند. حائری‌زاده و مکی – نسبت به آقای مهندس حسیبی باید تجدید انتخاب شود چون اکثریت تام ندارند

نایب رئیس – گمان می‌کنم در این انتخابات اکثریت نسبی کافی است. ماده ۱۶۴ آیین‌نامه قرائت می‌شود (بشرح زیر خوانده شد)

ماده ۱۶۴- کلیه انتخاباتی که در مجلس و کمیسیونها و شعب بعمل می‌آید اعم از این که فردی باشد یا جمعی باستثنای انتخاب رئیس مجلس که باید با اکثریت تام باشد باکثریت نسبی خواهدبود.

مکی – اجازه می‌فرمایید؟ عرض کنم انتخاب آقای حسیبی باید تکرار شود زیرا از لحاظ اهمیتی که این موضوع داشت یک قانون خاصی در این مورد گذشت که باید نوبت اول ودوم اکثریت تام باشد و اگر اکثریت تام نبود در نوبت سوم اکثریت نسبی باشد. قانون خاصی جز آیین‌نامه در این مورد گذشت که گویا به پیشنهاد آقای دکتر معظمی بوده‌ است.

نایب رئیس – برای یک نفر دیگر تجدید رای می‌شود. آقای ملک مدنی فرمایشی دارید؟…

ملک مدنی – ماده بخصوصی که راجع بانتخاب هیات مختلط گذشته بفرمایید قرائت کنند تا مطلع شویم

نایب رئیس – فعلا در دسترس نیست. در۲۲ اردیبهشت ۱۳۳۰ طرحی تصویب شده‌ است فرستاده شد بیاورند که خوانده شود. پس با اجازه آقایان نسبت به آن یک نفر تجدید رای می‌کنیم.

دکتر ملکی – اجازه بفرمایید یک توضیحی عرض کنم چون بنده کاندید نیستم استدعا می‌کنم آقایانی که به بنده رای داده‌اند به آقای مهندس حسیبی رای بدهند.

نایب رئیس – اسامی را قرائت بفرمایید

(اسامی آقایان نمایندگان بقرار ذیل توسط آقای ناظرزاده (منشی) اعلام ودر محل نطق اخذ رای بعمل آمد)
آقایان: زیرک‌زاده. حسیبی. مکی. دکتر شایگان. دکتر سنجابی. دکتر ملکی. انگجی. میلانی. محمدحسین قشقایی. خسروقشقایی. ناصرذوالفقاری. عبدالرحمن فرامرزی. دکتر فلسفی. دکتر کیان. نبوی. دکتر معظمی. دادور. گنجه. مجتهدی. پارسا. موسوی. مصباح‌زاده. کهبد. کریمی. قنات آبادی. مهندس غروی. مشار. صفایی. جلالی. حاج سیدجوادی. حائری‌زاده. شبستری. مدرس. خلخالی. وکیل پور. فرزانه. اقبال. ملک مدنی. مصدقی. ذکایی. امیر افشاری. دکتر بقایی. شاپوری. افشار صادقی. شادلو. منصف. شوکتی. اخگر. دکتر فقیهی. ریگی. شهاب خسروانی. پور سرتیپ. صراف‌زاده. نریمان. مهندس رضوی. رفیع. جوادعامری. ناظرزاده. دکتر فاخر. هدی. احمدفرامرزی. نجفی. حمیدیه. محمدذوالفقاری. شهیدی.

(اخذ رای بعمل آمده و پس از شماره مهره‌های تفتیشیه و اوراق رای واستخراج آراء نتیجه بقرار ذیل بود.)
مهره تفتیشیه ۶۵ رای اوراق رای ۶۵ رای آقای مهندس حسیبی ۳۳ رای – آقای دکتر فاخر ۲۰ رای – آقای مصدقی ۸ رای – آقای قنات آبادی ۲ رای – آقایان شبستری و فرامرزی هر یک یک رای

نایب رئیس – از ۶۵ نفر عده حاضر آقای مهندس حسیبی با ۳۳ رای باکثریت تام انتخاب شدند. آقای دکتر فاخر ۲۰ رای داشتند (نمایندگان – مبارک است) یک طرح قانونی بقید سه فوریت رسیده ولی چون آقای وزیر دادگستری نیستند (بعضی از نمایندگان – تلفن شده الان می‌آیند) با اجازه آقایان نامه آقای امام جمعه قرائت می‌شود بعد آن را مطرح می‌کنیم. (همهمه نمایندگان – زنگ رئیس)

دکتر بقایی – قرار بود اول طرح مطرح شود. (در این موقع چند نفرازنمایندگان از مجلس خارج می‌شدند)

ناصر ذوالفقاری – چون آقای کاشانی کاندید هستند این آقایان این کار را می‌کنند (تظاهراتی از طرف تماشاچیان علیه آقای ناصر ذوالفقاری بعمل آمد)

نایب رئیس – چون اکثریت نیست تنفس داده می‌شود (سه ربع ساعت قبل از ظهر جلسه تعطیل و دو ساعت بعدازظهر مجددا بریاست آقای ذوالفقاری تشکیل گردید)

۸- طرح و تصویب طرح سه فوری راجع به عفو استاد خلیل طهماسبی

نایب رئیس – آقای مهندس رضوی.

مهندس رضوی – چون بین آقایان نمایندگان محترم ممکن بود یک سوء تفاهمی ایجاد شده باشد باید البته آقایان توجه داشته باشند که طرح یک موضوعی که بصورت لایحه که از طرف آقایان نمایندگان داده می‌شود محتاج به حضور وزیر یا معاون پارلمانی ایشان است و این طرحی که فعلا تقدیم شده با تشریف آوردن آقای لطفی گمان می‌کنم اشکالی نباشد طبق آیین‌نامه اقدام فرمایید که مطرح شود.

نایب رئیس – طرح قرائت می‌شود (به شرح زیر توسط آقای ناظرزاده قرائت شد)

چون افرادی که ثابت شود علیه ملت و منافع اجتماع قیام به نفع بیگانه بنمایند در هر مسلک و مذهب مهدورالدم هستند لذا ما امضاء کنندگان ذیل ماده واحده را با قید سه فوریت تقدیم می‌داریم:
ماده واحده – چون خیانت حاجی علی رزم آرا و حمایت او از اجانب بر ملت ایران ثابت است بر فرض اینکه قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد از نظر ملت بیگناه و تبرئه شده شناخته می‌شود.
شمس قنات آبادی. کریمی. سیدجوادی. مهندس حسیبی. دکتر شایگان. ناصر جلالی. انگجی. دکتر بقایی. علی زهری. حسین مکی. زیرک‌زاده. دکتر ملکی. پارسا. مدرس. دکتر فلسفی. ناظرزاده. حائری‌زاده. اقبال. وکیل پور. اخگر. میلانی. شاپوری. فرزانه. معتمد دماوندی. ناصر ذوالفقاری. دکتر سنجابی. نریمان.

نایب رئیس – فوریت اول مطرح است. آقای پورسرتیپ مخالفید؟

پورسرتیپ – موافقم

سیدباقر جلالی – آن امضایی ناصر جلالی فرمودید سیدباقر جلالی است.

نایب رئیس – آقای دکتر بقایی

دکتر بقایی – قبلا متن نامه‌ای که به شعبه اول دادگاه جنایی استان ۲ نوشته شده‌ است به عرض آقایان میرسانم.
«چون سپهبد علی رزم آرا در دوران ریاست ستاد ارتش و ریاست دولت، تمام توانایی و قدرت ناشی از مقامات فوق را علیه مشروطیت و نابودکردن مبانی حکومت ملی و آزادی ایران که محصول قربانیها و مجاهدات مردم این کشور است بکار برده، بطوری که قطع نظر از سوءاستفاده از مقام دولتی خود عملا مقدم علیه حکومت ملی و آزادی ایران قرار گرفت، تا آنجا که از هیچ قانون شکنی منجمله مداخله و ارعاب و تخویف دستگاه قضایی و قوه مقننه دریغ نکرد و بالنتیجه آثار حکومت ملی و آزادی و مصونیت قانونی افراد بر اثر تجاوزات و قلدری این شخص بکلی نابود شد، بنابراین امضاءکنندگان زیر آقای استاد خلیل طهماسبی را تجسم اراده ملی و عمل او را اجرای قضاوت افکار عمومی دانسته، رجاء واثق داریم که به احترام افکار عمومی و حکومت مشروطه ایران، از طرف دادگاه رایی بر خلاف عدل و وجدان صادر نخواهد گردید. چه در این مورد ملت ایران است که مشمول رای قضات آن دادگاه قرار خواهم گرفت»
این نامه‌ای است که نوشته شده بود و از طرف روزنامه شاهد در روی اوراق تکی چاپ شده‌ است و هزاران امضاء دارد. در حدود ۵۰ هزار امضاء. در اینجا حاضر است که تقدیم مجلس می‌کنم. چون انتظار داریم آقایان محترم توجه به این جریانات بکنند و این افکار عمومی را مراعات نمایید که طبق افکار عمومی رایی که مناسب عدل و وجدان باشد صادر نمایند به این جهت این اوراق را تقدیم مجلس می‌کنم. (چند جلد اوراق را تقدیم نمود)

نایب رئیس – رای می‌گیریم به فوریت اول. آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. فوریت دوم مطرح است (گفته شد- مخالفی نیست) رای می‌گیریم به فوریت دوم. آقایانی که موافقند قیام فرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. حالا فوریت سوم مطرح است. آقایانی که موافقند فی المجلس مطرح شود استدعامی‌کنم قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. اصل طرح مطرح است، قرائت می‌شود. (مجددا بشرح سابق قرائت گردید)

نایب رئیس – ماده واحده مطرح است. مخالفی نیست؟

مهندس رضوی – بنده پیشنهاد اصلاحی دارم

نایب رئیس – کسی اجازه نخواسته پیشنهادات قرائت می‌شود (پشنهاد آقای مهندس رضوی بشرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می کنم بجای ماده واحده پیشنهادی، ماده ذیل بعنوان اصلاحیه مورد تصویب قرار گیرد.
ماده واحده – چون خیانت حاجی علی رزم آرا بر ملت ایران ثابت گردیده، هر گاه قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد بموجب این قانون مورد عفو قرار می‌گیرد.
– احمدرضوی

نایب رئیس – توضیحی دارید بفرمایید.

مهندس رضوی – این پیشنهاد اصلاحی که بنده تقدیم کردم تفاوت معنوی با آن پیشنهاد ندارد ولی بنظر بنده این طور آمد که عمل مجلس از نظر قانونگذاری اگر مبنی بر عفو قاتل باشد بهتر است تا جمله تبرئه شده باشد. به این دلیل این پیشنهاد را تقدیم کردم و تصور می‌کنم که اشکالی در بین نباشد.

نایب رئیس – آقای وزیر دادگستری نظرتان را بفرمایید.

حاج سیدجوادی – حضور وزیر دادگستری شرط است نظر ایشان شرط نیست.

وزیردادگستری – بنظر بنده استعمال کلمه عفو بهتر از تبرئه‌ است. قاتل معفو است. (صحیح است)

نایب رئیس – مخالفی نیست با این پیشنهاد. آقایان توجه بفرمایند رای به قابل توجه بودن این پیشنهاد می گیریم..

دکتر بقایی – یک کلمه اضافه شود عفو و آزاد می‌گردد.

مهندس رضوی – معنای قانونی آن فرقی نمی‌کند مانعی ندارد اضافه شود.

نایب رئیس – با اصلاحی که شده مجددا قرائت می‌شود (بشرح ذیل خوانده شد)

ماده واحده – چون خیانت حاج علی رزم آرا بر ملت ایران ثابت گردیده، هرگاه قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد به موجب این قانون مورد عفو قرار می‌گیرد و آزاد می‌شود.

نایب رئیس – رای به قابل توجه بودن آن می‌گیریم. آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. این پیشنهاد بجای ماده واحده می‌شود. پیشنهاد دیگری قرائت شود (پیشنهاد آقای پورسرتیپ بشرح زیر قرائت شد):

مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به آخر طرح اضافه شود.
تبصره – دولت موظف است زندگی و اعاشه آقای خلیل طهماسبی را از هر حیث تامین و رفاه و آسایش او را مادام العمر فراهم سازد.

قنات آبادی – او تا به حال از بازوی خودش نان خورده و حالا هم احتیاج به کسی ندارد.

حاج سیدجوادی – مردم او را روی سرشان می‌گذارند.

حسیبی – پیشنهاد خرج است وکیل حق چنین پیشنهادی ندارد

پورسرتیپ – اجازه بفرمایید عرایضم را بکنم.

نایب رئیس – پیشنهاد خرج است نمی‌شود طرح کرد رای کلی گرفته می‌شود و بمجلس سنا می‌رود. آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد به مجلس سنا فرستاده خواهد شد.

۹- قرائت استعفای آقای دکتر سیدحسن امامی از ریاست مجلس و انتخاب آقای آیت الله کاشانی به ریاست مجلس

نایب رئیس – نامه آقای دکتر امامی قرائت می‌شود (بشرح زیر بوسیله آقای ناظرزاده خوانده شد)

مجلس مقدس شورای ملی
معروض می‌دارد چون برای معالجه و مداوای در دست که مدتی است مبتلا هستم ناچار به مسافرت شدم و نمی‌دانم چند مدت تحت مداوا خواهم بود و نمی‌خواهم کارهای مجلس در غیاب بنده بلاتکیف بماند، لذا با سپاسگذاری از الطاف نمایندگان محترم که نسبت به بنده مبذول فرموده‌اند استعفای خود را از ریاست مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارم و امیدوارم که خداوند قادر متعال نمایندگان محترم را در راه خدمت به ملت و مملکت توفیق عنایت فرماید. ان شاءالله
سیدحسن امامی

نایب رئیس – طبق نظامنامه بلافاصله پس از خواندن نامه باید رای گرفته شود و باین جهت اگر نظری دارید راجع به این موضوع بفرمایید (رای – رای) اعلام رای می‌شود برای انتخاب یک نفر رئیس آقایان توجه داشته باشند که در مرحله اول اکثریت تام و بعد نسبی است (حاج سیدجوادی – این قرآن مقدسی است که به سرنیزه زده شده اکثریت تام دارد) اسامی را قرائت بفرمایید.

(اسامی آقایان نمایندگان بقرار ذیل بوسیله آقای ناظرزاده (منشی) اعلام و در محل نطق حاضر و رای دادند)
آقایان: زیرک‌زاده – حسیبی – مکی – دکتر ملکی – میلانی – بهادری – محمدحسین قشقایی – خسرو قشقایی – دکتر کیان – دکتر معظمی – نبوی – دکتر مصباح‌زاده – پارسا- مجتهدی – موسوی – حائری‌زاده – گنجه – عبد الرحمن فرامرزی – کهبد- کریمی – شمس قنات آبادی – باقر جلالی – حاج سیدجوادی – صفایی – دکتر فلسفی – احمدفرامرزی – اخگر- مهندس غروی – مدرس – خلخالی – وکیل پور- فرزانه – اقبال – مصدقی – ملک مدنی – عامری – ذکایی – امیرافشار- دکتر بقایی – مجدزاده – شاپوری – مهندس رضوی – رفیع – نریمان – افشار- صادقی – شادلو- منصف – شوکتی – نجفی – شهیدی – معتمد دماوندی – دکتر فقیهی – ریگی – شهاب خسروانی – پورسرتیپ – هدی – دکتر فاخر- ناظرزاده – حمیدیه – محمد ذوالفقاری

(مهره‌های تفتیشیه و اوراق رای شماره شد و پس از استخراج و قرائت آراء نتیجه بقرار ذیل بود)
آقای حاج سیدابوالقاسم کاشانی ۴۷ رای – آقای دکتر معظمی ۱۰ رای – رای آقای خلخالی یک رای – ورقه سفید علامت امتناع ۴ ورقه

نایب رئیس – عده حاضر ۶۲ نفر. حضرت آیت الله کاشانی ۴۷ رای – آقای دکتر معظمی ۱۰ رای – ورقه سفید ۴ – آقای خلخالی یک رای -(خلخالی – این شوخی نتیجه نطقی است که بنده کردم) بنابراین حضرت آیت الله کاشانی به اکثریت تام به ریاست مجلس شورای ملی انتخاب شدند.

(نمایندگان – مبارک است)

(کف زدن و تظاهر از طرف تماشاچیان)

۱۰- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه

نایب رئیس – با موافقت آقایان جلسه را ختم می‌کنیم. جلسه آینده روز یکشنبه ۱۹ مرداد دو نیم ساعت قبل از ظهر.

(مجلس دو ساعت و نیم بعد از ظهر ختم شد)

نایب رئیس مجلس شورای ملی – محمد ذوالفقاری

دسته‌ها