لایحه مجلس شورای ملی به محمدعلی شاه برای رفع اختلاف

تاریخ تصویب: ۱۲۸۷/۰۳/۲۶
تاریخ انتشار: ۱۲۸۷/۰۳/۲۶

سواد لایحه که از طرف مجلس مقدس به مصحوب هیئتی از وکلاء محترم تقدیم حضور مبارک اعلیحضرت همایونی گردید.

۱۵ جمادی الاولی

به شرف سده سنیه اعلیحضرت اقدس شاهنشاهی خلد الله ملکه و سلطانه میرساند:

در جایی که از دولت چند هزار ساله ایران نمانده بود مگر اسمی بلامسمی، و قوای حبوتیه آن با تسلط خارجه و جهل و بی‌قیدی داخله، به اسفل مراتب سقوط رسیده، سلاسل امنیت و استقلال آن منتهی بود به مویی، موسوم به اراده ملوکانه، که آن هم در مقابل تندباد اغراض اجانب سفیل و سرگردان رو به مخاطرات عظیمه سیر مراتب مضره می‌نمود، چون مشیت خداوندی منشور اضمحلال آن را امضاء نفرموده بود، ندای غیبی اسلامیت و ایرانیت افراد اهالی را از خواب غفلت بیدار و به راهی هدایت فرمود که هادی عقل و تجربه در طی مراحل تاریخ اختیار نموده؛ لهذا یکباره خاص و عام مملکت با وجود اختلاف مدارک پی به مخاطرات و مهالک برده، به یک حرکت غیورانه، از فضاحت و بی‌حسی خود را دور ساخته، تنبیه به این دو اصل اصیل استقلال ملیت و استحکام قومیت شدند، که قوای مملکت ناشی از ملت است و سلطنت ودیعه‌ایست که به موهبت الهی از طرف ملت به شخص پادشاه مفوض شده است، لاجرم خواستار تغییر مسلک سلطنت شدند و اعلیحضرت شاهنشاه مبرور، انار الله برهانه، به امضای فرمان مشروطیت و اعطای سعادت حریت، منتی بزرگ بر ملت نهاده، نام خود را به رحمت ابدی زینت تاریخ ایران ساختند؛ ولی تکمیل این عطیت و تتمیم این موهبت را روزگار، برای تقدیس و تکریم نام نامی اعلیحضرت همایونی ذخیره کرده بود؛ این است که مساعدت بخت بلند و طالع ارجمند همایونی در اواخر ولایت عهد و اول جلوس میمنت مأنوس، رضای شاهانه را به تصدیق مشروطیت جالب شده، در ۲۷ ذی‌حجه ۱۳۲۴ حسن نیت شاهانه را با آرزوی ملت که بصورت هیجان عمومی ظاهر گشته بود، توفیق داده، به اکمال نواقص قانون اساسی فرمان دادند؛ در صورتی که جهانیان منتظر بودند که از این تجاذب حقیقی که بین پادشاه و رعیت حاصل، و با این سرمایه سعادت که به توفیقات خداوندی کامل گردید آثار ترقی و تمدن به سرعت و سهولتی که شایسته نجابت ملی و فطانت جبلی ایرانیان است ظاهر و موجبات امن و آسایش عمومی فراهم گردد، روزبروز اغتشاش ولایات و ناامنی طرق و شوارع و انقلابات سرحدات زیادتر و در خود پایتخت که در تحت نظر مستقیم اعلیضحرت شاهنشاهی و هیئت دولت و مجلس شورای ملی است، وقایعی بس ناگوار اتفاق افتاد که اگر در صور و علل آنها شور دقیق و غور عمیق بعمل آید هر یک از آنها لکه مبرمی است که از انتساب آن به اذن مقربین دربار هر چند قلم ایرانی را شرم آید تاریخ که در محور حقایق امور متحرک لایزال است بدبختانه در ثبت و ضبط آن شرم و ترحم نخواهد داشت. تعداد آن قبایح و تذکار آن فضایح را چه حاجت، که اجتماعات حضرت عبدالعظیم و واقعه میدان توپخانه و غیره و غیره، هنوز در السنه و افواه مثل سال طاعون و وبا در عداد تواریخ بدبختی این مملکت، مذکور و مرکوز اذهان است.
از اثرات آن اتفاقات فضیحه هنوز دلهای رمیده رعیت آرام نیافته و جراحت‌های وارده بر قلوب ملت کاملا التیام نپذیرفته بود که باز مفسدین بی‌ایمان امان نداده برای اخلال روابط پادشاه و رعیت، وقایع چند روز قبل را حاضر و احوال ماه ذیقعده را به وجهی شدیدتر و در ظرف دو روز از حاصل زحمات دو ساله قیمت کلی را به هدر داده، از جمله اصل نهم و دهم و دوازدهم و چهاردهم و بیست و سوم را که روح قوانین اساسی است نقض نموده، مجدداً نونهال امید را که به هزاران آه و تدبیر و خون دل، در قلوب رعایا می‌روید از بیخ و بن برانداخته، بجای آن یأس و حیرت و یأس و شدت نشانده‌اند. مخصوصا در موقعی که سرحدات مملکت دچار مخاطرات عظیمه است، نفاق خانه‌برانداز خانگی را به این شدت، حادث نمودند که خاطر مقدس همایونی را مثل مساعی وکلای ملت و وزرای دولت و قوای مادی و معنوی مملکت که ناشی از اطاعت رعیت است، مشغول همدیگر سازند و بر مقاصد سوء خود پردازند.
بدیهی است که دوام این حال، ملازم است با اضمحلال دولت قویم و قدیم ایران، و ایرانی مسلمان که به مدلول فرمان قضا جریان اسناد ازل از آب حیات حب الوطن من الایمان آب خورده، با بیداری حواس بطور خاص تشنه حفظ حقوق خویش است، متحمل نخواهد شد که ایران و اسلام خود را با هر چه در او هست، آلت بازیچه چند نفر مفسد درباری ببیند.
دستخط همایونی که روز جمعه بر تفرقه معدودی رعایا که بطور صلح و سلم جبر کسور واقعه بر قوانین اساسی و اعاده حقوق رفته خویش را متظلماً استدعا می‌کردند، به هر تدبیر و اصرار بود از طرف مجلس شورای ملی، که در طی تمامی طرق چاره ساعی است، بموقع اجرا گذارده شد؛ ولی این اقدام و امثال آن از قبیل سرشک از رخ پاک کردن است، در حالتی که خون دلها در فوران، و کلیه ایران در هیجان است، نقض قوانین اساسی از شمال تا جنوب و از مشرق تا مغرب، ایران را با ناله و افغان پر کرده، که اگر این ناله و فریادها یکجا جمع شود، خدای نخواسته چه آهنگ مخالفی از آن ظهور تواند کرد.

بالجمله تکلیف بر وکلای ملت خیلی سخت شده، انتظار مردم طهران و فشار ولایات، در اعاده احترام قوانین و اصلاح کلی امور، آن به آن در تزاید، و فرصت و مجال را از دست می‌برد. آنچه بطور قطع بر عقلای مملکت ثابت شده است، علت واقعی این همه خرابیها و تکرار اتفاقات ناگوار که شأن عهود و شیشه دلها را یک جا می‌شکند، و حرمت قانون با نوامیس سوگند اسلامی را یکسره برطرف می‌کند، دو چیز است: اولا شبهات مغرضین تاکنون مانع شده است که در قلب شاهانه این اعتقاد راسخ شود که در سلطنت مشروطه تمامی امور در تمامی اوقات باید در مجاری قانونی سیر نماید تا اصول ذیل قانونی اساسی از لفظ به معنی رسد.

اصل چهل و چهارم: شخص پادشاه از مسئولیت مبراست. وزرای دولت در هر گونه امور مسئول مجلس هستند.

اصل ۴۵- کلیه قوانین و دستخطهای پادشاه در امور مملکتی وقتی اجرا می‌شود که به امضای وزیر مسئول رسیده باشد و مسئول صحت مدلول فرمان و دستخط همان وزیر است.

اصل ۵۷- اختیارات و اقتدارات سلطنتی همان است که در قوانین مشروطیت حاضره تصریح شده است.

اصل ۶۴- وزراء نمی‌توانند احکام شفاهی یا کتبی پادشاه را مستمسک قرار داده سلب مسئولیت از خودشان نمایند.

در صورتی که کلیه امور از جزئی و کلی در مجرای وزارت خانه‌ها فیص پذیرفت مسئولیت نیک و بد آن از شخص همایون شاهنشاهی مرتفع و بر عهده وزراء تحقق می‌یابد و قدس مقام منیع سلطنت تمامه محفوظ می‌ماند والا در صورت بی اطلاعی وزیر از فلان امر کلی یا جزئی، ایراد مسئولیت بر آن وزیر بدیهی است از طریق عدل و عقل خارج است، و در اساسی که به تجارب هزار ساله عقلا و حکمای جهان مرتب شده است البته تصور چنین امر بی‌رویه و عجیب نمی‌گنجد که فعل عمر را زید مسؤل باشد.

ثانیاً آنچه به یقین پیوسته است، اغراض مفسدین چند که دشمن ملت و دولت و خائن شخص شخصی همایونی هستند در میان نیت پاک و فطرت تابناک همایونی، که از مزایای سلاطین عظیم الشأن است، و حقوق رعایای صدقت شعار حائل و حاجبند و هر ساعت خاطر مقدس ملوکانه را بر صرافتهایی جلب می‌کند که با خیر و صلاح عامه فرسنگها مسافت دارد، و هر دقیقه به القای شهبات مغرضانه، قلب شاهانه را از معانی اصول مشروطیت و قوانین اساسی منصرف ساخته، به اقتضای خودخواهی و استبداد ذاتی خودشان یا در راه خدمت به مصلحت غیر، متابعت قوانین مملکتی را گویا در حضور مبارک مغایر شئون سلطنتی جلوه داده، به قدر امکان و به هر فرصتی می‌یابند خاطر مقدس را بر ابقای الفاظ و انهدام معانی اصول قانون وامی‌دارند. لهذا مادامی که کسور واقعه بر قوانین اساسی جبران نشده، و اعاده احترام قانون بعمل نیامده است و در آینده کلیه امورات در مجاری قانونی حل و فصل نشود و نمایندگان ملت را اطمینان کامل حاصل نگردد که بر حفظ تمامی حقوقی ملت قادر خواهند بود، و بمثل آنچه تا حال واقع شده بار دیگر نقض عهد و قانون نخواهد شد، مجبوریت تامه وارد خواهد بود که وکلای ملت به اقتضاء وظایفی که دیانتاً و وجداناً با شهادت خداوند و توسط قرآن مجید بر عهده گرفته‌اند، عدم امکان تحمل خود را به فشار فوق العاده مسئولیت یک ملت، به موکلین خود اعلام نمایند.

والسلام علی من التبع الهدی

(محل مهر ممتازالدوله)

نام هیات رفع اختلاف

اسامی هیئتی که مقرر شد با لایحه، شرفیاب حضور همایونی شوند از قرار ذیل است:

آقای حاجی امام جمعه،

حاجی شیخعلی نوری،

حاجی میرزا علی آقا،

حسام الاسلام،

آقامیرزا طاهر،

حسینقلی خان نواب.

دسته‌ها