سواد تلکرافی است که از مقام منیع حجج اسلامیة نجف اشرف در جواب تلکراف مزورانه در باریان مخابره شده
(جناب مشیرالسلطنه، این تلگراف را به شاه برسانید)
اگرچه داعیان را عمر به آخر رسیده و در این میانه، جز حفظ بیضه اسلام و استقلال مملکت و بقاء سلطنت شیعه و رفع ظلم و ترفیه حال عباد، عرضی نداریم، ولی چون هرچه از اول امر تاکنون اقدام در اصلاح و اتحاد بین دولت و ملت کردیم و راه را از چاه نمودیم، و دولت را به همراهی با ملت دعوت کردیم، به هر لسان که ممکن بود، مضار و مفاسد این گونه اقدامات وحشیانه را ظاهر ساختیم، تا بلکه رشته این اتحاد نگسلد و امنیت در مملکت قائم گردد و این مشت شیعه از چنگال ظلم جمعی از حکام ظلام خونآشام خودپسند نجات یابند، و در اصلاح مملکت یکدل و یکجهت بکوشند، تا این مقدار قلیل از مملکت اسلامی برای مسلمین باقی مانده، و مانند ممالک ازدسترفته، مسجدشان کلیسا نشود و احکام شریعت مطهره پایمال سلاطین کفر نگردد، برعکس همه را دولت به وعدههای عرقوبی گذرانیده، و در اظهار مساعدت و همراهی فروگذاردن کرد، و باطناً به خیال خود مشغول بود با اینکه می دانستیم تمام مفاسد حادثه، از تحریکات دولت و دولتیان خائن است، باز محض حفظ مراتب اغماض نمودیم و از نصح و خیرخواهی خودداری نکردیم تا آنچه را که از او حذر داشتیم واقع شد و رشته اتحاد دولت و ملت یکباره گسیخت و خائنین دین و دولت، خبث باطن را ظاهر ساختند. باز برحسب وظیفه شرعیه در مقام اصلاح کوشیدیم تا بلکه این رشته گسیخته را دوباره متصل سازیم، ولی هنوز مرکب تلگرافات همراهی و مساعدت دولت نخشکیده، تلگرافی که تمام الفاظ بیمعنی و سراپا مخالف با قواعد مسلمانی بود، رسید. حرکاتی را که تماماً جراحت قلب صاحب شرع و صدمه بر وجود مقدس حضرت حجة الله علیه الصلوة والسلام است، با کمال بیشرفی، جهاد فی سبیل اللّٰه شمرده، پیروی چنگیز را دینداری، و تخریب اساس اسلام را مسلمانی، و تسلیط کفار روس را بر جان و مال مسلمین، ترویج شریعت نام نهاده، و به اغواء خائنین دین و عالمنمایان غدار، با این هتاکی با کمال جسارت افعال خود را مستحسن شمردند، تا ما را مجبور به آنچه متحذر از اشاعه و اظهار آن بودیم نمودند.
«قل هل أنبئوکم بالاخسرین اعمالاً الذین ضل سعیهم فی الحیوة الدنیا و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا»
آیا بر احدی از مسلمین مخفی است که از بدو سلطنت قاجاریه تاکنون، چه صدمات فوق الطاقه بر مسلمین وارد آمد؟ و چه قدر از ممالک شیعه از حسن کفایت آنان به دست کفار افتاد؟ قفقازیه و شروانات و بلاد ترکمان، بحر خزر و هرات و افغانستان و بلوچستان و بحرین و مسقط و غالب جزائر خلیج فارس و عراق عرب و ترکستان، تمام از ایران مجزی شد، و تمام شیعیان غالب این بلاد، با کمال ذلت به دست کفار اسیر شدند و از استفاده روحانی مذاهب محروم ماندند. دوثلث تمام از ایران رفت، و این یکثلث باقیمانده را هم به انحاء مختلف، زمامش را به دست اجانب دادند. گاهی مبالغ هنگفت قرض کرده و در ممالک کفر برده خرج نمودند، و مملکت شیعه را به رهن کفار دادند. گاهی به دادن امتیازات منحوسه، ثروت شیعیان را به مشرکین سپردند و مسلمین را محتاج به آنها ساختند. گاهی خزائن مدفون ایران را به ثمن بخس، به دشمنان دین سپردند. یکصد کرور یا بیشتر، خزینه سلطنت که از عهد صفویه و نادرشاه و زندیه، ذخیره بیت المال مسلمین بود، خرج فواحش فرنگیان شد، و آن همه اموال مسلمین را که به یغما بردند، یک پولش را خرج اصلاح مملکت و سد باب احتیاج رعیت ننمودند. گرگان آدمیخوار و عالمنمایان دینبربادده نیز وقت را غنیمت شمرده، به جان و مال مسلمین افتادند. هر روز زخمی تازه به قلب منور حضرت بقیة اللّٰه عجل اللّٰه فرجه زدند. به حدی شیرازه مملکت و ملت را از هم گسیختند که اجانب علناً مملکت را مورد تقسیم خود قرار داده، حصص برای خود مفروض نمودند، و در این حال، شیعیان آل محمد از باطن ائمه هدی علیهم الصلوة والسلام استمداد نموده، یکباره حرکت کردند و برای حفظ این قطعه باقیمانده از مملکت اسلامی، و نجات از سفاکی و استبداد قاجاریه، با مال و جان حاضر شده، و به معاونت و امداد حضرت حجة الله عجل اللّٰه فرجه، به مطلوب خود خواهند رسید.
داعیان نیز بر حسب وظیفه شرعیه خود، و آن مسؤولیت که در پیشگاه عدل الهی به گردن گرفتهایم، تا آخرین نقطه در حفظ مملکت اسلامی و رفع ظلم خائنین ازخدابیخبر و تأسیس اساس شریعت مطهره و اعاده حقوق منصوبه مسلمین خودداری ننموده، در تحقیق آنچه ضروری مذهب است که حکومت مسلمین در عهد غیبت حضرت صاحب الزمان عجل اللّٰه فرجه، با جمهور بوده، حتیالامکان فروگذار نخواهیم کرد، و عموم مسلمین را به تکلیف خود آگاه ساخته و خواهیم ساخت؛ و از حضرت حجة اللّٰه ارواح العالمین فداه، در انجاح این مقصد مقدس، استمداد نموده و به معاونت آن حضرت، مستظهر و معتمدیم.
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون. الا لعنة اللّٰه علی القوم الظالمین.
(الاحقر محمدکاظم الخراسانی) – (الاحقر نجل المرحوم میرزا خلیل) – (الاحقر عبدالله المازندرانی)