فرهنگستان ایران برای چهل واژه عربی، برابرهای فارسی برگزیده و مورد تصویب واقع شده است، که در پائین درج و لزوماً ابلاغ میشود بعد از این واژههای نو را بکار ببرید:
۱ـ قسیّالقلب: سنگدل ـ دلسخت ـ سختدل
۲ ـ رقیقالقلب: نازکدل
۳ـ سخیّالطبع: راد ـ جوانمرد ـ گشادهدست
۴ـ دنیّالطبع: پست ـ فرومایه ـ ناجوانمرد
۵ـ علیالاتصال: پیوسته ـ دمادم
۶ـ علیالسّوی ـ علیالسّویه: یکسان
۷ ـ دائم التزاید: روز افزون
۸ ـ اظهر من الشّمس: روشنتر از آفتاب
۹ ـ مَضی ما مَضی: گذشته گذشت
۱۰ ـ متحد الشکل: همشکل ـ همسان
۱۱ـ مختلف الشکل: گوناگون
۱۲ ـ جلیل القدر: ارجمند ـ بلندپایه ـ بزرگوار
۱۳ ـ شدید اللحن: تند ـ زننده ـ درشتگوی
۱۴ ـ قصیر القامه: کوتاه ـ کوتاه قد
۱۵ـ طویل القامه: بلندقد ـ بلندبالا
۱۶ ـ سلیم النفس: نیکسرشت ـ پاکنهاد
۱۷ ـ عظیم الجُثّه: تنومند ـ کلان ـ گنده
۱۸ ـ مختلف اللّون: رنگ برنگ – رنگارنگ
۱۹ ـ قُطّاع الطّریق: راهزنان
۲۰ ـ مُطلق العِنان: خودکام ـ خودسر ـ خیرهسر
۲۱ ـ الیالحال ـ الیالان: تاکنون ـ تاایندم
۲۲ ـ اولوالامر: فرمانروایان
۲۳ ـ مزیداً علی ماسَبَق: بیش از پیش
۲۴ ـ علی الغفله: ناگاه
۲۵ ـ اَبدالدّهر: جاودان ـ جاوید ـ همیشه
۲۶ ـ لامُحاله: ناچار – ناگزیر ـ دست کم
۲۷ ـ لیلاً نهاراً: شب و روز
۲۸ ـ لاشَیئ: ناچیز
۲۹ ـ رَطب اللِّسان: ترزبان
۳۰ ـ لاقید: بیقید
۳۱ ـ مُشارٌ بِالبَنان: انگشتنما ـ برجسته
۳۲ ـ فی الحقیقة: براستی
۳۳ ـ لاکلام: بیگفتگو ـ بیسخن
۳۴ـ لااُبالی: بیبند و بار
۳۵ ـ کما یَلیق: چنانکه باید – چنانکه شاید – چنانکه سزد ـ بسزا
۳۶ ـ لاطائِل: بیهوده
۳۷ ـ علی التّدریج: اندکاندک ـ رفتهرفته ـ کمکم
۳۸ ـ ماسِوی الله: جز خدا
۳۹ ـ بالنتیجه: در نتیجه
۴۰ ـ الی آخِر: تا آخر.
وزیر دادگستری- مجید آهی